عنوان: امواج رسانه ای دروغین ، طنز تاریخ
دسته : سیاست
غیر قابل انتشار در مجله پارسی نامه
- لینک یادداشت در مرکز تحلیل و خبر سیاسی باصر
- لینک یادداشت در بهترین های حرف تو
- لینک یادداشت در 8 دی
در این روزهای سراسر فاجعه که توسط بنیادگرایان در گستره خاورمیانه هر روز لبریز می شود از نفرت و خشونت ، تردیدی نیست که باید به کارکردهای رسانه از زاویه ای دیگر نگریست . شاید در این زمینه باید شاهد پر رنگ شدن کارکرد اطلاع رسانی رسانه ها می بودیم ولی آنچه در میدان عمل اتفاق افتاد چیزی غیر از این بود و این کار کرد جای خود را به عادی جلوه دادن شرایط و اوضاع داده است .
متاسفانه این روی نامبارک جامعه اطلاعاتی در سطح دنیا این روزها بدجور دل را می آزارد . روزی روزگاری ،خبری که اینروزها عادی جلوه داده می شود همانند بمب ، سر و صدا می کرد ولی دنیای ما را چه شده است در این روزهای خونبازی ؟!
اصلاً دنیای بدی است این دنیای ما . شاید این جمله کمی بار روانی ناشی از دل آزردگی مان را کم کند ، البته فقط شاید . زندگی در شرایط سخت و عصفناک در زیر بدترین فشارها ، برای گروهی از مردم عادی جلوه داده می شود . از طرفی دیگر آرامش و رفاه برای گروه مقابل ، به عنوان حق یاد می شود که باید با از بین رفتن گروه اول ، محقق شود .
آیا می توان قلبی را یافت که با دیدن فجایع غزه ، به درد نیاید ؟! آیا این اخبار از فجایع انسانی می تواند درگیری و کشتارها را متوقف کند ؟! پاسخ به این دو سوال در کنار هم، چه نتیجه ای را به شما خواهد داد ؟
شکی وجود ندارد که در این دوران شبکه های تلوزیونی خبری ، شبکه های اجتماعی مجازی و در مفهوم عام رسانه ها ،نقشی غیر قابل انکار در شکل دهی به تصورات بشریت و هدایت آن به سمت دلخواه بازی می کنند ولی ایفای این نقش همیشه در جهت مثبت و انسانی اش نبوده است .
تعجب از رفتارهای دوگانه را از سوی غولهای رسانه ای در قالب چه مفهومی می توان تفسیر نمود ؟ در جریان فجایع غزه ، سکوتی سنگین نه در مفهوم جاری بلکه در میدان جریانسازی منفی از سوی رسانه های دنیا به چشم آمد که بدون تردید ساختارشناسی شان را در دسترس تر قرار داد .
البته نباید خیلی از این جریان تعجب نمود . اینکه یهودیان متومل در رأی اغلب مراکز رسانه ای دنیا قرار دارند و اختیار سکان جریان سازی خبری و رسانه ای را نیز در اختیار دارند ، به خودی خود ، از تعجب رفتارهای چندگانه شان می کاهد .
در جریان فجایع غیر انسانی غزه در این روزها هم ، شاهد این چندگانگی شخصیتی در رسانه های مدعی بی طرفی هستیم . از بی بی سی همیشه فراموشکار تا غولهای رسانه ای دنیا ، همه و همه تمام تلاش خود را نه تنها برای مخفی کردن واقعیت انجام دادند ، بلکه پا را از این فراتر گذاشته و دست به تحریف زدند و سعی کردند ماجرا را کاملاً وارونه نشان دهند .
ظهور کمپین " اجازه دهید ایمن گزارش کند " می تواند گوشه ای از لاپوشانی های رسانه ای ، این رسانه های صرفاً مدعی را آشکار سازد . آنجا که ان بی سی ، ایمن محی الدین ، گزارش خود در غزه رابه دلیل ارسال اخبار واقعگرایانه از جنایات اسرائیل ، از غزه فرا می خواند و اجازه ادامه کار در آنجا را به وی نمی دهد !!!
و اما به نظر شما این سیاستها تا چه اندازه کارساز بوده است ؟ آیا با بیداری نسبی مردم در سراسر دنیا ، این تحرکات و فجایع گرفته را متوقف کرده است ؟ چرا انتشار اخبار و آگاه سازی مثبت ، تاثیری در روند متوقف نمودن جنگها ندارد ؟!
نگاهی به شت پرده این کشتارها می تواند شما را برای پاسخ به سوالات فوق یاری دهد . سکوت کشورهای موثر بر سیاستهای رژیم صهیونیستی به ویژه امریکا نشان میدهد حملات اخیر بخشی از یک پازل خطرناک سیاسی است که طرحی است برای کنترل و مهار اسب سرکش و جسور خاورمیانه .
هر چند حملات گاه و بیگاه به غیرنظامیان فلسطینی از سوی نظامیان اسراییلی در قالب حملات هوایی و زمینی و عملیات تروریستی بیسابقه نیست و در 60 سالی که از اشغال فلسطین میگذرد دائما به شکلهای جدیدی تکرار میشود اما به نظر میرسد حملات اخیر اجرای سناریویی پیچیده و فرامنطقهای با اهداف چند جانبه است که قربانی آن کودکان و زنان بیگناه فلسطینی هستند و مجری آن تنها رژیم نژادپرست و قانون گریز و ستیزهجو در جهان کنونی، یعنی اسراییل است.
شاید صهیونیست ها را بتواند از چند مسئله ناراحت دانست که بدون شک از عوامل این دست درازی های اخیر نیز هست :
1-توافق حماس و تشکیلات خود گردان فلسطین بر سر تشکیل دولت جدید و همکاری بیشتر .
2- پیشرفت ایران در شکست ابهت غرب و آمریکا در جریان مذاکرات هسته ای که بارها و بارها با ابراز نگرانی اسرائیل همراه بوده است . اسرائیل با این حملات قصد دارد دامنه اختلافات ایران و آمریکا را افزایش دهد چرا کهی به خوبی می اند ایران مدافع سرسخت مظلومان جهان از جمله فلسطین است .
3- به حاشیه راندن مسائل و اتفاقاتی که اتفاقاً توسط خود صهیونیست ها در جریان هدایت می شود ، همانند جریان ظهور و پیشروی داعش در عراق .
به نظر گزینه سوم نقش پر رنگ تری را ایفا کرده است . مخصوصاً اگر بدانیم اسرائیل در آغاز این تجاوز وحشیانه تنها نبوده و از حمایت بی دریغ آمریکا و انگلستان بر خوردار بوده است .
در این بین اما سکوت مجامع جهانی در کنار سکوت رسانه ای غرب ، دل ها را بیشتر به درد می آورد . مارک گلن در مصاحبه را پرس تی وی در این خصوص گفته است " باید به یاد داشته باشیم که چه کسی مهاجم است و چه کسی مرتکب قتلعام میشود. این فلسطینیان نیستند که مرتکب چنین جنایاتی میشوند. فلسطینیان تنها سعی دارند از سرزمین خود دفاع کنند. هر کشور دیگری هم که در چنین شرایطی قرار گیرد از خود دفاع میکند. البته، مشکل این است که اسرائیل و همپیمانان آن در سراسر جهان از میکروفون در رسانههای غربی برخوردارند. آنها همواره میکوشند اسرائیل را به عنوان قربانی بیتقصیر جلوه دهند.
به همین دلیل، فلسطینیان نمیتوانند در این باره هیچ کاری انجام دهند جز آن که تحمل کنند و دعا کنند که روزی قدرتی بالاتر از بهشت برای آنها پا درمیانی کند و به وحشتی که اسرائیل در غالب انسانیت ایجاد کرده پایان دهد.
سازمان ملل و شورای امنیت هرگز قصد ندارند در ارتباط با این موضوع اقدامی صورت دهند. آنها فقط مهر تائیدی برای منافع غرب و صهیونیست هستند. به یاد داشته باشید عراق ویران شد چون سازمان ملل اجازه چنین کاری دارد. زندگی میلیونها نفر در عراق به این دلیل ویران شد اما تنها کاری که انجام میدهند ناخن جویدن و اشک تمساح ریختن است.
آنها میدانند که با سگ دیوانهای به نام بنیامین نتانیاهو طرف هستند. او قادر است بدترین کارها از جمله منفجر کردن ساختمان سازمان ملل در نیویورک را نیز انجام دهد آن هم به تلافی کاری که سازمان ملل بر خلاف منافع اسرائیل در منطقه انجام دهد. به همین دلیل، سازمان ملل قصد ندارد اقدامی در پیش گیرد "
به نظر در این میان از زوایه مباحث رسانه ای ، همان دل نگرانی سالهای گذشته وجود دارد . عدم همکاری کشورهای اسلامی برای مبارزه با جریان سازی های رسانه ای غرب و آمریکا همچنان مشاهده می شود . حرکتهای رسانه ای جمهوری اسلامی در قالب شبکه های خبری عربی ، انگلیسی و اسپانیایی زیان ، افق روشنی از روشنگری در برابر رسانه های فریبکار در پهنه گیتی را در دسترس قرار داد ولی علی رغم تمامی اقدامات جسورانه و انقلابی ، جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مظلومان جهان ، بازهم جای خالی همکاری و اتحاد کشورهای اسلامی بر سر مسائل مختلف از جمله این فجایع به شدت خالیست .