وب هاستینگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
توازن قدرت یا استراتژی مقاومت - حدیث منتظران قائم (عج)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تماس با ما
بازدید امروز : 30
بازدید دیروز : 35
کل بازدید : 887761
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

 نویسنده : حدیث

تحولات اخیر منطقه خاورمیانه و نقش کشورهای استعمارگر یک روی دیگر هم دارد که البته به دلیل تغییر پوسته های عملیاتی اجرایی ( نه هدف )  ایالات متحده آمریکا ، تحلیل نسبتاً سنگینی دارد و این تحلیل هم باعث فریب اکثر کشورهای منطقه شده است و آن این است که ایالات متحده آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی  قصد دارند در نهایت فرصت طلبی ، خود را در کنار نیروهای قیام کننده برای آزادی و در برابر دولتهای دیکتاتور ، قرار دهند و چهره ای مثبت از خود نشان دهند و در واقع می خواهند به نوعی گذشته سیاه خود را که تباه شده می بینند ، از فکر مردم منطقه پاک کنند . این یک راه حل و فرار به جلو برای از بین بردن پیشینه ذهنی نظریه های تقابلی اسلام و غرب است که در سالهای نیمه دوم قرن بیستم توسط رادیکال های ناسیونالیست و رادیکالهای اسلامگرا مطرح بود . در واقع این مسئله به نوعی چالش ایجاد شده در نظریه هانتینگتون را نشان می دهد که اکنون به فرصتی برای ایجاد همکاری برای غربیها تبدیل شده است .


توازن قدرت یا استراتژی مقاومت ؟

منطقه خاور میانه با داشتن منابع عظیم انرژی ، یک منطقه استراتژیک برای کشورهای داخل در محدوده و همچنین برای کشورهای استعمارگر است  ( مخصوصاً در این اوضاع نابسامان اقتصادی دنیا ) . چیزی که بیشتر از پیش به چشم می آید ، جنگ قدرت و یا به تعبیری جنگ توازن قدرت در منطقه است ، نبردی که در این زمان پایانی دوران ریاست جمهوری اوباما و نزدیک شدن به انتخابات ، برایش کمی گران  تمام خواهد شد ...

Unipolarity ( تک قطبی ) بودن قدرت در دنیا رو به اضمحلال است و همین مسئله است که آمریکا را نگران کرده است . به موازات آن شاهد ظهور مرحله جدید از چند قطبی هستیم که اجازه می دهد ، قدرتهای جدید در منطقه ، با استراتژی ها و منافع فرا منطقه ای پدیدار شودند . یکی از این قدرتها بلاشک ، جمهوری اسلامی ایران است. کشوری که آنچنان پیشرفت خیره کننده ای در زمینه های مختلف ، از جمله صنایع دفاعی و نظامی رسیده است که امروز به راحتی توانایی آن را دارد که برای حفظ منابع استراتژیک خود ، از طریق خلیج همیشگی فارس ، به دریای مدیترانه و عراق برسد و از آنجا هم به لبنان و سوریه .

در این تحولات منطقه ای ، اکنون به این نتیجه رسیده ایم که دلیل فشار غربیها برای ایجاد اغتشاش در خلیج فارس و استقامت جانانه ایران برای حفظ تنگه هرمز و دریای خلیج فارس ، چه بوده است .

از نظر آمریکائیها ، بحث توازن قدرت ( البته در منطقه خاورمیانه ) مطرح است و از این باب هم حسابی در خاورمیانه نان خورده اند ، ولی ایران قطعاً به دنبال این چنین شعارهای سطح پایینی ، نبوده و نیست و بیشتر در فکر ایجاد اتحاد بین کشورهای اسلامی و منطقه ، جهت ایستادگی در مقابل خودخواهی های ایالات متحده آمریکاست و این برهم زدن توازن قدرت در جهان است ، نه در منطقه . نکته مهم دیگر این است که ؛ دریابیم هدف آمریکا از این بازیهای بچه گانه چیست ؟ شاید زیاد هم به فکر کردن نیاز نباشد ، چون واضح و روشن است که هدف آمریکا از این ایران هراسی ، ایجاد حس نا امنی در منطقه و شروع مسابقه تسلیحاتی بین کشورهای نادان منطقه از جمله عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس است . این برای اولین بار است که این کشورهای متوهم عربی پس از موج دوم بیداری عربی و رشد پان عربیسم رادیکال در سالهای 1950 تا 1980 ، سعی دارند غرب را بعنوان دوست خود نشان دهند .

در این بین قطر هم که بازیچه دست سیاستمداران آمریکایی شده ، چنان به خود غره شده است که برای از بین بردن رقیب  آمریکا در منطقه ( روسیه ) با کشورهای اروپایی مصرف کننده گاز روسیه مستقیماً وارد مذاکره شده و در عوض امتیازاتی را در منطقه خواستار است . این تنها عمل این نوکر آمریکا نیست ، این شیخ نشین در سالهای گذشته ضمن ایجاد رابطه با اسرائیل ، رهبری قسمتهایی از شبکه تروریستی القاعده را نیز عهدا دار شده است . همچنین هدایت شبکه خبری بین المللی الجزیره که با بودجه صدها میلیون دلاری قصد انتشار افکار و برنامه های ایالات متحده در منطقه را دارد . این همان چیزی است که آمریکا می خواهد ... مسابقه میان این عرب نشین و عربستان ... و سرانجام کار چه خواهد شد ؟


شاید خیلی از مواقع زیاد رسمی و دیپلماتیک سخن گفتن در مورد کارهای غیر دیپلماتیک کشورهای منطقه ضروری نباشد ؛ در هر حال این برنامه بلند مدت ایالات متحده آمریکا ، فقط به همین وجه ختم نمی شود . شاید چیزی که کشورهای ساده لوح عربی و برخی کشورهای همسایه ایران را به راحتی فریب داد ، همین برنامه های ظاهری بود که آمریکا برایشان ترتیب داده بود ، غافل از اینکه برنامه چیز دیگریست . ایالات متحده آمریکا برنامه ای پنجاه ساله برای منطقه خاور میانه طراحی کرده است که حدوداً چهل سال از آن می گذرد .برنامه ای مشخصاً برای غارت ذخایر انرژی این منطقه استراتژیک . اینهمه سرو صدا ها هم که به راه انداخته ایالات متحده جهت حفظ  و تداوم همین برنامه است .

درست است که ایالات متحده آمریکا برنامه خروج خود از افغانستان و عراق را تدارک دیده است و تا حدود زیادی هم انجام داده ، ولی این بیشتر به یک بازی نمایشی شباهت دارد تا واقعیت . شاید یک روی سکه ترک میدان توسط آمریکا ، شکست سیاستهای جنگ طلبانه باشد ( که البته قصد ، غارت منابع و ذخایر انرژی عراق بود که تا حد زیادی حاصل شد )  ، ولی روی دیگر آن ، برنامه زیرکانه آمریکاست که تا حدودی نیز در آن موفق شده است . برنامه ای که جایگزین حضور نظامی مستقیم در عراق و به سرقت بردن ذخایر با ارزش آنجا ، به نفع خودش شد . برنامه از قبل طراحی شده ، حضور پر رنگ تر عثمانیها در منطقه ، بخصوص در منطقه شمال عراق . عثمانیهای متوهم هم به خیال دست یابی به منابع نفتی عراق و گذر از دروازه مبادلات نفتی در دنیا و تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای برای نفوذ بیشتر  در معادلات و مناسبات جهانی ، بازیچه و عروسک ، عروسگردان بزرگ غرب شدند . شاید سودای قدرت گذشته عثمانی و رسیدن به آرزوی دیرین عضویت در اتحادیه اروپا هم مزید بر علت شد برای ترکها .

به نظر شما  این بازیگردانی ، هم اکنون در چه مرحله ای به سر می برد ؟

برای پاسخ به این سوال باید چند نکته را مورد توجه قرار داد ؛  1- وضعیت کشورهای منطقه  2 – وضعیت خود آمریکا   3 شرایط و اوضاع جهانی

وضعیت کشورهای منطقه که به صورت آشکاری ، نشان از فوران دوباره ، آتش فشان خاموش ملتهای بیدار دارد ، هم اکنون به عنوان بزرگترین مشکل فراروی آمریکا مطرح شده است .

وضعیت نابسامان ایالات متحده آمریکا هم که روشن و واضح است . فشارهای اقتصادی به مردم از یک طرف و مخالفتهای گسترده با جنگ افروزیهای آمریکا ، از طرف دیگر ، اوضاع نچندان خوبی را برایش رقم زده است . خودتان قضاوت کنید ، وقتی یک ابر قدرت فقط شاخ وشانه می کشد و دیگر توانی برای مقابله با چشمان بیدار ملتها ندارد ، نشان چیست ؟ آمریکا که بعنوان یک ابرقدرت ، حتی نتوانست از افغانستان و عراق ، سربلند بیرون بیاید . خوشبختانه دیگر زمان افول و سقوط ابر قدرت رؤیایی دنیای غرب ، نزدیک شده است .

شرایط و اوضاع جهانی نیز به نفع کشورهای منطقه در حال چرخش است . مجاهدت های بیدارگونه ملتهای منطقه از یک طرف و شرایط وحشتناک اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا از سوی دیگر ، نوید آینده ای روشن را برای ملتهای ستمدیده می دهد . آینده ای که نکویی اش از بهارش پیداست .

تمام این مواردی را که خدمت تان عرض کردم بگذارید در یک سو و آنوقت نقشه راه جدید خاورمیانه و فشارها بر سوریه را به راحتی درک خواهید کرد . دراین میان تنها جبهه ایستادگی دربرابر این خیمه شب بازی جنایتکارانه ، مقاومت اسلامی است که منشأ آن جمهوری اسلامی است و به طبع آن  از لبنان گرفته تا سوریه با چنگ و دندان از آرمانهای آسمانی دین مبین اسلام و حقوق حقه معنوی و مادی کشورهای ستمدیده حمایت می کنند و همین بیداریها نیز عاملی است برای به نتیجه رسیدن مقاومت و پیروزی نهایی انشالله .




نویسنده : منتظر
تاریخ : سه شنبه 91/6/21
هدیه منتظران قائم ()
 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->