نویسنده : حدیث
پیامبر اکرم (ص) :ثَلاثَةُ اَشیاءَ یَحتاجُ النّاسُ طُرّا اِلَیها: اَلمنُ وَالعَدلُ وَالخِصبُ ؛ سه چیز است که همه مردم به آنها نیاز دارند . تحف امنیّت، عدالت و آسایش العقول، ص 320
امنیت در ایمان نهفته است . خدا در قرآن وعده جامعه امن را به صاحبان ایمان داده است : وعدالله الذین امنوا منکم و عملوا الصالحات ... من بعد خوفهم امنا ... .
پیامبر اسلام به علی(ع) فرمود : لاخیر فی الوطن الا مع الامن والسرور(والمسره) .
امنیت ، واژه ای که این روزها به شدت مورد استفاده قرار میگیرد . البته چه در قالب ذات مفهومش و چه در قالب نقض ذاتش ... شاید چیزی که این روزها بیشتر به چشم می آید غفلت مسئولین در خصوص امنیت اجتماعی است که ناخودآگاه به تقابل دو مفهمو امنیت اجتماعی و امنیت ملی می انجامد . شاخصه های مهمی به امنیت وابسته است که از مهمترین آنها توسعه می باشد . در واقع امنیت پایدار ضامن و پیش نیاز توسعه پایدار است . امنیت ، دستاوردی بسیار بزرگ خواهد بود در روزهای سخت و پرپیچ و خم یک انقلاب . چیزی که انقلاب اسلامی ایران با خون گلهای پاکش توانست آنرا به مردمان غیورش هدیه دهد و امروز ما وامدار آن دلاور مردان هستیم و نباید اجازه بدهیم هر خس و خاشاکی حتی فکر برهم زدن امنیت مان را به ذهنش راه دهد ... در این روزها که تمام دنیا و حتی برخی از داخلی ها هم تمام توانشان را برای مخدوش کردن امنیت سرزمین مقدس پارس به کار گرفته اند ، فقط و فقط یادمان نرود این آرامش و. امنیت را مدیون چه کسانی هستیم و با چه قیمتی به دست آورده ایم ... برای قدر دانستن هر چیز باید ابتدا مفهوم آنرا درک کنیم و بشناسیم ... در این یادداشت سعی میکنم تا حد توان این واژه را تفسیر و تحلیل کنم .
مفهوم امنیت :
پاتریک مورگان : امنیت یک وضعیت یا حالتی چون سلامتی است . در سه روایت از پیامبر گرامی اسلام(ص ) در نهج الفصاحه ، امنیت با سلامت قرین نامیده شده است . در معنای کلی ، امنیت ، احساس جمعی یا فردی ، حاکی از رها بودن از خطرات یا تهدیدهای بیرونی اعم از فیزیکی - روانی یا روانی - اجتماعی است که میتوانند دستیابی به برخی اهداف ضروری چون حیات ، آزادی ، هویت شخصی و رفاه را به خطر اندازند و یا حفظ آنها را غیرممکن سازند . این مفهوم امنیت ، آزادی را از عدم اطمینان جدا میکند . چنین وضعیتی ، تنها در شرایط ایدهآل وجود دارد .
بر طبق نظریه ولفرز ؛ ... امنیت در معنای عینی فقدان تهدید در برابر ارزشهای کسب شده را مشخص کرده و در معنای ذهنی ، فقدان ترس و وحشت از حمله علیه ارزشها را معین میکند . در واقع امنیت ؛ بیرونی است چون باید به تهدیدات توجه داشته باشد و درونی است چون رویکرد به آسیبپذیریها دارد . در مجموع امنیت یک مفهوم نسبی است . مثلا ما یک ذرهپوش را در برابر ترافیک و وزن مخصوص و یا پرتاب موشکها آزمایش میکنیم . اما مشکل وقتی است که یک فرد معارضی بخواهد روی آن آزمایش کند . چون او به دنبال یافتن نقطه شکست(آسیبپذیری) آن است .
مرجع امنیت :
باری بوزان مرجع سه گونه تهدید امنیتی را صراحتا دولت معرفی کرده است:
1 - تهدیدهای متوجه ایده دولت (ناسیونالیسم)
2 - تهدیدهای متوجه فیزیکی و مادی دولت(جمعیت و منافع)
3 - تهدیدهای سازمان دولت(نظام سیاسی) .
این یعنی محوریت امنیت ، دولت است . البته در این مورد اجماع نظر وجود ندارد و چهار رویکرد را نیز به عنوان مرجع امنیت معرفی کردهاند : امنیت تک تک شهروندان ، امنیت ملت ، امنیت رژیم و امنیت دولت .
انواع تهدیدات مربوط به امنیت ملی :
1 - تهدید نظامی - ممکن است خسارت به دولت وارد آورد و یا موجب نابودی نهادها شود .
2 - تهدید سیاسی که متوجه ثبات سازمانی دولت است . تهدید به منظور ایجاد فشار به دولت تا واژگونی حکومت ، جدایی و ... .
3 - تهدید اجتماعی که به راحتی از تهدید سیاسی قابل تفکیک نمیباشد ... . اغلب تهدیدات اجتماعی در داخل کشور واقع شدهاند .
4 - تهدید اقتصادی که سختترین و پیچیدهترین تهدیدات در چهارچوب امنیت ملی است .
5 - تهدید زیستمحیطی که مانند تهدیدات نظامی و اقتصادی به پایگاههای مادی دولت لطمه میزند و شاید تا جایی پیش رود که ایده دولت و نهادهای آن را تهدید کند .
تهدید زیستمحیطی میتواند ناشی از بلایای طبیعی باشد و یا فعالیت انسان از جمله تضعیف لایه اوزن و ... .
عوامل تهدیدکننده امنیت از نگاه قرآن :
1 - تجاوز(قرآن متجاوز را ستمکار معرفی میکند و تجاوز به متجاوزان را به همان میزان مجاز میشمارد) .در میثاق جامعه ملل هم تجاوز غیرقانونی اعلام شده است ،
2 - ستمگری و ستمپذیری (هرکز ظلم نکنید و تن به ظلم ندهید - بقره :279)،
3 - تهدید و ارعاب ،
4 - استکبار (سیاست سلطه و استثمار). در قرآن استکبار ، در زمین محکوم است.
عوامل تهدیدکننده امنیت از نگاه اصول ارتباطاتی :
الف) تهدیدهای خارجی :
1 - تهاجم نظامی 2- مداخله نظامی آشکار 3 - توطئه یا دسیسه 4 - براندازی
5 - عملیات پنهان سیاسی 6 - تبلیغات خارجی
ب) تهدیدهای داخلی که اغلب مورد توجه کشورهای توسعهنیافته میباشد :
1 - جنگهای چریکی 2 - وابستگی اقتصادی 3 - توسعهنیافتگی سیاسی و بیثباتی ناشی از آن 4 - اختلافات قومی و مذهبی 5 - ناآرامی اجتماعی .
خوب حالا بعد از معرفی اجمالی ابعاد شناختی امنیت ، نگاهی هم به مسائل امنیتی ایران در سالهای بعد از انقلاب می اندازیم . قطعاً امنیت اجتماعی یکی از مهمترین مولفههای تشکیلدهنده امنیت ملی است و به هر میزان این مولفه(امنیت اجتماعی) در میان سایر مولفهها نقش بیشتری داشته باشد ، امنیت ملی پایدارتر ، کمهزینهتر و بالندهتر است .
اهم تغییرات داخلی موثر در مسائل امنیتی بعد از پایان جنگ تحمیلی در ایران :
1 - تورم سالیانه که به طور متوسط در دوره 10 ساله به حدود 30 درصد رسید .
2 - الگوهای مصرف در طول 10 سال گذشته(فاصله بیشتر سبد هزینه هر خانوار از سبد درآمد) .
3 - رشد بیرویه جمعیت در اوایل انقلاب تا حد 40 درصد که کشور را با جمعیت بسیار جوان مواجه کرده است بدون افزایش مناسب امکانات آموزشی ، فرهنگی و اشتغال .
4 - نیاز به 800 هزار شغل در سال که حداکثر توانایی برای ایجاد 400هزار شغل وجود دارد.
5 - گسترش تکنولوژی ارتباطات(ماهواره ، اینترنت و ...) که موجب تسهیل کارکرد فرهنگهای مهاجم شده است .
6 - مواد مخدر در کشورهای همسایه و استفاده از خاک ایران برای ترانزیت و مصرف در داخل .
7- اختلاف جناحی و سیاسی و نبود ساز و کار مناسب برای رقابتهای سیاسی... .
8 - تصدی بیش از حد امور اقتصادی ، خدماتی ، اجتماعی و فرهنگی توسط دولت باعث شده ؛ دولت به عنوان یکی از طرفین دعوا مطرح شود .
9 - وجود اشکالات ساختاری در نظام سیاستگذاری ، تصمیمگیری و اجرایی کشور ، عدم تصویب استراتژیهای واحد در عرصه تامین امنیت اجتماعی ... .
10 - یکسونگری و آشنا نبودن مدیران تصمیمگیر با امور امنیت اجتماعی و دانشهای مرتبط با آن .
11 - عدم نگرش به مقوله امنیت اجتماعی به عنوان یک موضوع ، که نیاز به آموزش دارد .
12 - وجود اتباع بیگانه(به خصوص افغانستان و عراق) ... .
13 - وجود سلاحهای غیرمجاز گسترده در دست مردم .
14 - تغییرات استراتژی دشمنان انقلاب از حمله مستقیم {به} اقدامات ضدفرهنگی ، گسترش شایعات ، تشدید اختلافهای داخلی و ... .
15 - مخدوش شدن اعتماد لازم در مردم به دستگاههای امنیتی ، انتظامی و قضایی .
غفلت مسئولین از مقوله مهم امنیت اجتماعی میتواند منجر به تقابل دو مفهوم امنیت ملی و امنیت اجتماعی با یکدیگر شود. (امنیت ملی به مفهوم امنیت حکومت و امنیت اجتماعی به مفهوم امنیت مردم) .
خوب حالا با در نظر گرفتن جمیع جهاتی که عرض شد ، به نظر شما چه الگویی برای پیاده سازی نمونه اسلامی آن وجود دارد ؟ آیا باید فقط به تقلید تام نمونه غیر اسلامی اکتفا کرد ؟ قطعاً جواب منفی است . ما الگوهایی بس عظیم و قابل تامل در این باب داریم که متاسفانه هم از طرف خودمان و هم از طرف مسئولین محترم به فراموشی سپرده شده .
فرضیههای اسلام برای امنیت جمعی :
1 - اصل تکیه بر قدرمشترکها که یکی از مهمترین اصول و مبانی دعوت و روابط بینالملل در اسلام است (قل یا اهل الکتاب ... آل عمران-64)
2 - اصل لزوم مشارکت جمعی در دو حوزه « بِر» و « تقوی» (تعاونوا علیالبر والتقوی)
3 - محکوم کردن عوامل به مخاطرهانداز امنیت (عوامل ضد امنیت). مبارزه با ظلم ، تعدی ، اجبار ، تهدید و ارعاب .
4 - ممنوع بودن تن به ظلم ، تجاوز ، اجبار و ارعاب دادن (لا تظلمون و لاتظلمون. بقره - 279)
5 - تاکید بر قرار داد و شکلگیری توافقهای گسترده در قالب پیمانهای دو یا چندجانبه ، به طوری که تضمین دوام مصالح و منافع ملی در ضمن منافع مشترک ملتها امکانپذیر گردد .
6 - همگانی بودن مسئولیت مقابله با ظلم ، تجاوز ، اجبار ، تهدید و ارعاب در اسلام (ولتکن منکم امه یدعون الیالخیر ... ال عمران - 104 ، بحث امر به معروف و نهی از منکر) .
در ایجاد و حفظ امنیت ملی ، هم مردم و هم مسئولین نقش مستقیم و مکمل همدیگر را دارند . امنیت ملی ضامن حفظ تمامیت ارضی و بقاء سیستمهای اجتماعی – سیاسی و فرهنگی اقتصادی و در اصل ماجرا ، حاکمیت کشور است . در واقع امنیت ملی که خود پیش نیاز بسیاری از مولفه های سازندگی و پیشرفت است ، توانایی جامعه در جهت تامین و صیانت از موجودیت فیزیکی ، زیستی و معیشتی ، فرهنگی و ارزشی مردم و سرزمین و ارتقاء و بهینهسازی آن و تعقیب و تضمین منافع ملی در دوران جنگ و صلح در قبال تهدیدات داخلی و خارجی ، است ابعاد گسترده ای مانند : بعد نظامی – بعد اقتصادی – بعد زیست محیطی و منابع – بعد اجتماعی و بعد سیاسی می باشد .
این امنیت ملی هم قاعدتاً باید مشمول تهدیداتی گردد که مهمترین آنها می تواند تفسیر خاصی از اصلاحات باشد . اگر اصلاحات اجتماعی با نگرش و تفسیری که منطبق بر خواست و اهداف دشمن است صورت گیرد میتواند ملتی را از تحقق اهدافش باز دارد . اگر اصلاحات با اهداف و منافع ملی یعنی آن چیزی که یک ملت برای بقاء خود به آن احتیاج دارد تعارض پیدا کند ، ارزشهای حیاتی را مخدوش و در تعارض با آن قرار گیرد ، تهدید امنیت ملی تلقی میگردد .
گفتمانهای اصول اساسی امنیت ملی در جمهوری اسلامی ایران :
1 - گفتمان بسطمحور که محصول شرایط و محیط عمومی فردای انقلاب است . تلاش کردیم تا پایههای امنیت نظم را در خارج از مرزها تعریف و مرکز ثقل آن را را در دل ملتها تصور کردیم . مرز امنیتی در این گفتمان مرزهای ایدئولوژیک است. ... طبیعی است که مفهوم امنیت در این دوره و بعد خصلتهای تهاجمی بود.
2 - گفتمان حفظمحور که مربوط به طول جنگ تحمیلی است و آن هم وجوب حفظ نظام .
3 - گفتمان رشدمحور که مربوط به دوران بعد از جنگ است با عنوان گفتمان رشد و توسعه - به خصوص رکن اقتصادی آن - این گفتمان از کشورهای کره و مالزی الگوبرداری شد .
گفتمان بسطمحور ؛ رویکردش به تئوری «امالقری» است . براساس این نظریه ، یک متروپلی به نام ایران ایجاد میشود و کشورهای اسلامی حول آن جمع میشوند . یک مرکز هژمونیک به لحاظ ایدئولوژیک و قدرت به نام ایران ایجاد میشود و بقیه کشورها حول این محور جمع میشوند .در مقابل این گروه ،عده دیگری امنیت ملی را به امنیت منطقهای گره میزنند و اعراب را در اولویت قرار میدهند. این رویکرد به گفتمان حفظمحور نزدیکتر است . یعنی ابتدا باید خود را حفظ کنیم و آنگاه به تقویت خود بپردازیم . بنابر این تلاش برای تشنجزدایی در سطح منطقه معنی پیدا میکند.
رویکرد دیگری در بستر این گفتمان برخی نقاط امنیتی را متوجه کشورهای همسایه میداند و برخی دیگر نگاه به سوی تمدن فارسیزبان دل بستهاند .
دیالکتیک سورمحور در رشدمحوری به این معناست که برای فرار از تهدید قدرت به قدرت پناه ببریم ؛ مانند بچهای که از ترس مادر به خود او پناه میبرد.
حفظ بدون بسط میسر نیست - یک کشور انقلابی نمیتواند «حفظ» داشته باشد ، بدون این که «بسط» داشته باشد .
در زمینه گفتمان امنیت ملی کشور و دیدگاه تلفیقی از بسط ، رشد و حفظمحوری اگر بخواهیم یک عامل کلی را مورد اشاره قرار دهیم که پیونددهنده اجزای گفتمان امنیت ملی کشورمان باشد ، به همان عامل ایدئولوژی و باورهای مذهبی و دینی خودمان اشاره میکنیم که هم میتواند مبنایی برای بسطمحوری و هم زمینهای برای حفطمحوری و رشدمحوری باشد .
تحلیل گفتمان دهه اول انقلاب :
گفتمان اول: گفتمان دهه اول انقلاب است که برتداوم مبانی و اصول رفتاری گذشته جمهوری اسلامی ایران اصرار دارد . هنوز بر سنت ایدئولوژیک وفادار است. ویژگیهای این گفتمان :
1 - نگرش ارزشی - فرهنگی به امنیت ملی ؛ بر اساس این نگرش هدف اصلی دشمن استحاله فرهنگی نظام ، تهدید ارزشهای انقلاب اسلامی و سست کردن اعتقاد مردم به باورهای دینی و انقلابی است . پاسداری از ارزشها در کانون توجه نگرش ارزشی به امنیت قرار دارد .
2 - امنیت سختافزار ؛ واژههایی مانند «دشمن» ، «تهاجم» ، «توطئه» و «تجاوز» از کلیدواژههای اصلی این گفتمان است . اغلب نگران تهدیدهای نظامی خارجی است .
3 - تاکید کمتر بر عوامل داخلی و اقتصادی در اثر تمرکز بر مفهوم سختافزاری امنیت ملی .
4 - اولویت امنیت حکومت و نهادهای حکومتی بر امینت مردم . در صورت تعارض میان امنیت حکومت و امنیت شهروندان ، حفظ امنیت در سطح حکومت رجحان مییابد .
5 - تداوم روندهای گذشته در سیاست خارجی و تفسیر فراملی از امنیت . مبارزه با نظام سلطه جهانی ، برقراری عدالت در نظام بینالمللی ، تفسیر فراملی (امنیتگرایی) از امنیت ملی .
تحلیل گفتمان دوم – با انتخاب آقای خاتمی بعنوان رئیس جمهور :
گفتمان دوم(که با انتخاب سال 76 آقای خاتمی بروز یافت) . این گفتمان در تضاد با گفتمان اول است با مشخصههای زیر :
1 - تاکید بر درونگرایی دینی . بر اساس این گفتمان ، جمهوری اسلامی ایران تازمانی که بر مبنای ارزشهای مورد ادعای خود نتواند جامعه و نظام سیاسی داخلی خود را سازماندهی کند ، هرگز نخواهد توانست مبلغ خوبی برای ارزشهای دینی در دنیا باشد .
2 - رد نگرش سختافزاری به امنیت ملی که شناسایی زمینههای دشمن خارجی و تلاش برای رفع آن را به موجب کاهش دشمنان ایران مطرح میکند .
3 - تاکید بر ابعاد داخلی و اقتصادی امنیت ملی که مشروعیت سیاسی و کارآمدی دستگاه حکومت را عمدهترین مبانی امنیت در جامعه اسلامی میداند . امنیت واقعی را منوط به احساس همدلی و همراهی و مشارکت مردم با نظام ، با حکومت و با دولت میداند .
4 - امنیت حکومت/امنیت مردم؛ در این گفتمان ، امنیت مردم مبنای اصلی امنیت حکومت است و بدون امنیت مردم ، امنیت نظام سیاسی و بقای آن غیرممکن است .
.. و هم اکنون به لطف شهادت طلبی ها و جانفشانیهای دلاور مردان سرزمین مقدس پارسی ، شاهد اسقرار گفتمان امام خمینی (ره) در جامعه هستیم که مبتنی بر عزت و احترام متقابل و استفاده از ظرفیتهای دینی مردم و دولت ، استوار است .