محرکها ، چالشها و پیامدهای منطقهای و عربی رویدادهای اخیر :
اول ) محرکها و انگیزههای اوجگیری و گسترش اعتراضات:
1ـ ناامیدی فراگیر
2ـ تقویت ادراک و شناخت جامعه از واقعیتهای تلخ اجتماعی
3 ـ افزایش میل و اشتیاق به زندگی آزادانه و برخورداری از کرامت انسانی
4ـ افزایش شیوههای سرکوبگرانه حکومتها و قدرت مطلقه دستگاههای امنیتی
دوم ) چالشهای پیش روی انقلابهای مذکور :
1 ـ نبود رهبری که میتواند باعث انحراف از مسیر اصلی باشد .
2ـ نقش نیروهای مسلح که در مصر و تونس تسهیلکننده فرایند انتقال قدرت بودهاند اما این نگرانی وجود دارد که نقش تعیین کننده تریدر فرایند سیاسی داشته باشند .
3 ـ نقش کمرنگ نخبگان و نهادهای سیاسی متعارف که در عمل از حرکت اعتراضی جوانان و بدنه اجتماع عقب ماندهاند و تنها با ایفای نقش مشارکتی بسنده کردهاند .
این ویژگی میتواند در مراحل بعدی به تضعیف بعد فکری و پشتوانه فرهنگی ، سیاسی و نهادهای انقلابها منجر شود .
سوم ) پیامدهای عربی و منطقهای احتمالی در صورت هدایت در مسیر مناسب ) :
1 ـ استقلال بیشتر نظامهای سیاسی عربی و کاهش وابستگی به نیروهای خارجی
2 ـ توجه بیشتر به منافع ملتهای عرب و قضایای مهمی چون قضیه فلسطین .
3 ـ احیای نقش مصر به عنوان یک کنشگر منطقهای مهم و تاثیرگذار
4 ـ ایجاد چالشها و تهدیدهای جدی برای رژیم صهیوتیستی در قالب تغییر مسیر مدیریت فرایند گفتگوها
5 ـ از سرگیری روابط دیپلماتیک مصر و ایران به عنوان دو وزنه منطقهای
6 ـ تقویت همکاریهای عربی و ترکیه در مسئله فلسطین در جهت تضعیف رژیم صهیونیستی
7 ـ شکلگیری گونه ای جدید از کنشگرایی منطقهای .
وجوه مشترک قیامهای کشورهای اسلامی و عربی در منطقه :
1 ـ روح کلی حاکم بر تحولات اخیر ، تظاهرات مسالمتآمیز و عدم خشونت است .
2 ـ هدف قیامها آزادیخواهی ، استبدادستیزی و دموکراسیطلبی است .
3 ـ صبغه خارجی تحولات کمرنگ و کمفروغ است .
4 ـ فقدان رهبری کاریزماتیک مانند انقلابهای بزرگ .
5 ـ عدم محوریت احزاب شناختهشده و یا حتی غیررسمی ( منشا تحولات احزاب نیستند).
6 ـ بهرهمندی از خردجمعی ، تمرکز بر مشترکات و فرایند مطالعات حداقلی است .
7 ـ نقش مسلط و بارز فنآوریهای ارتباطی ( فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ) .
عوامل الهی انقلاب مصر :
1 - فقرستیزی و عدالتطلبی ،
2 - استبدادستیزی و مطالبه مردمسالاری دینی و حاکمیت ملی ،
3 - استقلالطلبی و سلطهستیزی علیه آمریکا و اسرائیل و عزتطلبی ،
4 - مطالبه حکومت اسلامی .
با این تفاسیر و عناوین رخداد داده در انقلابهای منطقه بخصوص انقلاب مردمی مصر ، نمی توان انتظارات محمد مرسی را در این اوضاع و احوال ، عادی و از روی دلسوزی و برای احقاق حقوق حقه مردم انقلابی دانست ... باید به مردم حق داد که از ریسمان سیاه و سفید بهراسند ... در هر حال مرسی باید به یاد داشته باشد و مرور کند روند تحولات منطقه ، بخصوص کشور خودش و انقلاب مردم خودش را ، تا به سرنوشت حسنی مبارک دچار نگردد ...