نویسنده : حدیث
انشاءالله قصد دارم در این یادداشت از زاویه ای متفاوت به سالهای جنگ نابرابر تحمیلی علیه ایران نگاه کنم و در وهله اول دلایل رخداد این جنگ جهانی علیه ایران را بررسی خواهم کرد .
قسمت اول : بسیج جامعه جهانی و اوضاع داخلی عراق در زمان جنگ علیه ایران
یکی از عجیب ترین ابعاد حمله صدام حسین به ایران در سال 1359 و آغاز جنگ تحمیلی حمایت یکپارچه همه ی قدرت های جهانی ، حتی قدرت های متخاصم مثل آمریکا و شوروی از رژیم عراق بود . در واقع کشورهایی که در عرصه سیاسی با یکدیگر تضاد منافع داشتند ، در حمایت از عراق در جنگ تحمیلی ، با هم اشتراک نظر داشتند و این باعث می شد جبهه ای ظالمانه و نا جوانمردانه علیه ملت ایران در جنگ تحمیلی تشکیل شود ؛ جبهه ای که در یک سوی آن تقریبا همه قدرت های جهانی و منطقه ای بودند و در سوی دیگر آن ایران اسلامی که تنها به حمایت از خدا و رهنمودهای رهبر الهی خویش و شهادت طلبی ملت خود متکی بود .در این میان آمریکا که بعد از سقوط رضا شاه به شدت از رسیدن به منابع عظیم انرژی ایران محروم مانده بود ، مهره اصلی بود و شوری هم که با ارسال مدرن ترین تجهیزات نظامی دنیا و حتی در کمال بی شرمی ، آموزش نظامیان عراقی ، کم نیاورد جلوی آمریکا برای نابودی ( به خیال خودشان ) انقلاب اسلامی ایران . کشورهای دیگر دنیا که از صدام حسین پشتیبانی میکردند ، کم نبودند ، از جمله ، آلمان ، فرانسه ، برزیل ، آرژانتین که تجهیزات نظامی به عراق می دادند و کشورهای بی غیرت مسلمان عربی که حمایت مالی میکردند از صدام حسین . نشان به آن نشان که حتی در اسیرانی که ایران از عراق می گرفت ، از همه کشورها نیروی نظامی بود .
در زمان آغاز جنگ تحمیلی فقط سه کشور بودند که با ایران اعلام همبستگی کردند . آن سه کشور عبارت اند از؛ لیبی، سوریه و کره شمالی . البته کره شمالی که خود درگیر ، درگیرهای خود در منطقه بود نتوانست آنطور که باید به ایران کمک کند ، لیبی هم که در اواسط جنگ نظرش عوض شد و به ایران اعلان جنگ کرد ، فقط سوریه بود که در قسمتهای زیادی از سالهای جنگ تحمیلی ، بطور غیر مستقیم به ایران کمک می کرد ، مخصوصاً در زمانی که ایران به شدت به دنبال خرید سلاح از کشورهای دیگر بود و کسی به ایران سلاح نمی فروخت .
پیش از آنکه واردبحث شویم ، خوب است اندکی درباه عراق برای شما عزیزان توضیح دهم . کشور عراق بر خلاف ایران عزیز که هزاران سال سابقه تمدن مستقل و استقلال سیاسی دارد ، پیشینه استقلالش حتی به صدسال هم نمی رسد . قلمرو عراق در گذشته های دور ، جزیی از خاک ایران بزرگ بوده است . در دوران اسلامی قلمرو سرزمین عراق مدتی در تصرف خلفای اموی وعباسی بود ، اما پس از آن بارها بین ایران و حکومت اسلامی دست به دست شد تا آن که سرزمین کنونی عراق به دولت عثمانی رسید . در پی شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و تجزیه سرزمین های آن ، قلمرو عراق در سال 1920 م تحت قیومیت و استعمار بریتانیا قرار گرفت . این وضعیت ، با مخالفت روحانیون و مردم عراق به رهبری آیت الله محمد تقی شیرازی روبرو و منجر به انقلاب بزرگ 1920 عراق شد . فتوای معروف آیت الله محمد تقی شیرازی در آن سالها ، نقطه عطف این انقلاب بود . آیت الله میرزا محمدتقی شیرازی فتوای مشهور خود را به نام " فتوای دفاعیه" که مجوزی رسمی برای نهضت مسلحانه مردم عراق بود، بدین صورت صادر فرمود: " مطالبه حقوق بر عراقیان واجب است و بر آنان واجب است در ضمن درخواستهای خویش رعایت آرامش و امنیت را بنمایند و در صورتی که انگلستان از پذیرش درخواستهایشان خودداری ورزد، جایز است به قوه دفاعی متوسل شوند " . انگلیسیها پس از به شهادت رساندن آیت الله شیرازی و به بیراهه رفتن انقلاب و بعد از جریانات بسیار پیچیده ای سر انجام در سوم اکتبر سال 1932 م ، انگلستان مجبور شد ، با تشکیل حکومت پادشاهی و برسر کار آوردن حکومت ملک فیصل اول استقلال این کشور را بپذیرد .
پس از استقلال عراق ، حاکمان این کشور سال های سال ادعاهایی درباره خطوط مرزی خود با ایران داشتند و پیوسته در این باره مناقشات بسیاری بین ایران و عراق وجود داشت . عمده ی بحث ها بر سر حاکمیت بر اروند رور بود ، که عراقی مدعی حاکمیت کامل خود بر آن بود و معتقد بود که ایرانیان هیچ مالکیتی بر آن ندارند . این مناقشات ادامه داشت تا این که صدام حسین ، به عنوان معاون اول رئیس جمهور قبلی ـ حسن البکر ـ تحت فشارهای ایران ناچار شد حاکمیت مشترک ایران و عراق را بر اروند رود بپذیر د و با امضای قرارداد 1975 الجزایر یر آن صحه بگذارد . همه کسانی که درباره ی شخصیت صدام حسین مطالعه کرده اند ، اذعان می دارند که او فردی مغرور ،جاه طلب و انتقامجو بوده است . بنابر این پذیرش حق ایران در مورد حاکمیت بر اروند رود ، در حالی که در حالی که اسلاف او آن را نمی پذیرفتند ، برای صدام به عقده بزرگی تبدیل شده بود . با پیروزی انقلاب اسلای ایران ، صدام که با کودتا علیه پدر همسر خود ، رئیس جمهور عراق شده بود شرایط را برای عقده گشایی خود مناسب دید ؛ اما هنوز از توان نظامی ایران برای حمله به کشور بزرگ ما در هراس بود ، تا اینکه از ماهیت ضد استکباری انقلاب اسلامی ایران و کوتاه کردن دست قدرت های جهانی از منابع غنی نفت و گاز کشورمان ، اتحادی بزرگ از همه ی ابر قدرت ها در برابر انقلاب اسلامی ایجاد کرد ؛ اتحادی که به دنبال عاملی برای حمله به ایران اسلامی می گشت و چه عاملی بهتر از یک همسایه ی نزدیک و البته کاملا ناراضی و با انگیزه .
در قسمت بعد به انگیزه های شخصی صدام حسین و جریانات سالهای پایانی دفاع مقدس خواهم پرداخت .