وب هاستینگ
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سیاسی - اجتماعی - حدیث منتظران قائم (عج)
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تماس با ما
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 41
کل بازدید : 895939
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

بسم الله

نویسنده : امیر محمد

بی شک هنوز هم هستند ملتهای بیدار و آزادیخواه سراسر دنیا به خصوص در منطقه خاورمیانه که دوست ندارند زیر یوق دولتهای خودکامه شان باشند . تحولات سریع و پیچیده خاورمیانه باعث شده است تا برخی از دولتها هم از بازیگردانان اصلی رو دست بخورند . کشورهایی که از ترس نفوذ جریان و تفکر بیداری اسلامی اخیر در منطقه به داخل مرزهای کشورشان ، دست پیش را گرفتند تا پس نیافتند . این دست پیش گرفتن ، حضور فیزیکی در کشورهای همسایه بود که هم مشکلات داخلی را برایشان بوجود آورد و مشکلاتی در سطح کلان سیاست گذاری منطقه محل استقرارشان .


یکی از این کشور ها عربستا نبود که از ترس نفوذ ایدئولوژی بیدرای اسلامی به داخل کشورش ، وارد جریانات بحرین شد و این دخالت باعث بروز مشکلات داخلی بسیار شدید برای سعودی ها گردید . این حرکتهای مداخله جویانه از عدم شناخت کافی ماهیت این جریان ها که به انقلاب منجر شدند ، بر می گردد . ماهیت تمامی این حرکت های آزادیخواهانه در بسترهای دینی  و اسلامی را می توان به این گونه تقسیم بندی نمود :

ماهیت ساختاری جریان بیداری اسلامی و پیش‌بینی ادامه مسیر :

1 - ماهیت بیداری اسلامی ؛ در این باره سه دیدگاه وجود دارد :

اول) توده مردم از دردها و رنج‌ها دست به انقلاب زدند،

دوم) آمریکا احساس کرد دولت‌های منطقه فاکتورهای بقاء را ندارند و لذا از ترس قیام مردمی ، دست به انقلاب رفرمی زد ،

سوم) انگیزه مردم این کشورها ، اسلامی است .

رهبر معظم انقلاب اسلامی نگاه سوم را برگزید ولی بعضی از مسئولین کشور نگاه دوم را دارند وغرب نگاه اول را مطرح می‌کند . در این میان برای کسب بیشتر شناخت می توان از نمونه هایی تازه و برگزیده مانند جریانات مصر استفاده کرد . عمق این خواسته های مردم در کشور مصر بعنوان نمونه ، را می توان در شعارهای مردم بیدار مصر پیدا نمود . یکی از مشتکراتی که در همه انقلابهای اسلامی در دنیا وجود دارد ، حس عدالت طلبی و مردم سالاری دینی و حاکمیت اسلامی است . این خواسته ها در میدانی وسیع به نام استقلال طلبی نمود پیدا می کندکه البته نمود آن عزت طلبی در برای آمریکا و اسرائیل است .

2- پیش‌بینی روند بیداری اسلامی :

- در مصر که پیروزی نصیب مردم شده ولی هرز چند گاهی به بهانه های واهی می بینیم که آتش افروزیهایی بین ملت و دولت جدید مصر ، ایجاد می شود که همین امر هم روند بازسازی تشکیلات حکومتی مصر را طولانی خواهد نمود . چیزی که در این میان محتمل به نظر می رسد این است که انقلاب مصر قطعاً به قسمت اعظم خواسته های خود میرسد ولی به انقلاب اسلامی نخواهد رسید . برای پیش بینی روند تحولات جاری در کشورهای اسلامی می توان از آنالیز جریان سازی و به سرانجام رسیدن انقلاب های منطقه استفاده کرد . روندی که نتیجه آن می تواند به ما بگوید که وضعیت این تحرکات در کشوری مانند عربستان سعودی ( بعنوان نمونه تحلیل ) چگونه خواهد بود . نکته دیگری که در این میان به چشم می خورد نبود رهبری واحد در بین گروه ها و ملت های انقلابی است که قطعاً در روند اثر گذاری و استحکام و استقرار دولت اسلامی نقش به سزایی خواهد داشت .

مشترکات عقیدتی بین انقلابهای منطقه در جریان بیدرای اسلامی :

1 ـ  اصل برنامه ها بر روند آرام و بدون اغتشاش در پیگیری خواسته ها بنا نهاده شده است .

2 ـ همیشه در این بین یکی از اهداف اصلی قیام ها ، استبداد ستیزی و رسیدن به آزادی و دموکراسی است .

3 ـ در این بین همیشه نبود یک رهبر مقتدر و آگاه همانند امام خمینی (ره) در جریان انقلابهای اسلامی منطقه احساس می شود .

4 ـ این قیام ها اکثراً بدون دخالت مستقیم و سیستماتیک احزاب شروع و ادامه می یابد .

7 ـ  همیشه و در همه حال رسانه و افکار عمومی ، نقش عمده ای در تحریک و یا به سرانجام رساندن قیامهای خاورمیانه بازی کرده است .

علل و عوامل شکل‌گیری تحولات : ( دیدگاه‌ها )

1 ـ بیشتر این اعتراضات به مشکلات ناشی از ناتوانی دولتها در کنترل اوضاع و رسیدگی به مشکلات اجتماعی و اقتصادی ملت هایشان بر می گردد .  

3 ـ  همراه شدن ارتباطات و نوآوریهای رسانه ای با روشن فکران جامعه .

4 ـ  زیر کفش های استعمار بودن اکثر کشورهای عربی و نداشتن استقلال عقیدتی و عملیاتی که توانسته است به بحرانهای اجتماعی و معنوی در این کشورها دامن بزند .

6 ـ در ادامه جنبش‌های کلاسیک است با این تفاوت که به سرعت زیاد ، تکیه بر نسل جوان ، خردجمعی و شعارهای مدنی به جای شعارهای ایدئولوژیک .  

در حالت های کلی و با بررسی های کافی می توان این مدل ساختاری برای انقلابهای منطقه را رسم نمود و بر طبق آن می توان رفتار ملتهای بیدار کشورهای اسلامی منطقه که هنوز به موفقیتی نائل نشده اند را پیش بینی نمود . هرچه که هست و خواهد شد بیشک ادامه این روند می تواند به معضلی بزرگ برای کشورهای مداخله جو در خاورمیانه ( آمریکا و غرب ) تبدیل شود .

محرک‌ها ، چالش‌ها و پیامدهای منطقه‌ای و عربی رویدادهای اخیر :

اول ) محرک‌ها و انگیزه‌های اوج‌گیری و گسترش اعتراضات:

1ـ ناامیدی فراگیر

2ـ تقویت ادراک و شناخت جامعه از واقعیت‌های تلخ اجتماعی

3 ـ افزایش میل و اشتیاق به زندگی آزادانه و برخورداری از کرامت انسانی

4ـ افزایش شیوه‌های سرکوبگرانه حکومت‌ها و قدرت مطلقه دستگاه‌های امنیتی

دوم ) چالش‌های پیش روی انقلاب‌های مذکور :

1 ـ نبود رهبری که می‌تواند باعث انحراف از مسیر اصلی باشد .

2ـ نقش نیروهای مسلح که در مصر و تونس تسهیل‌کننده فرایند انتقال قدرت بوده‌اند اما این نگرانی وجود دارد که نقش تعیین کننده تری‌در فرایند سیاسی داشته باشند .

3 ـ نقش کمرنگ نخبگان و نهادهای سیاسی متعارف که در عمل از حرکت اعتراضی جوانان و بدنه اجتماع عقب مانده‌اند و تنها با ایفای نقش مشارکتی بسنده کرده‌اند .

این ویژگی می‌تواند در مراحل بعدی به تضعیف بعد فکری و پشتوانه فرهنگی ، سیاسی و نهادهای انقلاب‌ها منجر شود .

سوم ) پیامدهای عربی و منطقه‌ای احتمالی در صورت هدایت در مسیر مناسب  :

1 ـ استقلال بیشتر نظام‌های سیاسی عربی و کاهش وابستگی به نیروهای خارجی

2 ـ توجه بیشتر به منافع ملت‌های عرب و قضایای مهمی چون قضیه فلسطین .

3 ـ احیای نقش مصر به عنوان یک کنشگر منطقه‌ای مهم و تاثیرگذار

4 ـ ایجاد چالش‌ها و تهدیدهای جدی برای رژیم صهیوتیستی در قالب تغییر مسیر مدیریت فرایند گفتگوها

5 ـ از سرگیری روابط دیپلماتیک مصر و ایران به عنوان دو وزنه منطقه‌ای

6 ـ تقویت همکاری‌های عربی و ترکیه در مسئله فلسطین در جهت تضعیف رژیم صهیونیستی

7 ـ شکل‌گیری گونه ای جدید از کنشگرایی منطقه‌ای .




نویسنده : منتظر
تاریخ : دوشنبه 91/12/21
هدیه منتظران قائم ()

بسم الله

نویسنده : امیر محمد

امام خامنه ای ( دامت برکاته ) : "  ... احیای توانایی ها و استعدادهای انسانی، طبیعی و جغرافیایی دنیای اسلام ، در حل این مشکلات ( اشاره به تفرقه افکنی های مذهبی در پاکستان ) ، تأثیر فراوانی خواهد داشت ... "

زمانی که شوروی سابق از هم فروپاشید ، تراز معادلات جهانی بر هم خورد و در آن دوران بود که آمریکا تک و تنها در عرصه بین المللی می تازاند و به جهت جای گزین کردن دشمن جدیدی برای خود ، شروع کرد به مطرح کردن نظریه برخورد تمدن ها . در واقع با این برنامه و در جنب آن تئوریزه کردن هراس از اسلام قصد داشت نسخه ای غیر واقعی و افراطی از اسلام ناب به نمایش بگذارد تا بتواند از کنار همین یکی به میخ زدن و یکی به نعل زدن ها به منافعش برسد . یکی از این مقاصد غرب و در رأس آن آمریکا ، کشور پاکستان است . کشوری که به دلیل تکثر احزاب ، قومیت ها و مذاهب مختلف ، امید اینکه بتوان به طور کامل وحدت را در آن ایجاد نمود ، کمی بعید به نظر می رسد .


در میان این برنامه هایی که به امتهای اسلامی تزریق شده ایت ، قومیت گرایی یکی از دلایل اصلی درگیریهای موجود در پاکستان است . این مسئله هم بی شک به دلیل نبود نظام و ساختار سیاسی منسجم در دستگاه حکومتی پاکستان است . کشور پاکستان هنوز نگاه و تفسیر رسمی از جامعه اسلامی ندارد و بیشتر در مواجهه با این اتفاقات و درگیری ها ما بین گروه های مختلف ، جانب احتیاط و بی طرفی را می گیرد و در واقع با بازی کردن نقشی خنثی ، سعی در آرام کردن مناقشات دارد . متاسفانه دولت مرکزی پاکستان هم انگار قرار نیست در برابر این گروه های تندرو ، خودی نشان دهد و بی شک این عدم تمایل برای حل مشکلاتی از این دست می تواند به شدت برای امنیت اجتماعی پاکستان مضر خواهد بود . راهبرد آمریکا و غرب در این میان تلاش برای ایجاد هماهنگی میان گروهک‌های تروریستی داخل و خارج پاکستان بوده و است . برای به صحنه آوردن گروه های تند رو سلفی و بزرگ‌نمایی تحرکات این جریانات ، عربستان سعودی وقطر ، نقش بی بدیلی را ایفا نمودند .

در این میان ایالات متحده آمریکا چه مستقیم و چه غیر مستقیم ، گروه هایی را ایجاد و تجهیز نمودند تا از این آب گل آلودی که همواره در جریان و ساختار سیاسی پاکستان وجود داشته ، ماهی اهداف خود را بگیرند . گروه ها و سازمانهای وهابی که در پاکستان به آزادی فعالیت می کنند ، متاسفانه علی رغم شناخته شده بودن برای حکومت مرکزی پاکستان ، همواره با بی اعتنایی دولت مردان مواجه شده اند و در این بین توانسته اند ، بدعت ها و نا امنی هایی را ایجاد کنند که امروز دودش در چشم مسلمانان و مردم پاکستان می رود .

سازمان‌های وهابی پاکستان :

1 ـ حرکه المجاهدین (hum  ) : گروه نظامی به رهبری فضل الرحمن خلیل که در پاکستان پایگاه دارد و تحت حمایت مالی عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس ، پاکستانی‌ها و کشمیری‌هاست .

2 ـ سپاه صحابه ( ssp ) : در اوایل 19870 توسط یک روحانی سنی به نام مولانا حق‌نواز جنگوی تاسیس شد و علت تاسیس آن جلوگیری از تاثیرگذاری انقلاب اسلامی ایران بر مردم پاکستان بود و در مقابل سازمان تحریک جعفری ( به ریاست علامه ساجد علی نقوی / شیعه ) بود .

این گروه با 500 دفتر و مرکز در پاکستان و ... ، 100هزار عضو دارد .

3 ـ جماعت اسلامی پاکستان : این گروه را نمی‌توان به طور مطلق وهابی دانست اما از بسیاری جهات گروه سلفی و دارای گرایش‌های بسیار زیاد به اخوان‌المسلمین می‌باشد . مؤسس و نظریه پرداز آن ابوالاعلی مودودی است .

4 ـ جماعت علمای اسلام ( دیوبندی‌ها ) : سابقه دیوبندی‌ها به 250 سال قبل و دوران آغازین استعمار هندوستان توسط انگلیسی‌ها بر می‌گردد . مدارس آن‌ها در ظهور طالبان نقش مهمی داشتند .

5 ـ مجلس متحده عمل(mma) : ائتلاف پیروز انتخابات پس از 11 سپتامبر پاکستان موسوم به مجلس متحده عمل به ریاست فضل الرحمن در حقیقت زائیده فکر قاضی حسین احمد ، رئیس جماعت اسلامی پاکستان است . هم اینک مجلس متحده عمل متشکل از دو تشکل سلفی ـ وهابی جماعت اسلامی و دیوبندهاست .

همین تکثر گروه های وهابی ساخته و پرداخته ایالات متحده آمریکا و انگلیس است که آتش این اختلافات جزئی و نا چیز در بین مسلمانان پاکستان را شعله ور نموده است  آنهم در سایه سکوت مجامع بین المللی مدعی حقوق بشر و دموکراسی در دنیا بخصوص سازمان ملل متحده . انشاءالله مردم مسلمان پاکستا ن با حمایت دیگر ملتهای مسلمان و آزاده ، یک بار دیگر با تلاش برای حفظ وحدت ،  نقشه های دشمنان اسلام را ، نقشه بر آب کنند ، تا دیگر برسد روزی که شاهد اشکهای پاک و معصوم فرشته ها نباشیم ...

 

 




بسم الله

نویسنده : حدیث

" تردید ندارم که او بازخواهد گشت و به همراه همه صالحان و حضرت مسیح (ع) و تنها باقیمانده از نسل پاکان، انسان کامل، خواهد آمد و جامعه بشری را در استقرار صلح و عدالت کامل و مهربانی و کمال یاری خواهد کرد " ... اشتباه نکنید این حرف نقل قول از آیت الله بهجت نیست ... از شخصی است که علماء عزیز و گرانقدر را افرای انقلابی و کارآمد برای حوزه های علمیه می داند و چاوز را شهید راه خدا و از صالحان و مقربان درگاه الهی که بی شک (!!!) رجعت خواهد کرد ...


 

در این فکرم که چگونه می شود اعتقادات و باورهای عمیق یک فرهنگ ، آنهم فرهنگ عمیق اسلامی و شیعی را به همین سادگی به بازی گرفت !!! ... این همان چیزی است که آقای احمدی نژاد در جریان سازی آن تبحر خاصی دارند ... البته در این خصوص ظاهر حرفهای ایشان اصلاً برایم قابل اعتنا نیست و اصلاً هم نمی خواستم فکرها و تحلیل های دیگری در خصوص صحبت های ایشان داشته باشم ولی وقتی از این دست پیام های تسلیت شان را کنار هم می گذارم آنوقت علامت های سوال در ذهنم بیشتر می شود که دلیل این اختلافها در انتشار پیام های تسلیت چیست !!! ... بعضی مواقع به ذهنم می رسد که نکند آقای احمدی نژاد اصلاً مشاور ندارد که این تذکرات را به ایشان ابلاغ (!!!) کنند ... بعد که خوب فکر می کنم ، می بینم که ایراد از همین مشاوران است و خود ایشان اصلاً تقصیری ندارند !

اینکه ایشان از نظر قانونی حق دارند که در خصوص در گذشت همتای فقید خود اظهار نظر کرده و پیام تسلیت برای ملت ونزوئلا ارسال نمایند ( آنهم در سطح وسیعی به وسعت تمام دنیا ) ولی آیا این حق را دارند که خود را آنقدر وارسته و عالم بدانند که در خصوص رجعت برخی به همراه حضرت مهدی (عج) اظهار نظر قطعی و حتمی کنند ؟!!! ... اینکه ایشان بگویند آقای چاوز از خوبان بودند ، ایرادی ندارد ، ولی وقتی بگویند " تردید ندارند که رجعت می کند " این جای شک و تردید دارد ... شاید هم ما توهم زده ایم و اصلاً آقای احمدی نژاد به منابع خاصی متصل هستند و آمار یاران امام زمان (عج) را نیز در اختیار دارند !!!


بد نیست یکی به ایشان بگوید که در سخنان شان ، آنهم وقتی برای تمام دنیا  پخش می شود ، کمی بیشتر دقت کنند و اینگونه بر اعتقادات عمیق شیعه ، ساده انگاری را تحمیل نکنند ... این کوتاهی ( البته به نظرم صد در صد عمدی است ) از طرف شخص رئیس جمهور ، اصلاً قابل اغماض نیست ... اینجا دیگر مجلس و محافل داخلی نیست ایشان به خود اجازه بدهند از این اظهار نظر ها بکنند ... قسمت جالب ماجرا اینجاست که آقای احمدی نژاد ، آیت الله بهجت ، حاج آقای مجتبی تهرانی ، آیت الله خشوقت و ... را  آنقدر از نیکان و صالحان نمی داند که در هنگام بازگشت امام زما (عج) همراه وی باشند ولی آقای چاوز سوسیالیست ( البته در خصوص شخصیت مرحوم چاوز من هیچ گونه اظهار نظری نمی کنم ، ایشان به رحمت خدا رفته اند و قضاوت هم فقط از پس قاضی بر می آید که در اینجا خداوند متعال است ) بی شک و بی تردید از رجعت کنندگان هستند ... !!!

چگونه است که برای فقدان عالم ربانی حاج آقا مجتبی تهرانی فقط چند خط کوتاه و توصیف روحیات و خدمات ایشان به حوزه و انقلاب کفیات می کند و حتی آنقدر هم اهمیت ندارد برای یک ملت غیور و مومن و شیعی که یک روز برایش عزای عمومی بگذارند ( البته این شخصیت ها همیشه در اعماق اعتقادات مردم عزز مان جای دارند و با این کارها ذره ای از عشق شان به این عالمان وارسته کسر نخواهد شد ) ولی برای آقای چاوز ، در هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران مصوب می شود که یک روز عزای عمومی در ایران اعلام کنند !!! ... چگونه است که فقدان عالمان و عاملان به دین مبین و پاک اسلام از نظر آقای احمدی نژاد جزو شهداء گرانقدر نیستند ولی آقای چاوز از نظر ایشان شهید محسوب می شود ؟!!! ... بازهم تاکید می کنم ، در خصوص آقای چاوز اصلاً قصد ندارم اظهار نظر کنم ، الله اعلم ، ولی خوب این تناقض های آشکار در رفتار های رئیس قوه مجریه یک کشور به نظرم بی دلیل و بی منظور نیست ... یعنی می توانیم بگوییم که آقای احمدی نژاد از شخصیت والای عالمان دینی مان بی اطلاع بودند که آنها را حتی در ردیف امثال چاوز نمی دانند ؟!!! ... از سوی دیگر سوال اینجاست که اجازه این اظهار نظرهایی از این دست را چه کسی به آقای احمدی نژاد داده است ؟!!! ... نائب بر حق آقا امام زمان (عج) و ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای ( دامت برکاته ) قطعاً بیشتر از ایشان به عوالم غیب دسترسی دارند ولی هیج وقت اینچنین اظهار نظرهایی را ننموده اند ... البته وقتی آقای احمدی نژاد در سایر امور از ولی فقیه  خود حرف شنوی ندارند ، دیگر در این مسائل نمی شود از ایشان انتظاری بیشتر از این داشت ...

آقای احمدی نژاد بزرگوار ، ایراد این سخنان شما نشان از این دارد که متاسفانه علی رغم علم نداشت بر این موضوعات ، همچنان از اظهار نظر کردن در این خصوص دریغ نمی کنید ... انشاءالله ایشان از این پس در استفاده از واژه ها و تعابیر و معانی کلمات بیشتر دقت بفرمایند ...

الهم عجل لولیک الفرج ...

 

 




نویسنده : منتظر
تاریخ : پنج شنبه 91/12/17
هدیه منتظران قائم ()


 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->