عنوان : چالش بزرگ
دسته : سیاست
این مطلب در سایتهای زیر منتشر شده است :
بهترین های ماه سایت 8 دی
بهتریه های هفته ی سایت حرف تو
سایت خبری بولتن نیوز
فوکویاما (در سال 1364 ) " این ها فاو را تسخیر کردهاند ، میروند کربلا را هم بگیرند، اینجا (قدس) را هم قطعا میگیرند."
به نظر شما آیا می توان به طور مثال در یک بازی شطرنج افق نگاه و فوکوس در زاویه منحصر فردی را در یک منطقه ای خاص مانند محل اولیه قرار گفتن مهره های بازی ، فیکس نمود ؟
اگر پاسخ تان مثبت باشد که به نظر در یک نگاه منطقی هم اینچنین است ، پس نمی توان برای تحلیل یک واقعیت و حادثه ، فقط به اصطلاح حواشی محدود به دیوارهای شهر را نگریست و در مولفه های ارائه نظر گنجاند .
نگاه های به نظر واقع بینانه گاه آنقدر سنگین می شوند که خود ِ تحلیل گر را به اعماق نظریات خودساخته وبدون اساس می کشاند . هیچ گاه نمی توان بدون در نظر گفتن تمامی مولفه های متصل در قالب رشته های بهم پیوسته را در یک میدان بازی که نه ، میدان مبارزه ، دست به حتی کوچکترین خودنمایی رسانه ای زد .
این روزها این جملات و کلمات را زیاد می شنوید : بده وبستانهای سیاسی ، سیاست برد برد ، چه دادیم و چه گرفتیم و ... . تمامی این جملات برای نشان دادن حس ِ درونی مان از واقعیت های موجود در دنیای حقیقی در خصوص اتفاقاتی حقیقی مانند مخاصمه بی منطق و ناشیانه غرب به سرکردگی آمریکا و اسرائیل است .
این که بشینیم و دو دو تا بکنیم در خصوص توافق اخیر صورت گرفته درباره مسئله هسته ای ایران ، کمی در گمراهی حرکت کردن است . این که موارد را دانه به دانه بر روی کاغذ بیاوریم و بعد با چرتکه حساب کنیم که آیا بعد از قراردادن این موارد در ترازو ، کفه ما سنگین تر می شود یا کفه دشمنان قسم خورده مان ، کمی و فقط کمی انحراف از معیارهای یک تحلیل واقعبینانه است .
تناقض گویی های آشکار و البته دستپاچه غربی ها نشان می دهد که هرچند در ته دلشان نمی خواستند که ایران به این دانش دست یابد ولی با دیدن شکست خود در این راه ، با خیال جریانسازی و موج سواری شدید رسانه ای ، دچار عارضه هزیان گویی شده اند .
به نقل از رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی ایران ، اینکه بعد از مدتی بگویند ؛ دیدید ما نگذاشتیم ایران به سلاح هسته ای دست یابد ، بیشتر به یک جوک تاریخی و خنده دار می ماند .
خود ِ غربیها و آمریکا هم می دانند که دچار شکست سنگینی شده اند . در این میان فقط اسرائیل است که به مثابه یک طفل بی تجربه ، از یک سو ، ما را یاد ِ ضرب المثل " حرف راست را باید از زبان بچه شنید " می اندازد و از طرف دیگر هرچه فکر می کنیم ، پاکی و صداقتی کودکانه را در اسرائیل نمی توانیم بیابیم . اینجاست که ناخودآگاه نام پسرک شرور را بر این رژیم نامشروع و بی اصل و نصب می گذاریم .
آن چیز که کاملاً مشخص و واضح است ، این است که تند روی های اسرائیل ، کم برای غرب و آمریکا دردسر ایجاد نکرده است و این بار غرب و ایالات متحده آمریکا نمی خواهند بار دیگر با طناب پوسیده اسرائیل وارد چاه تاریک ( برای غربی ها ، نه ایران ) بازی با ایران شوند ، که اگر اینگونه بود تا امروز در برنامه های تند ِ اسرائیل در خصوص حمله نظامی به ایران با وی همراهی می کردند .
خود ِ انگلیسیهای نسبتاً کثیف خوب می دانند که اگر تحریم ها بر ایران ِ مقاوم اثر داشت ، امروز مجبور نمی شدند همه تحریمهای نا عادلانه و خلاف قوانین بین المللی شان را که در زمان اعمال آنها در بوق و کرنا کرده بودند ، با فضاحت ِ تمام و با گردن کج ، پس بگیرند و فقط در آرزوی حرکت ایران در چارچوب معاهدات آژانس بمانند .
به نظر شماچرا تحریم ها را ادامه نمی دهند ؟! چرا دیگر نمی گویند که مرغ فقط یک پا دارد ؟! چرا نمی گویند که قصد حمله نظامی به تاسیسات هسته ای ایران را دارند ؟!
به نظر شما پاسخ به این سوالات ربطی به نحوه بازی ایران در حوزه انرژی در منطقه دارد ؟ به نظر شما پاسخ به این سوالات ربطی به بازیگردانی بی نقص و مثبت ایران در مناقشه سوریه دارد ؟ به نظر شما پاسخ به این سوالات ربطی به داستان درازگوش و پای مانده در گِل دارد ؟
آمریکا ، اسرائیل و غرب که در بیشتر مناقشات خاورمیانه با شکست های سنگین روبرو شده اند ، دیگر توان ِ شکستی دیگر و زمین گیر شدن نهایی را ندارند . تهدیدهای توخالی اسرائیل که حتی نتوانست چند روز در برابر مردم مقاوم فلسطین که نیرو و تجربه نظامی یکی از گردانهای مستقر در یکی از شهرستانهای دورِ ایران را هم ندارد ، دوام بیاورد ، چگونه می تواند به الگو و اسوطره مقاومت و شجاعت در دنیا ، حتی خیال ِ دست درازی به خود راه دهد ؟! شاید نتانیاهو آنقدر احمق باشد که این مسائل را نفهمد ولی ، خوب ، به نظر اوباما آنقدر احمق نیست و با مراعات با این بچه شرور و نا مشروع ، نیم خواهد بیش از این در این فشار اقتصادی از سرمایه های یهود ، بی نصیب بماند .
چالش پیش روی آمریکا و غرب ، دیگر این نیست که جلوی قدرت گرفتن ایران را بگیرند ، چرا که خوب می دانند ایران از این مرحله عبور نموده است . چالش بزرگ آنها شکست در اجرای نقشه های متفاوت و سنگین خاورمیانه جدید در نیل به اهداف سلطه جویانه شان است که یکی پس از دیگری در حال عقب نشینی هستند .
شاید آمریکا بتواند با اعراب کنار بیاید ولی الحق و النصاف فوکویاما خوب این شرایط را درک کرده بود که قدرت شیعه ، ماورای تصور و حدودات اسلام نمایی اعراب است . فوکویاما در کنفرانسی که در اورشلیم برگزار شد به ترسیم اندیشه سیاسی شیعه پرداخت. او در این کنفرانس که بازشناسی هویت شیعه نام داشت درباره شیعه و یژگیهای آن گفت : (در اوج پیروزیهای ایران در جنگ)
" شیعه پرندهای است که افق پروازش خیلی بالاتر از تیرهای ماست، پرندهای است که دو بال دارد. یک بال سبز و یک بال سرخ" .
"بال سبز این پرنده همان مهدویت و عدالت خواهی او است. چون شیعه در انتظار عدالت به سر میبرد. امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست ناپذیر است. نمیتوان کسی را تسـخیر کنی که مدعی اسـت فردی خواهد آمد که در اوج ظلم و جور، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد."
"بال سرخ شیعه، شهادت طلبی است که ریشه در کربلا دارد و شیعه را فناناپذیر کرده است. شیعه با این دو بال افق پروازش خیلی بالاست و تیرهای زهرآگین سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و ... به آن نمی رسد. " . " این پرنده زرهی به نام ولایتپذیری بر تن دارد که آنهارا شکست ناپذیر نموده است".
"اگر توانستید ولایت فقیه را بزنید بلافاصله پرنده شیعه افت میکند و سقف پروازش کاهش مییابد و تیرهای شما به راحتی به او میخورد."
" اگر ولایت فقیه را زدید در گام بعدی، شهادت طلبی اینها را ، به رفاه طلبی تبدیل کنید. اگر ایندو تا را زدید خود به خود اندیشه امام زمانی، از جامعه شیعه رخت بر میبندد. این لاابالیگریها و اباحهگریها در جامعه گسترش مییابد ."
"شما بیایید برای غرب هم امام زمان و کربلا و ولایت فقیه بتراشید."
شاید آن روز کسی آنقدر در این فکر نبود که فوکویاما چه واقعیاتی را از آینده خاورمیانه بازگو کرده است ولی امروز می بینیم که گفته وی در خصوص منطقه استراتژیک شیعه از قدس تا قندهار چقدر با اتفاقات حادث شده در این منطقه همخوانی دارد . اینها و ده ها مناقشه دیگر که در منطقه رخ داده است ، تنها بخشی از برنامه های آمریکا برای خاورمیانه عاری از ایران قدرتمند بود که به حول وقوه الهی و رشادت ها و جانفشانی های مردم غیرو و سربازان دلیر و ولایتمدار ِ ایران اسلامی امروز به عاملی برای عقب نشادن همان زیاده خواهان مبدل شده است .
ببینید دشمن چقدر با دقت در احوالات شیعه تحقیق کرده و چه برنامه هایی برای آن ریخته است . اینجاست که اطاعت از ولایت فقیه در امور ، می تواند ما را همانند این روزها بر اوج قله های عزت و افتخار بنشاند . بی شک نقش هدایت های بی نظیر مقام معظم رهبری بعنوان ولی فقیه زمان ، نقشی انکار ناپذیر در خنثی نمودن و برگرداندن این توطئه ها به خود شان داسشته است .
چالشهای بزرگ آمریکا و غرب در منطقه ، آنقدر دیگر بزرگ شده اند که راه تنفس خودشان را بسته اند و به ناچار برای حتی یک تنفس موقتی هم که شده مجبورند به اصطلاح ، دَم ایرانی ها را ببینند . با این تفاسیر بهتر است در ارائه تحلیل ها نیم نگاهی واقعگرایانه هم به تمامی سطوح میدان بازی داشته باشیم و آنوقت بدون شک خواهیم دید که این تفاهم نامه با تمامی بندهای به ظاهر نامربوطش ( در دید اولیه در منظر عوام و خواص ِ دارای نگاه های کوتاه بین ) یک اتفاق ِ خوب و مبارک در وادار نمودن دشمنان قسم خورده به تصحیح اشتباهاتشان در قبال ملت آزاده ایران ، است .
البته به هیچ وجه این مرحله را تبدیل به یک بازی دارای غرور ِ کاذب نمی کنیم تا انشاءالله لا تدبیر و تلاش و حرکت در مسیر مشخص شده توسط مقام معظم رهبری ، پیروزی نهایی را در دستان مبارک ملت آزاده و مقاوم ایران قرار دهیم . دشمنان این مرزو بوم بدانند که این ملت قهرمان تا تحویل پرچم اسلام خواهی به دستان مبارک حضرت ولی عصر (عج) از پا نخواهند نشست ... انشاءالله تا پیروزی قدس شریف ...