عنوان : سنگ بزرگ
دسته : اجتماعی – سیاسی
نویسنده : شهیدی
تاریخ : 92/7/2
شاید در خصوص خیلی از اتفاقاتی که در کشور رخ می دهد ، افکار عمومی منتظر شنیدن جنبه های مختلف آن و توضیح و ارائه دلایل منطقی برای آن رخ داد هستند ولی انگار قرار نیست این خواسته بر حق افکار عمومی به ثمر بنشیند . مشکلی که پر بیراه نیست اگر قسمت قابل توجهی از آن را بعد از کسر سهم ناچیز برخی از مسئولین محترم و بی گناه بر دوش اصحاب رسانه بیاندازیم .
وقتی که کودک بودیم برای حروف البفا ارزش بسیار زیادی قائل بودیم ، مخصوصاً در سالهای ابتدایی که با این دوستان خوب روبرو شدیم ، هیجانی صد چندان از پاکی و معصومیت آنها در وجود مان ایجاد می شد . شاید خیلی از ماها حتی فکرش را هم نمی کردیم که یک روز دوستان خوب و صمیمی مان که سالها زبانی گویا بودند برای انتقال احساسات ، دانسته ها ، افکار ، هیجانات و البته فقط و فقط گاهی برای دروغ ها ، غیبت ها و تهمت هایمان ، روزی به مجرمان خوف ناکی تبدیل شوند . این روزها شاهد آن هستیم که سرنوشتی عجیب برای حروف البفای به یادماندنی مان رقم خورده است . زندان و سلول انفرادی ! این روزها تبدیل شده اند به بازیگران نقش اول اکثر داستانهایی که ما بعد از سالها سوء استفاده از آنها ، پشت شان پنهان می شویم . البفاهایی که نه ثروت دارند و نه قدرت برای پنهان شدن پشت چیز دیگری .
فکر نکنم خود این حروف البفای پاک و بی ریا که امروز به مجرمانی خطرناک تبدیل شده اند بدانند از کجا خورده اند ! روزی روزگاری یکی از روسای جمهور محترم قول دادند که دیگر این البفاهای مجرم را از بند برهانند و البته مردم هم به همین دلیل حسابی ذوق زده شدند و اعلام کردند که همه جوره پشت این آقایون هستند برای مبارزه با فساد ولی ... ولی خوب مثل اینکه خودشون در این البفاها فامیل داشتند و نتوانستند کاری بکنند که هیچ ، خودشان هم بر تعداد این دست مجرمین اضافه کردند ! البته فکر می کنم ایشان شوخی کرده بودند و قصد داشتند کمی مردم را سرگرم کنند که البته در این خصوص توفیق کامل حاصل کردند . در این یادداشت سعی می کنم چند مورد از این البفاهای مجرمی که نتوانستند با اعمال قدرت و ثروت فرار کنند و به یکی از مناطق امن دنیا مثل کانادا سفر کنند را نام ببرم تا درس عبرتی باشد برای سایرین ! خوب فکر می کنم بیشتر از این جایز نیست شما رامنتظر بگذارم :
· آقای الف – ر : مجرم ( نه متهم ) اقتصادی که فقط و فقط به خاطر مبلغ ناچیزی در حدود چند هزار میلیارد تومان دستگیر شده است و اگر بیش از این در موردش صحبت کنیم و آدرس بدهیم ممکن است کمی از آبروی پاکشان ریخته شود ، خدا نکند که آن شود .
· آقای د – ا – ت : نفر اول ماجرای کلاهبردای از سیستم بانکی که بدون هیچ گونه زد و بندی و بدون پرداخت حتی یک ریال حدود 40 درصد از سهام یکی از بانکهای بزرگ کشور رو در فرآیند خصوصی سازی مالک شدند . ایشون هم چون از خانواده آبرومندی هستند برای معرفی شان از البفاهای نگون بخت استفاده می کنیم .
· آقا یا خانم !!! ل – م – ن – و : ایشان هم پرونده شان در حال رسیدگی است ولی خوب شاید بعد از فرآیند تبدیل متهم به مجرم و اثبات جرمش ، مرحله دیگری هم هست که باید طی شود تا پرده کنار رفته و مردم با نوابغ کشور آشنا شوند . الله و اعلم ....
در بسیاری از پرونده هایی از این دست ، دستگاه ها و نهادهای مختلف کشور برای اعلام کشف و دستگیری عوامل ایجاد اخلال در نظم عمومی کشور با هم به مسابقه پرداختند ولی در انتهای ماجرا تنها مواردی که عاید رسانه ها شد برای ارائه به ملت شریف ایران چیزی نبودند جز یک مشت حروف البفای بخت برگشته ... همین و فقط همین .
به قول آقای رویانیان که در برنامه دیشب نود " همه چی آرومه، پلیس هست و دزد هست و صاحبان قدرت و نفوذ هستند و مردم چشم انتظار هستند و خلاصه اوضاع روبراه است و هیچ مشکلی نیست " . اصلاً گفتم برنامه نود حرفهای مانده در اعماق قلبم کمی درد گرفتند والبته هم بیقراری می کنند برای خروج و ابراز وجود !
خوب این هم یک راه است دیگر برای مبارزه با مفاسد بزرگ از جمله اقتصادی که البته به این دلیل که نتیجه داده است ، همچنان این روند ادامه خواهد یافت ... البته صبر کنید یک راه دیگر وجود دارد که تست شده و التبه هم جواب داده است ، خیلی پیچیده نیست ، شرح آن ساده است : طبق اصل 76 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ابتدا وظیفه بررسی و تحقیق را به مجلس شورای اسلامی می سپاریم ، بعد از مدتی ( چیزی در حدود شش یا هفت سال ) که کمیسیون ها و کمیته های مجلس محترم شورای اسلامی درست و حسابی به موضوع رسیدگی کردند آنوقت در یک اقدام عادی و صدالبته تصادفی چندین هزار برگ از پرونده تحقیق و تفحص گم می شود که در نهایت هم مشخص نمی شود مقصر در این ماجرا کیست ، بعد از آن اسناد مرتب ، پاک و آراسته جایگزین اسناد قبلی می شوند و به این ترتیب دیگر چیزی نمی ماند برای بررسی و همه چیز هم خوب است . به همین سادگی ریشه فساد از بیخ زده شد .
الان که خوب فکر می کنم می بینم این راهی را که خدمت تان عرض کردم کمی شبیه به پرونده تحقیق و تفحص از سازمان تامین اجتماعی است ، شاید هم فقط یک تشابه ساده باشد . تشابهاتی از این دست کم نیستند .
در این میان همیشه یک مسئله به شدت مرا آزار داده ، چگونه است که ادعای ولایتمداری برخی از ما گوش فلک را کر کرده است ولی پای عمل که می رسد همه مان لنگ می زنیم و آنچنان می کنیم که رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای ( دامت برکاته ) در سخنان شان می فرمایند که فلان مسئله را چند سالی ست که به مسئولین مرتبط تذکر داده ام . شاید این رفتارها بیشتر از هر وقت دیگری غربت حضرت آقا را در بین مسئولین ( البته شما بخوانید برخی ) تداعی می کند .