وب هاستینگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فراموشی ناب ترین معیارها - حدیث منتظران قائم (عج)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تماس با ما
بازدید امروز : 59
بازدید دیروز : 56
کل بازدید : 887239
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

نویسنده : حدیث

روزها  را با ادعای دلتنگی برای امام زمان (عج) می گذرانیم ... شب که می شود ، هرچه فکر می کنیم ، کاری نکرده ایم که در خور دلتنگی برای بزرگترین روح آسمانی مولا باشد ... هر روز در گیر و دار تهمت ها وتعصبات بی جا ، جا خوش کرده ایم ... چنان بر سر دنیا و دارائی هایش به جان هم می افتیم که انگار یادمان نیست که صاحبی هم داریم ... گاهی خود را با سیاست و گاهی هم با بازیهای منتسب به سیاست ، سر گرم می کنیم ... بد نیست گاهی با خود خلوت کنیم و بیاندیشیم که برای ادعاهایمان تا چه حد تلاش کرده ایم ... آیا قصد داریم همینطور ادعا هایمان فقط در حد یک ادعا بماند ، یا نه ...


در گیر و دار سرگرمی های کودکانه مان ، یادمان رفته که علت تمام این دلتنگی ها ، خودمان هستیم ... بله ... خواجه نصیر الدین طوسی می نویسد : " غیبت امام مهدی (عج) نه از ناحیه خدای سبحان است و نه از ناحیه آن حضرت ، بلکه از مکلفین و مردم است و آن غلبه خوف  و تمکین نداشتن مردم از امام است . موقعی که سبب زایل گردد ، ظهور واقع می شود . "

فرق عالِم با سالک این است که عالِم می داند و می گوید ، اما سالک می بیند و می پوید و این پیمودن و پوییدن باعث می شود که در آن صفت منقلب گردد و در اثر ریاضت و تمرین ، جزء هویت و شخصیت او می شود ... بعنوان مثال ما فوائد دارو را می دانیم ، اما برای تاثیر کردن فوائد آن باید ، آنرا بخوریم ... اینکه چگونه و چه اندازه آن را بخوریم ، نیاز به تخصص طبیب دارد و البته کیفیت هم در تاثیر دارو شرط است ... در واقع عرفان اهل بیت (ع) متکفل تعبیه و تزریق صفات الهی است در نفس سالکان ... در این یادداشت خطاب به خودم و برخی از مسئولانی که فقط و فقط  ادعای دلتنگی مولا را دارند ، برخی از زوایای فراموش شده پرواز دهنده روح مان را متذکر می شوم ... باشد که یادمان بیاید و یادمان بماند ...

مهمترین و اولین نشانه ابراز ارادت مان ، درک حضور و شناخت امام است : حضور را درک کردن یعنی اینکه بدانیم ، این عالم و تمام متعلقات آن و دلیل استواری آن ، بوی یار دلربای ماست ... همین درک حضور است که سبب و علت تشکیل و تکمیل مراحل بعدی ابراز عشق به آقاست ... امام صادق (ع) می فرمایند : " و اعلموا أنّ المنتظر لهذا الأمر له مثل أجر الصّائم القائم و من أدرک قائمنا فخرج معه فقتل عدوّنا کان له مثل أجر عشرین شهیداً و من قتل مع قائمنا کان له مثل اجر خمسة و عشرین شهیداً " ثواب منتظر این امر مانند کسی است که در حال نماز و روزه باشد و کسی که در رکاب امام عصر دشمنی را از پای درآورد، ثواب 20 شهید را خواهد داشت و کسی که در رکاب حضرت شهید شود، اجر 25 شهید را خواهد داشت... ( اصول کافی – جلد 3 – صفحه 222 )

نشانه دوم ابراز عملی عقیده به ولایت است : امام صادق (ع) می فرمایند : " افضل البقاع مابین الرکن و المقام  .  ولو ان رجلا عمر نوح فی قومه الف سنه الا خمسین عاماً ، یصوم النهار و یقوم الیل فی ذالک المکان ثم لقی الله بغیر ولایتنا لم ینفعه ذالک شیئاً " بهترین نقطه زمین بین رکن و مقام است . اگر کسی در آن جا مثل حضرت نوح (ع) 950 سال زندگی کند و روزها را روزه بگیرد و شبها را در آن مکان به عبادت بپردازد ، اما ولایت ما را  درک نکند و بمیرد ، آن عبادات هیچ سودی به حال او ندارد . ( وسائل شیعه - جلد 1 - صفحه 94)

باید اینطور باشد که این حدیث نورانی مسئولیت ما را بسیار سنگین کند و پیام اصلی آن این باشد که ما باید در تمام  امور تابع دستورات اهل بیت (ع) باشیم و شخصیت خود را با خلعت اطاعت از سیره آنان تعریف کنیم ، تا جایی که حقیقت ولایت در اعماق وجود ما رسوخ کند و دل ما به انوار وجود مقدس آنان روشن شود ... بد نیست در تک تک این مراحل یاد شده ، کمی بیشتر تامل و تفکر کنیم و اعمال و رفتار مان را با معیار ها بسنجیم ... ما اغلب فکر می کنیم که ولایت مدار زیستن با حرف و شعار حاصل می شود ، ولی در واقع اینطور نیست ، بلکه نیاز به سیر و سلوک مداوم و پیوسته دارد ، تا جایی که زهد و قناعت و ساده زیستی و عدالت خواهی و همه اوصاف ولایی در ما ریشه دار شود و درخت زندگی ما در بوستان هدایت آنان به بار بنشیند  ، در آن صورت است که در مسیر ولایت ثابت قدم و استوار خواهیم ماند ... حال ما و ادعاهایمان کجا و معیار ولایتمدار زیستن کجا ..!!!

در عصر غیبت یکی از بارزترین صفات سالکان منتظر ، همایش این استواری در مراحل سخت روزگار است ؛ چنان که امام زین العابدین (ع) فرمودند : " من ثبت علی ولایتنا فی غیبه قائمنا اعطاه الله اجر الف شهید مثل شهداء بدر و احد "  کسی که بر ولایت ما در عصر غیبت قائم استوار بماند ، خداوند متعال اجر هزار شهید مثل شهدای بدر و احد را به او خواهد داد .

شکی نیست که  قطعاً ولایت گرایی بزرگترین مسئولیت در عصر غیبت است ، که با استواری در راه اهل بیت (ع) ثابت می شود ... استواری هم به این معناست که زندگی ما مثل اعلای زندگی اهل بیت (ع) در عصر حاضر باشد ، و هرکس رفتار و گفتار ما را می بیند ، به سوی اهل بیت (ع) جذب شود و شیفته راه و رسم آنان گردد ... حالا ، فی الواقع اینطور است  رفتارهایمان ؟! تنها کاری که از ما بر می آید این است که با رفتار مان ، دیدها را نسبت به اهل بیت (ع) بد کنیم ...!!! سالک منتظر بر خود فرض می داند که جلوه هایی از زندگی اهل بیت (ع) را به مردم نشان دهد و به تعبیر عرفا ، باید خلعت سیره اهل بیت (ع) را بر تن کند و زندگی فردی و اجتماعی او یاد آور وجود اهل بیت (ع) برای مردم باشد ... بیداد و فریاد از فراموشی ناب ترین معیارها ...

ظهور

نشانه سوم این است که نشان دهیم عملی که دلتنگ یار هستیم : مولا جان ، انتظارت من و کشت ... ادعای جالبی بود ... نه ؟! امام حسن عسگری (ع) می فرمایند : " لا تزال شیعتنا حزن ، حتی یظهر ولدی الذی بشر به انبی " شیعیان ما پیوسته در حزن و اندوه به سر می برند ، تا اینکه فرزندی از من ظهور می کند و بشارت آن را پیامبر (ص) داده است . " ( کشف الغمه – جلد 3 – صفحه 316 )

شاید اولین سوال از کسی که خود را منتظر آقا می داند ، این باشد که چه حسی دارد در این فراق ، و البته اولین جواب هم این خواهد بود ... درد دوری و فراق ...

وقتست کز فراق تو وز سوز اندرون        آتش در افکنم به همه رخت و پخت خویش

تداعی کنید لحظه ای را که این آتش پر هیجان فراق با شعله های اشتیاق به هم در آمیزند ... آنگاه  خواهد بود که انفجاری بس بزرگ در سینه عاشق بی تاب ، نمایان می شود و همه وجودش را به بیداد وا می دارد که ... مولا ... بد نیست در این ایستگاه هم کمی وجود و ادعاهایمان را با این سنگ معیار ، محک بزنیم ... چقدر اثر این درد فراق در قلب مان هست ؟! به نظر شما ، اینهمه ریاکاری و فضای پر از تهمت و دنیا دوستی ، جایی برای این درد خوش و گوارا ، گذاشته است ؟! به کدام دلیل اینهمه بر دردهای شیرین قلب مان ، سرپوش می گذاریم ...؟!

نشانه چهارم ، ابراز و اعمال دوستی با مومنان است : روزها و شبها تمام فکرمان این شده که سعی کنیم تا می توانیم دوستی ها و محبت ها را بین مومنان از بین ببریم ... حالا بماند که خودمان هم در ظاهر ادعای محبت را داریم ولی آنچنان اعمال مان با گفتار مان متناقض است که در پی آن صدای خنده و تمسخر بشر ، گوش عالم را کر می کند ... امام صادق (ع) در حدیثی نورانی می فرمایند : " دین من و دین پدران من که خداوند متعال مقرر فرمود ، شهادت به لا اله الا الله و محمد رسول الله و اقرار به رسالت او و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم در برابر امر پروردگار است " (جامع احادیث شیعه – جلد 1 – ص 125 ) ... کمی به خودمان زحمت بدهیم و تفکری کوتاه در این بابا داشته باشیم ، بد نیست  ... دیگر راهنما از این روشنگرانه تر ؟  در ابتدای این حدیث نورانی ، عقاید حقه و پایه های اصول عقاید مسلمان به زیبایی بیان شده است ... در ادامه در مورد انتخاب مسیر و راه جهت گیری سیاسی و اجتماعی مان ، راهنمایی شده است ... و نکته بسیار زیبا اینجاست که این راه را منوط به دوستی با مومنان و دشمنی با دشمنان عنوان فرمودند ... دیگر چه می خواهیم ؟

کسانی که ادعا می کنند راهنما ندارند ... بسم الله ... دیگر راهنما از این روشنتر ؟ اینهمه دعوت به تلاش برای مستحکم کردن ارکان حکومت اسلامی ... اینهمه نهیب در شناخت دشمن و جدا کردن خود از صفوف آنها ... نمونه اش هم همین فتنه اخیر و حوادث بعد از آن است ... آقایانی که ادعای اسلام دارید ، قطعاً امام تان را نشناخته اید که اینگونه در اوج سر درگمی ، گرفتار طوفان حیرت و بهت شده اید ... احسنت به مردم کوچه و بازار که لا اقل بلدند ، صف خود را از دشمن دین شان ، جدا کنند ... خجالت دارد ... این دستورات را نه می بینیم و نه عمل می کنیم ، آنوقت ادعای دلتنگی مولا را داریم ..!!!

و اما نشانه آخر امر به معروف و نهی از منکر: شاید اینقدر این شعار را شنیده باشید که به گوش تان بیش از تکراری بیاید ولی چه سود که فقط زیاد شنیده ایم ... بد نیست بدانیم ، امام صادق (ع) می فرمایند : " پیوسته گروهی از امت من بر مبنای حق تلاش می کنند ، تا اینکه امر خدا آشکار شود " ( بحارالانوار – جلد 51 – صفحه 52 ) ... در این حدیث قابل تامل چند نکته آشکار است ... مهمترین آن این است که این امر به معروف مان بر مبنای حق  و عدالت باشد ... یادمان نرفته که خداوند متعال می فرماید : " بهترین امت من کسانی هستند که امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه خود می دانند " ( آل عمران – آیه 110 ) ...  البته این تعریف برای کسانی که در دریای دنیا طلبی غرق شده اند ، کمی بی معنی نشان می دهد ... چگونه می توانیم در برابر رشد مفاسد و منکرات در جامعه می توانیم عکس العمل نشان دهیم ، در حالی که خودمان به شدت درگیر آن هستیم ...

سخن در این بابها و درد دل بسیار است ... اینهمه چراغ و رفتن به بیراه ... نوبر است به خدا ... کفران نعمت از این آشکار تر ؟!!! ما که ادعای ولایت مداری و ولایت پذیری داریم ، نتیجه محک مان با این سنگهای معیار فوق ، چه است ؟




 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->