عنوان : لبنان بعد از مرگ الماجد

دسته : سیاست

این یادداشت را در پایگاه تحلیل و خبر سیاسی باصر و سایت حرف تو بخوانید .

به فاصه یک روز از کمک مالی بی سابقه عربستان به ارتش لبنان ، خبر دستگیری الماجد ، رهبر گردان های تروریستی عبدالله عزام ، منتشر شد و تنها به فاصله چند روز از دستگیری ماجد ، وی به طرز مشکوکی کشته شد . اما نکته جالب تر آن که یکی از مقامات نظامی لبنان در مصاحبه ای ، مرگ ماجد را اراده خدا دانسته بود . وی در این زمینه گفته بود : "وضعیت جسمی وی در شرایط بحرانی قرار داشت". این منبع در ادامه افزود: "ماجد الماجد از بمیاری کلیوی رنج می‌برد و در حال درمان بیماری خود بود که در بیمارستان بازداشت شد و پس از آن در اختیار ارتش قرار گرفت، ارتش لبنان مراقبت مناسبی از وی به عمل آورد اما اراده خداوند بالاتر از اراده همه است."

بدون تردید با حذف این مخزن اسرار نهانی گروه های سازمان یافته تکفیری و تروریستی در منطقه ، فرصتی بزرگ برای برملا شدن رازهای حامیان تروریسم در منطقه از دست رفت .

در خصوص دستگیری وی ، جزئیات دقیقی آورده شده است ولی متاسفانه در خصوص نحوه مرگ الماجد ، فقط خواست خدا عنوان شده است !

نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که تلاشها برای ایجاد و تجهیز یک شاخه نظامی تکفیری ها در لبنان از دوم ژوئن 2014 ، حالت رسمی تر به خود گرفت . زمانی که داعش مسئولیت انفجار یک ماشین بمب‌گذاری شده جنوب بیروت که مرکز اصلی حزب الله را لرزاند و منجر به کشته شدن دستکم 5 نفر و زخمی شدن 75 نفر شد را بر عهده گفت .

این مسئله نشان می دهد که نمی توان متصور شد که با دستگیری و مرگ الماجد این جریان اشاعه دهنده تکفیری در لبنان  متوقف شود . تردیدی در این مسئله نیست که آل سعود در حمایت های بی نظیرش از گروه های تروریستی منطقه ، از یک سو  قصد ایجاد فشار به جبهه حامی مقاومت در سوریه را دارد و از سوی دیگر ،کنترل اوج گیری جمهوری اسلامی ایران در اثر گذاری مثبت در مناقشات منطقه خاورمیانه .

اگر به تلاشهای غرب به رهبری آمریکا و کشورهای عربی به رهبری عربستان در جریان درگیری های داخلی لبنان بین دو ائتلاف 8 مارس و 14 مارس ، دقت کنیم ، شاید بتوان این مسئله را مطرح نمود که آمریکا و عربستان با تحریک احزاب فوق الذکر قصد ایجاد حفره های اطلاعاتی و امنیتی در لبنان را داشتند تا از این طریق جریان قدرتمند مقاومت در منطقه را تحت فشار بگذارند  . در این بین اما ، اسرا نهانی که الماجد در سینه داشت ، می توانست حفره های تاریکی از این ماجرا را روشن نماید .

پس از مرگ الماجد ، سوالهای زیادی به ذهن متبادر خواهد گشت . اینکه اکنون چه تفاقی خواهد افتاد ؟ با توجه به مشخص شدن نقش بندر بن سلطان بعنوان نماینده آل سعود در ایجاد تحریکهای سلطه جویانه در کشورهای مختلف ، به نظر این جریان سازمان یافته و هدایت شده همچنان به کار خود ادامه خواهد داد و این یعنی پرداخت هزینه بیشتر توسط مردم لبنان به خاطر خیانت نیروهای ارتش کشورشان در خصوص نگهداری از الماجد .

در این خصوص علی هاشم رئیس دفتر المیادین در تهران در قسمتی از یادداشت خود در المانیتور آورده است " احتمالا به زودی گردان‌های عبدالله عزام با دولت اسلامی شام و عراق ادغام و تبدیل به شاخه این گروه در لبنان خواهد شد. همچنین یک منبع امنیتی لبنانی به المانیتور گفت که نشانه‌های مبنی بر همکاری گردان‌های عبدالله عزام و احمد اسیر یک شیخ سلفی لبنانی وجود دارد. یکی از دو عامل حمله انتحاری به سفارت ایران و همچنین چهار نفر دیگر که در جریان حمله به ارتش لبنان در صیدا کشته شدند از طرفداران شیخ اسیر بودند. به نظر می رسد یک گروه وابسته به القاعده در لبنان در حال شکل‌گیری است "

 در همین راستا اخبارهایی در خصو ص جانشینی الماجد و ادامه راه گردان های عبدالله عزام ، به گوش می رسد . به نظر تعداد کمی افراد وجود دارند تا به عنوان جانشین ماجد انتخاب شوند از جمله توفیق طاها و اسامه الشیهابی فرمانده فتح اسلام . نام الشیهابی در 18 دسامبر در لیست افراد تحت تعقیب تروریستی آمریکا قرار گرفت. بعضی‌ها پیش‌ بینی کرده بودند که این گروه خود را با تحولات جدید منطقه از جمله ادغام با یکی از عمده‌ترین گروه وابسته به القاعده در سوریه تحت یک رهبری واحد، وفق بدهد ، در حالی که گروه عبدالله عزام به نقش خود همانند سابق ادامه خواهد داد و طبق شواهد موجود ، شاخه رهبری آن در سوریه برای جنگ تمام عیار با حزب‌الله ، با پشتوانده مالی و تسلیحاتی عربستان سعودی ایجاد می شود .

نکته مهم دیگری که به نباید به سادگی از آن گذشت ، خبر دستگیری فرزند بندر بن سلطان به همراه الماجد ، است . به گزارش منابع خبری لبنان ، این دستگیری همزمان رخ داده بود ولی  از انتشار اخبار آن جلوگیری شد تا در فرصتی مناسب و جریانسازی بزرگ علیه ماجد ، فرزند بن سلطان در مسیری مخالف به سمت عربستان عودت داده شود . حال این سوال مطرح است که با افشا شدن این موضوع ، بندر بن سلطان چه تغییری در مسیر تروریسم پروری اش خواهد داد ؟