نویسنده : حدیث این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .
نگاه اتحادیه اروپا به مناقشات منطقه خاورمیانه ، مخصوصاً مسئله هسته ای ایران چند درجه ای با نگاه ایالات متحده آمریکا تفاوت دارد . در هر حال بروز جنگی تمام عیار در این خصوص در منطقه حساس خلیج فارس اصلاً به نفع اتحادیه اروپا نیست ، این اتحادیه همواره سعی کرده است مواضعی دو پلو در این خصوص اتخاذ نماید چرا که با توجه به تجربیاتی که از جنگ جهانی اول و دوم و جنگ اخیر در خاورمیانه ( عراق ) بدست آورده است ، دیگر نمی خواهد بازنده بازی باشد و البته هنوز هم حکمرانی بر بیتشر منابع جهان از آن آمریکاست و عملاً اتحادیه اروپا در جریان سازی مناقشات جهانی در حاشیه به سر می برد . شاید در این روزهای سخت و آشفته اقتصادی در اتحادیه اروپا و آمریکا بهترین تعبیر برای این ولع بی حدشان به جهت تسلط بر ذخایر و منابع منطقه خاورمیانه " تلاش برای بقاء " باشد ، چرا که تمام این برنامه ها و جریان سازی ها در نهایت تلاشی است برای زنده مانده در مسابقه بیهوده و بی سرانجام قدرت طلبی جهانی .
اتحادیه اروپا بعد از جریاناتی که ذکر شد و به دلیل اینکه اثبات کند می تواند درمناسبات جهانی هنوز هم مداخله داشته باشد ، در صدد این مسئله است که وجهه خود را بازیابد و امروز بهترین گزینه برای مدارا ، جمهوری اسلامی ایران است که می تواند بعنوان شریکی مقتدر در منطقه عمل کند . از یک سو تحولات سریع و اکثراً هدفمند در خاورمیانه که همواره در حال تغییر به سمت خواسته ها و تامین منافع آمریکا بوده و از سوی دیگر تقویت و بروز قدرت دفاعی و بازیگردانی کشورهای مدعی از جمله جمهوری اسلامی ایران ، مزید بر علت گردیده تا اتحادیه اروپا کمی به فکر فرو رود و با این اوضاع و احوال نا خوشی که در این روزها دارد ، در مناسبات جهانی بیشتر به فکر منافع خود باشد تا منافع ایالات متحده آمریکا . نمود آشکار این عدم توانایی در مقابله با جمهوری اسلامی و راغب بودن برای نزدیکی را می توان در مسئله مربوط به تحریم صنعت نفت ایران توسط اتحادیه اروپا و اقدام جسورانه و عاقلانه ایران در مقابله به مثل ، مشاهده نمود .
تحرکات اتحادیه اروپا در منطقه خاورمیانه در حالی به حرکت خود ادامه می دهد که نوعی سردرگمی و پریشانی در آن مشاهده می شود . تغییرات ناگهانی و استاتژیک در سیاست های منطقه ای توسط آمریکا ، اتحادیه اروپا را که البته کم تجربه هم در جریان سازی نیست ، کمی گنگ کرده است . این عدم توانایی در بازیگردانی ، حتی ترکیه را بی تاب است برای پیوستن به اتحادیه اروپا ، دچار تردید کرده است . ترکیه ای که روزی برای پیوستن به این اتحادیه سر و دست می شکاند و به هر طریق ممکن که بود می خواست وارد این مجمع شود ، این روزها برای ارباب دیگری دم تکان می دهد . این دم تکان دادن ترکیه باعث شده که آمریکا از ترکیه بعنوان بازیگردان و عروسک اصلی خیمه شب بازی اش در خاورمیانه استفاده کند . اردوغان که با شعارهای اسلام خواهی بر مسند حکومت نشست ، این روزها با شعار حمایت از صهیونیست در حال سست کردن پایه های حکومت خود در ترکیه نیز است .
از اوضاع و احوال این روزهای خاورمیانه اینچنین بر می آید که تحولاتی ناخوشایند در حال عملیاتی شدن است . در جدیدترین اقدامات آمریکا در منطقه می توان به تلاش برای احیای جدی روابط تلاویل و آنکارا و استفاده از ترکیه برای تغییر رفتار برخی از کشورها و گروه های به اصطلاح مقاوم ، اشاره نمود . طرح تبلیغاتی و رسانه ای ، عذر خواهی نتانیاهو از اردوغان ( در خصوص اظهارات و موضع گیری های گذشته اسرائیل در خصوص عثمانی ها ) هم در همین راستا کلید خورد و به تغییرات در حال شکل گیری در خاورمیانه شکل و سمتی رسمی تر داد . اینکه در این میان و با توافق رسمی ترکیه و اسرائیل ، بی شک گروه هایی که فریب این رنگ و لعاب های استکبار را خورده اند و بر خلاف مواضع قبلی و آزادیخواهانه خود حرکت کرده اند ، راهی به جز بازگشت و اعلام ندامت در برابر ملت و حامیان خود ندارند . در این میان به وضوح می توان به گروه مقاومت حماس اشاره کرد که این روزها خیلی نور بالا می زند . قطعاً با توافق و اعلام رسمی دوستی تلاویو و آنکارا ، این حماس است که باید به دامان پاک جمهوری اسلامی ایران برگردد و دوباره پوا تو جیبی هایش را از ایران بگیرد ولی این بار دیگر مانند دفعات قبل نخواهد بود که به راحتی اردوغان را امیرالمومنین بداند و آب هم از آب تکان نخورد . این مورد هم از مواردی است که نگرانی اتحادیه اروپا را از تحولات سریع خاورمیانه دو چندان کرده است .
از سوی دیگر در کشور همسایه ترکیه ، یعنی عراق ، تحولاتی در همین راستا و با همین مضامین در حال شکل گیری است . تفاوت این تحوللات با تغییرات ترکیه در این است که این بار بر خلاف جریان و رویه جاری ، اتحادیه اروپاست که سعی می کند نقش خود را پر رنگ تر کند . در این میان اتحادیه اروپا سعی کرده با بی ثمر نشان دادن کمک ها و وعده های آمریکا با واسطه گری ترکیه به کردستان عراق ، نظر آنها را برای همکاری با کشورهای اروپایی جلب کند . به همین منظور در سمینارهای بین المللی که در حوزه اتحادیه اروپا برگزار می شود ، همیشه یک پای ثابت این برنامه ها ، سران اقلیم کردستان هستند . اتحادیه اروپا بعد از شوکی که از مقابله به مثل ایران در زمینه تحریم های نفتی متحمل شد ، همواره به دنبال پر کردن این خلاً ، آنهم در این روزهای آشفته و حساس اروپا بود ( البته خود سران اتحادیه اروپا هم می دانند که به هیچ وجه نمی توانند جایگزینی برای این مسئله به جای ایران پیدا کنند ) ولی تا امروز موفق به اجرای این برنامه نشده است . شاید کردستان عراق را بتوان با وعده های مستقیم اتحادیه اروپا توسط ترکیه مجاب به این امر نمود که البته سران اقلیم کردستان عراق هم بی میل به این برنامه نیستند . 45 میلیار بشکه نفت خام و و بیش از سه ترلیون متر مکعب گاز طبیعی ، رقمی نیست که اتحادیه اروپا بتواند به راحتی ازآن بگذرد ، حتی اگر قرار باشد در این میان بر سر ترکیه با آمریکا وارد معامله شود .
در این میان همواره جمهوری اسلامی ایران بعنوان یکی از کشورهای قدرتمند و تاثیر گذار در مناسبات منطقه ای و جهانی شناخته شده است و دیگر اتحادیه اروپا نیز به این نتیجه رسیده که بدون در نظر گرفتن نقش ایران نمی تواند هیچ تحرک مثبتی را در منطقه با انجام برساند . بی شک رفتارهای بازگشت به عقب از سوی کشورهای مدعی قدرت در خاورمیانه و همچنین کشورهای خارج از محدوده جغرافیای این منطقه ، نشان گر صحت این ادعاست . از سرگیری تجارت و مبادله طلای ترکیه با گاز طبیعی ایران علی رغم تلاشهای بی سابقه آمریکا برای متوقف کردن این امر ... ادامه واردات نفت هند از ایران ( جالب اینجاست که هنودستان در حال اجرایی نمودن طرحی است که بر خلاف تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا ، بیمه محصولات نفتی صادراتی ایران به کشورش را خود بیمه کند ) و گسترش مثبت تجارت ایران با هندوستان ، اعلام معافیت کشورها و شرکتهای صاحب نفوذ در حوزه تجارت جهانی در تحریم علیه ایران و ... از نمودهای بارز این جریان هستند .