عنوان : قمار بر سر ِ آخرین نفسها
دسته : سیاست
غیر قابل درج در مجله پارسی نامه
این یادداشت در سایتهای ذیل درج شده است :
پایگاه تحلیل و خبر سیاسی باصر
سایت حرف تو
هزینه های گزافی که غربیها و آمریکا بر سر غمار ِ سخت در خاورمیانه گذاشتند ، نه تنها امروز آنان را بر طبق افقهای دیدشان سربلند ننموده است ، بلکه باعث سر افکندگی بیشتر این دولتها در بین ملتهای دنیا و حرکت سریع شان در جهت سقوط و نزدیکی به دوران خاموشی امپراتوری سلطه شان بر سر ملتهای آزاد ِ دنیا گشته است .
البته این مسئله در بُعدی دیگر ، هزینه کرد برای برطرف کردن تنفر از غرب در دنیا ، به خصوص در خاورمیانه نامیده می شود که با فرض این مسئله هم چیزی جز ناکامی نصیب غرب و آمریکا نگشته است . یکی از این آزمونها ، میدان بازی سوریه است . یکی از دلایل عمده ای که غرب و آمریکا نتوانستند ( شما بخوانید ، نخواستند ) راه حل جامعی برای پایان دادن به مناقشه سوریه در جوامع جهانی بیابند ، عطش شان برای دست یابی به سود ِ بیشتر در سایه برنامه های تفرقه اندازی و فروش تسلیحات بود . همان برنامه ای که از نزدیک به یکصد سال قبل تا به امروز با طرح های پیشنهادی برای نحوه مرز بندی و دخالت در انعقاد قراردادهای کشورهای منطقه در دست داشتند تا اینچنین روزهایی بتوانند با ارائه تفسیرهای متفاوت و دلخواه ، از آن به نفع منافع خویش بهره برداری نمایند .
به طور قطع کشورهایی همانند ایالات متحده آمریکا و انگلستان ، تمام سعی خود را می کنند تا جلوی حل ِ مشکلات گرفته شود و مخصوصاً کشورهایی که در معاملات سوددهی همانند قاچاق اسلحه ، مواد مخدر و حتی انسان شریک هستند ، شرایطی که حتی کمی امنیت و ثبات در آن جاری باشد ، جای کار برایشان را تنگ و تنگ تر می نماید .
نکته واضح و روشن این است که سوداگران سلطه طلب در دهه های اخیر که حل مشکلات داخلی خود را فقط در سایه داشتن سرمایه مالی مشاهده می کنند ، تمام سعی خود را برای دست یابی به سود بیشتر در منطقه خاورمیانه به کار برده اند و این تلاشها فقط به قیمت تخریب سرزمینهای آباد و با اصالت خاورمیانه تمام شده است .
مارک دنکاف ، مفسر و تحلیلگر سیاسی آمریکایی در این خصوص نظر قابل تاملی دارد ، وی می گوید " اکنون دولتهای غربی از سویی تحت فشارند که چرا با این همه هزینه و ایجاد تنفر از غرب در منطقه تلاشهای شان برای حل و فصل مسئله سودی نبخشیده است و زمان و هزینهی بسیاری را برای آن هدر کردهاند و از سویی میبینند حال که تمام اهرمهای قدرت را در دست گرفتهاند باز هم نمیتوانند اسد و هم پیمانانش را مجبور به پذیرفتن آرای خود کنند.
این به نظر من چشم گیرترین جلوهی شکست غرب در سیاستهایی است که در قبال سوریه اتخاذ کردهاست. ارسال اسلحه وتروریست به منطقه، محروم کردن دوستان از حضور در نشست صلح، تهدید و اجبار دولت مشروع مستقر سوریه به ترک مقام خود هیچ کدام باعث نشد اسرائیل بتواند امنیتی برای خود دست و پا کند یا این که دولت اوباما بتواند نقطهی مثبتی از عمل گرایی در کارنامهی خود وارد بکند "
در کنار این شکستهای غرب در دستیابی به اهدافش ، توقف بیجا بر سر مسئله هسته ایران که بدون تردید برایشان گران تمام خواهد شد ، مسئله ای است که به تهدیدی جدی برای تمامیت دیپلماتیک آنها در دنیا و مخصوصاً خاورمیانه تبدیل شده است . به نظر نگاه های اغراق آمیز آمریکا در این خصوص بیشتر جار و جنجالی است که توطئه های آمریکا برای جلوگیری از پیشرفت کشورهای مستقل از جمله جمهوری اسلامی ایران ، پشت آن پنهان شده اند .
این عصبانیت و دستپاچگی آمریکا بیشتر به این دلیل است که جمهوری اسلامی ایران ، سلطه ایالات متحده در خاورمیانه را زیر گامهای محکم و استوارش لِه کرده است . شاید در کنار تمام تفسیرهایی که از شرایط ایران در خاورمیانه در رسانه های داخلی به چشم می خورد ، طرز نگاه کلان در کنار ابراز دل نگرانی ها ( که البته به حق هم هستند ) خالی باشد و این یعنی چشم پوشی از ظرفیت های بی نظیر جریان سازی انقلاب اسلامی در دنیا و به خصوص خاورمیانه .