نویسنده : حدیث
چند روز قبل به شخصه خودم شاهد شروع مجدد طرح انتقال آب دریای خزر ( کاسپین ) به کویر و فلات مرکزی ایران بودم . البته شنیده بودم که چه بلای قرار است به سر تنها دارائی طبیعی مردم شمال ایران زمین ( طبیعت بکر و شاداب ) بیاورند ولی تا وقتی که خودم به چشم ندیده بودم ، فکر نمی کردم عمق ماجرا تا این حد باشد .... دریایچه خزر آنقدر بزرگ هست که بتوانیم دریای خزر بنامیمش ... آنقدر بزرگ هست که بتوانیم کمی از آن برای سیراب کردن کویرهای ایران استفاده کنیم .... آنقدر بزرگ هست که فکر کنیم در دنیای واقعی ، کسی به کسی نسیت و هر وقت و هر اندازه که بخواهیم می توانیم از این دریای مشاع برداشت کنیم ...
بازهم طرحی جسورانه و البته شدنی ... خیلی هم مهم نیست که این " شدنی " به چه قیمتی انجام خواهد شد ... آزاد راه تهران شمال هم در ابتدای دولت نهم ، تمام شدنی عنوان شد ( البته شروع این پروژه را پدر بزرگم برایم تعریف می کرد ! ) ولی هر روز که در افتتاح ( فکر می کنم کمی آرامانگرایانه بود این اصطلاح ) پروژه تاخیر بوجود می آید ، میلیون ها دلار ( نه ریال ) از خزانه بیت المال خارج می شود . البته در این یادداشت قصد بررسی در مورد آزادراه تهران شمال را ندارم ، فقط از باب توجه مجدد عرض کردم .
در هر حال هر طرحی هم هزینه هایی دارد که باید متحمل شود و قطعاً باید این هزینه های هم توجیه علمی و اقتصادی و منطقه ای داشته باشد . البته هزینه های اقتصادی بسیار سنگینی در طرح به چشم می خورد که هنوز برآورد نشده مثلاً فقط برای شیرین کردن آب حدود 2 میلیارد دلار در نظر گرفته شده است . جالب است که بدانید در ابتدای امسال و زمان آغاز این طرح ، کل مبلغ اجرایی این پروژه چیزی حدود سه هزار میلیار تومان برآورد شده بود ، تنها با گذشت چند ماه فقط هزینه برآورد شیرین سازی آب این مقدار است !!! اینکه عنوان می شود اگر آب در یای خزر برداشت نشود ، بندر انزلی زیر آب می رود را با چه حسابی بیان می کنند ؟ واقعاً آدم تعجب می کند ، مگر آقای احمدی نژاد مشاور ندارند ؟! ادعایی که هیچ یک از سازمانهای داخلی و حتی بین المللی مطالعاتی معتبر دنیا ، آن را صحیح نمی دانند . بد نیست آقای احمدی نژاد کمی هم به نظر کارشناسان بزرگ کشور که بیرون از تیم شخصی شان هستند احترام بگذارد . البته از نزدیک شاهد بودم که کارشناسان برجسته محیط زیست را نیز دعوت کرده بودند برای مشاوره پروژه ، ولی کمترین توجهی به نظرات اعضاء دعوت شده خارج از تیم دولتی ، نشد !!! خوب اگر قرار بود نظراتشان را حتی به دقت هم گوش ندهید برای چه دعوت کردید ؟! البته دلیلش را فکر کنم همه بدانید ...!!!
بر فرض هم این طرح به سلامتی و دل خوش انجام شد ، آیا فکر این را کرده اند که تفاوت اکوسیستم شمال و مقصد این طرح را چگونه با هم هماهنگ می کنند ؟! به نظر شما بهتر نیست قسمتی از جنگلهای شمال را هم برای بیایان زدایی به کرمان ببرند ؟! یا اگر این طرح هم جواب نداد ، رشته کوه البرز را فقط کمی جابجا کنیم و بیاوریم در فلات مرکزی تا ابرها هم بیایند و بعد از گیر افتادن در قله های دماوند بر سر فلات مرکزی ایران ببارند !!! البته این هم پایان طرح نیست ، قرار است به امیدخدا بعد از انتقال آب به فلات مرکزی آنرا به خلیج فارس متصل کنند ، خدا به خیر کند ... فقط کافیست کمی از آب دریای خزر و خلیج فارس را آزمایش کنند ، آنوقت پی می برند که وارد کردن آب این دو حوزه آبی دریایی به هم ، چیزی شبیه فاجعه ببار خواهد آورد .
چیزی که همیشه مسئولان مربوطه اعلام کرده اند این است که ؛ نکته مهم فقط عزم دولت است و نه چیز دیگر !!! جالب است اعلام این حرف از طرف مسئولان ... در اجرای همچنینی طرحی که سالهاست در ایران مطرح است ، چگونه فقط یک چیز مهم است ؟ به نظر بنده تا فرهنگ استفاده از آب و مدیریت بر منابع آبی ترمیم نشود ، نمی توان طرحی به این عظمت را اجرا کرد .... به نظر شما چقدر از این کمبود آب در کشور به نحوه مدیریت و مصرف آب بر می گردد؟! استفاده از منابع آبی اینچنین ، نیازمند گذراندن و طی کردن طرحهای دیگر است ، اگر جواب نداد باید به سراغ آب دریا آنهم از نوع بسیار شور رفت ... اصلاً چرا باید در شمال کشور از آب شیرین برای مصارف صنعتی کشاورزی استفاده کرد و در عوض آب شور را به عمق خاکهای ایران برد و آنجا شیرین کرد برای مصارف مختلف ؟! بهتر نیست این فرآیند شیرین کردن آب را در شمال و جنوب کشور انجام دهیم و آبهای شیرین طبیعی را به فلات مرکزی ببریم ؟
بد نیست یادمان بیاید که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است .... شاید بپرسید چه ربطی دارد ... بله وقتی مردم مبدا این طرح حتی آب شیرین برای آشامیدن و کشاورزی ندارند . نتوانسته ایم مشکل آنها را حل کنیم ، با چه دلیلی باید آب از بیخ گوششان رد شود و برسد به مرکز ایران ؟ یک مثال خدمت تان عرض کنم ، در استان چهارمحال و بختیاری ، شهری است کوچک به نام کوهرنگ ، چشمه ها و یخچالهای طبیعی این شهر کوهستانی ، سرچشمه رودهای بزرگ کارون و زاینده رود است . شهر کو هرنگ و روستای بسیار نزدیک به این سرچشمه ها حتی هنوز آب آشامیدنی سالم ندارند و در همین حال آب کوهرنگ را منتقل کرده اند به یزد برای تامین آب شرب !!!
امیدوارم بلاهایی را که به دلیل عدم دانش فنی و کم کاری ، بر سر اکوسیستم دریاچه ارومیه و زاینده رود آوردند را بر سر طبیعت زیبا و سرمایه ملی در شمال کشور نیاورند ...!!! چون مردم صبور شمال کشور از تمام سهم صنعت پویای کشور ، فقط همین دریا و طبیعت را دارند ....