نویسنده : حدیث این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .
در روزهایی که مردم مسلمان نوار غزه در سختی مضاعف به سر می برند ، متاسفانه کشورهای بزرگ و صاحب نفوذ منطقه در حال غمار بر روی این سرزمین مقدس و مردمان صبور و مقاوم شان هستند ... یک روز ترکیه به بهانه سودای بازگرداندن روزهای خوش عثمانی ( البت هبه خیال خودش ) و خود شیرینی برای پذیرش در اتحادیه اروپا و روز دیگر مصر به بهانه سودای رهبری بر جهان عرب و ...
این روزها شاهد انجام یکی دیگر از اقدامات محیرالعقول محمد مرسی هستیم ... البته آقای احمدی نژاد از رام کردن این شیر سرکش توسط خود در سفر اخیر خود به قاهره ، خبر داده بود ولی مثل اینکه کمی اغراق شده بود ... گمانها بر این اساس بود که بعد از پایان عمر دیکتاتوری حسنی مبارک ، هم مردم مصر و هم کشورهای همسایه شان ، به خصوص مردم مظلوم فلسطین کمی بیشتر روی آرامش را ببیند ولی مثل اینکه محمد مرسی هم دارد دنباله راه بی بازگشت اردوغان را می رود ... مرسی یا از حال و روز این روزهای اردوغان خبر ندارد یا خیلی زود سرنوشت حسنی مبارک را فراموش کرده است ... در هر حال و در هر دو صورت راهی را قصد قدم نهادن در آن دارد که قطعاً تاریک است و تار ...
متاسفانه مرسی در جدیدترین اقدام اعجاب آورش ، دستور داده است که تونلهای اصلی تنها گذرگاهی که آب و آذوغه را به مردم فلسطین در این قسمت می رساندند در نواز غزه را ببندند ... آنهم با آب !!! ... واقعاً از این رئیس جمهور اسلام خواه و مدعی ، بعید است که اینچننی اقداماتی را بر ضد سایر ملتهای مسلمان انجام دهد ... محمد مرسی برای این اقدام خود ، همان دلیل واهی و تکراری را که روزگاری حسنی مبارک تکرار می کرد ، تکرار می کند و ادعا می کند که این تونل ها برا تبادل تجهیزات نظامی مورد استفاده قرار می گیرند ... خود محمد مرسی به روشنی می داند که این تونلها تنها راهی است که فلسطینیان منطقه از آن مواد سوختی و ساختمانی و غذایی وارد می کنند ... در این فصل سرد ، آنهم در شرایط دائمی تحریمهای سنگین و غیر اخلاقی اسرائیلی ها نسبت به مردم بی دفاع فلسطین ، بستن این تونلها نشانی جز همصدایی با رژیم غاصب و اشغالگر قدس ندارد ، هر چند هم که عمدی نبوده باشد که هست ...
باید منتظر ماند و واکنش گروه های فلسطینی را در نشست دو روز آینده شان با مصر ، مشاهده کرد ... شاید اگر این اقدام مرسی را هم به خاطر فشار بر گروه های مبارز و مقاوم فلسطینی نپنداریم ، اعمال این تحریم شدید و ناجوانمردانه به خاطر تاثیر بر روند مذاکرات هم که باشد ، اقدامی زشت و خلاف مقررات بین المللی است ... چگونه است که مصر به راحتی اسرائیل غاصب ، نا مشروع و اشغالگر را که همیشه پای ثابت همه درگیرهای داخلی و خارجی کشورهای خاورمیانه است ، به رسمیت می شناسد و کاری هم به این ندارد که اسرائیل علاوه بر سلاح های متعارف جنگی ، سالهاست که بی توجه به درخواستهای جهانی و با بی اعتنایی مطلق به آنها ، تعداد زیادی کلاهک و بمب هسته ای دارد ... !!! کشوری بابمب هسته ای خطرناک نیست ، آنوقت مردم بی گناه فلسطین باید به بهانه های متوهمانه تنها راه ورودی آذوغه شان به نوار غزه مسدود شود !!!
شاید کمتر کسی حتی فکرش را هم می کرد که بعد از آن مواضع جانانه ای که مرسی در جنگ اخیر اسرائیل علیه مردم بی دفاع فلسطین ، اتخاذ کرده بود ( البته به حمایت از مردم فلسطین ) ، دوباره شاهد احساس بازگشت به دوران مبارک باشد ... محمد مرسی در آن روزهای سخت مردم فلسطین جملاتی رابر زبان آورد ( محمد مرذسی : قاهره ، غزه را به حال خود رها نخواهد کرد ... مصر امروز مصر دیروز نیست و عربهای امروز عربهای دیروز نیستند ... ) که نوید همکاری یک کشور مسلمان دیگر در مسئله فلسطین را می داد ولی متاسفانه این روزها ، این نوید در حال تبدیل شد نبه سرابی ست پر رنگ و لعاب است ... متاسفانه در عمل شاهد هستیم که عرب همان عرب است و مصر هم همان مصر سابق ...
البته در خصوص نقش مصر در تحولات منطقه خاورمیانه باید با دید بازتری به مسئله نگاه کرد ... از زمان حسنی مبارک این کشور همواره به دنبال این بوده که با اتحادی که با عربستان سعودی ایجاد می کند ، به شرط حفظ منافع اسرائیل ( پیمان کمپ یوید ) و ایالات متحده آمریکا در منطقه ، به رهبری دست و پا شکسته خود بر جهان عرب ادامه دهد ... بعد از حسنی مبارک محمد مرسی نشان داد که می خواهد مسیر جدید را انتخاب کند ودر عمل هم در چند مورد این وحهه را از خود نشان داد ... بعد از این تحرکات مرسی بود که زمزمه ایجاد قدرتی عربی و جدید در بین اعراب و همچنین شمال آفریقا به گوش می رسید ، ولی در زمان بحران سوریه بود که کم کم چهره اصلی خود را رو کرد ، محمد مرسی ... وقتی که آنجا اعلام کرد ایران بخشی از مشکل اصلی بحران در سوریه است ، سعی کرد مسیر جدید خود را نشان دهد ... البته این سیاستها در خصوص ایران قطعاً بی نتیجه است ... بزرگتر از مصرها در برابر قدرت ایمان مردم مسلمان جمهوری اسلامی ایران به زانو در آمده اند ، جه رسد به مصر که بخواهد در خصوص ایران اظهار نظر کند ...
هر چه که هست این روزها شاهد اعمال فشارهای شدیدی به مردم مظلوم نوار غزه در فلسطین اشغالی هستیم ... فشاری که یکی از عوامل اصلی آن که همسو با اسرائیل در حال اجرای برنامه هایش است ، مصر است ... امیدوارم مرسی با تغییر در اقدامات عملی خود ( که خیلی با مواضع شفاهی اش تطابق ندارد ) دست از این اقدامات برداشته و به اهرمی در جهت فشار به اسرائیل در خصوص رفع تحریمها علیه مردم مقاوم فلسطین تبدیل شود ، نه اینکه خودش هم باری باشد بر دوش مردم زجر دیده فلسطین ...
نویسنده : حدیث این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .
امام خمینی (ره) : " ... اینطور نیست که حزب بد باشد یا هر حزبی خوب باشد، میزان ایده حزب است و اگر ایده چیزی دیگری باشد این حزب شیطان است، هر اسمی هم داشته باشد. بنابراین باید بکوشیم حزبمان را حزبالله کنیم ... "
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در دور جدید ، شاهد پر رنگ تر شدن این فعالیتها از سوی مدعیان حضور هستیم ... اگر چه قبل از این هم این فعالیتها ، شروعی نابجا و زودتر از موعد داشتند ولی به هرحال این روزها بازار رایزنی ها و ائتلافها و گروه ها داغ داغ است ... موضوعات مهمی ( البته فقط برای خودشان ، نه ما ) مانند ، حضور و یا عدم حضور هاشمی رفسنجانی ... حضور و یا عدم حضور خاتمی ... ایجاد ائتلاف سه گانه در جبهه اصولگرایان ... تلاشهای خاتمی برای انصراف آقای عارف از کاندیداتوری ... تلاشهای مواج جریانهای موسوم به فصل بهار !!! و ... همه و همه از مهمترین فعالیتهای گروه های مختلف در این روزها هستند ... انشاءالله در پایان انتخابات شاهد آن باشیم که با وحدت و همت مردم ، روسیاهی به ذغال بماند و دشمنان این مرز و بوم ، دست از پا درازتر به آشیانه خود بازگردند ...
شاید یکی از مسائلی که قسمت زیادی از اخبار انتخاباتی را به خود اختصاص داده است ، اظهار نظرهای آقای هاشمی و نزدیکانشان در خصوص انتخابات است ... ایشان مانند همیشه محتاط عمل می کنند و سعی دارند با رصد کامل اوضاع و احوال جاریه مملکت ، یا بازهم خودشان احساس تکلیف کنند !! و به میدان بیایند و یا اگر اقبال عمومی وجود نداشت ، از کاندیدایی حمایت کنند ... البته این حربه قدیمی طراحان و برنامه ریزان پشت پرده جریانهای انتخاباتی است که از چهره های سرشناس برای این کار استفاده می کنند ، در این صورت یا آن فرد مورد نظر را باتحریک و تجمیع گروه های فعال ، روانه میدان انتخابات می کنند و یا در لحظه های آخر با کنار کشاندن آن فرد مورد نظر ، حمایتش را از فرد خاصی دیگری اعلام می کنند ...
در هر حال اوضاع و احوال این روزهای کشور ، چندان مناسب برای حضور آقای هاشمی نیست ... طبق تایید اکثر کارشناسان سیاسی ، ایشان فعلاً اقبال عمومی ندارند برای حضور مستقیم در انتخابات ... البته ایشان این روزها بدون اینکه به طور مستقیم در فعالیتهای انتخاباتی شرکت کنند ، ضمن تلاش برای حفظ وجهه انقلابی خود ( البته سابقاً ) بیشتر در سخنرانی هایشان به تکرار چارچوب نظام و اصول کلی نظام می پردازند و سعی می کنند خود را همچنان از تاثیر گذاران انقلاب نشان دهند ... مواضع اخیر ایشان هم بعد از درگیریهای ناشیانه رئیس مجلس و رئیس دولت ، در نوع خودش جالب بود ... بازهم تاکید می شود که این موضع هم تفسیری است از اوضاع جاری کشور ، باید منتظر بود و تحرکات جدید را پیگیری و تحلیل کرد تا بتوان نهایتاً در روزهای پایانی ، نظر قطعی داد ... این احتیاط در تفسیر هم به این بر می گردد که به دلیل نبود ساختار سازمانی و حزبی کارآمد در کشور و متاسفانه عدم تحلیل درست آقایان مدعی ، تغییرات ناگهانی در نظرات و جناح بندی ها به شدت مشاهده می شود و همین مسئله هم پیش بینی دقیق را کمی سخت می کند ...
در این شرایط و در کنار فعالیتهای انتخاباتی گروه های مختلف ، انگار تلاشهایی مشاهده می شود برای بلند کردن دود از کنده سوخته و خاکستر شده اصلاحات !!! ... با توجه به اتفاقاتی که در سال 88 رخ داده و سابقه ای که آقای خاتمی از خود به جای گذاشته ، البته این برگشت دوباره اصلاح طلبان سخت و دشوار به نظر می رسد و قطعاً به آسانی صورت نخواهد گرفت ... نکته مهم دیگری که در این میان به چشم می خورد ، تعداد زیاد افرادی است که در اصلاح طلبان خود را نامزد انتخابات آینده می خوانند و البته این موضوع به معضلی بزرگ تبدیل شده است ... در میان چهره های شناخته شده در این طیف می توان به آقای عارف اشاره کرد ... ایشان فعلاً از چهره های اصلی اصطلاح طلبان هستند و تلاشهای به اصطلاح سران اصطلاحات از جمله آقای خاتمی برای منصرف کردن ایشان ناکام مانده ... خاتمی و چند تن از سران دیگر اصطلاحات قصد دارند که یک چهره اولی به انتخابات معرفی کنند ، برای همین است که با حضور امثال شریعتمداری ، بیطرف ، خرازی ، جهانگیری و ... خیلی موافق نیستند ... به نظر می رسد در این میانه عزم آقای عارف در این مورد جدی است ... نکته دیگری که نباید در این بین فراموش شود ، تاثیر انتخابهای خاتمی و هاشمی است ، به طوری که این روزها شاهد حضور پر رنگ نجفی هستیم که از حمایت کامل هاشمی و حمایت نسبی خاتمی بر خوردار است ...
در سوی دیگر میدان ، اصولگرایان چن تکه و پاره پاره قرار گرفته اند ... اوضاع در این جبهه خیلی مساعد به نظر نمی رسد ... اصولگرایان برای تحلیل و ارائه فرد مورد نظرشان ، باید تفسیر درستی از جریانهای دیگر و البته خودی هایی که در باطن ، خود یک جریان دیگر هستند ، داشته باشند ... در مورد اصلاحات که وضع کلی و چشم اندازه کلی شان ، تا حدودی مشخص است ولی در خصوص جریان های منتسب به رئیس جمهور ، هنوز نتوانستند به تحلیل درستی برسند ... یعنی شناخت جریانسازی های آقای احمدی نژاد با روند روکردن هایشان اصلاً ساده نیست ... اعلام دقیق اینکه جریان منتسب به دولت و اطرافیانش ، دقیقاً چه برنامه ای در سر دارند کمی دشوار است ... شاید این روزها آن چیز که بیش از حد به چشم می خورد ، درشت نمایی مشایی است در حالی که احمدی نژاد نشان داده در رو کردن چهره های ساکت و کناره گیر ، استاد است ... یکی از این چره ها که اتفاقاً نفوذش کمتر از مشایی نیست ، آقای مجتبی ثمره هاشمی است ... ایشان که به مرد ساکت دولت معروف است ، نفوذ و تایید زیادی از سوی رئیس جمهور دارد ...
البته متاسفانه اصولگرایان دیگر حتی واهمه ای از اعلام این اختلاف ندارند و بازهم متاسفانه از هر گوشه و کنار این جبهه ، هر شخصی برای خودش مستقل به پا خواسته است ... تا امروز می توان برای این تکه پاره های اصولگرایان چند قسمت متصور شد ... قسمت اول با هدایت آقای قالیباف که به شدت به دنبال رسیدن به کاخ سعد آباد است ... قسمت دوم به رهبری آقایان ، لاریجانی ، متکی و پور محمدی که تلاشهای زیادی برای ایجاد وحدت در اصولگرایان به کار بردند که تا اکنون نتیجه نداده است ... قسمت سوم آقای احمدی نژاد و جریانهای وابسته به ایشان است که البته به نظر در حال ایجاد یک جریان جدید هستند ... قسمت چهارم را آقای محسن رضایی رهبری می کند که مانند همیشه با عنوان مستقل وارد میدان شده است ... قسمت پنجم که با هدایت آیت الله مصباح پا به عرصه گذاشته اند ... شاید بتوان قسمت های دیگری هم به این تقسیم بندی اضافه کرد ... به نظر شما این چند گروه از اصولگرایان ، قابل اجماع هستند ؟! ... بماند که آقای مظفر همین روزها به ریاست ائتلاف سه گانه ( خدا رو شکر ، کمی کم شد از تکثر به ظاهر ) منصوب شده اند و البته به نظر می رسد این ائتلاف هم آن کارایی لازم را در انتخابات از خود نتواند نشان بدهد ... در هر حال اوضاع و احوال اصولگرایان کمی بستگی به پشت پرده هایی دارد که باید منتظر بود آقای احمدی نژاد و جریان منتسب به وی رو خواهند کرد ...
هرچه که هست و هرچه که خواهد شد ، نکته مهم این است که باید تمامی گروه ها و جناح های سیاسی کشور ، پایبندی عملی خود به آرمانهای امام خمینی (ره) و سیاستهای کلی نظام و التزام عملی خود به ولایت فقیه را به مردم اثبات کنند ( که البته تا کنون افرادی در این جریان مردود شده اند ) تا بتوانند مردم را برای انتخاب مجددشان مجاب کنند ... و برای هزارمین بار تکرار می کنیم که یادشان نرود که در پیشگاه چه ملتی می خواهند قد علم کنند ... ملتی که رهبری با اینچنین تفکراتی دارد :
امام خامنه ای (دامت برکاته ) : " ... اگر کسانى در داخل کشور ما با این شیوه دنبال تحزّب میروند (یک گروهى با هم همراه میشوند، از سرمایه و پول و امکانات مالىِ خودشان بهرهمند میشوند، یا از دیگران کسب میکنند، یا بندوبستهاى سیاسى میکنند، براى این که به قدرت برسند. یک گروه هم رقیب اینهاست؛ کارهاى مشابه اینها را انجام میدهد تا آنها را از قدرت پائین بکشد، خودش بشود جایگزین ) ، ما جلویشان را نمیگیریم . اگر کسى ادعا کند که نظام جلوى تشکیل احزاب را گرفته است، یک دروغ واضحى گفته؛ چنین چیزى نیست؛ اما من این جور حزبى را تأیید نمیکنم. اینجور حزبسازى، این جور حزببازى معنایش عبارت است از کشمکش قدرت؛ این هیچ وجهى ندارد . اما حزب به معناى اول(قصد عبارت از این نیست که قدرت را در دست بگیرند؛ میخواهند جامعه را به یک سطحى از معرفت، به یک سطحى از دانائى سیاسى و عقیدتى برسانند؛ این چیز خوبى است. البته کسانى که یک چنین توانائىاى داشته باشند، به طور طبیعى در مسابقات قدرت، در انتخابات قدرت هم آنها صاحب رأى خواهند شد، آنها برنده خواهند شد؛ لیکن این هدفشان نیست. این یک جور حزب است؛ این مورد تأیید است. میدان باز است؛ هر کس میخواهد بکند، بکند ) یعنى یک کانالکشى در درون جامعه، براى گسترش فکر درست - چه فکر عقیدتى و اسلامى، چه فکر سیاسى و تربیت کادرهاى گوناگون - بسیار خوب است؛ این چیز نامطلوبى نیست … "
نویسنده : حدیث لینک این مطلب در سایت حرف تو و پایگاه خبری صراط نیوز
الحمدلله جمهوری اسلامی ایران امروز در بهترین شرایط دوران خود به سر می برد ... کشور و ملتی که علی رغم تمامی تحریمهای ناعادلانه شورای به اصلاح امنیت سازمان ملل و آمریکا و اتحادیه اروپا ( می خواستم بنویسم تمام دنیا ، به یاد زمان جنگ تحمیلی افتادم ) توانسته با تحمل سختی ها و همدلی ، هر روز پیشرفتهای شگرفی را به جای تحریمها تحویل غرب دهد ... برای همین دفاع و همدلی جانانه مردم و نظام است که امروز می شنویم وزیر امور خارجه آمریکا در سخنانش می گوید ، هنوز ایران سرسخت ترین موضوعی است که ایالات متحده آمریکا با آن سر و کار دارد ... قدرتی اسلامی که امروز هرگونه اقدام و حرکتی بدون در نظر گرفتن آن در منطقه ، قطعاً غیر قابل اجرا خواهد بود ...
در این میان ایالات متحده هم همانند همیشه در مواقعی که از همدلی و تلاش مردم ایران عصبانی می شود به اصطلاح خودشان پیشنهاد reset را می دهند ... این مسئله اقتدار جمهوری اسلامی ایران را می رساند که آنچنان عرصه را بر دشمنان اسلام تنگ کرده که آنان حاضرند با هر ترتیبی که شده ، جمهوری اسلامی را به زانو در بیاورند ولی مثل یک حیوان دراز گوش در گل گیر کرده اند ... با شروع دور جدید فعالیت اوباما کاخ سفید ، با توجه به اتفاقاتی که در جهان و به خصوص در خاورمیانه روی داده است ، شاهد موضع گیری های جدید آمریکا و به تبع آن موضع گیری های جالب و گاهاً مضک کاسه لیسان ایالات متحده در منطق هستیم ...
یکی از این کشورهایی که به شدت مورد علاقه آمریکا نیز هست ، البته شروع و تداوم این ارتباط نه بخاطر رابطه فامیلی ( شاید هم دایی و خواهر زاده در آمدند ! ) بلکه به خاطر ثروت هنگفتی است که این کشور کوچک عربی دارد ... درست حدث زدید ، این کشور قطر است ... شیخ نشینی کوچک اما مایه دار که همواره به اصطلاح خسارتهای لشگرکشی ارتش آمریکا به منطقه را به ایالات متحده آمریکا پرداخت کرده است ... این شیخ نشین کوچک مدتی است که مورد توجه آمریکا قرار گرفته ... قطری که در سالهای نه چندان دور همیشه از حامیان ایران و جمهوری اسلامی بود و حتی در مجامع بین المللی به قطعنامه های بر ضد ایران رأی مثبت نمی داد ، بعد از جریان سازی آمریکا در سوریه ، به یکباره تغییر موصع داد و در صف منتقدان جمهوری اسلامی قرار گرفت ... آمریکا به همین منظور و بعد از اینکه دیگر عربستان مهره ای نیمه سوخته برایش بود ( البته در زمینه مسائل ایران ) ، قطر را علم کرد و کم کم پای این کشور عربی را در تحولات منطقه باز کرد ... نمود روشن این آماده سازی های قطر ، دخالت در امور مردم فلسطین بود که البته آنهم به طور ناشیانه ای انجام گرفت ... مرحله بعد آماده سازی قطر برای ایفای نقشهای بزرگتر در منطقه ، دخالت دادن مستقیمش در جریان سوریه بود که آنهم با سوختگی شدید دماغ قطری ها رو به پایان است ... وزیر امور خارجه قطر هم در همین روزها اعلام کرده که ایران را بعنوان کشوری قدرتمند و اسلامی در منطقه می شناسد ... بماند که این موزی بازی هم خیلی به کام سایر کشورهای عربی شیرین نیامد ...
راه اندازی شبکه الجزیره با هزینه کرد و حمایت مالی پادشاه قطر ، یکی از این فعالیت هایی که توسط آمریکا برنامه ریزی شده و قطر آنرا اجرا کرده است ... هزینه نگهداری این شبکه در سال 2012 چیزی حدود 750 میلیون دلار بود ! ... اینهمه هزینه برای دروغ پردازی به نظر شما با چه هدف و توجیهی انجام می شود ؟ ... البته دقت به خبرسازی و جریانسازی خبری در این شبکه که همسو با شبکه های بزرگ خبری دنیا مانند : CNN ( متلق به گروه تیم وارنر ) – BBC ( دستگاه سخن پراکنی بریتانیا ) – FOXNEWS ( متلق به مرداک یهودی آمریکایی ) و چندین غول رسانه ای دیگر مانند ، واشنگتن پست ، دیلی تلگراف و ... نشان می دهد که تاسیس این شبکه با چه نیتی انجام شده است ...
البته این موضوع از چشم بیدار ملتهای عربی منطقه هم پنهان نمانده که این شبکه الجزیره به همراه العربیه ( که با سرمایه خاندان سلطنتی عربستان سعودی اداره می شود ) تنها به دنبال یه نتیجه رسانده اهداف ایالات متحده آمریکا و اسرائیل در منطقه هستند ... نشان به آن نشان که در این سالهای اخیر شبکه های قدرتمند و حرفه ای جمهوری اسلامی ایران مانند : العالم و پرس تی وی ، توانسته اند در بین مردم منطقه و دنیا ، به واسطه بی طرف و صادق بودن ، جایگاهی کسب کنند که شبکه هایی مانند الجزیره و العربیه را به زیر بکشند ... بنا به اعتراف اکثر مردم کشورهای عربی منطقه ، آنان دیگر به الجزیره اعتماد ندارند ، چون به عینه می دیدند که چکونه اخبار تحولات و خیزش اسلامی عربی را وارونه جلوه می دادند ...
این فقط یک مورد از سوء استفاده آمریکا از این شیخ نشین ثروتمند بود ، آنهم در مباحث فرهنگی و سیاسی اجتماعی ... فعالیت های آمریکا به این مورد ختم نشده است ... ایالات متحده آمریکا تا آنجا پیش رفته و قطر هم تا آنجا فریب خورده که امروز می بینیم پایگاه نظامی " العدید " به عنوان بزرگترین و مجهز ترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه است ... تشکیل این پایگاه هم ، همراستا با نصب موشکهای پاتریوت در ترکیه صورت گرفته است ( البته سالها قبل از آن ) و بهانه آن چیزی نیست ، جز ترویج پروژه ایران هراسی و دفاع از رژیم نامشروع اسرائیل ... به بهانه همین ترفندهای بچه گانه چنان سلاح و هواپیما به این کشورهای عربی و به خصوص قطر فروخته است آمریکا که فقط به همین دلیل هم که باشد حضورش در منطقه ، لااقل توجیه مالی دارد ...
در دور جدید فعالیت اوباما در کاخ سفید شاهد برنامه هایی در مفهوم کلی هستیم که بیشتر بر تدام قدرت ایالات متحده بعنوان یک ابر قدرت بر سر کشورهای دنیا ، معنا پیدا میکند ... و امروز همانطور که خود اوباما هم اعلام کرد ، خاورمیانه به جایگاهی برای آمریکا تبدیل شده که از دست دادن کنترل آن یعنی از بین رفتن وجهه جهانی اش و این یعنی دوران بعد از جنگ سرد جدید با رهبری جهانی یک یا چند کشور ... بدین منظور در این دوره دولت ایالات متحده آمریکا محطاطانه تر حرکت می کند ... در این میان رژیم اشغالگر قدس که حامی اصلی آمریکا در منطقه است ، به صرف حضور فیزیکی که در منطقه دارد ، تلاش می کند با اجرای برنامه هایی و به راه انداختن مناقشاتی ، به هر نحو ممکن که شده ، جایگاه خودش و آمریکا را در منطق حفظ کند ( البته با این تحولات اخیر منطقه و خوشبختانه بیدار شدن وجدان های آزاده و پاک ملتهای عربی ، دیگر جایگاهی باثبات برای آمریکا در این منطقه متصور نخواهد بود ) ... به همین منظور در حال پیاده سازی برنامه ای است که از چند وقت قبل ابلاغ شده و آنهم ایجاد درگیری های قومیتی در کشور های مختلف منطقه است ...
شاید به بهانه به راه انداختن این درگیری ها بتواند مجدداً پای آمریکا را به منطقه باز کند و این یعنی تداوم حضور نظامی و سیاسیآمریکا در منطق و اینهم در نتیجه به بر هم خوردن ثبات خاورمیانه می انجامد ، زیرا که برای کشورهای مداخله جو و مداخله گر در خاورمیانه ، فقط حفظ منافع شان اهمیت دارد نه سر و سامان دادن به مسائل ملتها و دولتهای این پهنه از کره آبی نیا ( نمی دونم علی رغم اینه سه چهارم کره زمین رو آب تشکیل میده ، چرا میگن کره خاکی ؟! ) ... البته امروزه دیگر به واسطه الطاف خداوند و تلاشهای جبهه مقاومت در منطقه به رهبری ، نظام قدرتمند جمهوری اسلامی ایران ، اذهان ملتهای منطقه به اندازه کافی روشن شده است و دیگر به راحتی تشخیص می دهند راه را از چاه ، نمود آنهم انقلابهایی بود که رخ داد و انقلابهایی است که در حال رخ دادن است ... انشاءالله پیروزی نهایی از حزب الله خواهد بود ... حزبی به بزرگی تمامی مردم مسلمان و آزادیخواه سراسر دنیا ...
مطالب مرتبط :
سکه عربی ، ضرب ترکی
ایران برنده بازی
آل سقوط
دروغ پردازی عمومی