نویسنده : حدیث
چند روز قبل برای چندمین بار شایعه ای به گوش مان رسید و البته خیلی زود در حد همان شایعه در نطفه خفه شد .... اسرائیل به نیروگاه بوشهر حمله موشکی کرده است !!! به نظر شما چقدر این شایعه می تواند روزی به واقعیت نزدیک شود ؟ خوب برای جواب به این سوال باید کمی بیشتر تحقیق کرد و سعی کرد برنامه های عملیاتی - اطلاعاتی و رسانه ای ایالات متحده آمریکا و اسرائیل را در زمینه انرژی هسته ای ( به اصطلاح آمریکا و هم پیمانانش ، بمب اتمی !!! ) بررسی نمود .
بعد از ایجاد مناقشه بر سر مسائل هسته ای ایران ( که نحوه ایجاد این مناقشه مورد بحث ما نیست ) ، چه در آمریکا و چه در ایران افراد و گروههایی موضع گیری ها و اقدامات جالبی را در این خصوص انجام دادند . مواضعی که در ایران متاسفانه گاهاً با عدم آگاهی از برنامه های آمریکا ، اتخاذ می شد . بر این اساس در این یادداشت به ترتیب به این موارد اشاره خواهد شد :
1- بررسی گرایش آمریکا و ایران ، نسبت به همدیگر ؛
2- مولفه های نظم نوین خاورمیانه و اتخاذ تصمیمات محدود کننده برای ایران ؛
3- مولفه های قدرت ایران در منطقه و نحوه تعامل با ایران از نظر پاتریک کلاسون ؛
4- بررسی رویکر آمریکا در برابر مسائل ایران بخصوص مسئله هسته ای ؛
5- گزینه های روی میز ( البته چیزی شبیه جوک سال است برای ایران !) آمریکا در قبال مسئله هسته ای ایران .
گرایشهای مختلف در باره ایران در ایالات متحده آمریکا :
گرایش خصمانه : طرفداران این گرایش بیشتر در کنگره آمریکا و محافل یهودی میباشند . رئیس کنگره آمریکا ، کینگریچ از حزب جمهوریخواه و افرادی مانند سناتور داماتو خواهان شدت عمل بیشر در مقابل ایران هستند .(فشارهای اقتصادی ، سیاسی و حتی نظامی)
گرایش متعادل : طرفداران این گرایش بیشتر در وزارت امورخارجه آمریکا مشاهده میشوند . این گرایش در واقع سیاست رسمی دولت آمریکاست . ... این دیدگاه به جای تغییر نظام ، خواهان تغییر برخی از جنبههای رفتاری است ولی ایران را برای منطقه و منافع آمریکا بسیار خطرناک معرفی میکند.
گرایش مصالحه جویانه : بیشتر محققان و مقامات سابق آمریکا طرفدار این نظریه هستند ... افرادی مانند برژنسکی ، اسکوکرافت ، ریچارد مورفی ، گرسیک و شیرین هانتر از طرفداران این نظریه هستند .
گرایشهای موجود در ایران نسبت به آمریکا :
گرایش تداوم قطع رابطه با آمریکا : این گرایش هرگونه مذاکره با آمریکا را مردود میداند و ... قطع رابطه با آمریکا را یکی از اصول اساسی انقلاب میداند که با برقرای رابطه با آن کشور زیر پا گذاشته میشود . ... آیتالله تسخیری پیشنهاد گفتگو با آمریکا را یک توطئه میداند .
گرایش برقراری ارتباط با آمریکا : این گرایش دقیقا در مقابل دیدگاه قبلی است و امنیت ملی ایران را در گرو برقراری رابطه با آمریکا میداند . چهره شاخص این دیدگاه رجایی خراسانی است .
گرایش میانه : این گرایش علیرغم این که آمریکا را مظهر استکبار و دشمن اصلی انقلاب اسلامی میداند ، برقراری رابطه از موضع قدرت را مردود نمیداند ولی برقرای رابطه را دارای هیچ منافعی برای ایران نمیداند .
ایران به دلایلی از جمله ؛ موقعیت ژئوپلتیک ، ذخایر نفت ، جمعیت ، موقعیت بازگانی ، نفوذ در جهان اسلام ، از جمله کشورهای قدرتمند در دنیا به خصوص منطقه است و همین مسئله موجب شده تا آمریکا در خصوص مسائل مختلف ایران دست به عصا را برود . این نقاط قوت برای ایران در منطقه باعث شده است تا آمریکا ، نقشه راه خاورمیانه را در خصوص ایران با این سرفصلها تعریف کند :
1 - نظام ج . ا . ا باید سرنگون شود یا حداقل موقعیت آن در منطقه در حد پاکستان تنزل یابد .
2 - موقعیت اسرائیل و ترکیه ارتقاء یابد .
3 - همکاری اروپا ، روسیه ، چین و ... برای برخورد با ایران .
با تمام این تفاصیل آمریکا یک سیاست کلی در برخورد با مسئله هسته ای اران را دنبال می کند و آن چیزی نیست جز تغییر نگرش در این خصوص . اسناد امنیت ملی آمریکا ، خصوصا اسناد جنگ سرد ، امنیت ملی را مترادف با منافع - تهدید در نظر میگرفت .... اما در حال حاضر و در اسناد 2002 و 2006 تلاش شده تا محور منافع - تهدید گسترش یافته و به نوعی ترکیبی از منافع - تهدید و دموکراسیسازی جایگزین آن شود . ... یعنی تامین منافع و مهار تهدید از طریق قدرت . اما نه صرفا قدرت سختافزاری ، بلکه از آموزههای لیبرالیستی به عنوان جنبههای قدرت استفاده شود . رویکرد نئولیبرالیستی اصل را بر تغییرات نرافزاری از طریق تغییر افکار و نگرشها با تبلیغات و ترویج قرار داده است ولی اصل مداخله نظامی را در ابعاد و اشکال مختلف پذیرفته است .
گزینههای آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران :
نخست) روی آوردن شورای امنیت سازمان ملل متحد به تصویب قطعنامهای مبنی بر اعمال تحریمهای اقتصادی علیه ایران . این تحریمها عمدتا متمرکز بر سه حوزه هستند : جلوگیری از انتقال تکنولوژی ، جلوگیری از گردشهای مالی به و از ایران (شامل مسدود کردن داراییهای ایران ) و حوزه سوم محدودیت تواناییهای مقامات ایرانی در مسافرت به خارج .
تحریم بیش از چهل و پنج ساله بر ضد کوبا ، تحریمهای حدود 70 ساله بر ضد کره شمالی و تحریم حدود سه دههای بر ضد ایران ، در تغییر سیاست حکومتهای تاثیر مهمی نداشته است . مطالعات گری هاف باور ، جفری امکات و کیمبرلی الیوت در 115 مورد تحریم نشان میدهد که تنها 41 مورد و تقریبا در 36 درصد از آنها ، دولتها بر اثر تحریم رفتار خود را تغییر دادهاند .
دوم) افزایش تلاشها برای تغییر رژیم در ایران . واشنگتن برنامه متعادلی را برای انجام این گزینه در پیش گرفته است . اما چنین راهبردی نیز ممکن است با نتیجه عکس رو به رو شود و مشروعیت داخلی مخالفان حکومت را تضعیف کند و هیچ اطمینانی و قطعیتی که ایران دموکراتیک حتما گزینه غیرهستهای بودن را انتخاب خواهد کرد ، وجود ندارد .
نئومحافظهکاران از جمله مایکل لدین ( از فعالان موسسه اینترپرایز) امیدوار به گروههای مخالف دولت ایران هستند . او میگوید « شما به من بیست میلیون دلار بدهید و انقلاب را از من تحویل بگیرید » تصویب قانون حمایت از آزادی در ایران از سوی کنگره در سال 2005 و تصویب 66 میلیون دلار کنگره در دولت بوش در رابطه با فعالیتهای تبلیغاتی و کمک برای اتحادیههای مخالف حکومت از جمله در این راستاست .
تایید آشکار مخالفان داخلی رژیم ممکن است بهانه دست رژیم بدهد . مخالفان داخلی از حکومت دلسرد و ناامیدند ولی ضرورتا عاشق آمریکا نیستند و احتمال بیزاری مردم از نقش ظالمانه آمریکا نیز بسیار زیاد است .
غرور ملی و پرستیژ منطقهای باعث میشد یک ایران دموکراتیک ، الزاما غیرهستهای نباشد .
سوم) گزینه حملات هوایی پیشدستانه : هواداران این اقدام ، حمله موفقیتآمیز اسرائیل به راکتور اوزیراک عراق را در سال 1981 .م الگوی برخورد با برنامه هستهای ایران تلقی میکنند . این حملات یا مستقیم توسط آمریکا صورت میگیرد و یا به وسیله اسرائیل و با تشویق آمریکا ، در نتیجه تصور این است که توطئه آمریکاست .
البته معلوم نیست همه مراکز هستهای ایران را شناسایی کرده باشیم و در نتیجه تحریک ایران و هواداران آن بر ضد آمریکا در منطقه والبته بینتیجه ماندن احتمال پشتیبانی مردم از حمله . مثلا شیرین عبادی که دیدگاه مردم ایران مبنی بر «دفاع تا آخرین قطره خون» را بیان میکند . و بالاخره تقویت این دیدگاه که آمریکا در صدد نابودی فرهنگ و دین مسلمانان در دنیاست .
چهارم) پذیرش ایران به عنوان عضوی از باشگاه هستهای جهان ار روی بیمیلی ، و اتکاء بر قدرت بازدارندگی تسلیحات هستهای آمریکا .(پذیرش و بازدارندگی)
اگرچه این راهبرد نیز بدون خطر نیست ، اما آمریکا توانسته است تنها در برخی از کشورها از جمله چین دوران مائو در زمان انقلاب فرهنگی در این راهبرد به موفقیت برسد .
باید اذعان کرد که پذیرش و بازدارندگی مرحله آسانی برای حمایت نیست ، اما این مرحله بیشتر واقعبینانهتر است و کمتر از گزینههای مواجههای خطرناک است.
پنجم) تلاش برای چانهزنی گسترده . بهترین گزینه آمریکا در قبال برنامه هستهای تلاش برای به راه انداختن یک چانزنی گسترده با یان کشور است در عین حال ، واشنگتن باید در قبال توافق ایران برای باز گذاشتن برنامه هستهایاش به روی بازرسیهای بینالمللی دقیق و بدون از قبل هماهنگی شده ، روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود را با ایران عادی سازد و این عادیسازی روابط در گرو تضمین ایران در داشتن اهداف صلحآمیز از ساخت سلاح هستهایاش خواهد بود .
گزینههای پیش روی آمریکا در برابر برنامه هستهای ایران :
1 - توقف مسلح شدن ایران به سلاح هستهای از طریق حمله هوایی ، اشغال سرزمین و یا نوعی عملیات پیچیده و مخفی (جفری کمپ و ژنرال توماس) .
2 - بمباران بوشهرر و نطنز به عنوان آخرین راه حل (ژنرال توماس) . برای عملیات نظامی به اطلاعات دقیقتری نیاز است و نگران از تلافی ایران (ایزنشتات)
3 - بازدارندگی (آمریکا ، اتحادیه اروپا و روسیه به ایران تفهیم کنند که اگر اقدامات خود را متقف کند ، از تحریم ممانعت خواهند کرد) بازدارندگی باید تا حد ممکنت از اقدامات نظامی دور باشد . (رز گوتمولر)
4 - گفتوگوی مستقیم بین ایران و آمریکا برای به تعویق انداختن برنامه هستهای.(رز گوتمولر)
5 - تسریع در تحولات دموکراتیک در ایران (به حدی که حکومت ایران در بیتالمقدس سفارتخانه داشته باشد) . این امر نگرش نسبت به برنامه هستهای ایران را تغییر میدهد
6 - به جای بمباران که نتیجه معکوس دارد ، فشار بر ایران افزایش یابد ، عملیات نظامی موفق خواهد بود به شرطی که زمینه داخل فراهم گردد .
با تمام این تفاسیر و ابعاد گسترده این جریان ، مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی ، محمک و استوار و با تلاش تاکنون اجاره نداده ، مشکلی بوجود آید و قطعاً دست هر بیگانه ای را که بخواهد از مرزهای اعتقادات عمیق مردم ایران اسلامی عبور کند ، قطع خواهد کرد .