لینک مطلب در مرکز تحلیل و خبر سیاسی باصر

سرعت غرق شدن عربستان سعودی در شن های روان یمن در حال افزایش است . تحرکات نابخردانه و ناپخته سران آل سعود باعث گردیده است عملیات توفات قاطعیت علاوه بر قربانی کردن هزاران شهروند یمنی و آوارگی ده ها هزار نفر و ویرانی زیر ساختها ، همانند بمب ساعتی بر روی پایه های حکومت آل سعود قرار گرفته است .

با در نظر گرفتن ماهیت پیچیده این درگیری و همچنین اوضاع و احوال سیاسی منطقه خاورمیانه ، دخالت نظامی عربستان در این امر ، اشتباهی استراتژیک بود که علاوه بر ویرانی ، بر فضای نا امن منطقه دامن زد . فضایی که تروریستها و حامیان شان ، هر لحظه منتظر متشنج شدن و به تبع آن ماهی گیری از آب گل آلود آن هستند .

در این بین عربستان سعودی شاید برای برهم زدن معادلات استراتژیک منطقه و جلوگیری از حضور ایران در یمن ، دست به این اقدام زد . از دست دادن متحد اصلی یعنی صدام حسین ، ماندن بشار اسد در قدرت ، حضور قدرت مند حزب الله در لبنان ، حضور چالش برانگیز شیعیان در بحرین و همچنین ترس از احتمال توافق ایران و آمریکا از جمله عواملی بودند عربستان را در این گرداب اسیر نمود .

عربستان سعودی در سالهای گذشته در جریان مناقشه کشورهای منطقه سعی کرده است با رویکرد متوهمانه دفاع از کشورهای عربی در برابر افزایش ضریب نفوذ قدرت ایران قد برافراشته نماید و در این راه با نمایش  قدرت هژمونیک ایران در منطقه قصد دارد ،  ایران را دخیل در درگیریهای کشورهای منطقه معرفی نماید . در این مورد نمی توان به راحتی از جریانسازی های رسانه ای آل سعود و متحدانش گذشت .

تحرکات وقیحانه آل سعود در شکستن حریم خصوص یک کشور مستقل و تجاوز به آزادی مردم سرفراز یمن که به دنبال نفی نظام سلطه و دستیابی به استقلال هستند ، با حال و هوای این روزهای خاورمیانه ، بوی دردسرهای عظیم برای عربستان می دهد .

عربستان سعودی تنها پس از 27 روز از آغاز عملیات توفان قاطعیت ، مجبور شد بدون آنکه به اهداف از پیش تعیین شده برسد ، اعلام توقف نماید که این مسئله خود می تواند خبر از به بن بست رسیدن عربستان سعودی در میدان بازی بزرگان خاورمیانه باشد . میدانی که هنوز برای آل سعود وسیع و پرمخاطره است و هرگونه خطایی همانند آغاز عملیات نظامی می تواند ، تیشه ای باشد بر ریشه این زیاده خواهی ها . البته نباید به این اعلام پایان عملیات نظامی ، اعتنای جدی نمود ، چراکه قطعاً پشت پرده این اقدام ، شروع عملیات روانی و سیاسی مخفیانه خواهد بود .  

آقای محسن میلانی استاد علوم سیاسی دانشگاه فلوریدای جنوبی آمریکا در خصوص نقش ایران در تحولات یمن می گوید " ایران به راستی یمن را تحت کنترل خود ندارد؛ ایران هیچ منافع راهبردی و یا اقتصادی را در یمن دنبال نمی کند و تنها در چند سال گذشته از حوثی ها حمایت کرده است تا حوزه نفوذ سیاسی خود را گسترش داده باشد. با این حال، ایران از طریق قدرت نرم و با حداقل سرمایه گذاری اهداف خود را پیش برده است، چرا که به طور کلی بیشتر حوثی ها به ایجاد روابط با ایران تمایل داشته اند تا ایران به روابط با حوثی ها. البته ایران نیز همانند جامعه بین المللی به شدت نگران امنیت تنگه باب المندب در یمن است که مسیر عبور و مرور محموله های نفتی به ارزش میلیون ها دلار محسوب می شود، اما برای شعله ور کردن جنگ داخلی در یمن مداخله نظامی نمی کند، چرا که تهران قلبا باور دارد راه حل مشکل و درگیری کنونی مداخله نظامی نیست. اکنون نه بمباران هوایی عربستان سعودی در یمن و نه حتی اعزام نیرو به این کشور نمی تواند حوثی ها را شکست دهد و یا از گسترش نفوذ ایران در یمن جلوگیری کند. "

تردیدی نیست که تنها راه پایان دادن به مناقشه یمن ، آتش بس و به دنبال آن مذاکرات برای برزگرای انتخابات و تشکیل دولت مردمی است که به ظاهر برای عربستان خوشایند نیست ولی عربستان سعودی چاره ای ندارد و دیر یا زود باید واقعیت را بپذیرد .

جمهوری اسلامی ایران نیز که هم اکنون قدرتی بزرگ در منطقه است به نظر دوران تثبیت قدرت خود را منطقه با صبر و نظارت استراتژیک بر اوضاع یمن آغاز کرده است و ایران نمی خواهد این فرصت مناسب را با احیاناً حضور نظامی در یمن از بین ببرد .