نویسنده : حدیث
این روزها حتی وقتی ناجوانمردانه ترین توهین ها به پیامبر رحمت و مهربانی ، بهترین بنده خدا ، حضرت محمد مصطفی (ص) شد ، تنها کشوری که موضع گیری نکرد و عملاً هم هیچ بخاری از خودش نشان نداد ، عربستان سعودی بود ... بد نیست باهم نگاهی بیاندازیم که چگونه عربستان به این حال و روز افتاده و ، وهابیت چه بلایی بر سر عربستان آورده است ... و در ادامه به روند سوء استفاده از این جریان منحرف در معادلات منطقه خاورمیانه می پردازیم .
بنیانگذار وهابیت : محمد بن عبدالوهاب بن سلیمان تمیمی نجدی ( متولد 1115 ه . ق عُیَینه از توابع نجد عربستان ) بعد از فراگیری فقه حنبلی نزد پدرش ، وقتی مخالفت با آداب و سنن رایج اسلامی در وی پدیدار بود و از تعالیم ابن تیمیه و ابن قیم جوزیه بهره مند بود به دمشق رفت و با علمای حنبلی رابطه بر قرار کرد . سپس به بصره رفت و با حلقههای صوفیان و فرق تشیع آشنا شد . در بصره برای اولین بار عقایدش را علنی کرد و با قیام مردم از شهر اخراج شد . او به ایران و در اصفهان نیز علم و ادب آموخته است ولی به علت نیافتن پایگاهی ، به عُیَینه باز گشت و تا مرگ پدرش به مخالف سرسخت او بود ، عقایدش را اظهار نکرد ولی در سال 1153 ه . ق مردم شهر خود را به آیین ابن تیمیه و پیروی از حنبلیهای افراطی دعوت کرد اما با مخالفت مردمش به درعیه رفت و با محمد بن سعود (حاکم دُرعیه ) پیمان بست و عقاید خود را در سایه شمشیر شروع به تبلیغ کرد . ( وفات 1206 ه . ق )
به حکم محمد بن عبدالوهاب و بر اساس فتاوای ابن تیمیه هرکس خلاف اعتقاد آنان فکر میکرد ، از مسلمانی خارج و اگر توبه نمیکرد قتلش واجب بود . در سال 1159 ه . ق دولت وهابی سعودی اعلام جهاد بر ضد غیر موحدین ( فقط پیروان ابن عبدالوهاب موحد بودند ) کرد و طی 15 سال بخش وسیعی از جزیرة العرب به تصرف آنان در آمد . بعد از مرگ محمد بن سعود ( 1180 ه . ق ) عبدالعزیز بن سعود جانشین او شد و به تبلیغ اجباری وهابیت پرداخت . در سال 1187 ریاض را تصرف کرد و سال بعد به حجاز حمله کرد .
در فاصله سالهای 1187 تا 1217 ه . ق کشتار بیرحمانه عمدتا سنی مذهب میانهرو ریاض ، طائف و مکه و شیعیان احساء ، قطیف و مدینه انجام شد . اندکی پس از تصرف حرمین شریفین ، به جنوب عراق حمله کرد و در روز عاشورای 1217 ه . ق وارد کربلا شد و بعد از قتل و غارت شیعیان گنبد حرم حسین (ع) را خراب کرد و ... ولی نجف اشرف در مقابل حمله ایستادگی کرد .
از جمله الزامات تعیین شده توسط آل سعود :
1 ـ نزدیک نشدن به قبر پیامبر (ص) به قصد زیارت و دست نگذاشتن بر آن و دعا و نماز نخواندن و نذر نکردن و مسجد نساختن بر آن .
2 ـ طلب شفاعت نکردن از پیامبر (ص) .
3 ـ سوگند نخوردن به پیامبر (ص) و او را با حالت ندا ( یا محمداً ، سیدنا و .... ) خطاب نکردن .
4 ـ شرک دانستن نذر برای خدا و استغاثه به غیر او شرک است .
وهابیت و تقابل و تعامل با سلفیت :
1 ـ رشید رضا ، اندیشمند سوریالاصل مقیم مصر ، که همانند سید جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده به آرمان تجددخواهی در مورد وحدت اسلامی متعهد بود ، [ظاهرا ] پس از سرخوردگی از کوشش های خود برای التیام شکاف میان شیعه و سنی ، جنبش سلفیه را وارد مرحله تشیعستیزی نمود و از همینجا تعاملات وهابی ـ سلفی شکل جدیدی به خود گرفت .
بعدها سلفیگری و وهابیت از یکدیگر دور شدند و سلفیگری بیشتر پرچمدار فعالیت انقلابی شد و وهابیگری مظهر محافظهکاری سرسختانه . اما امروزه پس از دو دهه تعامل میانه لایههای میانهروی سلفیه به رهبری اخوانالمسلمین با دولت وهابی سعودی که تربیت علما و اندیشمندانی مثل یوسف قرضاوی ، محمد ابوالفتح بیانونی و ... انجامید ، تعاملات بین آنها گویای طی شدن عهد فراق است .
2 ـ در سالهای اخیر عملکرد منفعلانه میانهرو در برابر جسارتها و جنایات سازمانیافته گروههای سلفی افراطی و وهابیها نسبت به عموم مسلمانان جهان ، به خصوص در عراق ، پاکستان و افغانستان ، گویای همگرایی احتمالی رهبران فکری و تشکیلات مسلکی وهابی و سلفیون لیبرال در قبال مسائل جاری و آتی جهان اسلام و مسئله حذف تدریجی تقریب مذاهب اسلامی میباشد .
وهابیگری در تقابل و تعامل با شیعیان :
1 ـ بعد از ناکامی عربستان در جریان جنگهای اول و دوم خلیج فارس ، عبدالله ابن جبرین در سال 1991. م فتوایی صادر کرد که طبق آن مسلمانان شیعه را مشرکینی دانست که ریختن خون آنان مباح است .
2 ـ در دهه 1990 سلمان بن فهد العوده از استادان و مفیتان تحصیل کرده وهابی سعودی نیز در سخنرانیای با موضوع تقدیر الهی برای این جزیره ، ضمن تاکید بر اهمیت وهابیگری برای رفاه و سعادت عربستان ، از مردم خواست تمام ساکنان شیعه آن کشور را اخراج کنند . صدور این گونه فتواها توسط بن جبرین ، سلمان العوده و دیگران بعد از حادثه 11 سپتامبر 2001 نیز بر ضد شیعیان انجام شد .
3 ـ دولتمردان سعودی نیز با حمایت مالی از سازمانهایی مانند سازمان جوانان مسلمان جهان ( wamy) برای چاپ کتب ضد شیعی و با سکوت خود عملا تحرکات بنیادگرایان وهابی بر ضد تشیع را تایید میکنند .
اختلاف وهابیون با مسلمانان بر سر شفاعت ، دعا ، توسل و ... ؛
الف ) شفاعت : شفاعت از غیر ذات احدیت را یکی از منکرات و گناهان نابخشودنی و یکی از شروط مسلمانی را شفاعت نطلبیدن از پیامبر (ص) میدانند .
ب ) توسل : توسل به غیر را خدا شرک و کفر دانسته و مال و خون متوسلین به غیر خدا را حلال میدانند .
ج ) دعا : به شدت از ذکرها و استغاثه به پیشگاه حضرت خاتم الانبیا (ص) ، ائمه معصومین (ع) و ... اظهار انزجار و کراهت کرده و اینگونه اعمال را از مصادیق بارز شرک به خدا تلقی میکنند .
د ) کافر شمردن مسلمین : بر اساس قول مشهور ، پیروان سرسخت "ابن تیمیه حرانی" و "ابن عبدالوهاب نجدی" از بدو ظهور اندیشه منحط وهابیگری در اواسط قرن 18 . م ، اصل کافر شمردن عموم مسلمانان و معرفی "وهابیت" به عنوان فرقه ناجیه و مذهب حقه را سر لوحه کار خویش قرار دادند .
ه ) مسأله امامت : رافضی دانستن شیعیان امامیه هنوز هم نزد وهابیون منسوج نشده است.
رفتار محمد بن عبدالوهاب با قبر پیامبر اکرم (ص) : نوشتهاند او بر سر قبر پیامبر اکرم (ص) میرفت و با عصای خود بر قبر آن حضرت میکوفت و میگفت : "یا محمد ! قم ، ان کنت حیا" . ای محمد اگر زندهای برخیز . این عمل توهینآمیز ناظر بر تلاش وی برای رفع ذهنیت حاجت طلبیدن از پیامبر است . خلفای بنیامیه و بعضی از بنیعباس نیز با نبی مکرم اسلام (ص) و خاندان مظهر ایشان همینگونه عمل میکردند .
تسخیر مکه و حکومت آل سعود :
در سال 1343 ه . ق ، مکه مکرمه بدون هیچگونه درگیری ، به اشغال وهابیون در آمد و مهاجمان مسلح طی یک سال به تخریب آثاری چون قبر عبدالله ابن عباس ، ابوطالب و حضرت خدیجه رحمه الله علیهما و زادگاه (ساختمان) پیامبراسلام (ص) و فاطمه زهرا (س) در مکه و قبه و قبور موجود در قبرستان بقیع و هم چنین مسجد و قبر حضرت حمزه ( در احد ) پرداختند .
تنها شیعیان ایران به این اهانتها عکسالعمل نشان دادند ، نمازهای جماعات و درسهای حوزهها تعطیل و عزای عمومی اعلام شد . دولت وقت ایران هم هیأتی برای تحقیق فرستاد ولی نتیجهای نداشت . ابن سعود پس از تصرف مکه و مدینه دست به نمایش زد و از کشورهای اسلامی برای تعیین تکلیف حکفرمایی این دو شهر ، کنگره اسلامی را پیشنهاد کرد و بعد از این که انجمن اسلامی مذکور نتیجه نگرفت ، با حضور 60 شخصیت مکه و مدینه ، در 22 ربیعالثانی 1344 ق مقرر کردند با عبدالعزیز آل سعود به عنوان پادشاه حجاز بیعت کنند . و فرقه وهابیت رسما وارد عرصه حکومتداری شد .
دوران تثبیت وهابیت (1982 ـ 1954م ) :
عربستان در سال 1381 ه. ق با تاسیس انجمن جهانی اسلام ( رابطه العالم الاسلامی ) همزمان با قیام جمهوریخواهان در یمن نخستین گام را برای تثبیت فرقه وهابیت و با هدف زیر پوشش گرفتن همه سازمانهای فراملیتی اسلامی بود . این انجمن اولین جلسه خود را به ریاست محمد بن ابراهیم آل شیخ ، از نوادگان محمد بن عبدالوهاب و مفتی اعظم وقت عربستان در شعبان 1281 ه . ق برگزار کرد .در سالهای آخر دهه 1960 م ملک فیصل سازمان کنفرانس اسلامی را برای توسعه نفوذ خود تاسیس کرد تا جهان اسلام سنی (مذاهب چهارگانه ) تحت پوشش خود قرار دهد .
آغاز رویارویی جدی وهابیت افراطی و آل سعود ( قیام 1979 م ) :
در پی بازگذاشتن دست نیروهای امنیتی و مفتیهای افراطی وهابی سعودی به وسیله ملک خالد بن عبدالعزیز (82 ـ 1975 م ) ، نسل جدید اخوان وهابی با دیدگاه رادیکالتر از اسلاف خود سر به شورش زد .
بعد از وقوع انقلاب اسلامی ایران و در حالی که ملک خالد از یک طرف خوشحال از سقوط رقیب خود ( شاه ایران ) و از طرف دیگر نگران روی کار آمدن نظام شیعی در ایران بود ، گروهی به رهبری جهیمان محمد العیتبی با همدستی بعضی مأموران حفاظتی مسجد الحرام مقدار زیادی مواد منفجره و اسلحه وارد مکه نموده و درست در زمانی که دولتمردان درگیر مناسک حج بودند ، در 20 نوامبر 1979 ، مسجد الحرام را تصرف کردند و با انتشار بیانیهای دولت سعودی را مرتد اعلام نمودند .
دولت سعودی علیرغم ممنوعیت ورود غیرمسلمان به حرمین شریفین ، با استفاده از یک گروه کماندویی فرانسوی به رهبری کاپیتان باریل ، العیتبی و گروهش را دستگیر و قلع و قمع کرد . گروه با آب انداختن مسجد و با کشتن اکثر شورشیان به وسیله اتصال برق به آب ، فتنه راخواباند . فتوای جواز ورود گروه چتر باز به مسجد الحرام را گروهی ازمفتیان سعودی دادند .
دیگر پس از دوران تثبیت وهابیت در عربستان ، نوبت اجرای مرحله اصلی این انحراف زایی بود . سوء استفاده از این جریان و نفوذ آن در گروههای مختلف و ایجاد شاخه های نظامی و تروریستی جهت نیل به اهداف انگلیسی و صهیونیستی .
عصر جدید انحراف (القاعده و وهابیت ) :
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی شوروی و حذف او از معادلات بینالمللی ، غرب و در راس آن آمریکا به دنبال دشمن جدید به جای کمونیسم بودند و موضوع بنیادگرایی اسلامی و اسلامهراسی را به جهانیان القاء کردند و نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون در سال 1994 نوعی تئوریزه کردن اسلامهراسی در کنار توجیه لزوم تقویت اسلام لیبرال سنی بود و ارائه نسخهای جعلی از اسلام که معرف افراطی ترین چهره از اسلام بود مد نظر غرب قرار گرفت .
نخستین نماد اسلام بیرحم در افغانستان به نام طالبان به جهان معرفی شد که حمایت گاه و بیگاه ملک فهد و مفتیان وهابی را از عملکرد ضد انسانی دولت طالبان که ایدئولوژی وهابی داشت ، به دنبال داشت . حکومت آل سعود از طرفی نگران رشد سلفیگری و وهابیت افراطی بود و از طرف دیگر نیاز به حمایت تندروترین مفتیهای ریاض (بن باز و ...) داشت . یکی به میخ میزد و یکی به نعل .