نویسنده : امیر محمد

این روزها دیگر اینقدر در داخل کشور شنیده ایم که انتخابات باید آزاد برگزار شود که دیگر کم کم و علی رغم میل باطنی مان باید به برخی از خواص داخلی مشکوک شویم . باور کنید من نمی خواستم تا این لحظه هم در این باره چیزی بنویسم ولی خوب وقتی دیدم که مهره های سوخته خارج نشین هم یکصدا این واژه را فریاد می زنند ، کمی حس کردم که ... فعلاً بگذریم ( انشاءالله که اشتباه باشد ) .

در روزهای اخیر شاهد این بودیم که متاسفانه خواص جامعه بر خلاف نظر مقام معظم رهبری در خصوص عدم شروع فعالیت های انتخاباتی قبل از موعد ، فعالیتهای پنهان خود را که از مدتها قبل شروع کرده بودند ، علناً در حال اجرای آن هستند . در واقع به نوعی می خواهند رو بازی کنند .

در مرحله اول و برای اولین بار در این دور از بازی ، شروع کننده ، مهره سفید بود ،حرکت اول ... چراغ اول را در این خصوص آقای احمدی نژاد روشن کردند . ایشان در همایشی ملی با عنوان " قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران " که در اواسط پاییز امسال برگزار شد گفتند : " انتخابات آزاد حق مردم است ، انتخابات آزاد هم اصالت دارد و هم ضرورت و اینکه حدود انتخاب رئیس جمهور بر اساس اعتقادات یک گروه محدود شود درست نیست و این مغایر با روح قانون اساسی است "

در اینجا سوالی مطرح می شود که از نظر آقای احمدی نژاد لزوماً انتخابات آزاد به چه معناست ؟ یعنی نظر ایشان این است که تا کنون در این سالهای پس از انقلاب ، انتخابات آزاد نداشته ایم ؟ البته این سوالات فقط در خصوص حرف اول ایشان نیست ، که اگر چنین بود که حرفی نداشتم ، خیلی هم به جا و متین بود فرمایش ایشان ، ولی نکته اینجاست که آقای احمدی نژاد در ماههای بعد ارائه نظریه هوشمندانه " انتخابات آزاد " را جزء اصلی تمام سخنرانی هایشان کردند و در کنار آن جملاتی آوردند که کمی نگران کننده است . ایشان در سخنرانی بعدی شان کمی پا ار فراتر گذاشتند و در برنامه تلوزیونی زنده ، اعلام کردند که در خصوص صیانت از انتخابات آزاد در خدمت مردم هستند ! با ها و بارها در آن برنامه تاکید کردند که ؛ احدی حق ندارد مانع برگزاری انتخابات آزاد شود و این انتخابات آزاد حق مسلم همه مردم است و کسی نمی تواند در آن منعی ایجاد کند ...

 اینهمه سراسیمگی در تکرار مکرر انتخابات آزاد یعنی چه؟! مردم قرار بود از آقای احمدی نژاد در آن برنامه زنده تلوزیونی راه حل هایشان را در خصوص عبور از بحرانهای اقتصادی بشنوند نه اینکه مدام و برنامه ریزی شده ، از طرف آقای رئیس جمهور برای یک انتخابات آماده شوند ، انتخاباتی که از نظر ایشان احتملاً آزاد نخواهد بود که اینهمه حرص و جوش می زنند !!! بد نیست عین سخنان آقای احمدی نژاد در این زمینه را یک بار دیگر بخوانیم " انتخابات باید آزاد باشد وهیچ کس نباید حتی در ذهنش این باشد که در انتخابات اثر بگذارد یا دخالت بیجا کند و ما هم در همین رابطه در خدمت ملت هستیم " –  " احدی هم نباید تلاش کند که تاثیر بگذارد و به جای مردم تصمیم بگیرد. انتخابات آزاد حق ملت ایران است و هیچ کس حق ندارد در اراده ملت کوچکترین تاثیری بگذارد "

روزهای اول حضور ایشان در مسند ریاست جمهوری ، قرار بود که از ریشه خاندان آیت الله هاشمی رفسنجانی را از بیخ بر کنند ، حالا چه شده است که آقای احمدی نژاد در این ماههای آخر ( البته اگر قبول داشته باشند که تمام می شود ) با آیت الله هاشمی رفسنجانی اینجور پسر خاله شده اند و مدام برای هم نوشابه باز می کنند ؟! از حضور مجدد ایشان در مجمع تشخیص ( که آنهم البته یکی در میان برگزار می شود ) گرفته ، تا دیدارهای بی وقفه نمایندگان شان با همدیگر در خصوص رایزنی برای انتخابات آتی ریاست جمهوری . البته این تفاهم های جدید ایجاد شده به اینجا ختم نشده است ، آقای آیت الله هاشمی رفسنجانی هم بعد از این صحبتهای آقای احمدی نژاد برای اینکه نشان دهند چقدر از لحاظ استراتژی سیاسی ، به هم نزدیک هستند ، در سخنانی فرمودند : " رفع مشکلات با دولت بر آمده از انتخابات آزاد میسر است "

در روی دیگر سکه شاید خواندن سخنان آقای ا.ر.م در خصوص تبانی شان با اصلاح طلبان بد نباشد . البته ذکر این نکته هم مهم است که این رمز استراتژی سیاسی آقای احمدی نژاد ، علاوه بر اشتراک با آیت الله هاشمی ، با محمد خاتمی هم ، کم یکی نیست ! خوب برویم سراغ دلیل این اشتراکات آریالای احمدی نژاد با اصلاح طلبان . آقای ا.ر.م در سخنانی دلیل را اینگونه تبیین فرموده اند : " من خودم از جنس شما بسیجی ها و هیئتی ها هستم  اما از آنجایی که رای دوم خردادی ها برای نگهداشتن دولت در سالهای آتی لازم بوده بنا داشتیم تا با بیان این نظرات و مواضع به هواداران اصلاح طلبان و مخالفان ، این پیام را انتقال دهیم که کارهایی را که خاتمی شعارش را داد ولی عملی نکرد، توسط احمدی نژاد صورت خواهد گرفت ... بخش زیادی از افرادی که پای صندوق های رای خواهند آمد همین جوانان و حامیان جریان دوم خرداد هستند اظهار داشت: به هر حال بیان کردن برخی صحبت ها و موج سازی ها از سوی بنده تنها به دلیل جذب هواداران اصلاحات بوده و برنامه ریزی ما جهت اخذ رای آنها در پای صندوق ها چاره ای جز اتخاذ این مواضع نداشت و الا مواضع من هم مثل شما بسیجی هاست " شما خودتان بخوانید حدیث از این مجمل ... !!!

چگونه می شود آقای احمدی نژاد اعلام می کنند که هیچ برنامه ای برای انتخابات ندارند و لی اینگونه سراسیمه سعی می کنند همراهی احزاب مختلف ( اعم از موجه و غیر موجه ) را به خود جلب کنند ؟! تاکید بر سخنانی که مردم آنها را سالها قبل از دهان افرادی غیر موجه شنیده اند ، از سوی شما ،  برای مردم مومن و انقلابی ایران سخت است . جا دارد خواص عزیز و محترم بیشتر به رفتارها و گفتار هایشان توجه کنند تا با دقت بیشتر نقاط اشتراک لفظی ( البته انشاءالله فقط لفظی باشد ) شان را با عوامل معاند نظام ، تغییر دهند و راه خود را به سوی راه ملت استوار ایران ، ادامه دهند . باشد در زیر سایه ولایت ، مقام معظم رهبری به سوی پیشرفت نظام اسلامی گام برداریم .

نویسنده : امیر محمد      لینک این مطلب در پایگاه تحلیلی خبری صراط نیوز

یکی از مباحث مهم و حیاتی دنیای اسلام که کانون آن در منطقه خاورمیانه مستقر شده است ، بحث حربه جدید ایالات متحده آمریکا و اسرائیل است برای بازیابی قدرت از دست رفته شان در منطقه . حربه ای کثیف و البته قدیمی ، حربه ای انگلیسی اما با نسخه و ورژن جدید آمریکایی .

پیر خرفت سیاست

طراح اصلی این تئوری به ظاهر مدرن که می تواند آثار مخربی را بر کشورهای اسلامی بگذارد ، کسی نیست ، جز استاد بزرگ تئوریسین های نامدار  و البته سیه روی برای مردم خاورمیانه ، همانند فوکویاما و هانتینگتون . شخصی که اینچنین در سالهای پایانی عمرش بر افکار و برنامه های ایالات متحده آمریکا حکمرانی می کند ، بله درست حدس زدید ،  رئیس شورای امنیت ملی آمریکا ،  برنارد لوئیس .

این حربه ایجاد تفرقه های قبیله ای و مذهبی و دینی ، چیزی نیست که نا آشنا باشد برای مسلمانان . از روزهای اول صدر اسلام تا کنون متاسفانه کم ضربه نخورده اسلام از این نادانها و بی بصیرت ها . دور جدید این برنامه های تفرقه افکنانه مدتی است که شروع شده است . شروع این کار در دور جدیدش را برنارد لوئیس در سخنرانی که به طور اختصاصی برای ناتو داشت ، اعلام کرد . دشمنی آشکار . لوئیس در این سخنرانی یاد آور می شود که تنها راه متوقف کردن قطار پر سرعت بیداری اسلامی در منطقه این است که با ظاهری خودی وارد آن قطار شویم و با ایجاد تفرقه های قومی و مذهبی واگنهای مختلف قطار را تقسیم بندی کنیم و آنوقت دیگر نوبت آن است که واگن های تقسیم بندی شده را از هم جدا کنیم . فقط در این صورت است که می توانیم جلوی این موج سرکش را بگیریم .

دشمن با برنامه وارد میدان می شود

ببینید ، دشمن آنقدرها هم که برخی فکر می کنند بی برنامه نیست . همین آقای لوئیس کسی یود که برای منطقه خاورمیانه نقشه ای تهیه کرده بود که بر روی آن کشورهای مختلف منطقه به واسطه دارا بودن قومیت های مختلف ، تجزیه شده بودند ! این مسئله ای درست است که لوئیس می گوید ، غرب نتوانست آنطور که باید این موج بیداری اسلامی را به نفع خود تمام کند . این مسئله و همچنین تقارن آن با روزهای سختی که غرب و مخصوصاً آمریکا از لحاظ اقتصادی و بحرانهای اجتماعی در آن به سر می برند ، مزدی بر علت شدند که آمریکا دوباره به فکر استفاده از حربه قدیمی خود بیافتد . حربه ای که متاسفانه برای کشورهای عربی منطقه به سان ریسمان سیاه و سفید است ، ولی چطور این مارگزیده ها بازهم از این ریسمان نمی ترسند ، جای تاسف دارد .

حکومتی با مرزهای نژادی

از زاویه ای دیگر نیز به این مسئله و حربه جدید ایالات متحده می توان نگریست . همانطور که می دانید رژیم اشغالگر قدس ، نظامی نژاد پرست است که بر مبنای همین مسئله شروع به تصرف اراضی بیت المقدس نموده است . خوب حالا اگر آمریکا در این منطقه خاورمیان بتواند برنامه های جدید خود را پیاده کند و به خیال خودش همان نقشه لوئیس را خوب از آب در بیاورد ، نتیجه اش در افکار عمومی چه خواهد بود ؟ خیلی سخت نیست تحلیل این مسئله که با این کار به نوعی کشورهایی تشکیل می شوند که بر پایه تفوتهای نژادی تقسیم بندی شده اند و در این حالت می توانند رژیم اسرائیل را که بر مبنای نژاد پرستی بنا شده ، مشروع اعلام کنند و بگویند این تنها کشوری نیست که مرزهای نژادی دارد .

سوریه اولین قربانی

برای همین دست به کار شدند .  مرحله جدید این بازی در کشور سوریه کلید خورد . در جایی که توانستند با همراه کردن " عاطف نجیب " که از نزدیکان بشار اسد در شهر  " درعا " بود ، آتشی به راه بیاندازند که الان دودش به چشم خودشان هم رفته است . در این بازی عاطف نجیب با بی احترامی که به ریش سفید شهر درعا  بهانه ای را که " عمری " روحانی دستنشانده سلفی عربستانی می خواست به دست او داد و او هم با کمک اطلاعاتی آمریکایی ها به مرکز نظامی درعا حمله کرد و نظامیان را کشت . اینجا بود که آمریکایی ها مستقیماً وارد بازی شدند . گروههایی را که از قبل آماده کرده بودند وارد میدان نمودند و دراین میان با به سر زبان انداختن این شعار که " چون بشار اسد نظامی علوی درست کرده ، پس باید سقوط کند " گروههای مختلف قومی سوریه را به جان هم انداختند . آتش بیار این معرکه هم کسانی نبودند جز سلفی های کافر که  مستقیماً از عربستان حمایت می شدند .

بحرین مظلوم

در بحرین هم از سوی آمریکا با  اقدامی مشابه اما با رویکردی متفاوت روبرو هستیم . آمریکا که دید مردم بحرین برای خواسته مشروع خود دست به تظاهرات زده اند وارد میدان شد و چون جو را مناسب دید با تحریک مذاهب مختلف این کشور ، آنها را که عموماً تحت حمایت قطر و عربستان بودند ، به جان شیعیان انداخت و شعله افروخت که تا امروز هم در حال سوختن است .

عراق در روزهای حساس

قطعه اصلی پازل این بازی در حال جاگذاری در عراق است . عراقی که به خواست مردم و با یاری خداوند توانست بر مزدوران و اشغالگران فائق آید . این مسئله برای آمریکائیها بد جور گران تمام شده بود . پس تصمیم گرفتند با تحریک گروههای قومی مختلف در عراق که سالهاست در کنار هم با آرامش زندگی می کنند ، امنیت اجتماعی و ملی عراق را به مخاطره بیاندازد . حمایت از گروههای کرد شمال عراق و تحریک شان برای دست یابی به حقوق از دست رفته شان از یک سو  و تحریک سنی های عراق برضد شیعیان از سوی دیگر ، از جمله برنامه هایی است که اگرچه در تاریخ ریشه دارد ، اما متاسفانه مثل اینکه بازهم جواب می دهد .

عربستان ، سگ دست آموز آمریکا

در این میان نمی توان از نقش پر رنگ عربستان سعودی و قطر در این بازی به راحتی گذشت . عربستانی که با حمایتهای مالی و نظامی و اطلاعاتی خود به آمریکا در منطقه به سگ دست آموز و خوش رقصی برای اوباما تبدیل شده است . تحریک گروههای مختلف سلفی و وهابی و حمایت مالی آنان برای مقابله با شیعیان به پا خواسته در عربستان و بحرین از این نمونه خوش رقصی های عربستان برای ارباش است . قطر هم که به تازگی وارد میدان بازی شده است ، به همراه ترکیه فریب خورده ، قصد دارند به ستون و خیمیه اصلی و یگانه عمل وحدت کشورهای اسلامی در منطقه ، یعنی ایران یورش ببرند . شتر در خواب بیند پنبه دانه ، گهی لف لف خورد ، گه دانه دانه ...!!! قطعاً این آخرین حرکات کشورهای عربی خواهد بود و انشاءالله با این حرکت به زباله دان تاریخ خواهد پیوست .

تمام این مطالبی که عنوان شد ، تنها دلایلی بود بر این که بدانیم چه خطراتی در این روزها دنیای اسلام را تهدید می کند . خطراتی که جز با حفظ وحدت و تجمع زیر پرچم وحدت آفرین اسلام ناب محمدی ، خنثی نخواهد شد .

نویسنده : امیر محمد

با آغاز سال نوی میلادی و ادامه بحرانهای اقتصادی و به تبع آن سیاسی اجتماعی غرب و به خصوص آمریکا ، جهان در حال وارد شدن به مرحله جدید از مناقشات بر سر قدرت جهانی ست . در این میان همانند همیشه منطقه خاورمیانه به عنوان منطقه ای مطرح است که هم از لحاظ ژئوپلوتیک و هم  ژئواستاتیک ،  بسیار نقش تعیین کنند های در معادلات جهانی ایفا خواهد کرد . در این مرحله هم مناقشات نظامی و دیپلماتیک موجود بر سر مسئله سوریه  می توانند  نقش بسیار مهمی در تحولات خاورمیانه ایفا کند .

مهره چینی آمریکا

در روزهای اخیر شاهد دور جدید از مهره چینی های شطرنج گونه کشورهای حامی سوریه و در طرف مقابل ، مخالف سوریه هستیم . در بین این کشورها ، چند کشور هستند که بازیگران و بازیگردانان اصلی این جریان هستند . جریانی که به پشتوانه رسانه های قوی و یکصدای غرب و نماینده بازی خورده سازمان ملل آقای اخضر ابراهیمی ( که در موضع گیری جالب اخیرش بازهم به طرح آمریکا و استنباط آمریکایی از معاهده ژنو ، اصرار دارد که می گوید حکومت به دست دولت انتقالی سپرده شود ) ، در حال گذر از مرحله جدیدی است . در طرف مخالفین حکومت سوریه ، می توان از آمریکا و اسرائیل بعنوان شعله افروزان بی بدیل این معرکه نام برد . در کنار این دو کشور ، نمی توان از نقش کشورهای همسایه سوریه در منطقه ، چشم پوشی کرد . چه از نقش ترکیه بازی خورده و متوهم و چه از نقش کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان و قطر که کور کورانه شده اند حامیان مالی اصلی جنگ افروزیهای آمریکا در خاورمیانه .

آیا لبنان هم سوریه است ؟

این روزها شاهد مباحثی هستیم که در کشور لبنان به گوش می رسد . البته خیلی هم دولت آقای سنیوره بدش نمی آید که اتفاقات و درگیری های سوریه به لبنان هم کشیده شود و از کنار این درگیری های برای استاد گرگ صفتش یعنی آمریکا خوش رقصی نماید و البته دلیلی هم پیدا کند که به خیال خودش زبان حزب الله قدرتمند را کوتاه کند ( زهی خیال باطل ) . در اقدام قابل تامل و جالب شاهد بودیم که حتی مفتی اعظم لبنان ( آقای ربانی ) هم در حمایت از حکومت سوریه و عدم اقداماتی که باعث کشیده شدن عین مسائل سوریه به لبنان می شود ، مواضع خوبی را اتخاذ کردند . ببینید خصومت و دشمنی تا کجاست ؟!  در این میان سنیوره در پادشاه عربستان خواسته است که با استفاده از سیوه های گوناگونی مثل رشوه ها و حمایت های مالی ، نظر مفتی اعظم لبنان را عوض کند ! البته عربستان اولین بار نیست که اینچنین اقدامات وقیحانه ای از خود نشان می دهد و در مسائل مشابه در کشورهای عربی منطقه بارها این کارها را تکرار کرده است !

القاعده ، سلفی ها و تکفیری ها در سوریه چه می کنند ؟!

در این میان آمریکا و اسرائیل بازهم طرح موزیانه ای را پیاده کرده اند که متاسفانه با فریب خوردن کشورهای منطقه نیز همراه بوده است . آمریکا به دلیل هزینه های بالای جنگ در خاورمیانه و شرایطی که برایش پیش آمده است از لحاظ اقتصادی و البته نیز به دلیل فشارهای مردم در خصوص پایین آوردن هزینه های کشورگشایی اوباما ، طرحی را عملی کرده که در آن با بکارگیری و تجیهز نیروهای القاعده ، تکفیری  و سلفی ها در راه اندازی آشوب در سوریه ، ضمن کم کردن هزینه های دخالت مستقیم ، رد پای خود را نیز در این مسائل کم رنگ کند . دولت ترکیه حدوداً ده سالی است که همیشه دغدغه ورود به اتحادیه اروپا را دارد . بماند که از ترکیه هم به خاطر آرزویی که دارد دارد ، سوء استفاده می کند . گرفتار شدن 4 خلبان ترک توسط نیروهای امنیتی سوریه در خاک سوریه و حتی پوشیدن لباس عربی اردوغان برای نشان دادن جدیتش ( نادانی اش ) در موضع ترکیه در قبال سوریه ، نشان از پیچیدگی اوضاع سوریه برای سردمداران ترک است . بد نیست اظهار نظر متوهمانه و نابخرادنه داوود اغلو را در این مورد بدانید که گفته : ترکیه محل عبور تاریخ در این دوران است !!! ببینید توهم تا کجا رفته !!! این نشان می دهد که اگر ترکیه در مسئله سوریه به جایی نرسد ، با توجه به اینکه پلهای پشت سرش را بد جور تخریب کرده ، باید منتظر چالش جدید در مناسبات داخلی و بین المللی خود باشد . کشورهای عربی که فریب خوردگان همیشگی این بازیها هستند و جایی برای صحبت نگذاشته اند از نادانی هایشان .

استراتژی حامیان سوریه

همزمان با استراتژی های کشورهای دشمن حکومت سوریه و البته به طور مشخص تر دشمن مقاومت در منطقه ، کشورهای دوست و حامی سوریه هم بیکار ننشسته اند . نقش کشور ایران و اشراف اطلاعاتی و نظامی اش که کاملاً واضح و روشن است و تا آنجایی انی اقتدار پیش رفته که موجبات تحیر کشورهای غربی و حتی خود روسیه را بدنبال داشته است . از نقش ایران هم بعنوان یاور اصلی سوریه و مقاوت هم نمی توانیم به سادگی عبور کنیم . حمایتهایی از جنس حمایتهای مالی ، نظامی و اطلاعاتی و رسانه ای و ... که شاید پاسخی باشد به کمکهای بی دریغ سوریه و حافظ اسد در سالهای تنهایی جنگ ایران در برابر عراق ( همه دنیا ) . این بازیگردانی تحولات سوریه توسط ایران ، نشان از قدرت بلامنازع نظام جمهوری اسلامی در منطقه دارد . به عنوان مثال جریان تجمع 40000 نفری مخالفان سوریه در حوالی دمشق و برنامه شان برای حمله به فرودگاه و شهر دمشق را یادتان هست ؟ حتی روسیه با این ادعایش متوجه چنین برنامه ای نشد . این ایران بود که این اخبار را در اختیار روسیه گذاشت و ... .

راز موشکهای الکساندر

روسیه هم بعنوان حامی بزرگ سوریه در این روزها مطرح است . فقط به جمله ای که وزیر امور خارجه روسیه ( لاوروف ) گفته بسنده می کنم ، شما بخوانید حدیث از این مجمل ، دلیل روسیه را در حمایت از سوریه : لاوروف در نشستی خبری خطاب به سران آمریکا گفت ؛ نظام جدید جهانی مستقیماً به سوریه و تحولات آن بستگی دارد ! روسیه به اینجا هم اکتفا نکرده است و برای اینکه خود را بعنوان یک نظم دهنده نوین جهانی بعد از سابقه شوروی ، نشان دهد ، مانوری دریایی تدارک دیده که تقریباً بی سابقه است . مانوری در دریای مدیترانه و آنهم برای اولین بار بعد از فروپاشی شوروی ! گمان نکنید که روسیه عاشق چشم و ابروی سوری هاست ، بلکه این نشان از نگاه ژئوپلوتیک و ژئو استاتیک روسیه به سوریه است و صد البته نیاز روسیه به برد در این بازی برای رقم زدن معادله جدید جهانی در دنیا .

این عشق روسیه به سوریه باعث شده که این کشور 6 سامانه موشکی ضد بالستیک " الکساندر " که از سامانه های پیشرفته موشکی دنیاست و هیچ سیستم راداری در دنیا نتوانسته آن را رهگیری کند ، را در نقاط مختلف سوریه هدف گذاری و جاگذاری نماید . شاید این پاسخی باشد به سپر دفاع موشکی پاتریوت ترکیه و یا مانور نظامی و موشکی  اسرائیل  که به زعم برخی از کارشناسان آماده سازی اسرائیل برای حمله به سوریه است . این مسئله نشان می دهد که روسیه به هیچ عنوان نمی خواهد در این بازی که پیش آمده بازنده غرب و آمریکا باشد . چه می کند این سودای قدرت طلبی !!!

البته در حال حاضر شاهد آن هستیم که بین خود نیروهای متخاصم داخلی در سوریه ( شورشیان ) هم در گیری های شدید پیش آمده . حتی کار بجایی رسیده که برای همدیگر اولتیماتوم ترک محل صادر می کنند . این نبردها بیشتر در حوالی حلب مشاهده می شود . ادامه این روند درگیرها بین شورشیان می تواند دور جدید از تحولات سوریه را رقم بزند . تحولاتی که انشاءالله به سود مردم سوری خواهد بود .