نویسنده : حدیث

اصلاح طلبان ، اصولگرایان ، اصلاح طلبان اصولگرا ، اصولگرایان اصلاح طلب و ... . شعارهایی که مدام در گوش مان هستند .... بد نیست سرنوشت و شیوه ورود دشمن به درون احزاب سیاسی ایران و نحوه هدایت آن را با هم مرور کنیم و در ادامه سرنوشت برخی از احزاب در قبل از انقلاب اسلامی و نهایتاً در دو دهه اخیر را بررسی می کنیم ... البته امیدوارم خط نفوذ دشمن در سالهای میانی صده جاری و سالهای میانی دهه 80  به خوبی قابل مشاهده شده باشد از جانب بنده ... خطی که فقط در طی این سالها پوست اندازی کرده ، و قلب و اصل ماجرا همان است که بوده ... و درد ما شرقی های غرب زده هستند ...

قسمت دوم : دوران بعد از انقلاب اکتبر ( دوران کمونیستی )

حزب کمونیست ایران

در اوایل جنگ جهانی دوم و در آستانه پیروزی انقلاب اکتبر ( 1917 ) اسدالله غفارزاده و بهرام آقایف و احمد امیراوف در باکو حزب عدالت را تشکیل داده و غفارزاده در صدر آن قرار گرفت . وی روزنامه ارگان حزب عدالت یعنی بیرق عدالت را نیز سردبیری می کرد . آخرین فعالیت حزب کمونست در دوران دیکتاتوری رضا خان و تحت رهبری 3 تن ( ارانی ، کامبخش و کامران ) و انتشار مجله دنیا بود .

الف ) حزب کمونیست ایران و مسایل جنگل

نهضت جنگل به عنوان مبارزه محرومین در دوره معین تاریخی علیه استثمار و استعمار ، عوامل ایرانیت و اسلامیت را در خورد متبلور و منعکس می نمود .

بلشویک ها و به تبع آن حزب کمونیست ایران در مکاتبات و مراودات با میرزا آمادگی خود را در حمایت از نهضت جنگل در مبارزه علیه تسلط انگلستان اعلام کرده بودند و میرزا از بلشویک ها خواسته بود تا برای به ثمر رسیدن نهضت جنگل به خاطر اینکه مردم ایرن مذهبی و متعصب هستند از تبلیغات مسلکی توسط کمونیست ها خودداری شود همچنین تعهدات دیگری از جمله واگذاری کلیه مؤسسات تجاری در ایران به حکومت جمهوری ، در اختیار گذاشتن کشتی های جنگی به میرزا ( البته با پرچم آذربایجان شوروی ) و کمک به میرزا به وسیله اعزام کارشناس و پول و داوطلب و ... توسط مقامات بلشویکی به میرزا داده شده بود . حزب کمونیست ایران بعد از اعلام موجودیت ابتدا تبلیغات خود را در گیلان شدت داد و به تبع آن دیگر تعهدات خود را نسبت به جمهوری زیر پا گذلشت و این بی شرمی تا آنجا ادامه داشت که حزب در رشت اعلام نمود که میرزا از سمت های خود در دولت انقلابی معزول است و در ادامه سعی کرد با انجام کودتا ( پیشه وری – احسان الله خان – خالو قربان و ... با نقش مستقیم نماینده پلیس مخفی شوروی در رشت ) میرزا را بکشند و یا اسیر کنند و در هر حال او را از رهبری کنار بزنند .

لذا در 14مرداد 1299 طی اعلامیه ای میرزا را مورد حمله تبلیغاتی قرار داده و بی کفایت در مبارزه علیه انگلیس معدفی کردند و حکومت جدید انقلابی در رشت با شرکت عوامل کودتا تشکیل دادند . بازی های مستقیم شوروی کمونیستی در این رابطه و توافق های پشت پرده وی با انگلیسی ها و حکومت مرکزی ایران به علاوه موش دوانی های کمونیست ها در نهضت میرزا و تقسیم گیلان ، زمینه لشکر کشی حکومت مرکزی به گیلان و تصرف رشت در 1921 ( 12 آبان 1300) و کشته شدن میرزا را فراهم نمود و در نتیجه عمر انقلاب گیلان به پایان رسید .

ب ) حزب کمونیست ایران و رضا خان

سیاست  کلی حزب کمونیست ایران در قبال رضاخان پس از کنگره اول ( که در انزلی به سال 1299 و به فاصله کوتاهی پس از اشغال انزلی توسط ارتش سرخ برگزار گردید )  سیاست تبانی و سازش بود که قبل از این نیز بدان اشاره شد ؛ لذا پس از شهادت میرزا در اواخر 1921 ( زمستان 1300) حزب ، کمیته مرکزی خود را به تهران انتقال داد و این اقدام بعد از شکست نهضت جنگل دلیل بر اطمینان از بی خطر بودن رضاخان برای آنها بود وشاید هم توافق بلشویکها با حکومت مرکزی ؟!

و گرنه معنی ندارد حزبی که مدعی مبارزه با حکومت مرکزی در گیلان بود بعد از شکست و سرکوبی جنبش ، با خیال راحت به قلب به اصطلاح دشمن برود و مقر حزب را در تهران افتتاح نماید . البته برخورد و موضع حزب نسبت به شخص رضاخان و روی کار آمدن وی به دلایل ظاهراً علمی و توجیهات سوسیالیستی هم نیز بوده است .  اعتقاد به ادوار تاریخی و اینکه رضاخان با از بین بردن فئودالیسم در ایران ، جامعه را یک گام به سوی سرمایه داری که مهد پرورش پرولتاریا ست پیش برده است  ؟!  البته رضاخان پس از تثبیت قدرت ، ابتدا روزنامه های کمونیستی را توقیف و محدودیت های دیگری نیز برای آنان ایجاد کرد و در کنگره دوم حزب ، دو دستگی در برخورد با رضاخان بوجود آمد ؛ عده ای معتقد بودند که حزب از ابتدا در مورد رضاخان اشتباه کرد و او از اول عامل انگلستان بوده است و عده ای هم اعتقاد داشتند که وی بعداً تغییر موضع داده و عامل انگلیس شده . در صورتی که هیچ کدام در برآورد ماجرا صحیح عمل نکردند ، بلکه واقعیت این بود که حزب فقط مصوبات بین الملل و در رأس آن شوروی را اجرا می کرد .  این مخالفت رضا خان تا آنجا ادامه پیدا کرد که در سال 1310 قانون ضد کمونیست را در مجلس به تصویب رساند . بعد از آن  گروه 53 نفره معروف حزب در ایران توسط رضاخان دستگیر شدند که البته بعد از فرار رضاخان از ایران آزاد شده و اکثراً از موسسین حزب توده شدند .

احزاب سیاسی  و برخی از گروههای ضد انقلاب در ایران :

بخش اول  :

1 – انجمن حجتیه : در سال 1335 شیخ محمود تولایی معروف به حلبی که از اعضاء انجمن تبلیغات اسلامی جدا شده بود ، انجمن خیریه حجتیه مهدویه را تشکیل داد . شعارش مبارزه با بهائیت و جدایی دین از سیاست بود .

2  - جبهه نجات ایران : در سال 1358  علی امینی آن را تاسیس کرد و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران و جایگزینی سلطنت در ایران !!! را هدف خود قرار داد . طی کودتای 1365 ( کودتای درون گروهی ) گنجی سر کار آمد  و نام درفش کاویانی را بر آن نهاد .

3  - جبهه ملی ایران : توسط دکتر محمد مصدق در سال 1328 و به اتفاق جمعی از دوستانش  جهت مبارزه با رژیم شاه شکل گرفت . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از جانب حضرت امام رحمه الله مرتد اعلام شد .

4  - جنبش مسلمانان مبارز : در شهریور 1356 با انتشار اعلامیه های سیاسی توسط دکتر پیمان و همفکرانش تشکیل شد و در سال 58 بر خلاف مش امام خمینی (ره)نشریه امت را منتشر کرد و در سال 1361 با انتشار اعلامیه ای به ظاهر به کار خود پایان داد .

5 -  حزب توده ایران : در سال 1320 از بقایای 53 نفره حزب کمونیست ایران تاسیس شد . بعد از انقلاب تا سال 61 و62 در پوشش دفاع از نظام ، جاسوسی می کردند ولی بعد از ضربات سنگین نظام به گروهکی ها ، چهره واقعی خود را علنی کرده و اعلام معاندی کردند .

6 – حزب جمهوری اسلامی : بعد از پیروزی انقلاب اسلامی توسط برخی از دلسوزان نظام ( شهید بهشتی و هاشمی رفسنجانی  و... ) تاسیس شد تا تفکرات ناب اسلامی را گسترش دهد .

7 – حزب کمونیست ایران :  در سال 1362 با ائتلاف چند گروهک  کمونیستی با گروهک ضد انقلاب کومله در کردستان تاسیس شد و براندازی نظام را در دستور کار خود داشت . شاخه نظامی این حزب کومله نام داشت .

8 – سازمان مجاهدین خلق :در سال 1344 توسط چند تن از افراد مذهبی تاسیس شد .قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با شاه مبارزه چریکی داشتند و ایده های کمونیستی از سال 1354 بر آنان غالب شد . بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، رجوی بر آن حکومت می کرد و در سال 1360 چهره واقعی خود را علنی و اعلام مبارزه به نظام کرد . در جنگ عراق و ایران ، عامل عراق بود و در سال 67 به خیال خود عملیات فروغ جاویدان !!! را شروع کرد که در همان روزهای ابتدایی شکست سنگینی را متحمل شد . این گروهگ تروریستی هم اکنون نیز از عمال آمریکاست و بازیچه دست استکبار .

بخش دوم :

که شامل آرایش جدید احزاب در جمهوری اسلامی بود :

الف ) احزاب اصولگرا :

1 – انصار حزب الله : در اوایل دهه هفتاد شمسی با هدف پاسداری از ارزشهای والای انقلاب اسلامی تشکیل شد .

2 -  ائتلاف آباد گران ایران اسلامی : حزب جدید التاسیس با هدایت محمود احمدی نژاد . حزبی که در دهه گذشته توفیقات منحصر بفردی در انتخابات های مختلف در کشور بدست آورده است .... و امروز روی دیگر سکه خود را نمایان کرده است .

3 -  جامعه روحانیت مبارز : به دبیر کلی آیت الله مهدوی کنی که در سالهای اخیر و مخصوصاً این روزها می تواند نقش مهمی را در معادلات انتخاباتی کشور ایفا کند .

4 -  حزب موتلفه اسلامی :  به دبیر کلی محمد نبی حبیبی و حضور افرادی چون حبیب الله عسگر اولادی ، اسدالله بادامچیان و...

ب ) احزاب اصلاح طلب :

1 – حزب اعتماد ملی : به دبیر کلی مهدی کروبی ساده لوح .

2 -  مجمع روحانیون مبارز : به دبیر کلی محمد موسوی خوئینی ها

3 – جبهه مشارکت  : با بنیانگذاری محمد رضا خاتمی و دبیر کلی محسن میردامادی .... جریان نو اندیشان دینی را در سالهای میانی دهه 70 از این حزب به یاد داریم .

4 – حزب مردم سالاری :  به دبیر کلی مصطفی کواکبیان ... در سالهای میانی دهه 80 به وسیله ائتلاف اصلاح طلبان به رهبری فاطمه کروبی وارد میدان شد که از این رهگذر هم طرفی بر نبست .

ج ) میانه رو ... شما بخوانید هم طرف پدر عروس و هم طرف پدر داماد ! :

 کارگزاران سازندگی : با دبیر کلی غلامحسین کرباسچی و همفکری اعضاء 16 نفره هیئت دولت هاشمی رفسنجانی در سالهای میانی دهه 70 آغاز به کار کرد .... در انتخابات دهم افتضاحات این حزب را به یاد داریم .