نویسنده : حدیث
درمورد شبکه های اجتماعی و نقش های مرتبط به آن ، بسیار سخن گفته شده است ، فارغ از نقشها و تاثیرات مثبت ،قطعاً اهدافی موزیانه نیز در پس پرده فعالیتهای این شبکه ها قرار دارد ، از جمله آن می توان به شکل دهی منفی تحولات جوامع رسانه ای تحت پوشش نام برد . چیزی که رسانه های بزرگ دنیای غرب تحت تملک صهیونهای متوهم هم از آن همسو با فعالیتهای رسمی و سازمانی خود ، استفاده می کنند ...
شبکه های اجتماعی شاید در این روزها بیشترین حجم داده های شنیداری و دیداری ما را به خود اختصاص داده اند ... پر بیراه نیست که بگویم امروزه دیگر این شبکه های مجازی اجتماعی در نقش یک رسانه قدرتمند قادر هستند تا مقاصد گردانندگانشان را به سرانجام برسانند ، به همین در دنیای مجازی امروز دیگر به این شبکه ها ؛ رسانه های اجتماعی می گویند ... استفاده از این لفظ در اینجا به این معنی است که در آن از تعاملات بالقوه نوین در فضای مجازی برای گرد هم آوردن اشتراکات اطلاعاتی کوچک در قالب نتیجه گیری بزرگ و گروهی ، استفاده می شود .
گردانندگان این شبکه های اجتماعی( رسانه های اجتماعی) از همان ابتدا به دنبال گرد هم آوردن گروهی جهت همفکری و به اشتراک گذاری اطلاعات نبودند ، هدفی بزرگتر را دنبال می کردند که آن اپیدمی کردن استفاده کننده گان فضای وب از این شبکه ها بود و متعاقب آن نفوذ و جهت دهی به این افکار دسته بندی شده ، جهت سوء استفاده از آن در مراحل حساس اجتماعات مختلف بشری ؛ چیزی که امروز شاهد آن هستیم . در گیر کردن حدود 90 در صد از کاربران فضای سایبری به رسانه های اجتماعی ، آماری خیره کننده است .
به نظر شما با این ضریب نفوذ بالا در بین کاربران فضای مجازی ، چگونه می توان از انتشار و سازماندهی و جهت دهی ، اطلاعات به اشتراک گذاشته شده جلوگیری کرد ؟ اصلاً این کار امکان پذیر است ؟ اگر جواب منفی است ، راهکار مناسب چیست ؟ به طور حتم این رسانه های اجتماعی در آینده بسیار نزدیک ، می توانند تاثیر جدی و مستقیم بر تحولات سرتاسر دنیا داشته باشند و بهترین و مناسب ترین راه در حالی که نمی توان سدی در برابرش ایجاد کرد ، درک ماهیت و اراده جمعی حاکم جهت کنترل جریان سینوسی آن است .
شاید یکی از راههای درک این واقعیت ، شناخت بازخوردها و بازتولیدهای این پدیده است . البته در این زمینه نکات فراوانی مطرح است ولی مقصود و نکته مورد نظر بنده نقش آن در تحولات اجتماعی است . به تعبیری می توان اینگونه بیان کرد که : " باز تولید شبکه های اجتماعی و هویت جنبش های اجتماعی ای که تنها در خیابان متولد می شوند معمولا حیات و مماتشان وابسته به حضور خیابانی است و بدون آن به سرعت از بین می روند " . همانگونه که این روزها نیز می توان رد پای بازخوردهای این رسانه های اجتماعی را در تحولات منطقه خاورمیانه نیز مشاهده کرد . پس اولین و شاید خطرناک ترین بازخورد این شبکه ها ، می تواند ایجاد جنبش های اجتماعی باشد که تحت کنترل و هدایت بازیگردانان اصلی شان ، قرار دارند . در واقع این شبکه ها مکانی برای تولید جنبش ها یی از این دست هستند . این شبکه ها بعد از گذراندن مرحله اول که ذکر شد ، به راحتی قادر خواهند بود ایجاد یک گروه خاص در مکان خاص را ، انجام دهند . در واقع اینکار را از طریق فراخوان عمومی صورت می دهند .
این نقش در جوامع در حال توسعه نظیر ایران به دلیل نواسانات زیاد در بافتهای اجتماعی ، بسیار آشکارتر است .استفاده روزافزون از تکنولوژیهای نوین و امکانات جدید اطلاعاتی ، این شبکه ها ( رسانه ها ) فضای بسیار ایده آلی هستند برای سازماندهی و تاثیر گذاری بر نسل نوظهور و شاید هم نخبگان جامعه . تحقیقات نشان می دهد در ایران در بین 13 سایت برتر ، 4 وب سایت مرتبط با شبکه اجتماعی وجود دارد ، نظیرtwitter ،facebook و youtube در شکل دهی به اعتراضات جمعی و شبکه سازی در اجتماعی قابل توجه است .
در این میان نمی توان از نقش facebook و گرداننده اصلی آن مارک زوکربرگ ( Mark Zuckerberg ) در بازیگردانی تحولات منطقه گذشت . شبکه ای به اصطلاح اجتماعی ولی به شدت فقط سیاسی که همیشه در اکثر مناقشات نقش اساسی در جمع آوری کمک و حمایت از معترضین را داشته است . در این میان همکاری بین این شبکه های اجتماعی نیز جالب است و می تواند یکدستگی و هدفمند بودن وجودشان را اثبات کند ، مثلا ً در جریان اغتشاشات ایران ، دوربین های دیجیتال و موبایلها تصاویر اغتشاش گران را ثبت و برای ارسال و اشتراک گذاری به youtube ارسال می کردند . دراین بین استفاده همزمان و هدفدار این تصاویر توسط کاربران در twitter و fac book نیز جالب بود ، به این شکل که از توییتر برای لینک دادن به وبلاگ ها و صفحات وبی که حاوی عکس ها و ویدیو های معترضین بودند استفاده می کردند . در این میان حتی شاهد این بودیم که ایالات متحده تمام توان خود را به کار بست تا twitter در جریان اغتشاشات ایران ، حتی تعمیرات دوره ای خود را نیز انجام ندهد تا خدای نکرده یک لحظه ارتباط اغتشاشگران با یکدیگر و بازیگردانان اصلی ، قطع نشود !!! و حتی با ساخت فیلتر شکن Psiphon که محصول دانشگاه تورانتو کانادا است ، سعی می کردن این ارتباط را زنده نگه دارند .
جالب است نظر خود آمریکائیها و صهیون ها را در این زمینه بدانید ؛ دویچه ولد آلمان در گزارشی نوشته است : شبکه سازی اجتماعی در فضای مجازی اکنون در سیاست و دیپلماسی آمریکا نقش ویژه ای یافته است . توماس فرید من ( روزنامه نگار صهیونیست آمریکایی ) از این شیوه به عنوان مسجد سازی در مقابل مساجد انقلاب یاد کرده است .
در سطح گسترده تر ، از بازوان اجرایی سیاست های آمریکا می توان مؤسسه بروکینگز ، خانه آزادی ، مؤسسه آلبرت انیشتین ، مؤسسه اینتر پرایز آمریکا صندوق اعانه ملی برای دموکراسی ( n.e.d ) و ... اشاره کرد . حتی در انتخابات 2008 آمریکا ، عالم اصلی پیروزی اوباما ، همین شبکه تویتر بود . در ایران ، بنیاد جامعه باز وابسته به بنیاد سوروس توسط اسفندیاری و یحیی کیان تاجبخش شبکه سازی اجتماعی را دنبال می کرد .... .
در این باب صحبت و بحث بسیار است ، قصد در این مجال کوته فقط ارائه و برجسته کردن نقشهای منفی این شبکه های اجتماعی بود .