عنوان : دوباره سلام
دسته : فرهنگی - اجتماعی
نویسنده : شهیدی
92/7/4
این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .
خوب ، به سلامی تب و تاب مذاکرات و دیدارها در سازمان ملل هم که کمی فروکش کرد و البته خیلی ها را هم نا امید از عدم وقوع دیدار آقای دکتر روحانی و اوباما . در هر حال هر چه که بود این جریانات در این روزها بعنوان نواری دولبه در مورد مسئله ای مهم به ایفای نقش پرداختند .
از یک سو برای عده ای شدند دلیلی جهت از یاد بردن و نادیده گرفتن رشادتهای جان برکفان و جوانان غیور ایران اسلامی در روزهایی که یادآور سالهای خلق حماسه و دفاع بودند و از سوی دیگر و با اجرای قسمت قبل ( البته با توجه به جریان سازی ها در خصوص مذاکرات ایران و آمریکا ، رسانه ها ترجیح دادند بیشتر به این مسئله بپردازند تا مسئله ای به قول خودشان قدیمی و نخ نما ! ) زمینه برای تفکر بیشتر در مورد اینکه تا کنون چه کرده ایم در خصوص دفاع مقدس و وظایف مان ، فراهم شد .
رسانه ملی خودمان ( که انشاءالله مانند جریان خودروهای ملی نیست ! ) هم که امسال مجهز و آماده و سرحال آمده بود به گرامیداشت هفته دفاع مقدس ! برنامه هایی کامل و جامع در این خصوص که شامل چندین حلقه فیلم بسیار کمیاب و با کیفیت رنگ و کنتراست بسیار بالا جهت تبیین و ارائه ی نمایی از آن روزهای سخت ، می شد .
البته حق می دهم ، شاید مسئولین فرهنگی و رسانه ای کشور خسته بودند و حوصله برنامه ریزی و برنامه سازی نداشتند . همانطور که آگاه هستید یکی از ملزومات کارهای فرهنگی ، شناخت محیط و درک موقعیت و اقتضائات زمانی و ارائه بهترین برنامه منطبق با فرهنگ و عادات آن محیط است . به نظر شما با راه حل ها وشیوه های 30 سال قبل می توان مطالبی با این عظمت و غنا ( در خصوص ماهیت دفاع مقدس ) را به نسل جوان منتقل نمود ؟! موضوع این نقد این نیست که یک اثر هنری قدیمی محصوردر زمان است و دیگر نمی توان از آن استفاده نمود ، مقصود شیوه های جدید ارائه مطلب است ، چیزی که متاسفانه خیلی به آن پرداخته نشده است .
یکی از نمودها و درسهای سالهای دفاع مقدس ، ارزش قابل اعتنای مقاومت و ایستادگی در برابر متجاوزان به حریم ارزشهای انسانی و آسمانی ست . مقاومت جانانه در برابر تلاشگران تبدیل حق به نا حق .
خوب ، این بحث مقاومت و تلاش برای احقاق حق و دفاع از ارزشهای انسانی و آسمانی که خود از نکات کلیدی و درسهای بزرگ از سالهای دفاع مقدس است ، نشان داد که راهکار و سیستم نظام جمهوری اسلامی می تواند ابرقدرتهایی ( ابرقدرتهایی که نماد بلافصل ارزشهای مادی و نظام سرمایه داری بودند ) که تا آن روز حتی صحبت و نقد در خصوص شان تابو بود را به چالش بزرگ دعوت کند . چالشی که در جمع جامعه جهانی ، صحبت و دفاع از آن خود ورود به چالشهای بزرگتر بود ، همان چیزی که امروز غرب و ایالات متحده آمریکا گرفتار آن شده اند .
پیروزی این راهکار عاقلانه و منطقی جمهوری اسلامی ایران باعث شد تا جامعه جهانی بداند و به فکر فرو رود که خارج از قطب مثبت و منفی جهان ، یک قطب و نظم دهنده جهانی در حال شکل گرفتن است و اگر هرچه زودتر این بذر را از بین نبرند ، به درختی تنومند مبدل می شود و آنگاه است که دیگر حتی نمی توان تصور ضریب نفوذش در اعتقادات ملتهای آزاده جهان را نمود .
این مقدمه نسبتاً طولانی را ذکر کردم که بگویم حتی فقط معرفی آن ارزشها و نمادها ( اگر درست و از راهش ارائه شود ) می تواند نقطه شروعی باشد برای مرحله بعد که پرداختن به ریشه های تشکیل این ارزشهاست . جوان امروز باید بداند که دلیل رفتارهای نابی که در دوران دفاع مقدس از جوانان این مرز و بوم سر می زده چه بوده است . مطمئناً جوان امروز ( با این همه هجمه و جریان سازی نرم و سخت که انصافاً هم با دورانهای گذشته به هیچ وجه قابل مقایسه نیست ) با تمام اوضاع و شرایط جاری ، از نظر پایبندی به مباحث منطق ، کم از جوانان آن سالها ندارد ، اما مسئله مورد تاکید در این نگاشته ، استفاده از رسانه و آثار هنری در ارائه و معرفی این ارزشهاست .
مهمترین و بارزترین ارزشی که می توان بحث انتقال به جوانان امروز را در آن جستجو نمود ، بحث شناخت ظرفیت های جوان ایرانی و رسیدن به خود باوری است . اصلاً همین مسئله بود که پایه و اساس بسیاری از اتفاقات خوب و مبارک در سرزمین اسلامی مان گردید . این مسئله یکی از اساسی ترین نکاتی است که باید هم بر روی آن تاکید نمود و هم ثمرات و نتایج آن را که در این روزها باعث اقتدار و عزت نظام اسلامی شده است را برای جوانان و نوجوانان عزیز این سرزمین بابرکت ، تشریح نمود ، البته نه با چند حلقه فیلم تلوزیونی !
یکی از راه هایی که برای نیل به هدف فوق می توان از آن استفاده نمود ، بحث هنر و آثار هنریست . خوب ، شاید روزهای میانی و نهایتاً پایانی جنگ تحمیلی ، اقتضا می نمود که آثار هنری در خصوص آن سالها ، با آن سبک ( سبکی که فقط به بازآفرینی و یادآوری آن روزها می پرداخت ) به جوانان و نوجوانان ارائه شود که شاید هم خیلی اشتباه نبود ، چون هنوز کوران و حرارت آن سالها در جامعه وجود داشت و خیلی از مسائل و مشکلات با روح و جان ، حس می شد . تا اینجای مسئله خیلی مشکلی وجود ندارد ولی وقتی به سالهای میانی دهه 70 می رسیم ، می بینیم که شیوه ارائه مطالب و حتی درشت نمایی ها ( نه از جنبه و دید منفی ، بلکه بزرگ نمایی ارزشها و خوبیها ) در شکل نادرستی دیده می شود و بد ماجرا اینجاست که تقریباً همان شیوه ارائه غلط برای آن سالها ، امروز هم با لباسی جدید ولی با همان عمق و مغز ، در حال ارائه شدن است .
اتفاقاً این مباحث این روزها در خصوص لزوم دیدار ایران و آمریکا و ایجاد رابطه مثبت ، خود می تواند بهترین نمونه برای معرفی ابعاد مقاومت و رسیدن به قدرت و عزت باشد . نکته ای که با ربط و بسط آن به دوران شکوهمند پیروزی انقلاب اسلامی و به تبع آن سالهای دفاع مقدس می توان برای جوان و نوجوان ایرانی یک خط مشی و هدف بلند مدت را ترسیم نمود و نشان داد که آن ارزشهای ناب که در روزهای تشکیل حکومت اسلامی برایش خون ها داده شد در دوران دفاع مقدس هم تقریباً در همان شکل و شمایل ادامه داشت و امروز هم در لباسی فاخر در قالب عزت و شرف بر تن ملت آزاده این سرزمین پوشانیده شده است .
عزت و افتخار امروز جمهوری اسلامی می تواند به عنوان نمادی روشن از عینیت یافتن آن ارزشها باشد . در این میان استفاده بجا و درست از شیوه های ارائه مطالب نقش بسیار کلیدی و اساسی را ایفا می کند . قطعاً صرف بیان این ارزشها با هر شیوه و به هر وسیله ای نمی تواند آن کارآیی و قدرت نهادینه سازی واقعی را به همراه داشته باشد ، همان کاری که در اکثر برنامه های فرهنگی این سالهای بعد از دفاع مقدس شاهد بودیم . کما اینکه این روزها هم شاهد هستیم که برخی از آن ارزشهای ناب با احترام به تمام فعالیت های انجام شده ، در حال کم رنگ شدن هستند . ارزشهایی که ما را در مواجهه با خیلی از ناهنجاریهای فرهنگی و اجتماعی در محیط اطرافمان به گفتن این جمله وا می دارد که " این جواب خون شهداء نبود " ...