نویسنده : امیر محمد
امام خامنه ای ( دامت برکاته ) : " ... احیای توانایی ها و استعدادهای انسانی، طبیعی و جغرافیایی دنیای اسلام ، در حل این مشکلات ( اشاره به تفرقه افکنی های مذهبی در پاکستان ) ، تأثیر فراوانی خواهد داشت ... "
زمانی که شوروی سابق از هم فروپاشید ، تراز معادلات جهانی بر هم خورد و در آن دوران بود که آمریکا تک و تنها در عرصه بین المللی می تازاند و به جهت جای گزین کردن دشمن جدیدی برای خود ، شروع کرد به مطرح کردن نظریه برخورد تمدن ها . در واقع با این برنامه و در جنب آن تئوریزه کردن هراس از اسلام قصد داشت نسخه ای غیر واقعی و افراطی از اسلام ناب به نمایش بگذارد تا بتواند از کنار همین یکی به میخ زدن و یکی به نعل زدن ها به منافعش برسد . یکی از این مقاصد غرب و در رأس آن آمریکا ، کشور پاکستان است . کشوری که به دلیل تکثر احزاب ، قومیت ها و مذاهب مختلف ، امید اینکه بتوان به طور کامل وحدت را در آن ایجاد نمود ، کمی بعید به نظر می رسد .
در میان این برنامه هایی که به امتهای اسلامی تزریق شده ایت ، قومیت گرایی یکی از دلایل اصلی درگیریهای موجود در پاکستان است . این مسئله هم بی شک به دلیل نبود نظام و ساختار سیاسی منسجم در دستگاه حکومتی پاکستان است . کشور پاکستان هنوز نگاه و تفسیر رسمی از جامعه اسلامی ندارد و بیشتر در مواجهه با این اتفاقات و درگیری ها ما بین گروه های مختلف ، جانب احتیاط و بی طرفی را می گیرد و در واقع با بازی کردن نقشی خنثی ، سعی در آرام کردن مناقشات دارد . متاسفانه دولت مرکزی پاکستان هم انگار قرار نیست در برابر این گروه های تندرو ، خودی نشان دهد و بی شک این عدم تمایل برای حل مشکلاتی از این دست می تواند به شدت برای امنیت اجتماعی پاکستان مضر خواهد بود . راهبرد آمریکا و غرب در این میان تلاش برای ایجاد هماهنگی میان گروهکهای تروریستی داخل و خارج پاکستان بوده و است . برای به صحنه آوردن گروه های تند رو سلفی و بزرگنمایی تحرکات این جریانات ، عربستان سعودی وقطر ، نقش بی بدیلی را ایفا نمودند .
در این میان ایالات متحده آمریکا چه مستقیم و چه غیر مستقیم ، گروه هایی را ایجاد و تجهیز نمودند تا از این آب گل آلودی که همواره در جریان و ساختار سیاسی پاکستان وجود داشته ، ماهی اهداف خود را بگیرند . گروه ها و سازمانهای وهابی که در پاکستان به آزادی فعالیت می کنند ، متاسفانه علی رغم شناخته شده بودن برای حکومت مرکزی پاکستان ، همواره با بی اعتنایی دولت مردان مواجه شده اند و در این بین توانسته اند ، بدعت ها و نا امنی هایی را ایجاد کنند که امروز دودش در چشم مسلمانان و مردم پاکستان می رود .
سازمانهای وهابی پاکستان :
1 ـ حرکه المجاهدین (hum ) : گروه نظامی به رهبری فضل الرحمن خلیل که در پاکستان پایگاه دارد و تحت حمایت مالی عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس ، پاکستانیها و کشمیریهاست .
2 ـ سپاه صحابه ( ssp ) : در اوایل 19870 توسط یک روحانی سنی به نام مولانا حقنواز جنگوی تاسیس شد و علت تاسیس آن جلوگیری از تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر مردم پاکستان بود و در مقابل سازمان تحریک جعفری ( به ریاست علامه ساجد علی نقوی / شیعه ) بود .
این گروه با 500 دفتر و مرکز در پاکستان و ... ، 100هزار عضو دارد .
3 ـ جماعت اسلامی پاکستان : این گروه را نمیتوان به طور مطلق وهابی دانست اما از بسیاری جهات گروه سلفی و دارای گرایشهای بسیار زیاد به اخوانالمسلمین میباشد . مؤسس و نظریه پرداز آن ابوالاعلی مودودی است .
4 ـ جماعت علمای اسلام ( دیوبندیها ) : سابقه دیوبندیها به 250 سال قبل و دوران آغازین استعمار هندوستان توسط انگلیسیها بر میگردد . مدارس آنها در ظهور طالبان نقش مهمی داشتند .
5 ـ مجلس متحده عمل(mma) : ائتلاف پیروز انتخابات پس از 11 سپتامبر پاکستان موسوم به مجلس متحده عمل به ریاست فضل الرحمن در حقیقت زائیده فکر قاضی حسین احمد ، رئیس جماعت اسلامی پاکستان است . هم اینک مجلس متحده عمل متشکل از دو تشکل سلفی ـ وهابی جماعت اسلامی و دیوبندهاست .
همین تکثر گروه های وهابی ساخته و پرداخته ایالات متحده آمریکا و انگلیس است که آتش این اختلافات جزئی و نا چیز در بین مسلمانان پاکستان را شعله ور نموده است آنهم در سایه سکوت مجامع بین المللی مدعی حقوق بشر و دموکراسی در دنیا بخصوص سازمان ملل متحده . انشاءالله مردم مسلمان پاکستا ن با حمایت دیگر ملتهای مسلمان و آزاده ، یک بار دیگر با تلاش برای حفظ وحدت ، نقشه های دشمنان اسلام را ، نقشه بر آب کنند ، تا دیگر برسد روزی که شاهد اشکهای پاک و معصوم فرشته ها نباشیم ...