نویسنده : امیر محمد این یادداشت را در پایگاه های خبری - تحلیل صراط و بولتن نیوز منتشر شده است .
بن افلک در حیرتی مرموز و بر خلاف پیش بینی های علمی و آکادمیک سینمایی خود و تیم همراش ( نه سینمای سیاسی ) اسکار را در دستان لرزانش گرفت ، آنقدر دستپاچه و شگفت زده بود که حتی خود را از لحاظ پوشش و تنظیم متن صحبت ، برای دریافت جایزه آماده نکرده بود . شاید خود سث مک فارلین هم فکرش را نمی کرد که وقتی برای برگزاری مراسم اسکار 2013 انتخاب می شود باید بر اعلام حکمی نه چندان هنری توسط میشل اوباما گردن بنهد ، بر فیلمی تخیلی و دارای نگاه محض مغرضانه سیاسی . البته از بنیان سیاسی سینمای غرب بیش از این انتظار هم نمی رفت . جایی که در آن فیلم بی نظیر استیون اسپیلبرگ در عین حیرت و تعجب نتیجه مسابقه را به آرگو باخت !!!
وقتی به روند تولید فیلمی که قرار است با پشتوانه کمپانی صهیونیستی برادران وارنر که سابقه طولانی در تولید فیلمهای خلاف واقع تاریخی ( تهیه کننده فیلم ضد ایرانی 300 ) دارد نگاهی بیاندازیم ، ابتدا هزینه این جریان سازی نمود بیشتری از خود نشان می دهد . فیلمی با عوامل تولید حدود 1000 نفر و هزینه اجرایی بالغ بر 50 میلیون دلار ! از همان روزهای اولیه ساخت این فیلم تبلیغات رسانه ای فوق العاده ای پشت سر تولید آن بود . تیزرهای تبلیغاتی فراوان در سراسر دنیا ، اهداء جوایز بی شمار داخلی و بین المللی و معتبر در گردهمایی های مختلف در طی این ماه های اخیر ، تنها و تنها می توانست به یک چیز ختم شود و آنهم قله رفیع سینمای کثیف و سیاسی هالیوود بود .
خوب بد نیست کمی هم از زوایه ای دیگر به این مسئله نگاه کنیم . در روزهایی که نشست گروه 1+5 در آلماتی برگزار می شود ، دلیل اصلی پیش آمدن اینچنین نشست هایی بی شک موش دوانی های ایالات متحده آمریکا و کارشکنی هایش می باشد . دولتی که بعد از جریان تسخیر لانه جاسوی آمریکا به دست دانشجویان انقلابی ایران ، دستهای ناپاک و پلیدش از سر مردم مومن ایران اسلامی قطع شد . خوب حالا بعد از سی و چند سال دوباره و چند باره مسئله مذاکره را مطرح می کند ، در کنار این اقدام ، هزینه هنگفتی می کند برای ساخت فیلم ضد ایرانی و البته برای هزاران فعالیت ضد فرهنگی دیگر ... از طرفی مذاکرات هسته ای را پیش می کشد ، از طرف دیگر می گوید باید در این مرحله ایران کوتاه بیاید و راهی جز این ندارد ... از طرفی طرح دوستی با ملت ایران را می دهد ، از طرفی در کمال وقاهت و بی شرمی تحریم های غیر قانونی خود را علیه ملت ایران مستقیماً و بی واسطه اعلام می کند ... به نظر شما این تناقضات در رفتار و اقدامات نشانه چیست ؟ ساخت و بزرگنمایی فیلم آرگو هم ادامه همین سیاستهای متناقش و البته کثیف صهیونیستی آمریکائیست .
جالب اینجاست که سیاسیون و رهبران آمریکایی چنان از انتخاب این فیلم ( که به تایید کارشناسان بین المللی نه فیلم نامه خوبی دارد و نه بازی های خوب و نه کارگردانی خوب ، حتی صحنه هایی ندارد که بتوان به واسطه هیجان انگیز و اکشن بودن و داشتن سکانسهای فوق العاده ، روی آن بعنوان فیلم درجه یک حساب کرد ) به خود می بالند که حتی در پوست خود هم نمی گنجند ! در این میان چند تن از سناتورهای ایالات متحده که البته از حزب دموکرات بودند و همچنین همسر باراک اوباما هم به تهیه کننده و کارگردان این فیلم به خاطر کسب این موفقیت !!! تبریک گفتند . البته بهتر بود به خودشان برای اهداء این موفقیت بی نظیر تبریک می گفتند !!! در کنار تمام اینها ، نمی توان به سادگی از پیام جیمی کارتر ( که درواقع به نوعی تهیه کننده آنهم هست ) به سادگی گذشت که قبل از اهداء جایزه ، ابراز امیدواری کرده بود که این فیلم به عنوان بهترین فیلم شناخته شود . در این سالها که دیگر حتی کسی نظریه مارشال مک لوهان را هم که می گفت " دنیا مانند دهکده جهانی است " قبول ندارد و دنیا را از لحاظ نفوذ فن آوری در زندگی جاری انسانها و دخالت مستقیم آنها در دید و عقیده و عکس العمل مخاطبان به " اتاق شیشه ای " تشبیه می کند ، دیگر جای این فریب کاری ها نیست . جایی که اعلام سیاسی بودن این انتخاب از سوی دیلی تلگراف در کنار اظهار نظر " هنری پرشت " ( از دیپلماتهای سابق آمریکایی ) در خصوص اینکه ساخت فیلم در این شرایط حساس بر اختلافات دامن خواهد زد و او هرگز این فیلم را نخواهد دید ،قابل تامل است .
نکته جالب دیگر در این جریان به غیر از هزینه میلیون دلاری ، تعداد عوامل اصلی تولید ، تهیه کننده صهیونیستی و ... این است که کارگردان این فیلم اعلام کرده که بدون کمک سازمان جاسوسی سیا ( که دیگر نیات و اقدامات مداخله جویانه و مغرضانه و مستکبرانه اش در دنیا بر کسی پوشیده نیست ) نمی توانست فیلم نامه ای دقیق در دست داشته باشد . این خود یکی دیگر از نشانه هایی است که نشان می دهد پشت این فیلم و البته به خصوص دریافت جوایز جهانی متعدد آن ، یک فکر حساب شده برای تحریک و تحریف افکار عمومی جهان بر علیه ایران خوابیده است ، آنهم در روزهایی که سران کاخ سفید ادعای دوستی و مذاکره را دارند . دم خروس نه یکی ، نه دوتا ...
این رفتارهای متناقض و غیر عادلانه آمریکا در این جریان و چند جریان و مناقشه سیاسی دیگر در منطقه خاورمیانه ، نشان می دهد که دیگر دوران تهدید نظامی به سر آمده و حتی آمریکا با این قدرت نظامی و توان مالی اش دیگر حاضر نیست بازی سوریه را به سبک گذشته ادامه دهد و تمام سعی خود را می کند که از طریق جریان سازی و بازی در آسمان جذاب و تاثیر گذار رسانه ای ، به مقاصد مستکبرانه خود بیاندیشد . در این ماجرا هم از این قاعده پیروی نمود . حرفی که حتی به دروغ ، غولهای رسانه ای غرب می سازند و تکرار می کنند ، قطعاً از حربه های نظامی کارآمد تر است . روی دیگر این سکه در دستان ماست !
دوست داشتم به طرف دیگر ماجرا هم اشاره ای داشته باشم ولی این جریان مبحثی جداگانه می طلبد و از حوصله این بحث خارج است . طرفی که به صنعت سینمای خودمان بر می گردد . جایی که علی رغم هزینه های نسبتاً زیاد ( البته با در نظر گرفتن قرت مالی و در اختیار داشتن ادوات و به کارگیری فنون پیشرفته و تخصصی سینمایی و رسانه ای ) ، هنوز نتوانسته برای این یاوه گویی های غرب ، اثری در خور ارائه دهد.