نویسنده : حدیث           این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است .

اوج دشمنی و خوی استکبار طلبی را به وضوح می شد در اجلاس اقتصادی داووس مشاهده کرد ... اجلاسی که قرا بود تنها به مسائل کلان اقتصادی دنیا پرداخته شود ، عملاً به صحنه ای تبدیل شده بود که بیشتر به فکر منافع اقتصادی آمریکا و اسرائیل بود ... جایی که  نخست وزیر اسرائیل ،  رئیس جمهور اسرائیل و وزیر جنگ آنان بارها و بارها در سخنان به اصطلاح اقتصادی شان ، در حال خط و نشان کشیدن برای ایران بودند ...

البته این خط و نشان ها از چند جهت قابل تامل است ... اول اینکه اینقدر فضای اقتصادی آشفته ای بر سر اروپا و آمریکا سایه افکنده که دیگر جانی ندارند برای تصمیم های اینچنینی و دائماً در یک بازی استراتژیک و البته مسخره ، نحوه برخورد با جمهوری اسلامی ایران را به همدیگر پاس می دهند ... اسرائیل مانند همیشه سعی کرد در این اجلاس از خطر ایران سخن به میان آورد و عنوان کند که ایران هسته حتی برای اقتصاد دنیا هم خطرناک خواهد بود ... البته بیراه هم نگفته اند ، قطعاً ایرا ن قدرتمند و توانا ، اجاز ه دست درازی به آمریکاو اسرائیل در منطقه را به هیچ وجه نخواهد داد و این یعنی از دست رفتن ثروت هنگفتی که در چپاول کشورهای منطقه نصیب اسرائیل و آمریکا می خواست بشود ...

دوم اینکه اسرائیل همچنان بر سر گزینه نظامی خود علیه ایران ایستاده و این درحالی است که هم در داخل و هم در مجامع بین المللی کم کم دارد وجهه خود را از دست می دهد و اینچنین عملیات های دیوانه واری قطعاً به نفع وی نخواهد بود ... اسرائیل از سویی حمله نظامی به ایران را مطرح می کند و از سوی دیگر می گوید ، چین و روسیه به هیچ وجه زیر بار این موضوع نخواهند رفت ... در مورد چین که موضوع کاملاً واضح است ، چین در حال حاضر برترین اقتصاد دنیاست ( البته در این چند سال مدام جایش را با آمریکا عوض کرده ) و کشورهای دنیا از جمله آمریکا و رژیم نا مشروع اسرائیل به راحتی نمی توانند از جلب رضایتش بگذرند ... در طرف دیگر روسیه قرار دارد که این روزها در حال شاخ و شانه کشیدن برای آمریکاست ...

در طرف دیگر ماجرا اسرائیل سعی دارد با جلب رضایت اوباما وارد گزینه نظامی علیه ایران شود که فعلاً بعید است ... در همین راستا اسرائیل همیشه قبل از انجام مذاکرات هسته ای ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی ، این نشستها را بی نتیجه خوانده و در واقع پیشگویی کرده است !!! حال شما پیدا کنید این وسط رابطه اسرائیل با آژانس را !!!

این آقای امانو  هم به نظر می رسد خود را بدجور مسخره خاص و عام کرده است ... وقتی این آقا پیام تبریک شیمون پرز را در باره تلاش آژانس در جلوگیری از دست یابی ایران به انرژی هسته ای شنید ، از خوشحالی چنان گلی بر روی لپش سرخ شده بود که نگو ... واقعاً جای تعصف دارد که اینچنین مجامع بین المللی در سطح جهانی به راحتی از کنار اینهمه کلاهک و بمب هسته ای اسرائیل می گذرد و در عوض ...

نکته جالب این مجمع داووس آنجا بود که روسیه اعلام کرد ، مطمئن است ایران به عنوان کشوری صاحب نفوذ خواهد توانست بحران سوریه را پایان دهد ... روسیه به خوبی این را دریافته که جمهوری اسلامی ایران دیگر آن کشوری نیست که بازیچه دست این و آن شود و امروز به قدرتی به بدیل در منطقه تبدیل شده است ، قدرتی که حتی روسیه قدرتمند را به واکنش واداشته ... گاتیلوف ،مهاون وزیر خارجه روسیه در این مجمع افزود ، به جای منزوی کردن ایران که عملاً هم کار بی فایده ای است باید قدرت او را در منطقه پذیرفت و حتی در تعبیری اضافه کرد ، ایران  به عنوان عنصری مهم در معادلات امنیتی منطقه است ... این موضع گیری آمریکا و اسرائیل در خصوص دخالت ایران در سوریه در حالی انجام می گیرد که عربستان کماکان در حال ارسال سلاح به تروریستهای سوریه است ...

در مقابل تمامی این تهدیدهایی که علیه ایران در مجامع جهانی صورت می گیرد ، اعم از اقتصادی و نظامی ، جمهوری اسلامی ایران سرفراز تر و قدرتمند تر از همیشه پای عزت و شرف و آزادگی اسلامی ایستاده است ... جمهوری اسلامی ایران در این زمینه همانند گذشته اعلام کرده است که به هیچ وجه در جلوی این تهدیدات بی اساس و نامتعارف ، سر خم نخواهد کرد و در صورت هرگونه عملیات نظامی علیه ایران ، تنگه هرمز را خواهد بست ... البته استراتژی دفاعی ایران فقط به بستن تنگه هرمز ختم نخواهد شد ... ایران هم اکنون رهبری گروه مقاومتی را بر عهده دارد که دور تا دور سرزمین های اشغالی را از آن خود کرده است ... در تمام این سالها که اسرائیل و آمریکا به خیال خود ایران را چه از نظر اقتصادی و چه از نظر جغرافیایی ، تحت محاصره در آورده بودند ، ایران آرام آرام توانست با زیرکی و هوش یاری تمامی پیش بردهای استراتژیک خود در منطقه را پیاده سازد و اکنون به جایی رسیده که در نزدیک ترین نقطه به اسرائیل هم موشکهایش مستقر هستند ... به نظر شما اسرائیلی که با چند موشک کوچک خود را خیس کرده و عقب نشینی کرد از فلسطین ، در برابر قدرت تحسین بر انگیز جمهوری اسلامی ایران حرفی برای گفتن خواهد داشت ...

این قدرت جمهوری اسلامی ایران در آنجا نمود پیدا می کند که جان کری نامزد تصدی پست وزارت خارجه آمریکا در مجلس سنا ، اعلام می کند : دولت اوباما امیدوار است در موضوع هسته ای ایران به راه حلی دیپلماتیک دست یابد که تضمین کند همه فعالیت های هسته ای ایران تنها دارای استفاده غیرنظامی است ... وی همچنین تاکید کرد ، تمایل دارد بجز مذاکرات گروه 1 + 5 ، ایالات متحده آمریکا هم جداگانه با ایران وارد مذاکره شود ... البته این سیاست دوگانه آمریکا مدتی هست که بر سر زبان است ...

در هر حال با این اوضاع و احوالی که اتحادیه اروپا و آمریکا و حتی خود اسرائیل چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ اجتماعی دچار آن هستند ، قطعاً راه های دیگری به جز گزینه نظامی علیه ایران را برایشان مطرح خواهد کرد ... راه هایی که روسیه و چین هم به آن رسیده اند ... تنها راه ممکن قبول ایران بعهوان قدرت اسلامی درمنطقه و دنیاست و اینکه بدون جلب رضایت ایران نمی توانند قدمی از قدم برای تغییر در معادلات منطقه ای بر دارند ...

نویسنده : حدیث         این مطلب در سایت حرف تو لینک شده است

تحولات اخیر در خاورمیانه با موضع گیری های متفاوت و گهگاه خصمانه ی دولتهای مستکبر در قبال کشورهای منطقه همراه بوده است ... همزمان با این تحولات که البته بازتاب جهانی داشته و سبب به جان هم انداختن کشورهای مدعی شده است ، چند انتخابات مهم در پیش داشتیم که برگزار شد و البته نتایج قابل تاملی نیز به همراه داشت ... مسلماً هر گونه تصمیم گیری در این پهنه از کره زمین ، بدون در نظر گرفتن منافع و نظرات جمهوری  اسلامی ایران غیر قابل اجراست ...

جالبت اینجاست که در انتخاباتی که اخیراً در اسرائیل برگزار شده ( البته حزب لیکود با میزان رأی کمتری نسبت به دوره قبل پیروز شد )  نتانیاهو در اولین سخنرانی اش ، مهمترین هدف خود را پیگیری برنامه های هسته ای ایران اعلام کرد و گفت که مهمترین چالش پیش روی اسرائیل ، تلاش برای عدم دستیابی ایران به سلاح هسته ای است !!! این مسئله از چند جهت قابل تفسیر و تحلیل است ... اول اینکه با این وضعی که در انتخابات اسرائیل پیش آمده ، قطعاً نتانیاهو روزهای سختی را در عرصه داخلی پیش خواهد داشت ... همانطور که می دانیم اسرائیل این روزها حال روز خوشی از نظر اقتصادی ندارد و با مشکلات زیاد داخلی دست و پنجه نرم می کند ... نتانیاهو قبل از برگزاری انتخابات مورد نقد بسیاری قرار داشت در خصوص رفع معظلات اصلی اسرائیل مانند بحث سرباز گیری جهت نیروهای نظامی که در این مورد خاص با هجمه زیادی روبرو بود و هست ...

 دوم اینکه او مجبور خواهد بود برای تشکیل کابینه با احزاب مختلفی که شاید هم مود تاییدش نیستند ، ائتلاف کند که این امر هم باعث می شود در دستیابی به اهداف تندی که دارد تا حدودی ناکام بماند ... نتانیاهو به نوعی مجبور خواهد شد با احزاب مختلف ائتلاف کند ، چرا که خوب می داند با سر کار آمدن حزب میانه روی جدیدی که پا گرفته است و به شدت مخالف اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران است ( ییش آتید ) دیگر قادر نخواهد بود این خوی وحشیگری خود را به نمایش بگذارد ... با اینکه این فشارهای داخلی اصلاً به صلاح نتانیاهو نخواهد بود ولی با این تفاسیر خیلی جالب است که وی اینطور در اولین اظهار نظرش ، هنوز بر سر موضع گیریهای قبلی اش پا فشاری می کند ...

در هر حال نتایج این انتخابات احتمالاً پیامدهای جالبی هم در منطقه به بار خواهد آورد ... مخصوصاً در جریان شهرک سازی در قدس مقدس که به طور غیر قابل مهاری از سوی اسرائیل در حال اجراست ... شاید ادامه این حرکت ضربه بدی برای اسرائیل باشد ، چرا که هم انگلستان و هم آمریکا بارها و بارها به اسرائیل هشدار داده اند که اینگونه برنامه های خودمختارانه ، حماتی که از اسرائیل در مجامع جهانی است را از بین خواهد برد ... جالب است شا دزد به دزد می گوید ندزد !!! با این اوصاف اگر در این هفته باقی مانده از رایزنی های نتانیاهو با احزاب مختلف کابینه مورد نظر وی تشکیل شود ، احتمالاً رویدادهای سرسختانه تری نسبت به فلسطینیان شاهد خواهیم بود ... البته نتانیاهو اعلام کرده راه حل قطعی برای مسئله ایران ارائه خواهد داد که احتملاً وی در حالت عادی نبود که این سخنان را گفته !!! خود نتانیاهو هم می داند که هر گونه حرکت احتمالی علیه جمهوری اسلامی ایران  به قیمت محو شدنش از صحنه بین الملل تمام خواهد شد ...

البته نتانیاهو برای ادامه فعالیتهای خود لزوماً مجبور خواهد بود که چراغ سبز اوباما و دیگر همپیمانانش را نیز بگیرد که با مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا ، به نظر می رسد  با در بسته اوباما روبرو شده است ... اوباما به دلیل مشکلات اقتصادی بسیار عصف باری که دست به گریبانش انداخته و فشاری شدید افکار داخلی همیشه با اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران در این شرایط مخالف بوده است ، اوباما خوب می داند بازی با دم شیر آنهم در این روزهای اقتدار یعنی چه ... البته تحلیل گران اسرائیل به نتانیاهو هشدار داده اند که اگر هم قرا باشد اقدام نظامی علیه ایران اجرا شود ، باید از طرف آمریکا باشد نه اسرائیل ... این مسئله نشان می دهد که اسرائیل در روزهای سختی گرفتار شده است و علی رغم اینکه تمام تلاش خود را کرده برای قطع مقاومت در منطقه و بخصوص در همسایگی های خود ولی هیچ موفقیتی در این زمینه کسب نکرده است و امروز هم آنچنان در عرصه داخلی و سیاستهای خارجی تحت فشار است که ترجیح می دهند گروه های اسرائیلی که کمی آرامتر باشند تا به این زودی ها نسل شان از روی زمین پاک نشود ...

در سوی دیگر انتخابات آمریکا بود که این روزها با مراسم تحلیف اوباما به اتمام رسید و وی به عنوان رئیس جمهور دور جدید شروع به کارکرد ... دیدگاه اوباما نسبت به نتانیاهو در خصوص مسائل جهانی و خاورمیانه البته کمی متفاوت است ... نه اینکه متضاد باشد ولی کمی معقولانه تر است ... آمریکا سالهاست که در حال چپاول ثروت کشورهای خاورمیانه و سایر نقاط دنیاست و با توجه به بروز تحولات جدید و آگاهی هایی که در مردم دنیا نسبت به مسائل جهانی بوجود آمده ، دیگر قادر نخواهد بود اینچنین به شیوه سنتی ادامه کار دهد ... اوباما با این تفکر که بتواند در خاورمیانه جدیدی که خود طراحی کرده ، نقشهای سنتی را با نقشهای مدرن تعویض کند وارد میدان شد و به همین دلیل هم هست که  با اقدام نظامی علیه ایران مخالف است ، چرا که می داند ایران با نفوذ و قدرتی که در منطقه دارد ، مخصوصاً بر روی کشورهای اسلامی ، قادر خواهد بود تمام برنامه های ایالات متحده را بر هم بزند که البته عملاً هم همینطور شده است ... از نظر اوباما این روزها وقت مناسبی نیست برای دیوان بازیهای نتانیاهو ، چرا که اوباما خوب می داند ایران ، فلسطین و لبنان نیست که قصد تجاوز به آنها را داشته باشد ... البته یادمان باشد که سگ زرد برادر شغال است !!! ... عدم دخالت مستقیم آمریکا در مسئله سوریه هم موید همین مطلب است ... در این بازی هم آمریکا توسط عمال خود یعنی عربستان و قطر وارد بازی سوریه شده است ...

هرچه که هست ، با این حوادثی که در سطح بین المللی و منطقه رخ داده ، باید منتظر روزهای  پر حاشیه ای برای خاورمیانه باشیم ... روزهایی که قطعاً با پیروزی و نصرت جمهوری اسلامی ایران همراه خواهد بود ... انشاءالله ...

نویسنده : امیر محمد

در حالی که سوریه کماکان در آتش دخالتهای بی اساس کشورهای قدرت طلب می سوزد ، روسیه با برپایی مانوری عظیم در دریای مدیترانه ، قصد به رخ کشیدن قدرت دریایی خود را دارد . حالا چرا چندین دهه است که روسیه همچین مانوری نداشته و درست در همین روزهایی که در گیری های سوریه در حوالی محدوده سواحل شرقی این کشور در دریای مدیترانه  اوج گرفته ، همچنین تصمیمی اتخاذ کرده ، خود جای سوال دارد ... این در حالی است که بعد از فروپاشی شوروی سابق تا کنون اینچنین مانوری در دستور کار روسیه قرار نگرفته بود ...

اصولاً منطقه خاورمیانه از دیرباز که تحت تسلط و چپاول دولتهای اروپایی قرار داشت تا آن روزی که بعد از جنگ سرد ، شد دلیل منازعه بین شوروی و آمریکا ، تا امروز که بیشتر در دستان آمریکاست ، هموراه به آن به دید یک ثروت هنگفت جهت دستیابی به اهداف استکباری نگاه شده است ... در این میان بعد از سالها تسلط آمریکا در منطقه ، جریاناتی از جمله حریانات بیداری اسلامی روی داد که باعث شد ، روسیه قدرت گرفته ( از لحاظ نظامی ) این هوا به سرش بزند که از این منازعات استفاده کرده و دوباره خود را در عرصه بین الملل زنده ، نشان دهد ... البته روسیه چندان وابستگی اقتصادی و سیاسی به کشورهای منطقه خاورمیانه ندارد که بخواهد خود را برایشان قدرتمند نشان دهد ، این همان دلیلی است که می توان به آن استناد کرد برای طرح این مسئله که : پس اینهمه هزینه و تلاش برای چیست ؟! پس در نگاه اول می توان مطرح کرد که روسیه دلش برای هیچ کدام از کشورهای خاوریمانه نسخوته که اینقدر هوایشان را دارد ... این یک غمار است برای خودنمایی ...

البته این حرکت روسیه را می توان در چند بعد مورد بررسی قرار داد . اول اینکه روسیه هم مانند سایر ابرقدرتهای قدیمی و از دور خارج شده ، قصد دارد با غمار بر روی یکی از مسائل جاری و حساس جهانی مانند سوریه ، خود را دوباره قدرتی بزرگ در منطقه نشان دهد ... البته در این خصوص هم چند دیدگاه مورد توجه کارشناسات سیاسی قرار گرفته است ... از جمله اینکه این حرکت و حمایتهای روسیه را با تقابل این ابر قدرت قدیمی با آمریکا در نبردهای دهه1980 افغانستان مقایسه می کنند ، که خیلی هم بیراه نیست ... از سوی دیگر این دیدگاه وجود دارد که روسیه در پی حفظ جایگاه فعلی خود در منطقه است بدین صورت که به واسطه پیروزی ایالات متدحده آمریکا در منازعات خاورمیانه ، قطعاً جایگاه امروزی روسیه و نفوذ وی در منطقه به شدت کاسته خواهد شد ... البته این غماریست دولبه برای روسیه ...  دوم اینکه در این میان ،گریزی هم به متحد خود ( البته نصفه ونیمه ) یعنی جمهوری اسلامی ایران دارد ، البته در بعد حمایتی !

نکته مهم دیگری که در این میان وجود دارد و باعث شده روسیه دست به اقداماتی ( برگزاری این مانور عظیم دریایی ) اینچنین بزند ، ترس روسیه از رسیدن تشعشعات منازعات خاورمیانه به کشورهایی همسایه خود است که سالهاست با آنان درگیر و دار است ... البته این ترس خیلی هم غیر واقع بینانه نیست ، چرا که آمریکا بدون در نظر گرفتن حق حاکمیت در بین کشورهای منطقه ، منازعاتی به راه انداخته است که اگر این منازعات در کشورهای همسایه روسیه هم مشاهده شود ، می تواند به عاملی مهم تبدیل شود برای الگو برداری مردمان روسیه جهت در خواستهای اعتراض گونه ... همانطور که این روزها شاهد هستیم گروههای قومی مختلف در روسیه ( اقوام مذهبی ) در حال ابراز نارضایتی های خود هستند ... این کشیده شدن نارضایتی به داخل روسیه برایش بسیار گران تمام خواهد شد ...

البته در این میان روسیه هم از جمع کشورهایی که حول محور تحولات منطقه خاورمیانه و بخصوص بیداری اسلامی ، غافلگیر و شوکه شدند ، خارج نبود ... البته در ابتدای جریانات بیداری اسلامی چند اشتباه در عرصه موضع گیریهای بین المللی ، مانند ماجرای لیبی داشت که در ادامه سعی کرد که کمی دست به عصاتر با این جریانات برخورد کند ... در هر حال هر چه که هست روسیه سعی دارد با این کنترل ها و حضور به موضع و فعال در منازعات جهانی مانند ، جریان هسته ای ایران و ... خود را همچنان موثر در روابط بین المللی نشان دهد ...

نکته مهم دیگری که در این میان خودنمایی می کند ، نقش جمهوری اسلامی ایران در منطقه و روابطش با روسیه است ... با تمام دلایلی که در خصوص رفتارهای دیپلماتیک و غیر دیپلماتیک روسیه در منطقه ذکر شد ، یکی از دلایلی که روسیه نمی تواند اینچنین رفتارهایی را با ایران داشته باشد این است که ، ایران با گذشت این سالها به قدرت بزرگی در منطقه تبدیل شده است ... قدرت جمهوری اسلامی ایران در بازیگردانی تحولات منطقه مخصوصاً در نقش صدور الگو انقلابی اسلامی ، در جریانات اخیر که اتفاقاً باعث شگفت زدگی تحلیل گران سیاسی شده است ، سبب گشته که روسیه برای حفظ منافعش در منطقه مجبور باشد جمهوری اسلامی ایران را هم راضی نگه دارد ، چرا که این رضایت ایران ، می تواند رضایت کشورهای اسلامی منطقه و دنیا را در بر داشته باشد و این هم یعنی ادامه روابط روسیه با کشورهای اسلامی ... البته این رابطه بر اساس یک الگوی دیپلماسی فعالانه دوطرفه مطرح است و جمهوری اسلامی ایران هم در این ارتباط به دنبال حفظ منافع خود در چارچوب حفظ منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی است ...

نکته دیگری که در خصوص تحرکات روسیه در منطقه این است که در واقعه این کشور عمده فعالیتهای خود را در دوبخش اصلی پیگیری می کند که یک بخش آن به وسعت دید جهانی بر می گردد که در آن به دنبال هم پیمانی با چین است و بخش دیگر آن به وسعت دید منطقه ای بر می گردد که با توجه به دلایل ذکر شده ، آن کشور جز جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود ... در هر حال روابط سیاسی بین دولتها قاعدتاً بر پایه حفظ منافع شکل می گیرد و ایران و روسیه هم در این قسمت جدا از متن اصلی نیستند ...