وب هاستینگ حدیث منتظران قائم (عج)
تماس با ما
بازدید امروز : 56
بازدید دیروز : 59
کل بازدید : 904154
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

بسم الله

عنوان : ابو عطای عربی
تاریخ :92/8/24

این مطلب در سایت حرف تو منتشر شده است .

 امیر محمداین روزها با دیدن برخی  اظهار از نظرهای کشورهای اطراف ناخودآگاه یاد ِ داستان ِ قورباغه و ابو عطا می افتم . بدون ِ هیچگونه تردید ، در این روزهای حساس در اوضاع و احوال جهانی که هر کشوری به دنبال دسترسی به منابعی است برای تامین نیازهای خود ، تحرک های پویا که لباسی از آگاهای بر تن دارند ،  نقشی عمده در دستیابی به نتیجه دلخواه خواهند داشت .
در این بین جمهوری اسلامی ایران بدون تردید یکی از کشورهایی بوده که با دیپلماسی فعال و آگاهانه خود توانسته همگام با حرکت ِ سریع و پرشتاب تحولات منطقه و جهانی ، به پیش برود . حرکت های هوشمندانه جمهوری اسلامی ایران در جریان ِ مسائل ِ مربوط به سوریه که منجر به عقب نشینی آمریکا از حمله نظامی در آن شد برخی از کشورهای منطقه  به این نتیجه برسند که محور قدرت در خاورمیانه تغییر کرده است و به همین منظور دستپاچه و هیجان زدن از این شوک ، در حال تصمیم گیری و جریان سازی علیه این نمود آشکار در منطقه هستند .
برخی از کشورهای منطقه از جمله عربهای همیشه بازنده ، از ترس اینکه برای چندین بار جمهوری اسلامی ایران بتواند همانند جریان سوریه ، در مسائل هسته ای خود هم بر آمریکا به پیروزی برسد آنها را بر آن داشته است تا با طرح موضوعات واهی و مضحک ، به خیال خود در این مسیر سنگ اندازی کنند تا شاید بتوانند مانع دستیابی توافقی هرچند کوچک بین ایران و غرب گردند .
یکی از این کشورهایی که این روزها به خیال خود می خواهد جای عربستان سعودی را برای آمریکا پر کند ، امارات متحده عربی است که به درستی از تصمیم آمریکا برای حذف متحد استراتژیک ِ خود در منطقه باخبر شده است ولی به اشتباه در حال ورود به این بازی است . یکی از اشتباهاتی که این عرب ِ شیخ نشین دنبال می کند این است که علی رغم نداشتن روابط دیپلماتیک رسمی و گسترده با رژیم اشغالگر قدس ، می خواهد با این رژیم نامشروع برای کاستن از قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه متحد شود و این یعنی با دست خودشان ، در حال کندن گورشان هستند .
ترس از اینکه مبادا آمریکا دیگر ، ژاندارم منطقه نباشد و اینکه در آینده ای نزدیک به علت جایگزینی منابع انرژی خود ، دیگر چشمی هم به آنها  نداتشه باشد (همانند جریان این روزهای عربستان سعودی که با حرکات نسنجیده و کورکورانه خود ، به چوبی دوسر سوخت تبدیل شده است ) به کابوسی وحشتناک برای این شیخ نشین ها مبدل شده است .

      
این شیخ نشینان ِ مادرزاد بدون ِ قدرت تفکر و تعقل ، وقتی عقب نشینی های موازیِ آمریکا در مناقشات منطقه را می بینند باید هم اینطور به خود بلرزند . مهمترین این تغییر مواضع آشکار را می توان در حمایت از دولت مرسی و در مدتی کوتاه ، بر خلاف آن عمل کردن و عقب نشینی  و ناتوانی در جلب آراء داخلی و عمومی برای حمله به سوریه دانست . البته پر بیراه هم به ذهن ِ آشفته شان نمی رسد ، بدون شک اینان در مرحله بعدی برنامه های آمریکا قرار دارند .
در این بین به طور آشکار ( همانطور که ذکر شده ) آشفتگی ِ مشابهی بین اسرائیل و اعراب دیده می شود و همین ترس از حصول ِ نزدیکی ِ حتی ظاهری بین ایران و غرب ، آنان را به شدت به تکاپو انداخته است . امارات متحده عربی که با دستپاچگی در حرکتی ناشیانه بازهم بحث مربوط به جزایز سه گانه را پیش کشیده است و به خیال خود می خواهد ایران را به پذیرش این موضوع علاوه بر پذیرش اشتباه خود در بحث انرژی هسته ای دعوت  ( ویا مجبور ) کند !!! به نظر می رسد بازهم این اعراب ِ بادیه نشین بیش از حدِ مجاز از نوشیدنی های سنگین استفاده کرده اند .
این موضوع شاید اولین اشتباه اعراب نباشد ولی قطعاً می تواند آخرین اشتباهشان باشد . بد نیست کمی هم مرور کنند دم تکانی ها و ولخرجی هایشان بر سر موضوعاتی را که دستشان در پوست گردو ماند .
در ادامه این روند ، علاوه بر  امارات متحده عربی ، قطر هم که بوی عربستان ِ داغ شده ! به مشامش رسیده است وارد این بازی شده . با این اوضاع و احوال ِ جاری ، به نظر ترس از اینکه قدرتی مانند عربستان از معرکه خارج شود هم مزید بر علت شده تا به سرشان بزند بخواهند جایگزین ِ عربستان در منطقه شوند .
اسرائیل در طرف ِ دیگر این بازی ، بازهم همانند همیشه اولین مرحله از فشارهای مجازی خود را معطوف بحث ِ مداخله نظامی کرده است . مباحثی تکراری که تا اینجای امر هم با مدیریت آمریکا همراه بوده تا این رژیم نامشروع کار دست ِ خودش ندهد . در همین راستا هم در پیگیری روندی ناشیانه جریان سازی گسترده ای را با محوریت هشدار به کشورهای غربی آغاز کرده است که در آن قصد القای این موضوع را دارد که در صورت حصول توافق با ایران بر سر مسئله هسته ای ، بروز جنگی سخت در منطقه که بدون شک منافع خیلی ها را درگیر خواهد کرد ، رخ خواهد داد . البته این سیاست همیشگی اسرائیل است که منطقه را با هدایت به سوی جنگ و نا امنی به فضایی گل آلود برای ماهیگیری تبدیل کند .
این نگرانی ها و آشفتگی ها البته فقط در بین اسرائیل و اعراب دیده نمی شود به طور کلی تمام کشورهایی که به نوعی از ایجادعدم برقراری رابطه مناسب ِ بین ایران و غرب سود می بردند ، امروز به تکاپو افتاده اند که چه می شود .





بسم الله

عنوان : پروژه ی انفجار از درون

تاریخ : 92/8/23

این مطلب در سایت حرف تو منتشر شده است .

شاید بررسی و بازبینی انقلابهای جدیدی که در منطقه رخ داده است هربار واژه ها و مفاهیم تازه ای را در ذهن تداعی می کند . این اولین بار نیست که بشر به قصد تقلید از الگوهای آفرینش ِخداوند ، دست به این جریان سازی های ماهوی می زند . این بار بازی بارنگها با هدف تشکیل رنگین کمان در آسمان فضاهایی که حداقل ِ دسترسی به آنها را دارند در دستور کار قرار گرفته است . شاید کمی بازبینی این برنامه ها ، بتواند پرده از نقابِ خوش بینی عناصری بردارد که هنوز هم این سلطه طلبان را قابل اعتماد می دانند . سلطه طلبانی که به وضوح و آشکارا خواستار نابودی هسته مرکزی تمامی اعتقادات مان هستند .

این جریان سازی های عمده و تغییر در سبک ِ حکومت مناطقی که در برنامه ریزی های کلی برای دسترسی به اهداف خاص طراحی شده اند همگی شان رد ِ پایی آشکار از آموزه های عضو ارشد اندیشکده آلبرت انیشتین ِ آمریکا دارند . حتماً چیزهایی در خصوص کتاب " از دیکتاتوری تا دموکراسی " اثر جین شارپ شنیده و یا خوانده اید . وی در این کتاب با استفاده از مبانی نظری و البته با درنظر گرفتن رویکرد علمی ، شیوه ها و آموزه هایی در خصوص کودتای نرم را بیان می کند .

بدون ِ شک مطالعه این تعالیم 198 گانه جین شارپ و بررسی و مقایسه هرچند سطحی آن با حوادث بعد از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در ایران ، نکات بسیار قابل تاملی را به ذهن القاء و در آن تثبیت خواهد نمود .

بررسی و تعقیب میدانی ِ انقلابهای گذشته و تازه حادث شده در منطقه ( بخصوص )  نشان می دهد که حداقل تصمیم آمریکا برای تاثیر گذاری مورد نظر در ایران ، قرار دادن جمهوری اسلامی در زیر چیدمان ِ منظم و البته قابل تحسینی از رنگهای به ظاهر زیبا ( انقلابهای مخملی – رنگی )  در خاورمیانه بود تا بلکه از شکست و تاثیر نورهای منعکس شده از آن بتواند در ایران نفوذ ِ میدانی داشته باشد که تا کنون به این نتیجه دست نیافته است .

البته در ابتدا ، هدف ، تیراندازی مستقیم بود ، همانطور که مرکز سابان ایالات متحده آمریکا با بررسی سناریوهای مختلفی که بر ضد ایران بر روی میز (!) داشت ، در کنار گزینه های مطرح دیپلماتیک و نظامی ، کودتا ، آنهم از نوع نرم را بعنوان مناسب ترین گزینه برای ایران مطرح کرد . کمکهای 85 میلیون دلاری جرج بوش به خانه آزادی ، تکیه بر تجربه های انقلابهای نرم در کشورهای مختلف برای نفوذ در ایران ، تاکیدات و کمکهای نتانیاهو برای اجرای پروژه انفجار از درون ِ ساختار جمهوری اسلامی ، همکاری دست نشانده های داخلی از طریق ایجاد تشکیل در ارزشها نهادینه شده انقلاب اسلامی و ... همه و همه از جمله برنامه هایی بودند که برای ایران چیده شده بود .

انقلابهای مخملی

در نگاهی کوتاه ، مراحل هشتگانه اجرایی انقلابهای نرم را که در سرزمین های دیگر جواب داده است بررسی می کنیم و سپس با نگاهی متفاوت نحوه اجرای آن در کشورهای مختلف را بیان خواهیم نمود . تفسیر و تطابق این مراحل با جریانسازی های داخلی در کشورمان ( حوادث بعد از انتخابات دهم ریاست جمهروی ) با شما هموطنان عزیزم که در بطن ماجرا قرار داشتید ...

مراحل هشتگانه انقلاب های مخملین (رنگی) طبق آموزه های شارپ :

مرحله اول - چند ماه قبل از انتخابات گروه‌های پرتحرک و ناراضی جوانان تشکیل می‌شود .

مرحله دوم - پس از انتخابات نام ، نوبت به تبلیغ آن می‌رسد .

مرحله سوم - تهیه امکانی برای چاپ انبوه اعلامیه، سازماندهی تجمع هواداران برای گردآمدن هزاران نفری در شهرها (هزینه رفت و آمد پرداخت می‌شود).

مرحله چهارم - جذب فعالین انقلابی برای اعزام به شهرهای مختلف .

مرحله پنجم - توضیح حقوق شهروندان و تشویق آنان برای شرکت در انتخابات و عریان کردن ماهیت حکومت غیرمنتخب .

مرحله ششم - اقدامات آشکار بدون تاثیرپذیری از عاملین حکومتی .

جمع‌آوری جمعیت بی‌شمار مردم تا پلیس توان مقابله با هچ‌یک را نداشته باشد .

مرحله هفتم - تشکیل گروه رهبری به جای یک رهبر ضربه‌پذیر و تقسیم وظایف رهبری بین چند مسئول گروه .

مرحله هشتم - آموزش نحوه اداره ترس با تماس جوانان با یکدیگر تا احساس انزوا و بی‌پناهی نکنند . آموزش دادن نحوه برخورد با پلیس تا حالت عصبی و خشم از خود بروز ندهند. " جرج سورس و انقلابهای رنگین "

بازی رنگها در صربستان :

«پاول دهش» 49 ساله اسلواک در سال 2000 در گروه مخالفین اسلو بودان میلوشویچ - رهبر مخلوع صربستان - فعالیت و برنامه کمک‌های خارجی را تنظیم می‌کرد . سال گذشته وی مشاور پشت پرده انقلاب اوکراین بود و در براتیسلاوا مدیریت بخش اروپای شرقی سازمان غیردولتی آمریکایی صندوق مارشال آلمان را بر عهده دارد . در سال 2000 گروه مقاومت تحت رهبری وی بدون ریخته‌شدن حتی یک قطره خون میلوشویچ را از قدرات برکنار کرد .

بازی رنگها در گرجستان :

انتخابات پارلمانی گرجستان در 2 نوامبر 2003 با شرکت احزاب و گروه‌های موافق و مخالف برگزار شد . 3500 نفر برای تصاحب 235 کرسی رقابت کردند . تشکل‌های غیر دولتی که عموما توسط احزاب مخالف هدایت می‌شدند ، طی یک نظرسنجی رتبه‌ی نخست را به حزب «حرکت ملی» به رهبری میخائیل ساکاشویلی  با 6/26 درصد آراء داد اما کمیسیون مرکزی ، نتایج نظرسنجی را رد کرد . گروه‌های مخالف ، پیش از اعلام نتایج قطعی انتخابات با این پیش‌بینی که به عنوان پیروز معرفی نخواهند شد ، شروع به اعتراض کردند . تظاهرکنندگان طی چند روز در مقابل ساختمان‌های نهادهای دولتی از جمله ساختمان ریاست جمهوری تجمع کرده و شعارهای تندی سردادند . هیچ وقت بین تظاهرکنندگان و نیروهای پلیس ، نظامی و ضدشورش درگیری رخ نداند . این تظاهرات‌ها در روزهای اول بدون درگیری پایان یافت ولی بعدها برخوردهای خشونت آمیز روی داد ولی مخالفت‌ها روز به روز تشدید شد .

و در 22 نوامبر ، معترضین اقدام به تصرف پارلمان و سپس ساختمان ریاست جمهوری کردند . شوارد نادزه (رییس جمهور) تحت مراقبت محافظان فرار کرد و روز بعد استعفاء داد . مخالفان به رهبری نینو بورجان‌زاده (رییس مجلس) با اعلام حکومت موقت ، اداره‌ کشور را به دست گرفتند و چند ماه بعد نیز میخائیل ساکاشویلی که از سوی غرب و آمریکا به طور کامل حمایت می‌شد ، به عنوان رییس جمهور زمام امور را به دست گرفت . " گزیده تحولات جهان "

بازی رنگها در اوکراین :

ویکتور یانوکویچ ( نخست وزیر طرفدار روسیه در سال 2004 که در انتخابات آن سال متهم به تقلب شد و یوشچنکو (طرفدار غرب ) طی یک انقلاب نارنجی به قدرت رسید ) ، برنده انتخابات ریاست جمهوری اوکراین از خانم یولیا تیموشنکو (نخست وزیر )خواست تا از سمت خود کناره‌گیری کند .

خانم تیمو شنکو مشروعیت نتیجه دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را زیر سوال برده و گفته است نتایج آن را قبول ندارد .

یوشچنکو ( رئیس جمهور انقلاب نارنجی ) در 17ژانویه 2010در دور اول انتخابات از یانو کویچ شکست خورد .

بازی رنگها در قرقیزستان :

شب 18/ 1/ 89 ( چهارشنبه ) در نتیجه مذاکرات مخالفان با نخست وزیر و سایر مقامات رسمی قرقیزستان دولت استعفای خود را اعلام کرد و دولت جدید "اعتماد ملی" با ترکیب 14 نفر به ریاست خانم "رزا آتنبایوا" یکی از مخالفان ارشد و نماینده پارلمان تشکیل شد . 

این حوادث زمانی وارد تغییر شد که قربان بیک باقی اف ـ رئیس جمهور ـ مطالبات طرح‌شده مخالفان در 17 مارس را بدون پاسخ گذاشت . روز سه شنبه هفته جاری معاون حزب مخالف دولت و تعدادی از جبهه متحد مردمی در شهر تالاس بازداشت شدند و پس از آن صدها نفر از هواداران مخالفان با حمله به ساختمان استانداری و اشغال آن آزادی بازداشت شدگان را خواستار شدند .

دولت اقدام به اعزام نیروهای ویژه کرد اما با افزایش شمار معترضان درگیری ادامه یافت و استانداری به تصرف مخالفان در آمد .

 در پایتخت نیز ابتدا نیروهای امنیتی موفق به متفرق کردن مخالفان شدند ، اما پس از افزایش شمار معترضان به چند هزار نفر ، دولت به شدت نگران شد . و قبل از ظهر چهارشنبه هزاران نفر به ساختمان ریاست جمهوری حمله برده و خواستار استعفای رئیس جمهور شدند . رئیس جمهور در بیشکک و استان‌های چوی و تالاس خواستار بر قراری حکومت نظامی شد که پارلمان به حد نصاب نرسید و تقاضا تصویب نشد . با این حال مرکز اصلی تحولات بعد از ظهر روز چهارشنبه کاملا به بیشکک منتقل شد و عصر همان روز بر اثر فشار به دولت ، تعدادی از مخالفان بازداشت شده آزاد شدند . کاخ ریاست جمهوری یکی از اهداف اصلی تظاهرکنندگان بود و نهایتا نیروهای امنیتی به اجبار عقب نشینی کردند و کاخ ریاست جمهوری را در اختیار آنان گذاشتند .

وقایع روز گذشته مو به مو صحنه های پنج سال پیش این کشور را یاد می‌آورد . در سال 2005 نیز به همین شکل اتفاق افتاد . حتی شعارهای مخالفان کنونی نیز مشابهت فراوانی با شعارهای پنج سال پیش داشت .

بدون شک نقش عوامل خارجی نیز به جای خود باقی است . روسیه و آمریکا دو بازیگر اصلی صحنه بودند . به سادگی نمی توان از دخالت های روسیه در این جریان چشم پوشی کرد . تقاضای مخالفان از روسیه و آمریکا برای فشار بر بیشکک تا از سلاح استفاده نکند ، چراغ سبز مسکو به مخالفان دولت ، فاش‌شدن نقش آمریکایی در قیرقیزستان و انتقاد بی‌سابقه رسانه‌های روسی از عملکرد دولت قرقیزستان در هفته‌های اخیر . هم‌چنین توقف سرمایه‌گذاری روسیه در طرح احداث نیروگاه "قمبرآته" در جنوب قرقیزستان و محدود کردن مبادله اقتصادی و تجاری و نیز بازداشت تیمور ساریف ( از مخالفان سرشناس (حرکت) که هنگام پیاده شدن از پرواز مسکو ، بازداشت شد. در این میان آمریکا هم با تثبیت حیات دولت فعلی موافق بود . " افسانه انقلابهای رنگی "

با نگاهی به این انقلابهای ذکر شده که محصول مستقیم و دستپخت ِ آمریکا در منطقه بود ، آمریکائی ها به فکر افتادند که شاید بتوانند با تغییراتی جزئی در این طراحی ها ، آن را در سرزمین مقدس جمهوری اسلامی هم پیاده کنند . این طرح همراه با عصبانیت شدید آمریکا از مقاومت های مردم ایران همراه بود ، همانطور که این توهم در سخنان جرمی کورسی  هم کاملاً آشکار است : هر آن چه در لبنان اتفاق افتاد در ایران نیز قابل تکرار است و ما می توانیم شاهد وقوع آن در ایران باشیم و آن تغییر رژیم به روش صلح آمیز است . به این منظور راه‌پیمایی‌هایی از 16 می 2005 (84/2/26) لغایت 17 ژوئن 2005(84/3/27) ترتیب داده شده است تا ایرانیان از میدانی در فیلادلفیا به سوی واشنگتن که مسافتی به مقدار 128 مایل (حدود 212 کیلومتر) است حرکت نمایند و هر روز این تظاهرات را که هدفش آزادی ایران است از سوی رسانه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی پوشش داده شده و به اطلاع ملت ایران رسانده شود. پیش‌بینی می‌گردد حدود 40 میلیون نفر در ایران به این اخبار دسترسی داشته باشند و در نهایت شاهد نافرمانی در روز 17 ژوئن باشیم و ملت ایران به خیابان‌ها ریخته و یک‌صدا شعار دهند «ما در انتخابات شرکت نمی‌کنیم  . . . باید به دنیا ثابت شود که رژیم جمهوری اسلامی ایران نامشروع است !!!

اما به حول و قوه الهی و آگاهی و هوشتیاری مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) و همیاری و همکاری بی دریغ مردم همیشه در صحنه جمهوری اسلامی و به واسطه ساختار قدرتمند تشکیل شده بر پایه ارزشهای ناب ِ اسلامی توسط امام خمینی (ره) ، دشمنان از این ترفند هم راه به جایی نبردند . همانطور که در ابتدا ذکر کردم  برای پی ریزی استراتژی های راهبردی در دیپلماسی  ، نمی تواند از عبرتهای تاریخ و تطابق آن با احوال این روزهای مدعیان ِ دوستی ، صرف نظر کرد . شاید به این نتیجه برسیم که نوز هم این دشمنان ِ دوست نما ، قابل اطمینان نیستند .




نویسنده : منتظر
تاریخ : پنج شنبه 92/8/23
هدیه منتظران قائم ()

بسم الله

عنوان : لیوان های وارونه

دسته : سیاست بین المللی

تاریخ :92/8/20  

این یادداشت در پایگاه خبری بولتن نیوز و سایت حرف تو منتشر شده است .

امیر محمد

 شاید خیلی ها در نگاه اول در خصوص مسئله مذاکره هسته ایران و گروه 1+5 دچار این سوءتفاهم شوند که این یک مذاکره صرف است و به دنبال آن موضع گیری های خاصی داشته باشند که در عمل هم اینطور دیده شده است . برای ارائه تحلیل های بهتر نباید خیلی سراغ سابقه دو طرف رفت ، با بررسی و پایش رفتارها و موضع گیری های دوطرف می توان دریافت که شاید قرار است اتفاقی بیافتد ، اتفاقی از نوع و جنس ِ خواستهای منطقی جمهوری اسلامی ایران .

خوشبختانه این روزها فرصت خوبی برای جمهوری اسلامی ایجاد شده است تا با استفاده از اختلافات داخلی در جبهه  مخالف ِ به نتیجه رسیدن این مذاکرات که در  زمین ِ بازی آمریکا و رژیم اشغالگر قدس وجود دارد ،  بهره برداری لازم خود را از این وضعیت داشته باشد . البته در این خصوص شیوه ی نگاه های مختلفی وجود دارد . عده ای از تحلیلگران ، آمریکا و اسرائیل را در جبهه ی مبارزاتی اروپایی ها نمی دانند بلکه آنها را کاملاً هماهنگ و با برنامه یکدست شده در میدان بازی می انگارند . عده ای دیگر هم آمریکا و اسرائیل را در مقابل جبهه ی اروپایی می دانند و برخی دیگر از تخلیلگران داخلی در نگاهیی متفاوت آمریکا و اسرائیل را در یک جبهه ی مشترک نمی دانند که البته هرکدام از انی نگاه ها دچار تعارض در صول نتیجه نهایی هستند .

اینکه در حالت کلی  این تقصیم بندی ها را می بینیم ، خیلی نمی تواند کامل به نظر برسد . قطعاً در همین خطوط و شبکه های معنایی ساده که می انگاریم ، نمی توان این مناسبات را گنجاند . به نظر من اصلاً نباید و نمی شود حد و مرزی به این پر رنگی برای این مناسبات بین کشورهای عضو در این گروه قائل شد . مسئله ای که در این بین وجود دارد این است که نباید این نکته را فراموش نمود که با توجه به حال رو روز این روزهای آمریکا و اروپا ، بدون شک حفظ منافع داخلی و بین المللی کشورها ، حرف اول آخر را می زند ، خواه این منافع ایجاب کند که آمریکا بر خلاف  انتظارهای عامه ، حتی به نوعی در حکم ترمز برای رژیم اشغالگر قدس باشد و حرکت های ناشیانه و جاه طلبانه اش را کنترل کند .       

نمی شود تحلیلی در این خصوص زد و نقش اسرائیل را در این بین نادیده گرفت . نقشی که شاید بعد از کمرنگ شدن جنبه حمایتی آن ظاهراً از آمریکا به برخی از کشورهای اروپایی منتقل شده است . این هم که اصلاً گروه بندی را به شکل 1+5 ترسیم می کنند قصد القاء این موضوع را دارد که تمامی 5 کشور در مقابل ایران هستند که به نظرم این تقسیم بندی خیلی صحیح نیست . البته مقصودم طح این مسئله این نیست که چند کشور از جبهه مخالف وارد جبهه ی ایران شده اند بلکه به نظر من کشورهایی که از بهبود این روابط متضرر می شوند ، این روزها به نوعی از نقش واسطه ای خود برای برقراری توافق کاسته اند چرا که حس کردند این توافق رنگ و بویی جدی به خود گرفته و در این حالت باید هزینه های سنگینی پرداخت کنند و این موضوع یعنی فقط به خاطر حفظ منافع ، به  ظاهر 1+5 را به 3+3 تبدیل کرده اند وگرنه گرگ همان گرگ است .

نشست 1+5

به نظر شما چرا لیوانِ خانم اشتون در این تصویر  ایستاده قرار دارد و بقیه لیوانها بر عکس ؟! 

بازهم عرض می کنم این به آن معنی نیست که این کشورها عاشق چشم و ابروی ایران شده اند بلکه با توجه به درک نسبتاً صحیحی که از اوضاع جاری منطقه و جهانی پیدا کرده اند ، به این نتیجه رسیدند که نمی توانند با این بازیها ایران را از پای در بیاورند هیچ ، خودشان هم ضررهای فراوانی می کنند . این حالت ، وضعیتی را بوجود آورده که می توان در آن به صورتی شفاف  ،  تفاوت فهم و درک کشورهای مورد نظر از شرایط را مشاهده نمود .

این نوع نگاه هم نباید خیلی افراطی و بدور از واقعیات پیگیری شود چرا که در آن صورت ، زاویه نگاه ایجاد می شود و تحلیل به سمتی می رود که انگار  همه چیز ( حتی دشمنی ها و کینه توزی های سالهای سال نسبت به ملت ایران ) قرار است فراموش شود ! باید در حالت کلی یادمان باشد که تمامی این کشورها حتی نمی خواهند ذره از  نیروی پیشرفت در ایران باشد ولی خوب ، شرایط در این روزها ایجاب می کند که در لباسی زیبا و شیک به دست و پای ایران بیافتند برای گفتگو کردن .

  خوب حالا با این شراط و اوضاعی که بر این نشست حاکم شده است ،  چگونه می توان بهره برداری لازم را انجام داد و همچنان بر حقانیت پیشرفت ملت بزرگ ایران تاکید نمود ؟ بدون شک اولین و اساسی ترین راهبردی که می تواند وجود داشته باشد این است که باید این دیپلماسی فعال را در فضایی مملو از وحدت و تلاش برای حفظ ارزشها و منافع ملی پیگیری کرد و این مسئله هم جز با حرکت به وسیله شاخصِ مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) میسر نخواهد شد . به لطف خداوند متعال علی رغم اینکه در پاره از زمانها در ماه های اخیر ، چند صدایی در بین گروه های مختلف داخلی در خصوص دیپلماسی جدید ایران در جهان بود ( که البته این موضوع بیشتر از همان دردِ همیشگی افراط و تفریط ناشی می شد ) با حضور باشکوه و بی نظیر مردم در عرصه ی حضور 13 آباد و حمایتهای بی دریغ حضرت آقا از فرزندان انقلاب ،  به کمترین حد ممکن برسد .

این مسئله دو نتیجه به همراه خواهد داشت :1- تزریق روحیه امید و نیروی قدرت به تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران برای پیگیری جدی تر حقوق ملت ایران 2- القاء حس  تشکیل فضایی مناسب برای عذر خواهی غرب و آمریکا نسبت به پایمال کردن حقوق ملت بزرگ و مقاوم ایران . 

خوشبختانه با تلاشهای بی دریغ تیم دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران مخصوصاً آقای ظریف که این روزها با فعالیتی چشمگیر بارها و بارها توطئه های رسانه ای و جرسان سازی های آنها را خنثی نمود و افکار عمومی دنیا را به سمتی هدایت کند که دیگر بهانه های گذشته از سوی غرب القاء نشود . در واقع ایران است که این روزها توپ را به زمین غرب انداخته است و غرب چاره ای جز اتخاذ تصمیمی راه گشا که انی بن بست رابه پایان برساند ندارد . بن بستی که خودشان ساخته بودند و امروز هم گریبان خودشان را گرفته است .

نکته مهمی که وجود دارد این است که در  میان گروه های افراطی چه در داخل ِ خود ِ آمریکا و چه در اسرائیل و متحدان اروپائی اش ( البته به همراه برخی از کشورهای فرصت طلب عربی ) دچار تعارضاتی تقریباً اساسی با سایر دیدگاه های موجود در قبال حل مسئله هسته ایران هستند ( تعرضی که حتی در درون خودِ اتحادیه اروپا هم به شدت دیده می شود و البته این امر باعث شده که خانم اشتون در این روزها دیگر بعنوان نماینده تمام اروپا در نقش میانجی گرایانه اش ظاهر نشود ) و این تعارض بدون شک می تواند فرصت مناسبی برای ایران باشد تا با هوشیاری کامل ضمن تاکید موکد بر حقوق حقه ملت ایران ، از فضای اختلافی بین شان پیروزی را به ثمر برساند . انشاءالله ....    

               






 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->