نویسنده : حدیث
هر چند از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ، کشور در عمل به شیوه مردمسالاری اداره شده است اما ورود لفظ مردمسالاری به فرهنگ سیاسی ـ اجتماعی جمهوری اسلامی ایران ، به تحولات سیاسی بعد از انتخابات بود ریاست جمهوری ، در خرداد 1376 ، از لفظ مردمسالاری استفاده نمودند و در همان سال معاون سیاسی وزیر کشور ، حکومت ولایت فقیه را همان حکومت مردمسالاری ذکر میکند ...
اولین بار لفظ مردمسالاری دینی را حضرت آیت الله خامنهای برای نشان دادن ویژگی سیاسی نظام جمهوری اسلامی بیان کردند : "مردمسالاری دینی حرف نو و جدیدی است که توجه بسیاری از ملتها ، شخصیتها و روشنفکران عالم را به سوی خود جلب کرده است . " معظمله اصرار داشت به جای تعبیر "دموکراسی" از تعبیر مردمسالاری دینی استفاده شود.
فرانسوا بورگا درباره حکومت اسلامی امام خمینی (ره) :ایران امام خمینی ، اولین دولتی است که طرح اسلامی را در امور دولتی اجرا کرده است ، اتخاذ دکترینی برای کسب پیروزی سیاسی حکومتی است که از قدرتمندترین حکومتهای منطقه محسوب میشود و از تواناییهای جدید برای دخالت در امور جوامع متمدن محیط بینالمللی برخوردار است .
مردمسالاری از زبان امام خمینی (ره) :
حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رویه پیامبر (ص) و امام علی (ع) الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود و شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد گردید .
در جای دیگر : ما خواستار جمهوری اسلامی هستیم ، جمهوری ؛ فرم و شکل حکومت را تشکیل میدهد و اسلامی یعنی محتوای آن فرم که قوانین الهی است.
مردمسالاری :
معنای لغوی : حق حاکمیت مردم در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود . معادل لاتین "دموکراسی" . معادل یونانیاش "دموس کرتئین" است .معنای اصطلاحی : شیوه زندگی جمعی با جامعهای که در آن به افراد حق داده میشود برای مشارکت آزادانه از فرصتهای مساوی برخوردار باشند .
معنای اصطلاحی : شیوه زندگی جمعی با جامعهای که در آن به افراد حق داده میشود برای مشارکت آزادانه از فرصتهای مساوی برخوردار باشند .
مردمسالاری دینی :
حاکمیت یافتن اراده مردمی که چارچوبهای مذهبی و هنجارهای ارزشی خاصی را آزادانه برای اعمال حاکمیت سیاسی خود پذیرفتهاند که مهمترین آموزههای آن ، برابری افراد در نزد قانون ، عدالتمحوری در همه امور ، آزادی اندیشه و فکر ، احزاب ، مطبوعات ، مشارکت مردم در حوزههای سیاسی و اجتماعی ، عقلگرایی ، تربیت اخلاقی و توسعه فرهنگی جامعه ، نظارت بر قدرت سیاسی و پاسخگو بودن مسئولان به مردم و ... است .
دین و دموکراسی :
دین (religion ) : به معنای کیش ، ملت ، طریقت و شریعت است که در مقابل کفر قرار دارد .
رویکردها به تعریف :
1 ـ نگرش حداقلی به دین : دین مجموعه معارفی است که در صدد تنظیم رابطه معنوی انسان با خدا و تامین سعادت اخروی وی میباشد . ( دین امری فردی و شخصی است . این نگرش عموما به وسیله نظریهپردازان غربی و بعضی از گرایشهای مسیحی تبلیغ میگردد . )
2 ـ نگرش حداکثری به دین : دین مجموعهای از عقاید ، اخلاق ، قوانین و مقررات برای اداره امور جامعه انسانی و پرورش انسانهاست که در صدد تامین سعادت دنیا و آخرت آنهاست . به بیان دیگر : دین عبارت است از روش خاصی در زندگی دنیا که هم اصلاح زندگی دنیا را تامین میکند و در عین حال با کمال و سعادت اخروی و زندگی دایمی و حقیقی ، در جوان خدای متعال موفق است .
رابطه دموکراسی و دین :
نظریه اول : تناقض نما بودن مردمسالاری دینی ؛ که اندیشه خداسالاری را با مردم سالاری در تناقض آشکار میخداسالاری بیند .
نظریه دوم : سازگاری دین با دموکراسی ؛ اعتقاد به سازگاری دین با دموکراسی با اشاره به مسأله شورا و بیعت در اندیشه اسلامی . در تفکر مرحوم آیت الله نائینی این اندیشه بوده است . امام خمینی نیز در مصاحبه با پروفسور حامد الکار ( اندیشمند مسلمان آمریکایی ) در توضیح علت عدم استفاده از واژه دموکراتیک در عنوان جمهوری اسلامی فرمود : برای این که این اهانت به اسلام است ؛ مثل این که بگوئید جمهوری اسلامی عدالتی ؛ این توهین به اسلام است ؛ برای اینکه عدالت متن اسلام است .
نظریه سوم :
سازگاری مشروط : اگر دموکراسی را به حکومت بر اساس خواست اکثریت مردم تعبیر کنیم و به آن به عنوان یک روش و ساختار پذیرفته شده در اکثر نظامهای سیاسی امروز بنگریم ، ... منافاتی بین دموکراسی و دین و به طور خاصی دین اسلام با دموکراسی وجود نخواهد داشت .شهید مطهری منشأ اشتباه آنان که جمهوری اسلامی را منافی با روح دموکراسی میدانند ، ناشی از این میداند که دموکراسی مورد قبول آنان هنوز دموکراسی قرن هجدهم است . در این نظریه و در نظام مردمسالار دینی ، مردم مسئولان مملکتی را در سطوح مختلف بر میگزینند و از بین چندین نفر واجد شرایط رهبری رأی مردم ( به شکل غیرمستقیم ) یکی را تعیین میکنند و این خود ایجاد نوعی مشروعیت برای رأی مردم در انتخابات بالاترین مقام کشوری است . ( سازگاری مشروط دموکراسی با دین ) .
نقش مردم در حکومت دینی ( مردمسالاری دینی ) :
مردم در شکل گیری و برپایی حکومت دینی و استمرار آن نقش بسیار مؤثری دارند. که در آراء مردم و مشارکت همه جانبه تجلی پیدا می کند :
1 ـ پذیرش رأی مردم : قانون و حاکمیت تشریعی الهی هیچگاه تحمیلی نیست و نمیتوان جامعه یا کسی را مجبور به پذیرش احکام دین و رهبری الهی آن نمود (لا اکراه فی الدین .... بقره ـ 256 ) و مشروعیت حکومت دینی و رهبری الهی و عینیتیافتن آن بر بیعت و مقبولیت مردمی استوار است . یعنی مردمسالاری دینی (علی (ع) بدون رأی و بیعت مردم ، حکومت دینی تشکیل نداد ) . امام (ره) نیز ولایت فقیه جامعالشرایط را در جمیع صور جاری ولی تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت را بسته به آراء اکثریت مسلمین دانسته است . ( صحیفه نور ، ج2 ، ص 459) .
2 ـ مشارکت عملی و همهجانبه مردم : بنا بر سنت الهی حکومت دینی و اجرای قوانین شریعت اسلامی جز با مشارکت عملی مردم و پذیرش رأی آنها و حضور اقتداربخش مردم در عرصههای سیاسی ، فرهنگی ، و دفاعی امکانپذیر نیست . امام (ره) ضعف و علت عدم موفقیت سیدجمالالدین اسدآبادی را نداشتن پشتوانه مردمی دانسته است ( صحیفه نور ، ج 5 ، ص 290 ) . ص74 )
سه رکن اصلی و اساسی انقلاب اسلامی ، همانا؛ "اسلام" ، "رهبری" و "ملت" هستند.
دورههای اقتدار دین در ایران :
1 ـ در دوران حاکمیت ساسانیان ، آئین زرتشت یکی از عوامل مهم در حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی ایران در مقابل امپراتوری روم شرقی با گرایشات مسیحی از یک سو و مانویان و مزدکیان از طرف دیگر بود .
دین زرتشت یک مذهب الهی و اصلاحی و زرتشت ، آئین مغان را که متکی بر دوگانهپرستی بود ( خدایان خیر و شر ) بود اصلاح نمود ، متاسفانه در دوره ساسانیان دچار انحرافات اعتقادی گردید و مورد سوء استفاده حکمرانان ساسانی به منظور استحکام پایههای قدرت قرار گرفت .
به نوشته مسعودی : انوشیروان مزدک و هشتاد هزار از یارانش را کشت ، در دوران ساسانی نظام طبقاتی حاکم بود .
2 ـ پس از گسترش اسلام در ایران ، بعد از ساسانیان تا دوره صفویه ، حکومت مستقلی که به نام اسلام و دین حافظ تمامیت ایران باشد وجود نداشت .
دوره صفویه یکی از دورههای درخشان در تاریخ هنر ، معماری و علم در ایران بود . بزرگانی چون میرداماد ، ملاصدرا ، شیخ بهایی ، مجلسی و ... متعلق به این دوره هستند .
در این دوره ، جز اندک موادی با پیروان سایر ادیان و اقلیتهای دینی مدارا میشد.
3 ـ دوره سوم از سال 1357 میباشد که به دوره آگاهی شناخته میشود .
مردم سالاری در جمهوری اسلامی ایران ( دوره آگاهی ) :
با پیروزی انقلاب {اسلامی} ، مردم ایران عملا با شرکت در انتخابات متعدد و دخالت در تدابیر امور سیاسی ، اجتماعی خود و تعیین مسئولان در تمام ردههای حکومتی و تشکیل نهادهای انقلابی و شوراهای اسلامی جلوههای زیبایی از مردمسالاری دینی را به نمایش گذاشتهاند . ( هر سال یک انتخابات ) .