عنوان : یک بام و دو هوا
دسته : سیاست
نویسنده : شهیدی www.backstage.blog.ir
تاریخ : 92/7/6
این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .
بعد از آنکه جمهوری اسلامی ایران درخواست کتبی و رسمی آمریکا برای دیدار دو رئیس جمهور را رد کرد ، بالاخره اوباما در دقایق آخر حضور آقای روحانی در نیویورک ضمن تلاشی مجدد برای برقراری تماس تلفنی با ایشان در خصوص مسائل مختلف به صورت مختصر گفتگو نمودند . گرچه بازهم به هیچ وجه نمی توان به حرفهای این ابرقدرت کهنه کار با دیده ایجاد تغییر اساسی در راهبردهاش در خصوص ایران ، منطقه و جهان نگریست ولی این مسئله که برای دیدار با جمهوری اسلامی ، حتی شده با یک تلفن ، اینهمه بی قراری می کنند ، نشان می دهد که در اوضاع و حال و روز این روزهای جهان ناچار به جلب رضایت ایران هستند . همانطور که اوباما هم در این تماس تلفنی اشاره کرد ، ایران بدون شک می تواند در بازیگردانی مسائل منطقه ای و جهانی نقشی کلیدی ایفا کند .
تا اینجای ماجرا هیچ اشکالی وجود ندارد ولی باید همیشه هوشیار بود و با دقت و ظرافت تمام حرکات آمریکا را زیر نظر گرفت چرا که این کشور نشان داده نمی تواند دوست خوبی برای اطمینان کردن باشد و همیشه، حتی در بهترین شرایط از نظر وجود روابط حسنه ، بازهم باید به شدت مراقبش بود .
نمونه کوچکی از این خودخواهی ها در جملات وزیر خارجه آمریکا و همچنین شخص اوباما بعد از دیدار و صحبت تلفنی مشاهده می شود که ابراز داشته اند ، هنوز هم ایران است که باید پا پیش بگذارد و حسن نیت خود را نشان دهد و در کمال وقاحت بازهم بر اینکه تا زمان مشاهده حسن نیت بیشتر از ایران ، به هیچ وجه تحریم ها کم نخواهد شد !!!
به نظر شما وقتی آمریکا و رئیس دست نشانده آژانس بین المللی انرژی اتمی ، خود را به خواب زده اند ، چگونه می شود آنها را بیدار کرد ؟ این نشان دادن حسن نیتی که جان کری ازآن دم می زند تا کجاست ؟ به نظر شما آیا فقط به همین مسئله هسته ای بر می گردد یا بعد از این سراغ مسائل دیگر هم خواهند رفت ؟ امیدوارم منظور ایالات متحده آمریکا از حسن نیت ، تقدیم دو دستی تاسیسات هسته ای به آنها نباشد !
در هر حال در این شرایط بوجود آمده یک نکته مهم وجود دارد که در میان تمام صحبتهای خوش آب و رنگ مسئولین ایالات متحده آمریکا به شدت مشهود بود و به نظرم می تواند یکی از موارد اختلافی بزرگ بین دو کشور باشد که در نهایت خوش بینی هم نمی توان به توافق بر سر آن امیدوار بود ، البته در اینجا فقط مسئله توافق بر سر آن مطرح نیست بلکه مشکل اساسی در این است که اکثر موارد اختلافی بین دو کشور ایران و آمریکا بالاخره یک سویش به رژیم اشغالگر قدس بر می گردد . وقتی ایالات متحده از سیاست و راهبرد جمهوری اسلامی در خصوص اسرائیل به طور کامل و مشخص آگاهی دارد به چه دلیل ابتدا اکثر مسائل فی مابین را حل شدنی می داند و بعد از آن ضمن شرط و شروط گذاشتن برای ایران ، خط قرمز خود را امنیت این رژیم نا مشروع اعلام می کند ! به نظر شما این چیزی به جز " یک بام و دو هوا " بودن آمریکاست ؟!
برای تحلیل صحیح و درست از این علاقه آمریکا برای ایجاد رابطه باید کمی هم منتظر ماند و رویکرد ایالات متحده را در چند بخش بررسی کرد :
1- بخش اول مربوط است به سیاست گذاری های تیم مذاکره کننده هسته ای ( طرف اروپایی و آمریکایی ) . همانطور که آمریکا انتظار دارد از طرف ایرانی عمل ببیند ، ما هم انتظار داریم در عمل این حرفهای قشنگ آمریکایی ها را هم ببینیم . قطعاً موضع گیری های این تیم در آینده می تواند ابعاد بیتشری از علاقه ایجاد ارتباط آمریکا با ایران را رو کند .
2-بخش دوم مربوط به تصمیم گیری های آینده آژانس بین المللی انرژی اتمی ست . این آژانس با هدایت ظاهری آمانو و بازیگردانی باطنی آمریکا و رژیم اسرائیل تا امروز که نشان نداده قصد حل مسئله هسته ای ایران ( که اتفاقاً خودشان آن را بوجود آورده اند ) را دارد . خوشبختانه زیرکی آقای روحانی در پیش کشیدن مسئله خلع سلاح هسته اسرائیل که در مجامع بین المللی مطرح و با استقبال اکثر کشورهای جهان صورت گرفت ، خود عاملی شده است که آژانس نتواند همانند گذشته بر ارائه گزارش بر پایه اطلاعات سرویس جاسوسی اسرائیل تاکید کند .
در هر حال مثل اینکه همیشه پای یک گرگ در میان است ! باید دید آمریکا که ادعای تغییر و تقاضای برقراری دوستی با ایران را دارد چگونه می تواند این مسئله را با حدود و خط قرمز خود یعنی اسرائیل جمع ببندد ! چرا که اسرائیل به طور آشکار نقش مهمی در ایجاد فشارها و تحریمهای ناعادلانه ، غیر منطقی و نابخردانه بر علیه ملت آزاده ایران اسلامی داشته است و قطعاً رفع این فشارها و تحریم ها بدون در نظر گرفتن رژیم اشغالگر اسرائیل غیر ممکن است .