وب هاستینگ حدیث منتظران قائم (عج)
تماس با ما
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 13
کل بازدید : 904261
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

بسم الله

عنوان : آن روی سکه

دسته : سیاست

نویسنده : شهیدی

تاریخ : 92/7/1

امیر محمد

بعد از شنیدن خبر توافق پشت پرده( البته دستهای عروسک گردانها خیلی هم پشت پرده نبود ) آمریکا و روسیه برای حل مناقشه سوریه ، شاید انتظار می رفت که ایالات متحده آمریکا کمی دیرتر مرحله دوم بازی خود را به اجرا بگذارد ولی مثل اینکه آمریکا خیلی نتوانست خوی استعمارطلبی اش را کنترل کند و در اظهار نظری جالب با ارائه یک نظریه به اصطلاح دیپلماتیک از یک سو قصد تحت فشار قرار دادن روسیه را دارد و از سوی دیگر قصد دارد آبروی از دست رفته خود که هنگام متقاعد کردن جامعه جهانی برای اعمال فشار نظامی به سوریه به باد داده است بازیابی نماید .

ایالات متحده آمریکا با ارائه طرحی باج خواهانه از روسیه خواسته که اگر در مقابل تصویب قطعنامه علیه سوریه در سازمان ملل ایستادگی کند در نحوه روند توافق شده در خصوص تسلیحات شیمیایی سوریه خلل ایجاد خواهد کرد . این جملات وزیر امور خارجه آمریکا خیلی به کام همتای روسی اش خوش نیامده است . روسیه هم در این میان با تاکید مجدد در خصوص ادامه روند نظارت بین المللی در جریان تسلیحات سوری ، همچنان پیروز این مرحله از بازی قدیمی آمریکا و روسیه شده است . این اولین باریست که بعد از جریانات جنگ سرد روسیه توانسته در یک مناقشه بین المللی در مقابل  یک قدرت بزرگ جهانی ایستادگی کند .

در این نوشته خیلی بنا را بر این مسئله استوار نکرده ام که به پشت پرده های توافق روسیه و آمریکا و مرحله جدید بازی شان بپردازم ، بیشتر قصد دارم با بیان این پیش زمینه مگسان دور شیرینی این جریان تلخ را بررسی کنیم .

شاید یکی از خرمگس های این معرکه ترکیه باشد که از همان ابتدا بنا را بر دخالت در امور داخلی سوریه گذاشت و در این امر هم از هیچ گونه فعالیتی دریغ نکرد . ترکیه پیرو حرکت بر اساس هوا و نفس قدرت طلبی خود ، با محاسبات اشتباه پا در این مسیر گذاشت و وقتی هم که توافق آمریکا و روسیه آب سردی شد بر پیکره ی این مناقشه ، احساس شکست و درماندگی بیتشری به او و سایر کشورهای مداخله جوی منطقه خاورمیانه در این خصوص دست داد .

ترکیه که در مرحله اخیر بازی آمریکا در این مناقشه دیگر از خود بی خود شده بود و حتی در مواقعی از ارباب خود هم جلوتر حرکت می کرد ، در خیال خود همراهی در حمله نظامی به سوریه را در سر می پروراند و با توهم این مسئله که بعد از پیروزی ، به دنبال سهمی قابل ملاحظه در سوریه باشد ، تمام توان نظامی و دیپلماتیک خود را برای بروز این نبرد به کار برد ولی با توافق آمریکا و روسیه به یکباره حس تیمی فوتبالی را پیدا کرد که در دقیقه 95 بازی ( آنهم ثانیه های آخر وقت اضافه ) گُلی را از حریف دریافت کرده باشد .

ترکیه که به شدت از این مسئه شوکه شده است حتی در تحلیل های نهایی خود در این باره هم دچار اشتباه است و همچنان امید دارد که این حمله به سوریه بالاخره یک روز انجام شود ولی در این خود ایالات متحده آمریکا هم می داند که دیگر از هیچ طریقی به جز راه حل های دیپلماتیک آنهم در حضور جامه جهانی ، بحران سوریه را پایان و حتی سر سامان داد .

این باور ، بعد از آن به آمریکایی ها القاء شد که در حین استفاده از تسلیحات شیمیای در سوریه به این نتیجه رسیدند که بخش قابل توجهی از این تسلیحات در اختیار گروه های تندرو مخالف داخلی در سوریه است ، مخصوصاً در اختیار شاخه نظامی این گروه های تندرو یعنی جبهه النصره . این همان مسئله ای است که باعث دلهره افتادن در جان رهبران آمریکا شده است چرا که اعتقاد دارند بعد از برکناری اسد باید با آن نیروهای تند رو و بی مغز رایزنی کنند که این کار به نظر خیلی ساده نمی رسد .

متاسفانه این مسئله توهم قدرت طلبی برخی از کشورهای منطقه همیشه در حل مناقشات خاورمیانه دردسر ساز شده است . در جریان سوریه هم حتی خود غرب و آمریکا با قبول برخی از واقعیات منطقه ای و جهانی به این نتیجه رسیده اند که راهی به جز حل دیپلماتیک مسائل ندارند ولی در این میان کشورهایی مانند ترکیه و عربستان دست بردار موضوع نیستند . البته در این میان کشورهایی که ترکیه را رهبر خاورمیانه می انستند بد نیست حال و روز این روزهای ترکیه را ببینند و کمی عبرت بگیرند .

در هر حال برخی از کشورهای همسایه ایران همانند مگسهای دور شیرینی همواره منتظر این مسئله هستند تا بتوانند به قدرت و ابهت نظام جمهوری اسلامی ضربه بزنند و همین مسئله سوریه را هم به دست آویزی تبدیل کرده بودند برای این کار که با درایت نظام ، به شدت در این امر ناکام ماندند . این ناکامی و شکست در سخنان اخیر وزیر خارجه ترکیه به شدت آشکار است که گفته " نمی توان بدون در نظر گرفتن جمهوری اسلامی ایران هیچ حرکت مثبتی در حل مناقشه سوریه انجام داد "  .

البته این بازیها و جریان سازی ها در منطقه خاورمیانه دیگر برای همه آشکار شده که به چه دلیل است . شاید در خیلی از مواقع که این برنامه ها از سوی جمهوری اسلامی ایران اعلام می شد ، ایران متهم می گشت به اتهام زنی ولی خوب کار به جایی رسیده که خود دشمنلب به اعتراف گشوده است . سخنان وزیر دفاع اسرائیل در این مورد به خوبی عمق دشمنی و وقاهت غرب و آمریکا به سرکردگی اسرائیل را در مورد ایران نشان می دهد ، آنجایی که وزیر خارجه رژیم اشغالگر قدس گفته " ما نمی توانیم عزم ایران برای گسترش اسلام شیعه در سراسر جهان، حمایت مالی از تروریست ها و تضعیف مسلمانان میانه رو را نادیده بگیریم " .

به هر حال بدون هیچگونه تعارف و جانب داری ، به خوبی مشخص است که جمهوری اسلامی ایران به لطف پایه ریزی قوی و مستحکم امام راحل ، حضرت امام خمینی (رض ) و هدایتهای آگاهانه و آسمانی مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای ( دامت برکاته )  امروز به قدرتی قابل احترام برای منطقه و جهان تبدیل شده است .




بسم الله

عنوان : سدی به نام عزت وشرف

دسته : سیاست

نویسنده : شهیدی

تاریخ : 92/6/31

این مطلب در پایگاه خبری بولتن نیوز درج شده است .

شاید خیلی از برنامه هایی که برای تدارک دیدار احتمالی روسای جمهور ایران و آمریکا در سازمان ملل چیده شده اند به نوعی خود دچار تضاد در ارائه راهکار و برنامه هستند . از این مسئله مهم که بگذریم بدون شک یکی از کشورهایی که در این میان و از عادی شدن این رابطه ( که البته پیچ و خم های بسیار زیادی دارد و عادی شدنش هم بعید به نظر می رسد ) دچار توهمات جدید شده که صد البته این هم قسمتی از سناریویی است که برای این جریانسازی چیده اند ، رژیم اشغالگر قدس است . در ادامه نحوه بازی سازی های غربیها به سردمداری آمریکا و اسرائیل را به طور مختصر بررسی خواهیم نمود .

طی هفته های اخیر موج خبرهایی که در خصوص این رابطه منتشر شده است تا حدی به نظر اصل ماجرا را تحت الشعاع قرارداده است . در این میان برخی از سران کشورهای غربی به همراه رژیم اشغالگر قدس در حال القاء این موضوع به افکار عمومی جامعه جهانی هستند که نباید تحت تاثیر حرفهای آقای روحانی قرار بگیرند ، چرا که ایشان همان کسی است که در سالهای گذشته ضمن ادامه فعالیت های هسته ای ، با فریبکاری اعلام نمود که همه چیز را متوقف کرده است ! در این جمله چند نظریه نهفته است :

1 – با بیان این جملات و به راه انداختن موج های منفی ، مانع دستیابی به نتیجه مثبت در خصوص تحکیم روابط با غرب و آمریکا شوند .

   2- با بیان این مواضع قصد تحریف در اصل ماجرا را دارند و می خواهند به نوعی ابراز کنند که ایران در مراحل نهایی دست یابی به تسلیحات هسته ای است و هیچ وقتی برای تلف کردن ندارند !

بعد از این جریان سازی در هفته های اخیر ، طی روزهای گذشته با به راه انداختن بازی جدیدی در راستای همان سیاست قبلی جریانسازی های زیر را هدف قرار داده اند :

1- می خواهند به نوعی به افکار عمومی اینگونه القاء کنند که جمهوری اسلامی ایران به خاطر شدت تحریمها و فشارهایی که متحمل شده است  قصد دارد از مواضع و اهداف خود عقب نشینی کند و در واقع می خواهند بگویند که جمهوری اسلامی ، ترسیده است .

2- با ارائه برنامه های سنگین و یکصدای رسانه ای دائماً در حال القاء این مطلب هستند که این سفر آقای روحانی کاملاً سفری متفاوت است و قرار است یک اتفاقی تازه و رخدادی غیر منتظره نسبت به روال گذشته در آن حادث شود .

3- با نشان دادن گزینشی مصاحبه اخیر آقای روحانی و نتیجه گیری های دلخواه از برخی از این صحبتهای ناقص ایشان می خواهند در اقدامی هماهنگ نیاز و عطش غرب به سردمداری ایالات متحده آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران را در پشت قابی از رسانه پنهان کنند .

4- این که ضمن تحریف بخشهای مهمی از سخنان مقام معظم رهبری ، به طور گسترده تاکتیک بی نظیر " نرمش قهرمانانه " ایشان را به عقب نشینی از اصول و چارچوب ها قیاس کرده اند که به هیچ وجه اینطور نیست چرا که مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) به وضوح برای این تاکتیک هنرمندانه و ظریف ، چارچوبی را بیان فرموند و آن هم این بود که این نرمش به هیچ وجه اصول اساسی و آرمانهای نظام و ملت آزاده جمهوری اسلامی در راه رسیدن به اوج قله های عزت و افتخار را به سمتی غیر از پیشرفت خم نخواهد نمود .

4- این برنامه هایی که چیده اند همانند همیشه در راستای نگاه و گفتگو از موضع بالا و از ناحیه قدرت است ، همان چیزی که از خوی سلطه طلبی شان نشأت گرفته است و اتفاقاً یکی از خصوصیاتی است که به هیچ وجه تغییر نخواهد کرد ( البته ما بدمان نمی آید تغییر کند ولی سابقه و پیشینه ، این را نمی گوید ) .

بد نیست با این جو سازی هایی که به راه انداخته اند  ( و البته که جمهوری اسلامی ایران هم با قدرت و تکنیکی قابل تامل در حال مقابله با آن است ) به نکاتی که در سخنان آقای روحانی در مصاحبه اخیر شان آشکار بود و خود غربی هام خوب پیام های آن را دریافت کردند بیشتر توجه کنیم تا ببینیم چه اندازه از این جو سازی های بر واقعیت منطبق است . جناب آقای روحانی در مصاحبه مذکور ضمن بیان و تاکید بر مواضع روشن و شفاف جمهوری اسلامی ایران در قبال جامعه جهانی ، استفاده از زبان تحریم و زور را نمادی آشکار از یک اقدام توهین آمیز به یک ملت بزرگ و آزاده و با تمدن غنی بیان کردند و با بیان یک جمله ساده و دو لبه در قالب " ملت بزرگ ایران همانند همیشه فقط با زبان منطق گقتگو خواهد نمود " از یک طرف ضمن رد نحوه گفتگو غربیها و آمریکا و غیر منطقی دانستن آنها ، ملت ایران را با صلابت و با منطق و راسخ در اهدافش معرفی نمودند .

ضمن اینکه آقای روحانی در قسمتی دیگر از مصاحبه خود در مواجهه با تاکید خبرنگار بر اینکه اگر آمریکا رفتار خود را اصلاح کند چقدر ایجاد رابطه خوب به طول می انجامد ؛ پاسخ دادند که منظور ایشان ، اصلاح و تصحیح مسیر است نه اینکه بعد از آن حتماً رابطه ای در کار خواهد بود . به نظرم پاسخ آقای روحانی در این قسمت بسیار هوشمندانه بود و پاسخی بود واضح و روشن به تمامی برچسب هایی که گروه ها و افراد افراطی جناح های کمی و فقط کمی مخالف ! با سیاستهای منطقی جمهوری اسلامی ، به آقای روحانی الصاق نموده اند .

نکته ای که در این میان وجود دارد این است که سیاستهای جمهوری اسلامی در این خصوص بسیار واضح و روشن است ولی متاسفانه در این میانه کارزار کم نیستند نیروی های داخلی و به ظاهر خودی که در لباسی آَنا به بلندگوی مواضع و برنامه های دشمنان این مرز و بوم مبدل شده اند  ولی به حول و قوه الهی این بار هم همانند همیشه در پیشگاه این ملت بزرگ و آزاده ، رو سیاه خواهند شد چرا که عزت و شرف در مواضع این ملت بزرگ از مواردی هستند که به هیچ وجه نه خدشه دار می شوند و نه کمرنگ . با وجود اینچنین مردم و جوانانی و نقطه قوت عزت خواهی در میان شان ، زیر سایه رهبری هوشنمدانه مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) قطعاً یگانه عامل سعادت و پیروزی قطعی آرمانهای جمهوری اسلامی خواهد شد . انشاءالله .




بسم الله

عنوان : دُم خروس

دسته : سیاست

نویسنده : شهیدی

تاریخ : 28/6/92

این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .

امیر محمد

در خیلی از مواقع حساسیت های موجود در روابط دیپلماتیک ایجاب می کند که  سیاستمداران  اگر هم قصد اعلام حقیقت را نداشته باشند با ترفندهای ریزی به گونه ای با تغییر نقطه ثقل موضوع به جایی غیر از مرکز و یا افزایش سرعت گردش حواشی مسئله در حول محور اصلی ، تا حدودی افکار عمومی را به سمت و سویی دیگر ببرند ولی مثل این مسئله در مورد سیاستمداران آمریکایی انگار خیلی مصداق ندارد . درست است که تعریف غربی از سیاستمدار بودن با تعاریف شرقی متفاوت است ولی این آقایان دیگر روی دست همان چارچوب های خودشان بلند شده اند ، آنقدر که احساس می شود روی سنگ پای قزوین را سفید کرده اند !

نمونه بارز این مسئله در قسمت هایی از نامه اوباما ( که اتفاقاً اصلاً هم با ما نیست ) مشهود هست ، آنجایی که در کمال وقاحت برای مسئله نخ نما شده ی هسته ای ایران مثال روزنه تایمر دار را می آورد و می گوید که خیلی هم منتظر حل دیپلماتیک این موضوع نخواهد ماند !!! البته به نظرم آقای اوباما مدتی است که وجهه بذله گویی اش را در سیاست خارجی پر رنگ تر کرده است . احتمالاً یا این قصد را داشته ( قصد شوخی و بذله ) و یا حافظه اش ضعیف شده و گمان کرده که جمهوری اسلامی ، همان کشور  30 سال قبل است . در هر دو صورت در اصل قضیه تفاوتی نمی کند چرا که پاسخ برای هر دو احتمال فقط و فقط یک جواب خواهد بود و آن هم چیزی نیست جز طلب شفا برای آقای اوباما !!!

متاسفانه بعد از گذشت قرنهای زیادی از زندگی بشر بر روی این کره خاکی هنوز هم فریبکاری یکی از شیوه های تاثیر گذار در انحراف افکار عمومی مورد استفاده قرار می گیرد . البته تمایل برای پذیرش این فریبکاری در بین ملتهای دنیا کمرنگ شده است و به این سادگی نمی توان جامعه جهانی ( ملتهای سراسر دنیا بعنوان افکار عمومی بین المللی ، نه چند کشور صاحب قدرت و نفوذ در دنیا ) را متقاعد به پنهان کاری و ندیدن کرد .اگرچه ایالات متحده آمریکا و اسرائیل با برنامه ریزی های بلند مدت و در اختیار گرفتن سرشاخه های اصلی قدرتهای اقتصادی و نظامی در دنیا قصد دارند با جریان سازی و فریبکاری بر مداخله گری های خود سرپوش بگذارند ولی همین فن آوریهای نوین ارتباطی که البته خود نیز گسترش دهنده آن بودند ، دامان خودشان را گرفته است .

نکته کلیدی که در اینجا وجود دارد این است متاسفانه بسیاری از کشورهای جهان هنوز دلهره و ترس از رویارویی با ابرقدرتها را دارند . نمونه بارز این ترس عدم یکدلی و یکپارچگی کشورهای متوسط و ضعیف ( از لحاظ اقتصادی و نظامی ) در سازمان ملل است تا آنجا که کشوری مانند امریکا به خود اجازه می دهد برای سازمان ملل اهداف و خط مشی مشخص نماید .

دم خروس آمریکا

با وجود سکوت در عدم همدلی کشورهای دنیا ، امثالِ اسرائیل و آمریکا به خود اجازه می دهند هر خبری را هر آنطور که دوست دارند مخابره کنند و افکار عمومی را هر آنگونه که مایل هستند به سمت های مد نظر خود متمایل سازند . البته در این میان سر در گمی هایی هم از آنان دیده می شود که خود عاملی شده برای کشف بیشتر حقیقت و ماهیت برنامه ریزی هایشان برای حفظ امنیت جهانی !!!

دروغ هایی که انسان را یاد ضب المثل " دُم خروس ... " می اندازد . از یک سو اسرائیل و آمریکا ادعای مبارزه با تروریسم را دارند ، از سوی دیگر خود را در افکار عمومی بعنوان یگانه تشکیل دهنده و حامی گروه های تروریستی معرفی کرده اند !!! از یک سو ایران را به اقدام نظامی به دلیل عدم شفاف سازی در خصوص مسائل هسته ای تهدید می کنند و از سوی دیگر سرگروه دستگاه های امنیتی آمریکا در مجلس سنا اعلام می کند که هنوز مدارکی از خواست ( توجه کنید ، فقط خواست نه اقدام عملی ) ایران برای حرکت به سمت بمب های اتمی در دست ندارد و این وعده را می دهد که به محض کوچکترین اقدام از سوی ایران در این زمینه دست به کار خواهد شد !!! این دوگانگی در اعلام سیاستهای خارجی را چگونه می توان تفسیر نمود ؟ همین دوگانگی در رفتار و گفتار است که باعث می شود به هیچ وجه نتوان با این ابرقدرت پر رو و سرکش وارد گفتگوی آرام شد ، چرا که خوی وحشی گری و سلطه طلبی در نهاو و شخصیت وجودی اش نهفته است .

در این میانه کارزار مباحث مربوط به احتمال گفتگو میان سران ایران و آمریکا ، اسرائیل هم شده نخود آش و سعی می کند با جو سازی و بزرگنمایی دروغ های خود ، ایالات متحده را تحت فشار بگذارد . آنقدری که اسرائیل به آمریکا برای اقدام نظامی علیه ایران فشار آورده ، به ایران برای مسائل هسته به طور مستقیم فشار نیاورده است !!! اسرائیل به خیال خود قصد دارد محور مقاومت و قلب تپنده آزادیخواهی اسلامی در خاورمیانه و البته در جهان را تحت فشار قرار دهد که البته این مسئله و پافشاری اسرائیل بر سر آن نشان می دهد که احتمال استفاده سران اسرائیلی از مواد روان گردان به قطعیت تبدیل شده است !

وقتی اسرائیل و آمریکا می بینند که اعمال فشار مستقیم به ایران هیچگونه تاثیری ندارد وارد بازی دستکاری فضاهای استراتژیکی حاشیه ای ایران قصد برهم زدن تعادل ضریب نفوذ جمهوری اسلامی ایران در منطقه را دارد که در آن هم نتوانسته توفیق آنچنانی بدست آورد .

خوب تا اینجا بیان گردید که نمی توان با این فضای موجود در جامعه جهانی دیگر انتظار داشت دُم خورس دروغهای بزرگ بیرون نزدن و یا اگر هم بیرون زد ملتها خود را به ندیدن بزنند و دیگر هیچ . نمی توان از یک سو با زبان تهدید وارعاب با ملتها صحبت کرد و از سوی دیگر خود را خیرخواه ملتهای دنیا معرفی کرد . این مسائل را با مقدمه ای بسیار طولانی (! ) عرض کردم که بگویم فضاسازی ها و جوسازی های خواست مذاکره با ایران از سوی آمریکا به یک دروغ بزرگ شباهت دارد چراکه تا زمان وجود این دوگانگی در رفتار و عمل از سوی آمریکا نمی توان انتظار تغییر در روابط را ( البته تغییر مثبت ) داشت . مسئله دیگری که در این میان وجود دارد این است که اگر هم عزم تغییر بوجود بیاید ، استراتژیکهای نهایی و آرمانی دو کشور آنقدر به هم نزدیک است که بتوان روی آن حساب کرد ؟ قطعاً اینچنین نیست .

همانطور که قبلاً هم عرض شد ، جمهوری اسلامی دیگر آن کشور 30 سال قبل نیست . امروزه جمهوری اسلامی جایگاه مهمی در بین دولتها و ملتهای خاورمیانه و دنیا دارد و نمی توان به سادگی از نقش ایران در راهبری مثبت مناقشات منطقه و جهانی غافل شد ( همانند شیوه بازیگردانی ایران در سوریه ) . گذشته از اینها اگر خود جمهوری اسلامی ایران هم تنها بود _ که البته نیست ) موقعیت ژئوپلوتیک و استثنایی ایران خود می توانست دلیلی محکم برای دشمنی با آن و بدست گرفتن منابع عظیم انرژی اش باشد . خود غربیها هم می دانند که بیشتر از این نمی توانند بر روی یک مسئله خیالی و توهمی آنهم برای کشوری که عضو مثبت آژانس بین المللی است ، فشار اعمال کرد .

قطعاً ظرفیت های سیاست خارجی جمهوری اسلامی آنقدر بالاست که انتظار تاثیر گذاری مثبت بیشتری از آن داشته باشیم . انشاءالله با گوش فرادادن به رهبری های حکیمانه و هوشمندانه حضرت امام خامنه ای ( دامت برکاته ) از این ظرفیت ها بالا به نفع سرافرازی جمهوری اسلامی و اسلام خواهی در جهان استفاده کنیم .




نویسنده : منتظر
تاریخ : پنج شنبه 92/6/28
هدیه منتظران قائم ()


 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->