وب هاستینگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رئالیسم - عالم هپروت - حدیث منتظران قائم (عج)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تماس با ما
بازدید امروز : 118
بازدید دیروز : 104
کل بازدید : 897452
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

رئالیسم

این مکاتب مثل دومینو های دو طرفه ای هستند که   هریک به دیگری بش از بسیار مرتبط است . حتما خوب می دانید که سبک سری یک عده نویسنده از خدا بی خبر نه تنها باعث بوجود آمدن مکتبی به آن بی ادبی و دور از فرهنگ شدند بلکه به ازدواجهایی نه از روی عقل و شعور و فقط بر پایه احساس منجر شد . گسترش اینجور ازدواجهای نا معقول ، کم کم خانواده های دخترها را بسیار نگران می کرد . با گذشت چند ماه اول زندگی و ودوران گل و بلبل زندگی زناشویی ، تازه این دختر ها و پسرها فهمیدند که چه شکری خورده اند و کل زندگی "قربونت برم " و از این قرتی بازیها نیست و کلی مسئولیت دارد .با به دنیا اومدن بچه و مصائب عوض کردن پوشک و   شب زنده داری ، دخترکان را عاصی کرد و روزی چند بار برای قهر به خانه پدری می رفتند و این مبدل شد به یک معضل اصلی نویسندگان رمانتیک . این نویسندگان با دیدن اقساط های وام صندوق مهر امام رضا و مسکن مهر و هزینه های نگهداری زن و فرزند ، تازه فهمیدند که چه خبط بزرگی کرده اند و باید کمی واقع گرایانه به دنیا نگاه می کردند ..... آنان سعی کردن بیشتر به واقعیت های زندگی بپردازند تا لااقل فرزندان شان دچار این اشتباه نشوند ، اینطور شد که نویسندگان رمانتیک سر به را شده و مرد زندگی شدند .

رمانتیکها که چشمشان به واقعیت های زندگی باز شده بود تازه فهمیدند که چقدر در جامعه مشکلات هست . در سالهای 1815 تا 1850 مشکلات عدیده اقتصادی و سقوط امپراطوری ناپلئون ، آنها را به فکر فرو برد که دستی به سر و روی نظام  اجتماعی بکشند و کم کم افکار پلید بر اندازی در ذهنشان روشن شد . آنها که این نوع روشنفکری را به تنهایی میسر نمی دیدند ، سعی کردند به جای آنکه آنها را با ماشین و تک تک ، روانه خوردن آب خنک کنن ، با یک عدد خاور ، به طور جمعه همه را به جایی بفرستند که عرب نی انداخت . بعد از کمی نوازس و و تشریح قوانین روز جامعه آنها را با مقدار متنابهی از نی های جمع شده به خانه فرستادند و جالب اینکه آنها از تک و تا نیافتادند و فقط کمی در شیوه مبارزاتی خود تغییر دادند .

بالزاک از معدود نویسندگانی بود که دل به دریا زد و شروع بع افشاگری کرد و در مقدمه  سی صفحه ای " دختر زرین چشم " جامعه فرانسه را طبقاتی خواند و کمی فساد مالی آن زمان را افشا کرد . او هنوز دوزاری اش نیافتاده بود چه غلط بزرگی کرده است ، خود به خود به رهبر مسلم رئالیسم تبدیل شد . او در سال 1840 مدعی شد که نویسنده و مورخ از جهات بسیاری به هم شبیهند و از این حربه برای خود زندگی ای بهم زد چون از انتشاراتی ها بیشتر پول می گرفت . اوکماکان به کارهایش ادامه می داد تا اینکه روشن شد ، برای تفرقه بین ملت و دولت از خارجیها پول گرفته . به این جمله وی توجه کنید : "زندگی عبارت از توده ای حوادث و مسائل کوچک است که رمان نویس باید آنها را تا حد لزوم بزرگ کند "  همین   یک جمله وی کافی است تا به تفکر وی در زمینه گزینش وقایع و تشویش اذهان عمومی و اخذ پول از خارجیها پی برد .

دشمن که دید نقشه هایش در زمینه ادبیات چندان کارساز نبوده به نقاشی روی آورد . گوستاو کوربه را علم کرد .... .بالاخره دسیسه دشمن جواب داد و مکتب رئالیسم در فرانسه پایه گذاری شد .فرانسوی ها به جز پژو و رنو در تولید مکاتب بی ادبی شهره عام و خاص هستند . برای اولین با شانفلوری ( نویسنده نه جندان مطرح ) در " مانیفیست رئالیسم " نام رئالیسم و قواعد آنرا مطرح کرد و مدام بیانیه می داد غافل از اینکه تاریخ و آینده در مورد چنین عوامل مزدوری قضاوت خواهد کرد . او بالزاک را پیشوای خود معری کرد و همین او را به بیراهه کشید . اگر در آن موقع وزارت ارشادی مقتدر و ممیزی دلسوز وجود داشت قطعا پیشاپیش شجره ناپاک این نو افکار هم می خشکید . بعد از او دورانتی ، رفیق وی وارد کار شد و نشریه رئالیسم را منتشر کرد و تا تنوانست فحاشی کرد و در این کار تبحر نیز داشت . او که با رمانتیک ها احتمالا سر ارث دعوا داشت ، "هوگو" را غول   - "موسه " را سایه دون ژوان و " گوتیه " را پیرمرد خسته از ساده لوحی ، نامید و احتمالا هم شعرهای مانند " دوچرخه   سبیل بابات می چرخه " رو هم دورانتی در مورد آنها گفته باشد .

وزارت فرهنگ و ارشاد فرانسه که آنقدر هم مقتدر نبود بعد از 5 ماه کوتاه آمدن بالاخره از ترس اینکه فحشهای دورانتی پایین تنه ای وناموسی شود ، مجله وی را بست . او کار را رها نکرد و شعرا را تهدید به مرگ میکرد تا ذوق و قریه شان خشک شود و همه به نوشتن رمان روی بیاورند و اینگونه شد که از سال 1850 تا 1890 به عصر رمان نویسی مبدل شد .

با پیشرفت روز افزون علم و دستیابی بشر به تکنیکهای علم نوین ، رئالیست ها بیشتر به برون گرایی روی آوردند و گشت ارشاد هم آنها را ارشاد کرد و کمی کنترل شدند و بیشتر در مورد مردم خودشان می نوشتند و رمانهایشان کمی علمی شد . آنها برخی از واقعیت های محرمانه را نیز نوشتند که جزو اسناد محرمانه بود و برایشان گران تمام شد . زیرا "رنان" می گوید : حقیقت اندوه بار است –"نیچه" می گوید : حقیقت مرگبار است و ... . همین دیدگاهها به وضوح دلایل مسئولین ذیربط زمان را روشن می کند کخ چرا باید برخی از نویسندگان رئالیسم را که از خط خارج شده بودند به خط برگردانند تا خدای نکرده مردم دچار اندوه ، یا مرگ یا خطر نشوند .

" گوستاو فلوبر"با اثر -مادام بوواری- بزرگترین نویسنده رئالیست زمانه است که عقاید وی در مورد این مکتب برای شناخت هرچه بیشتر دشمن و دسیسه هایش ضروری است .افکار او را می توان به صورت زیر برشمرد :

-         اسفاده ابزاری از رمان ممنوع : همین دیدگاه نشان عدم تعهد وی به هنر است و نظرش این بود که نباید هیچ پیامی از طریق رمان منتشر شود .

-         قالب و محتوا برابر هستند : این راهم که همه می دانند

-         رمان باید غیر شخصی باشد :معلوم است پدر و مادرش به او لقمه حلال داده اند .

-         رمان نویس باید یک قاضی عادل باشد : البته این تفکر کاملا مغایر با قانون اساسی است و قانون تفکیک قوای سه گانه و نیز قانون دو شغله بودن را نقض می کند. همین برای اینکه معلوم شود چقدر قانون گریز است کافیست .

-         شخصیت ها باید کاملا واقعی باشند : شخصیت ها باید آدم باشند ،شاخ نداشته باشند ،دم نداشته باشند.

-         باید از هر چیزی که شبیه الهام است حذر کرد : این نشان میدهد که فلوبر قبلا شکست عشقی خورده . احتمالا الهام زن سابق وی بوده و اخلاق این روبخر و اون رو بخر داشته و مدام شغلش رو توی سرش می زده که چرا نرفته دکتر یا مهندس بشه... . این زندگی به طلاق رسیده و او تا همین حالا هم دارد مهریه 1823 سکه اش را پرداخت می کند .

 از این مکتب می توان به خوبی درس گرفت که نباید  خام رسانه های بیگانه شد و بهتر بود مجلس وقت فرانسه قانون عدم استفاده از ماهواره را زودتر تصویب می کرد و با همکاری نیروی اتنظامی وقت فرانسه در قالب طرح امنیت اجتماعی همه ماهواره ها را جمع می کرد تا شاهد شکل گیری این گروهکهای برانداز و ناسپاس نمی بود .




 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->