نویسنده : امیر محمد

هدف گذاری تامین منابع انرژی ایالات متحده آمریکا تا سال 2025 از خاورمیانه ...حضور جنجالی سران القاعده در ترکیه ... التماس ترک ها از اتحادیه اروپا برای عضویت در آن ... دور جدیدی از جریان سازی های بازیگردانان مداخله جو در مناقشات جهانی به وسعت محدوده خاورمیانه در حال انجام است . اجرای سیاستهای تهاجمی در قالب نقش هایی نو در لباس انتشار دموکراسی و آزادی ، بخشی از این برنامه هاست . این بار نقش ترکیه که خود ، از اعضاء این محدوده است در دامن زدن بر مناقشات پر رنگ تر از طراحان اصلی این برنامه است .

ایالات متحده آمریکا در هدف گذاری های خود ، تامین منابع انرژی خود تا سال 2025 را از منطقه خاورمیانه به تصویب رسانده است و پیرو همین سیاست است که طرح خاورمیانه جدید را به جهت حفط منافع و منابعش در این منطقه ، طراحی کرد و بار اجرایی آن را بر دوش کشورهای نادان منطقه گذاشته است . در این میان یکی از الویت های ایالات متحده آمریکا در منطقه برای رسیدن به اهدافش ، تسلط بر ایران و موقعیت استراتژیک و حیاتی آن در منطقه است . خوابی که سالهاست با غیرت و مقاومت ملت آزاده ایران به کابوسی سهمگین برای کاخ سفید تبدیل شده است . وقتی خود آمریکا در مقاطع مختلف زمانی نتوانست مستقیم بر ایران مسلط شود ، دست به دامان کشور های منطقه شد تا شاید با تحریک حس عربی یا عثمانی شان ، آنها را همانند سبقه های تاریخی شان ، فریب دهد و از کنار این برنامه به اهدافش برسد . از کشورهای هدف در این طرح می توان به عربستان ، قطر ، امارات ، ترکیه و آذربایجان نام برد . در جریان عربستان که دست روی مسئله عرب و عجم و شیعه و سنی گذاشت و با القاء این مسئله به عربستان که ایران می خواهد ام القراء جهان اسلام شود ، سعودی های نا مسلمان را وارد این بازی کرد .از سوی دیگر با تحریک رگ عثمانی بودن ، ترک ها ، آنان را تحریک کرد که  دوباره دوران با شکوه عثمانی را بازسازی کنند .

  ترکیه در حالی دست به این اقدامات می زند که به نظر می رسید طبق برنامه های اعلام شده ، با روی کار آمدن حزب اعتدال و توسعه ، روابط ترکیه با کشورهای همسایه اش رو به بهبود برود . ولی متاسفانه این نمودار هر روز در جهت منفی رشد فزاینده ای را دنبال می کند . ترکیه که این روزها علناً اعلام کرده به دنبال بازسازی امپراطوری  به اصطلاح خودشان بزرگ عثمانی است ، با وعده فریبنده اتحادیه اروپا در خصوص پیوستنش به این اتحادیه ، نتوانست اقدامی انجام ندهد . ترک ها در اولین اقدام خود سعی کردند در مناقشات منطقه ای و جهانی حضور پر رنگ تری داشته باشند  و متاسفانه در تمامی حضورهایشان ، نقشی منفی را ایفا کردند که صد درصد دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر بود . علی رغم تمامی این مداخله ها ، نتوانستند برای خود وجهه ای بین المللی بسازند و روز به روز بیشتر در منجلاب عمالی گری ایالات متحده آمریکا فرو رفتند ، تا جایی که دیگر مردم ترکیه هم لب به اعتراض گشودند و این اقدامات را محکوم کردند . طبق نظر سنجی های رسمی که در ترکیه انجام شده است ، فقط چیزی حدود 34 درصد از مردم ترکیه خواستار انتخاب مجدد اردوغان بعنوان  ریاست جمهوری هستند .

احتمالاً ترکیه قصد دارد در ادامه سیاستهای ماجرا جویانه و خصمانه خود با به رسمیت نشناختن القاعده بعنوان یک گروه تروریستی از آن در جهت رسیدن به مناقع خیره سرانه خود استفاده کند و این اقدام را بعنوان سیاست کلی خود اعلام کند . سیاست که اتفاقاً تکراریست ، همان سیاستی که در قبال جبهه النصر در سوریه پش گرفت . بالاخره احیای عثمانی ، این دغل بازی ها و از خود بی خود شدن در مناسبات بین المللی را هم دارد دیگر ! در واقع این تحرکات در میان کشورهای همسایه ایران هم بی ربط به دلیل اصلی ذکر شده برای طراحی خاورمیانه جدید نیست . هرچه باشد ایران از استراتژیک ترین نقاط دنیا در خاورمیانه است و برای تسلط بر منابع آن باید به طریق تحت فشار قرارش داد . اعمال تحریم ها از سوی ایالات متحده آمریکا و از سوی دیگر تحریک کشورهای همسایه ایران در این خصوص هم نشان گر این سیاست کاخ سفید است . در این بین ترکیه با اقدامات جدید که از خود نشان داده است به نظر مصمم تر از سایر کشورهاست برای بر هم زدن نظم عمومی و خصوصی کشورهای خاورمیانه . بعد از اینکه ایالات متحده در طرح ایران هراسی خود ( که در واقع این حس فریب را به آنها منتقل کرد که ایران قدرتمند و هسته ای ، قادر خواهد بود توازن منطقه را بر هم بزند ) در منطقه که بر روی عربستان ، قطر ، امارات و چند کشور دیگر پیاده کرد، به نتیجه قابل قبولی نرسید به سراغ ترکیه رفت ، زیرا در این میان فقط ترکیه بود که بر خلاف کشورهای عربی ، از لحاظ فرهنگ و سبقه تاریخی می توانست خود را نزدیک به ایران بیابد . در واقع همین نکته هم بود که مورد توجه آمریکا بود و با تحریک این حس ، ترکیه را وارد بازی خطرناکی کرد . بازی خطرناکی که بی شک برایش گران تمام خواهد شد .

با تمام این اوضاع و احوال ، قطعاً این یک اشتباه بزرگ است که ایالات متحده گمان کند با میدان دادن به ترکیه می تواند برای رسیدن به اهدافش در خاورمیانه یک یاه حل قطعی و حتمی پیدا کند . با در نظر گرفتن نقش موثر و مقتدرانه جمهوری اسلامی ایران در تحولات عراق ، سوریه و فلسطین دیگر بر کسی پوشیده نیست که بدون اظهار نظر و حضور موثر ایران در مناقشات و معادلات منطقه ، هیچ نقشه و راهبرد منطقه ای ، قابل اجرا نمی باشد .

اللهم عجل لولیک الفرج ...

نویسنده : حدیث

شاید ائتلاف حقیقی اصولگرایان بیشتر شبیه یک رویا باشد ولی هر چه که هست این روزها زمزمه هایی مبنی بر اقدامات عملی در جهت نزدیکی برنامه ها و نحوه ارائه آنها به گوش می رسد ... در این میان بازهم مثل همیشه پای یک شخص موجه در میان است که در تمامی دورانهای بعد از انقلاب احساس تکلیف کرده و تا آنجایی هم که می توانسته حضور پیدا کرده است ... پیر مرد زحمتکش سیاست ، این بار هم اعلام کرده است در صورتی که ببیند فردی توانمند وارد عرصه انتخاباتی شده است ، پا پس می کشد وگرنه حضورخواهد داشت ، آنهم فعالانه !!! مطمئن بودن برخی از آقایون از نتیجه انتخاب و اعتماد مردم و تجلی آن در رأی 30 میلیونی و نهایی شدن حمایت جبهه اصطلاحات از حضور خاتمی هم در این روزها تنور برنامه های انتخاباتی را داغ داغ کرده است ... در این میان انگار فقط خواست های مردم انقلابی و مومن و ولایت مدار جمهوری اسلامی ایران است که به گوش مدعیان خادمی ملت ، سرد سرد است ...

آقای هاشمی رفسنجانی اگرچه در این روزهای منتهی به انتخابات در صحبت ها و گفتارهایشان خیلی ابراز تمایل نمی کنند برای حضور مستقیم ولی به همان اندازه از نزدیکانشان ، احتمال حضور ایشان مطرح می شود ... در اینجا جریانی شبیه به جریان نامزدی آقای مشائی اتفاق افتاده است ... ایشان هم تکذیب می کنند حضور در انتخابات را ولی تمام نزدیکان شان با جریان سازی در این خصوص که باید اقبال عمومی باشد و از ایشان درخواستها شود برای حضور ، قصد بر سر زبان انداختن شان را دارند ... در خصوص آقای هاشمی هم همینطور است ... در روزنامه های منتسب به جریان فکری ایشان بارها شاهد بودیم که حتی با تحلیل هایی از اصولگرایان در خصوص حمایت و کناره گیری نامزدها یشان از آقای هاشمی ، قصد مطرح کردن و زنده نگه داشتن نام ایشان در کوران داغ انتخابات را دارند ...

در این میان با تحرکات جدید که در بین اصولگرایان در سه سرشاخه اصلی " ائتلاف 1+2 – جبهه پایداری – جبهه پیروان "  رخ داده است ، زیاد نمی توان بر روی رأی اعتماد اصولگرایان به هاشمی برای نامزدی انتخابات ، حساب باز کرد ... از سوی دیگر اصلاح طلبان هم که در ماه های گذشته از مطرح کردن این موضوع ناراحتی به دل راه نمی دادند ، این روزها مثل اینکه از حرف خود برگشته اند و بیشتر به دنبال خاتمی هستند تا هاشمی ... البته این موارد بیشتر در عکس العمل های گروه های مختلف نسبت به اعلام نامزدی آقای هاشمی مطرح شده است و هنوز برنامه قطعی و حتمی برای قبول یا رد آن ارائه نکرده اند ... با وجود حضور و تایید مجازی آقای هاشمی در محافل مختلف و شبکه های اجتماعی مجازی و حقیقی ، بازهم احتمال اجماع جریان های مختلف بر روی ایشان کمی بعید به نظر می رسد ... تنها نکته مشترکی که بین تمامی طیف های حاضر در صحنه انتخابات در خصوص آقای هاشمی وجود دارد این است که : ایشان فقط می تواند در نقش یک بازیگردان در صحنه ظاهر شود ...

در سوی دیگر در درون جریان اصولگرا هم آنچنان که خودشان عنوان می کنند به ظاهر وحدت رویه وجود ندارد ... تا امروز هم استراتژی مشخص و یکشانی از این جریان به چشم نخورده است ... البته در این جا باید به نکته مهمی که آیت الله مهدوی کنی بر آن اشاره داشتند تاکید کنیم که فرمودند که اتحاد شدنی نیست و باید ائتلاف کرد ... این سخنان آیت الله مهدوی کنی در حالی مطرح می شود که خود ایشان هم می دانند ، دیگر ، اصولگرایانی را که همچون توپ های چهل تکه خودمان ( یادش بخیر قدیما ! ) شده اند ، نمی شود به این سادگی کنار هم جمع و جور کرد ... شاید بهتر بود زودتر به این ائتلافها جامع عمل پوشانده می شد تا امروز اینگونه در برابر اصلاح طلبانی که خود از جریان سازان فتنه 88 بودند ، غیر متحده نشان داده نمی شدند ... شروع این خارج از دستگاه زدن ها را حزب موتلفه با بیانهای متناقضش آغاز کرد ... جایی که ترقی ، انبارلویی و بادامچیان در سه صحنه ، سه نظر متفاوت از حزب را ارائه دادند تا نشان دهند حتی در مسائل درون گروهی هم نه اتحاد است و نه ائتلاف ! چه برسد در مسائل جمعی بین اصولگرایان ...

در خصوص آقای لاریجانی هم باید گفت ، ایشان فعلاً از ابراز عقیده صریح شانه خالی می کنند ولی به نظر می رسد ، خیلی هم بی میل نیستند برای حضور در انتخابات ... ایشان که در انتخابات قبلی از جبهه متحد اصولگرایان ، دل خوشی ندارند ، این روزها با چرخش حول محور فراکسیون رهروان ولایت ، سعی دارند موضع خود را نسبت به اتفاقات گذشته مشخص تر کنند ... با اوضاع و احوال این روزهای کشور ، اولاً کمی بعید به نظر می رسد حضور ایشان ، اگر هم حضور پیدا کنند ، بی شک موفقیت در خوری بدست نخواهند آورد ... البته  با تمام این اوضاع و احوال و ائتلافها در این میان از آقای قالیباف هم نمی توان به سادگی عبور کرد که این روزها بر خلاف ادعاهای گذشته خود در ائتلاف 1+2 ( 2+1 !!! ) حضور یافته است .... البته اگر تا روز آخر بر سر پیمانش بماند !!! ... آقای محسن رضایی هم که این روزها با شعارهایی شبیه به شعارهای جریان منتسب به آقای هاشمی ، یعنی دولت وحدت ملی قصد حضور در صحنه را دارد ، البته به طور کاملاً مستقل !!! ... و باید منتظر منوچهر خان متکی هم بود ...

جبهه مقابل که این روزها در حال رجز خوانی برای جریان آشفته حال اصولگرا است ، خودش حال و روز چندان خوشی ندارد ... از بحث ها بر سر عارف و دلخوری خاتمی از وی گرفته ، تا زمزمه های مجدد حضور خاتمی در انتخابات ، اظهار نظر های اصطلاح طلبان در خصوص نامزدی حسن روحانی و هاشمی رفسنجانی و همچنین زمزمه های تاریک و آهسته در خصوص سید حسن خمین ، همه و همه از وجود نظرات متفاوت بسیار زیادی در درون جبهه اصلاحات ، خبر می دهد ... جایی که شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم نتوانسته است همانند اصولگرایان ، افراد و گروه های مختلف درون حزبی را زیر یک چتر دور هم جمع کند ... البته این روزها مجدداً نواهایی به گوش می رسد که اصطلاح طلبان به دنبال راضی کردن خاتمی جهت نامزدی هستند ، البته این تصمیم در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات گرفته شده است و فقط تایید خاتمی ماند و بس !!! ... خاتمی که خیلی از این دعوت ها دل خوش ندارد و به نظر راضی هم نیست در دوره قبل هم نامزد شده بود که با ورود موسوی ، کنار کشید ...

در فراسوی این دو جریان ، جریانی که روزی با نان اصولگرایان به این قد و قواره رسیده ، امروز خود را جدا از نظریات و اهداف اصولگرایان می داند و قصد دارد با جذب آراء اصطلاح طلبان ، به اصطلاح 30 میلیون رأی کامل را بیاورد !!! ... در سایه فعالیت های انتخاباتی دو جریان عمده کشور ، جریان منتسب هب رئیس جمهور محترم با اینکه ادعا می کنند هیچ گونه برنامه و فعالیتی را جهت نامزدی فردی خاص انجام نمی دهند ولی اعمال شان چیز دیگری می گوید ... در این خصوص صحبت ها و تحلیل های زیادی دارم ولی با توجه به اینکه فعلاً جناب آقای احمدی نژاد سکان دار هدایت دولت هستند و این جریانات هم به ایشان منتسب است و قطعاً در تحلیل ها نقش پر رنگی را دارا هستند ، به جهت حفظ آرامش و عدم سوء برداشتها ، تحلیل در این زمینه را به زمانی مناسب موکول می کنم ....

اللهم عجل لولیک الفرج ...

نویسنده : امیر محمد

امام خمینی (ره ) : " ... آنچه که بر سر مسلمین آمده است، از این قدرتهای بزرگ است و آنچه که باید این مشکلات را حل بکند وحدت کلمه مسلمین است. این مسلمین که باید همه دولت هایشان و ملت هایشان دست بدست هم بدهند و مهاجمین به اسلام را، صهیونیسم را که مهاجم به اسلام و دشمن سرسخت اسلام است و در صدد این است که یکی بعد از دیگری کشورهایی را از شماها بگیرد... و تا اتحاد بین همه مسلمین نشود ، این گرفتاری های هست ... "

این روزها و این دورانی را که بر ملت اسلام در کشورهای مختلف دنیا و بخصوص در منطقه خاورمیانه می گذرد ، دورانی سخت و سرنوشت ساز است . دورانی که بعد از قرنها ایجاد اختلاف و تفرقه افکنی ها ، امروز نیاز به حفظ وحدت و یکپارچی در آن بیش از پیش احساس می شود . برنامه هایی که از قرن گذشته تا به امروز از سوی دشمنان اسلام به اجرا در آمده است ، هموراه در قالب نفوذ در لباس خودی بوده است . بعنوان مثال علم کردن وهابی ها ، علم کردن سلفی ها ، علم کردن تکفیری ها و ... .

این سیاست استفاده از نیروها و گروه ها و اعتقادات به ظاهر خودی ها ، لزوم آگاهی رسانی ، ایجاد و تداوم وحدت میان مسلمانان را بیش از بیش می نمایاند . شاید وقتی برنالد لوئیس طرح خود را که در خصوص اختلاف افکنی میان مذاهب اسلامی ارائه کرد ، فکرش را هم نمی کرد که به تظاهر به مسلمانانی کنندگانی نادان ، همانند آل سعود ، تا این حد از خودش پیشی بگیرند و سردمدار این جریانات انحرافی در جهان اسلام شوند . همین جریانات بودند که در روزهای اولیه ایجاد تنش در سوریه وارد میدان بازی شدند و از یک جرقه کوچک ، آتشی بزرگ را به راه انداختند . بی شک اوج گرفتن این ناآرامی ها در سوریه را می توان به آتش افروزی گروه های سلفی و تکفیری عربستان و قطری در آن منطقه دانست . در دو جریان اخیری که در خاورمیانه روی داد می توان ردپای این سیاست کثیف را به وضوح مشاهده کرد . ایالات متحده آمریکا با موج سواری بر روی این موج سهمگین وارد میدان شد و با تشدید اختلافات در سوریه ، منازعات آن منطقه را به منازعات قومی و مذهبی تبدیل کرد . این همان چیزی بود که می توانست گروه های انحرافی به ظاهر و مدعی مسلمان را دوباره وسوسه کند .  در اینجا یک اصل کلی برای آمریکا در خصوص ورود و مداخله در اینگونه جریانات وجود دارد و آن هم  استفاده از تبلیغات رسانه ای وسیع و دامنه دار برای مسلمان نشان دادن این گروه های انحرافی است . در این میان افکار عمومی دنیا مشاهده خواهد کرد که دو کشور مسلمان به جان هم افتاده اند و در این میان ایالات متحده آمریکا که خود را دایه مهربان تر از مادر می داند ، برای ایجاد صلح و آشتی وارد میدان می شود !!!

در این میان برنامه اصلی ایالات متحده آمریکا وغرب که در واقع در جهت حفظ منافع رژیم اشغالگر قدس در نطقه است ، این بود که نگذارد جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگو در جهان اسلام مورد شناخت و تایید قرار گیرد که به یاری خداوند هم در این کار موفق نشد . این نفوذ عقیدتی ، آرمانهای جمهوری اسلامی ایران که همانا اعتقاد راسخ به اسلام و اصول اسلامی است را به وضوح می توان در انقلابهای منطقه مشاهده کرد . برای جلوگیری از گسترش نفوذ این ایدئولوژی ناب در این سالهای اخیر دشمنان اسلام در انواع مختلف ترفند و حربه به کار بردند برای ایجاد تفرقه بین مسلمانان که در آخرین اقدام هایشان ، شروع کردند به تجهیز نیروهای انحرافی و علم کردن آنان در منطقه که برای رویارویی با حلقه های مقاومت اسلامی ناب در خاورمیانه . هرچند این گروه ها هیچگاه نمی توانند در برابر قدرت ایمان پایگاه های مقاومت در منطقه حرفی برای گفتن داشته باشند ، اما لااقل می توانند هیزمی باشند برای آتش افروزی میان امت واحد اسلام .  اینجاست که لوزم شناخت این گروه ها و برنامه های کلی مستکبران و اسلام ستیزان ، بیشتر احساس می شود .

در مرحله بعد ، برنامه آمریکائیها این بود که کشورهای منطقه را از حضور این گروه هایی که خود آنان را ساخته و پرداخته کرده بودند، بترسانند و اینطور القاء کنند که برای مقابله با آنان راهی جز مذاکره و باج دهی به آمریکا وجود ندارد . در واقع یا به آمریکا باج می دهند یا با این گروه های منحرف و تجهیز شده ، روبرو خواهند بود . به همین بهانه ها بود که آمریکا توانست در چندین کشور منطقه خاورمیانه برای خود موقعیت حضور فیزیکی را فراهم آورد . حضوری که بیشتر بر محاصره فیزیکی جمهوری اسلامی و قطع نوار مقاومت در منطقه استوار است . برنامه اصلی غربیها و به خصوص آمریکا بعنوان حامی اصلی رژیم اشغالگر قدس در منطقه این است که مسلمانان را به همدیگر مشغول کنند و به نوعی قصد چندین تکه کردن جهان اسلام را دارند ، چون خوب می دانند که اگر این نیروی بالاقوه به کار گرفته شود ، توانیی عظیم در برخواهد داشت و قطعاً هیچ نیروی اهریمنی نخواهد توانست در برابر آن مقاومت کند . به همین منظور است برنامه هایی که برای کافر نشان دادن مسلمانان ایران ، سوریه ، لبنان و ... دارند ، می خواهند از این طریق و ایجاد فتنه میان مسلمانان نوعی از خود زدگی ایجاد کنند . 

در رفتار کشورهای تند روی اسلامی هم می توان این روزها کمی اعتدال را یافت . این رویه اعتدال به این منظور است که خود آنها هم فهمیده اند که این بازی بی شک به سمت و سویی در حال حرکت است که برای خودشان هم خطرناک است . به طور مثال کشور مصر را در نظر بگیرید ، این که گروه های سلفی بعد از مدتها از لانه بیرون بیایند و برای اینکه کنترل اوضاع مصر در دست غربیها بیفتد ، وارد مذاکر با اخوان المسلمین شوند ، شاید در کوتاه مدت و در ظاهر  موفقیت برای مسلمانان مصری بود ولی بی شک این هم توطئه ای بیش نیست برای تقسیم کردن مناطق مختلف مصر . تحولات سوریه می تواند زنگ خطری باشد برای کشورهای مسلمانی که هنوز خود را به خواب می زنند و قصد بیدار شدن هم ندارند . قطعاً چند تکه شدن سوریه به ائتلاف همان گروه های کوچک جدا شده از حکومت مرکزی با هم مسلکان و هم پیمانان خود در نقاط مرزی کشورهای همسایه خواهد شد و این یعنی چند تکه شدن همان کشورهایی که در حال اعمال فشار به سوریه هستند و در اوج نادانی نمی دانند که در حال بازی برای تیم حریف هستند . ادامه این روند قطعاً باعث گل آلود شدن روابط و مسائل بین کشورهای مسلمان خواهد شد و این هم بی شک بهترین فرصت برای ماهیگیری دشمنان قسم خورده اسلام  ، همانند اسرائیل و آمریکاخواهد بود .

البته این کشورهای شیخ نشین نادان هم دیگر شورش را در آورده اند . انگار خیلی از این دم تکانی ها برای کاخ سفید و اسرائیل خوششان آمده که دست از تکرار آن بر نمی دارند . آخرین این اقدامات نابخرادنه بیانه مشترک کشورهای عربستان سعودی، بحرین، قطر، امارات متحده عربی، کویت و عمان، در خصوص اعلام ناراحتی از دخالت ایران در کشورشان است !!! با این اقدامات جاهلانه موازنه تعادل حفظ وحدت بین جهان اسلام برهم خواهد خورد . تنها راه گذر از این مرحله حساس تاریخ ، ایجاد وفاق و همدلی بین مسلمانان جهان است . مسلمانان جهان باید با افزایش بینش و آگاهای خود نسبت به مسائل جاری دنیا و برنامه های مستکبرانه دشمنان اسلام ، خود رابرای مقابله با آنها و انشاءالله پیروزی نهایی و تشکیل امت واحده اسلام که از آرزوهای امام خمینی (ره ) بود ، آماده سازند ... اللهم عجل لولیک الفرج

امام خمینی (ره) : " ... یک دسته از مسلمانان شیعه هستند و یک دسته ای از مسلمانان سنی، یک دسته حنفی و دسته ای حنبلی و دسته ای اخباری هستند. اصولاً طرح این معنا از اول درست نبود. در یک جامعه ای که همه می خواهند به اسلام خدمت کنند و برای اسلام باشند این مسائل نباید طرح شود. ما همه برادر هستیم و با هم هستیم، منتها علمای شما یک دسته فتوا به یک چیز دادند و شما تقلید از علمای خود کردید، شدید حنفی، یک دسته فتوای شافعی را عمل کردند و یک دسته دیگر حضرت صادق را عمل کردند اینها شدند شیعه. اینها دلیل اختلاف نیست ... "