
عنوان : ولایتمداری ، از شعار تا عمل
دسته : سیاست
نویسنده : شهیدی
تاریخ : 92/7/7

این اولین بار نیست که قدرت آینده نگری و هوشیاری مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) در خصوص ابلاغ سیاستهای نظام ، چشمها و اندیش ها را خیره می کند . شاید وقتی از هفته های گذشته که نامه نگاری بین روسای جمهور ایران و آمریکا شروع شد سوگیری رسانه های داخلی به سه سمت عمده حرکت کرد . یک مسیر ، حرکت در بزرگراه ذوق زدگی بیش از حد آنهم با سرعت بالا – مسیر دوم ، حرکت در بزرگراه یک جانبه نگری و اینکه اصولاً انتخاب این سبک برخورد با معادلات جهانی نباید در نظام باشد و آن را به نوعی پذیرش شکست می دانست – مسیر سوم ، حرکت در چارچوب سیاستهای کلی نظام که توسط مقام معظم رهبری ابلاغ شده بود و بدون شک بهترین برداشت از سیستم بازیگردانی نظام در معادلات این روزهای جهان بود .
متاسفانه افراط و تفریط از مهمترین مشکلاتی است که همیشه دامن گیر سیاسیون ، برخی از مردم و البته قسمتی از رسانه های داخلی بوده و این نشان از عدم پختگی در تحلیل های مربوط به سیاستهای خارجی ( منطقه ای و جهانی ) دارد . قسمت اعظم جهت گیری های داخلی در نزد سیاسیون و رسانه ها مربوط به قسمت اول بود ( ذوق زدگی بیش از حد و عدم ارائه تحلیل واقع گرایانه ) . این تحلیل های اشتباه هم از عدم درک شرایط و الزامات حضور در بازی دیپلماسی بین المللی نشأت می گیرد .
قسمتی از بخشهای داخلی هم از آن طرف پشت بام افتاده بودند یکسره تمام ماجرا را خیانت به کشور و نظام دانسته و آن را مذموم می دانستند . این دسته هم دقیقاً همان شرایط دسته اول را داشتند ولی در جهتی بر عکس حرکت آنان . این دسته تا آنجا پیش رفتند که خودِ ولی فقیه هم سبقت گرفتند و در اظهاراتی جالب و قابل تامل قصد مقایسه ماجرای نوشاندن جام زهر به امام (ره) و حال روز این روزهای مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) را داشتند !!!
هر دو جهت گیری فوق ، دل انسان را بدرد می آورد . شاید خیلی ها بگویند که فقط یک اختلاف سلیقه ساده است ولی این سوگیری ها نشان می دهد که هنوز به اندازه حرفهای بزرگ مان ، التزام عملی به ولایت فقیه نداریم . بله ، مگر عدم رعایت التزام عملی به ولایت فقیه دارای شکل و شمایل خاص و مخصوص ضد انقلابها و معاندین است ؟! بدنیست به این آقایان و البته برخی از رسانه هایی که در دسته اول و سوم خود را گنجاندند برخی از موارد یادآوری گردد تا ضمن استفاده از آن برای یک بار هم که شده دست از افراط و تفریط برداشته و پشت سر ولی فقیه شان حرکت کنند .
همانطور که بارها دیده بودیم وعبرت نگرفته بودیم ، این بار هم مقام معظم رهبری با ارائه یک راهبرد کامل هوشیارانه و شفاف ، همه را به دوری از افراط و تفریط ملزم نمودند . راهی که اگر خوب درک می شد ، تحلیل هایی این چنین سطحی از آن در بین برخی از رسانه ها و نیز برخی از سیاسیون به چشم نمی آمد . بد نیست قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری که در دوران سالهای دفاع مقدس در خصوص ارتباط با جامعه بین المللی مطرح شده است را باهم مرور کنیم . ایشان در قسمتی از سخنان شان فرمودند " نه شرقی و نه غربی به معنای عدم ارتباط دوستانه با شرق و غرب نیست به معنای نپذیرفتن سلطه شرق و غرب است و عدم الحاق به طیف قدرت شرق و غرب است نه شرقی و نه غربی به معنای ضدیت با شرق و غرب به هیچوجه نیست ما از نظامی خلاص شدیم که صددرصد وابسته به غرب بود و در مقابل توطئه کسانی قرار گرفتیم که صددرصد وابسته بودند به شرق و ما هیچ کدام از اینها یعنی نه وابستگی به شرق و نه وابستگی به غرب را نمی خواهیم اما روابط دوستانه با همه را خواهانیم جز چند استثناء از جمله رژیم نژادپرست آفریقای جنوبی و یا رژیم صهیونیستی اسرائیل که به اعتقاد ما دارای موجودیت نامشروعی است و یا در شرایط کنونی آمریکا، زیرا برخورد کنونی آمریکا با ما طوریست که ما نمی توانیم با او برخورد دوستانه داشته باشیم اما می توانست وضعی وجود داشت که حتی با آمریکا روابط دوستانه داشته باشیم این دست او بود "

شیوه بیان و تبیین مسائل توسط مقام معظم رهبری اعجاب انگیز است . همین چند خط از فرمایشات ایشان به درستی و روشنی راهبرد صلح جویانه و هوشمندانه نظام مقدس جمهوری اسلامی را روشن می نماید . به نظرم دیگر تفسیر و توضیح در این خصوص و تحلیل بند به بند فرمایشات ایشان اصلاً درست نباشد ، چرا که جملات به شدت واضح و روشنگر هستند . خوب ، وقتی اینچنین چراغ راهی برایمان روشن است ، چرا افراط و تفریط ؟!!! مگر سالها بعد از این فرمایشات حضرت آقا ، ایشان در سخنان اخیرشان موضوع نرمش قهرمانانه را مطرح نفرمودند ؟ به نظرم خیلی سخت نیست چیدن این راهنما ها در کنار یکدیگر و نتیجه گیری صحیح .
کسی از بخشیدن تمام جنایات آمریکا که قدمتی به طول تاریخ صده اخیر این کشور است ، حرفی به میان آورده که برخی از آقایان و رسانه ها رگ غیرت شان بر می خیزد و در حالی که جلوتر از مقام معظم رهبری حرکت می کنند ، کم مانده خودِ ایشان را هم زیر سوال ببرند !!! در این میان کسی هم در خصوص سیاست منزوی بودن و گوشه گیری نظام حرفی به میان نیاورده که برخی از آن سمت بام می افتند !!! سیاستهای نظام کاملاً روشن و واضح است . ایجاد تعامل ( با در نظر گرفتن معیارهایی که مقام معظم رهبری در این خصوص تبیین فرمودند ) از موضعی برابر و بدون اعمال فشار و زور و در نظر گرفتن مصلحت نظام ، از جمله الویت های سیاست بین امللی جمهوری اسلامیست .
نکته ای که در این میان نباید هرگز فراموش شود این است که تحت هر شرایطی و در هر شکل از دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران ذره ای از اصول اولیه خود که بر مبنای ارزهشای ناب اسلامی توسط معمار بزرگ انقلا حضرت امام خمینی (ره ) پایه ریزی شده است کوتاه نخواهد آمد . این همان شاه کلید ارتباطات بین المللی جمهوری اسلامی ایران در بین جامعه جهانی است ، همان پایبندی که در تمام این 35 سال بعد از انقلاب ، باعث رشد و شکوفایی و قدرتمند شدن این مرز و بوم بود . نمونه اش وادار کردن ایالات متحده آمریکا به قبول حق ِ داشتن انرژی هسته بعد از سالها دشمنی و توطئه و تحریم بود که از زبان اوباما جاری شد .
در پایان به ذکر یک نکته در سخنان اخیر اوباما در سازمان ملل اشاره می کنم که خود می تواند کلید دیگری در تحلیل رفتارهای آینده ایالات متحده آمریکا باشد . همانطور که شما هم دیدید و شنیدید اوباما در قسمتی از سخنانش خط قرمز و مرز روابط دوستانه با هر کشوری در جهان را حفظ امنیت اسرائیل عنوان نمود . اسرائیلی که هم اکنون بعنوان عنصری نا مطلوب در جهان شناخته می شود . عنصری که هر چه بیشتر سعی می کند ایران و اسلام خواهی را منزوی کند ، خود بیشتر در منجلاب شکست و انحطاط فرو می رود . خوب ، به نظر شما این قسمت از حرفهای اوباما با تمام حرفهای دیگرش در خصوص ایران تناقض آشکار ندارد ؟!!!
در پایان ، همه مردم و جناهها ، گروه ها و رسانه ها را به تفکر و تدبر بیشتر و خویشتنداری دعوت می کنم . با وجود شخصی به عظمت و بزرگی نائب بر حق امام زمان (عج) دیگر نباید جای هیچ نگرانی در این خصوص وجود داشته باشد . انشاءالله با آرامش و چشم باز ، در عمل هم ولایتمداری مان را با اثبات برسانیم . انشاءالله ...


عنوان : یک بام و دو هوا
دسته : سیاست
نویسنده : شهیدی www.backstage.blog.ir
تاریخ : 92/7/6
این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .

بعد از آنکه جمهوری اسلامی ایران درخواست کتبی و رسمی آمریکا برای دیدار دو رئیس جمهور را رد کرد ، بالاخره اوباما در دقایق آخر حضور آقای روحانی در نیویورک ضمن تلاشی مجدد برای برقراری تماس تلفنی با ایشان در خصوص مسائل مختلف به صورت مختصر گفتگو نمودند . گرچه بازهم به هیچ وجه نمی توان به حرفهای این ابرقدرت کهنه کار با دیده ایجاد تغییر اساسی در راهبردهاش در خصوص ایران ، منطقه و جهان نگریست ولی این مسئله که برای دیدار با جمهوری اسلامی ، حتی شده با یک تلفن ، اینهمه بی قراری می کنند ، نشان می دهد که در اوضاع و حال و روز این روزهای جهان ناچار به جلب رضایت ایران هستند . همانطور که اوباما هم در این تماس تلفنی اشاره کرد ، ایران بدون شک می تواند در بازیگردانی مسائل منطقه ای و جهانی نقشی کلیدی ایفا کند .
تا اینجای ماجرا هیچ اشکالی وجود ندارد ولی باید همیشه هوشیار بود و با دقت و ظرافت تمام حرکات آمریکا را زیر نظر گرفت چرا که این کشور نشان داده نمی تواند دوست خوبی برای اطمینان کردن باشد و همیشه، حتی در بهترین شرایط از نظر وجود روابط حسنه ، بازهم باید به شدت مراقبش بود .
نمونه کوچکی از این خودخواهی ها در جملات وزیر خارجه آمریکا و همچنین شخص اوباما بعد از دیدار و صحبت تلفنی مشاهده می شود که ابراز داشته اند ، هنوز هم ایران است که باید پا پیش بگذارد و حسن نیت خود را نشان دهد و در کمال وقاحت بازهم بر اینکه تا زمان مشاهده حسن نیت بیشتر از ایران ، به هیچ وجه تحریم ها کم نخواهد شد !!!
به نظر شما وقتی آمریکا و رئیس دست نشانده آژانس بین المللی انرژی اتمی ، خود را به خواب زده اند ، چگونه می شود آنها را بیدار کرد ؟ این نشان دادن حسن نیتی که جان کری ازآن دم می زند تا کجاست ؟ به نظر شما آیا فقط به همین مسئله هسته ای بر می گردد یا بعد از این سراغ مسائل دیگر هم خواهند رفت ؟ امیدوارم منظور ایالات متحده آمریکا از حسن نیت ، تقدیم دو دستی تاسیسات هسته ای به آنها نباشد !
در هر حال در این شرایط بوجود آمده یک نکته مهم وجود دارد که در میان تمام صحبتهای خوش آب و رنگ مسئولین ایالات متحده آمریکا به شدت مشهود بود و به نظرم می تواند یکی از موارد اختلافی بزرگ بین دو کشور باشد که در نهایت خوش بینی هم نمی توان به توافق بر سر آن امیدوار بود ، البته در اینجا فقط مسئله توافق بر سر آن مطرح نیست بلکه مشکل اساسی در این است که اکثر موارد اختلافی بین دو کشور ایران و آمریکا بالاخره یک سویش به رژیم اشغالگر قدس بر می گردد . وقتی ایالات متحده از سیاست و راهبرد جمهوری اسلامی در خصوص اسرائیل به طور کامل و مشخص آگاهی دارد به چه دلیل ابتدا اکثر مسائل فی مابین را حل شدنی می داند و بعد از آن ضمن شرط و شروط گذاشتن برای ایران ، خط قرمز خود را امنیت این رژیم نا مشروع اعلام می کند ! به نظر شما این چیزی به جز " یک بام و دو هوا " بودن آمریکاست ؟!

برای تحلیل صحیح و درست از این علاقه آمریکا برای ایجاد رابطه باید کمی هم منتظر ماند و رویکرد ایالات متحده را در چند بخش بررسی کرد :
1- بخش اول مربوط است به سیاست گذاری های تیم مذاکره کننده هسته ای ( طرف اروپایی و آمریکایی ) . همانطور که آمریکا انتظار دارد از طرف ایرانی عمل ببیند ، ما هم انتظار داریم در عمل این حرفهای قشنگ آمریکایی ها را هم ببینیم . قطعاً موضع گیری های این تیم در آینده می تواند ابعاد بیتشری از علاقه ایجاد ارتباط آمریکا با ایران را رو کند .
2-بخش دوم مربوط به تصمیم گیری های آینده آژانس بین المللی انرژی اتمی ست . این آژانس با هدایت ظاهری آمانو و بازیگردانی باطنی آمریکا و رژیم اسرائیل تا امروز که نشان نداده قصد حل مسئله هسته ای ایران ( که اتفاقاً خودشان آن را بوجود آورده اند ) را دارد . خوشبختانه زیرکی آقای روحانی در پیش کشیدن مسئله خلع سلاح هسته اسرائیل که در مجامع بین المللی مطرح و با استقبال اکثر کشورهای جهان صورت گرفت ، خود عاملی شده است که آژانس نتواند همانند گذشته بر ارائه گزارش بر پایه اطلاعات سرویس جاسوسی اسرائیل تاکید کند .
در هر حال مثل اینکه همیشه پای یک گرگ در میان است ! باید دید آمریکا که ادعای تغییر و تقاضای برقراری دوستی با ایران را دارد چگونه می تواند این مسئله را با حدود و خط قرمز خود یعنی اسرائیل جمع ببندد ! چرا که اسرائیل به طور آشکار نقش مهمی در ایجاد فشارها و تحریمهای ناعادلانه ، غیر منطقی و نابخردانه بر علیه ملت آزاده ایران اسلامی داشته است و قطعاً رفع این فشارها و تحریم ها بدون در نظر گرفتن رژیم اشغالگر اسرائیل غیر ممکن است .
