نویسنده : امیر محمد
بی شک هنوز هم هستند ملتهای بیدار و آزادیخواه سراسر دنیا به خصوص در منطقه خاورمیانه که دوست ندارند زیر یوق دولتهای خودکامه شان باشند . تحولات سریع و پیچیده خاورمیانه باعث شده است تا برخی از دولتها هم از بازیگردانان اصلی رو دست بخورند . کشورهایی که از ترس نفوذ جریان و تفکر بیداری اسلامی اخیر در منطقه به داخل مرزهای کشورشان ، دست پیش را گرفتند تا پس نیافتند . این دست پیش گرفتن ، حضور فیزیکی در کشورهای همسایه بود که هم مشکلات داخلی را برایشان بوجود آورد و مشکلاتی در سطح کلان سیاست گذاری منطقه محل استقرارشان .
یکی از این کشور ها عربستا نبود که از ترس نفوذ ایدئولوژی بیدرای اسلامی به داخل کشورش ، وارد جریانات بحرین شد و این دخالت باعث بروز مشکلات داخلی بسیار شدید برای سعودی ها گردید . این حرکتهای مداخله جویانه از عدم شناخت کافی ماهیت این جریان ها که به انقلاب منجر شدند ، بر می گردد . ماهیت تمامی این حرکت های آزادیخواهانه در بسترهای دینی و اسلامی را می توان به این گونه تقسیم بندی نمود :
ماهیت ساختاری جریان بیداری اسلامی و پیشبینی ادامه مسیر :
1 - ماهیت بیداری اسلامی ؛ در این باره سه دیدگاه وجود دارد :
اول) توده مردم از دردها و رنجها دست به انقلاب زدند،
دوم) آمریکا احساس کرد دولتهای منطقه فاکتورهای بقاء را ندارند و لذا از ترس قیام مردمی ، دست به انقلاب رفرمی زد ،
سوم) انگیزه مردم این کشورها ، اسلامی است .
رهبر معظم انقلاب اسلامی نگاه سوم را برگزید ولی بعضی از مسئولین کشور نگاه دوم را دارند وغرب نگاه اول را مطرح میکند . در این میان برای کسب بیشتر شناخت می توان از نمونه هایی تازه و برگزیده مانند جریانات مصر استفاده کرد . عمق این خواسته های مردم در کشور مصر بعنوان نمونه ، را می توان در شعارهای مردم بیدار مصر پیدا نمود . یکی از مشتکراتی که در همه انقلابهای اسلامی در دنیا وجود دارد ، حس عدالت طلبی و مردم سالاری دینی و حاکمیت اسلامی است . این خواسته ها در میدانی وسیع به نام استقلال طلبی نمود پیدا می کندکه البته نمود آن عزت طلبی در برای آمریکا و اسرائیل است .
2- پیشبینی روند بیداری اسلامی :
- در مصر که پیروزی نصیب مردم شده ولی هرز چند گاهی به بهانه های واهی می بینیم که آتش افروزیهایی بین ملت و دولت جدید مصر ، ایجاد می شود که همین امر هم روند بازسازی تشکیلات حکومتی مصر را طولانی خواهد نمود . چیزی که در این میان محتمل به نظر می رسد این است که انقلاب مصر قطعاً به قسمت اعظم خواسته های خود میرسد ولی به انقلاب اسلامی نخواهد رسید . برای پیش بینی روند تحولات جاری در کشورهای اسلامی می توان از آنالیز جریان سازی و به سرانجام رسیدن انقلاب های منطقه استفاده کرد . روندی که نتیجه آن می تواند به ما بگوید که وضعیت این تحرکات در کشوری مانند عربستان سعودی ( بعنوان نمونه تحلیل ) چگونه خواهد بود . نکته دیگری که در این میان به چشم می خورد نبود رهبری واحد در بین گروه ها و ملت های انقلابی است که قطعاً در روند اثر گذاری و استحکام و استقرار دولت اسلامی نقش به سزایی خواهد داشت .
مشترکات عقیدتی بین انقلابهای منطقه در جریان بیدرای اسلامی :
1 ـ اصل برنامه ها بر روند آرام و بدون اغتشاش در پیگیری خواسته ها بنا نهاده شده است .
2 ـ همیشه در این بین یکی از اهداف اصلی قیام ها ، استبداد ستیزی و رسیدن به آزادی و دموکراسی است .
3 ـ در این بین همیشه نبود یک رهبر مقتدر و آگاه همانند امام خمینی (ره) در جریان انقلابهای اسلامی منطقه احساس می شود .
4 ـ این قیام ها اکثراً بدون دخالت مستقیم و سیستماتیک احزاب شروع و ادامه می یابد .
7 ـ همیشه و در همه حال رسانه و افکار عمومی ، نقش عمده ای در تحریک و یا به سرانجام رساندن قیامهای خاورمیانه بازی کرده است .
علل و عوامل شکلگیری تحولات : ( دیدگاهها )
1 ـ بیشتر این اعتراضات به مشکلات ناشی از ناتوانی دولتها در کنترل اوضاع و رسیدگی به مشکلات اجتماعی و اقتصادی ملت هایشان بر می گردد .
3 ـ همراه شدن ارتباطات و نوآوریهای رسانه ای با روشن فکران جامعه .
4 ـ زیر کفش های استعمار بودن اکثر کشورهای عربی و نداشتن استقلال عقیدتی و عملیاتی که توانسته است به بحرانهای اجتماعی و معنوی در این کشورها دامن بزند .
6 ـ در ادامه جنبشهای کلاسیک است با این تفاوت که به سرعت زیاد ، تکیه بر نسل جوان ، خردجمعی و شعارهای مدنی به جای شعارهای ایدئولوژیک .
در حالت های کلی و با بررسی های کافی می توان این مدل ساختاری برای انقلابهای منطقه را رسم نمود و بر طبق آن می توان رفتار ملتهای بیدار کشورهای اسلامی منطقه که هنوز به موفقیتی نائل نشده اند را پیش بینی نمود . هرچه که هست و خواهد شد بیشک ادامه این روند می تواند به معضلی بزرگ برای کشورهای مداخله جو در خاورمیانه ( آمریکا و غرب ) تبدیل شود .
محرکها ، چالشها و پیامدهای منطقهای و عربی رویدادهای اخیر :
اول ) محرکها و انگیزههای اوجگیری و گسترش اعتراضات:
1ـ ناامیدی فراگیر
2ـ تقویت ادراک و شناخت جامعه از واقعیتهای تلخ اجتماعی
3 ـ افزایش میل و اشتیاق به زندگی آزادانه و برخورداری از کرامت انسانی
4ـ افزایش شیوههای سرکوبگرانه حکومتها و قدرت مطلقه دستگاههای امنیتی
دوم ) چالشهای پیش روی انقلابهای مذکور :
1 ـ نبود رهبری که میتواند باعث انحراف از مسیر اصلی باشد .
2ـ نقش نیروهای مسلح که در مصر و تونس تسهیلکننده فرایند انتقال قدرت بودهاند اما این نگرانی وجود دارد که نقش تعیین کننده تریدر فرایند سیاسی داشته باشند .
3 ـ نقش کمرنگ نخبگان و نهادهای سیاسی متعارف که در عمل از حرکت اعتراضی جوانان و بدنه اجتماع عقب ماندهاند و تنها با ایفای نقش مشارکتی بسنده کردهاند .
این ویژگی میتواند در مراحل بعدی به تضعیف بعد فکری و پشتوانه فرهنگی ، سیاسی و نهادهای انقلابها منجر شود .
سوم ) پیامدهای عربی و منطقهای احتمالی در صورت هدایت در مسیر مناسب :
1 ـ استقلال بیشتر نظامهای سیاسی عربی و کاهش وابستگی به نیروهای خارجی
2 ـ توجه بیشتر به منافع ملتهای عرب و قضایای مهمی چون قضیه فلسطین .
3 ـ احیای نقش مصر به عنوان یک کنشگر منطقهای مهم و تاثیرگذار
4 ـ ایجاد چالشها و تهدیدهای جدی برای رژیم صهیوتیستی در قالب تغییر مسیر مدیریت فرایند گفتگوها
5 ـ از سرگیری روابط دیپلماتیک مصر و ایران به عنوان دو وزنه منطقهای
6 ـ تقویت همکاریهای عربی و ترکیه در مسئله فلسطین در جهت تضعیف رژیم صهیونیستی
7 ـ شکلگیری گونه ای جدید از کنشگرایی منطقهای .