وب هاستینگ حدیث منتظران قائم (عج)
تماس با ما
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 11
کل بازدید : 904239
کل یادداشتها ها : 442

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران

V

بسم الله

عنوان : آینده در گذشته

دسته : فرهنگی اجتماعی

نویسنده : امیر محمد شهیدی

تاریخ : 92/7/10

 

امیر محمد

فارغ از هر گونه جهت گیری هایی که در خصوص مسائل فرهنگی و به طور خاص مباحث مربوط به رسانه و تاثیر متقابل آن ، این روزها جامعه فرهنگی ما به تبع جوش و خروش جامعه سینمایی ، در حال ارائه تحلیل هایی در خصوصیکی از مراسم هایی که شعاع نفوذ خبری بالای دارد ، است . شاید اسکار و سابقه ای که در خصوص دخالت شدید سیاست در انتخاب فیلم های منتخبش از آن سراغ داریم ما را به نگاهی دقیقتر به این مسئله وادارد و شاید هم نه !

این روزها در جامعه فرهنگی ، یحث های زیادی در خصوص دلایل حضور فیلم گذشته اثر اصغر فرهادی به مراسم اسکار بسیار به گوش می رسد . متاسفانه این بارهم همانند خیلی از موضع گیری ها ، برخی ها نمی خواهند زاویه نگاه خود را در افقی وسیع تر بگسترانند و با دست گذاشتن بر روی مسائل ساده و پیش پا افتاده ، سعی دارند واقعیت این مسائل ( نه فقط در ایران بلکه در سراسر دنیا ) را نادیده بگیرند .

اینکه بخواهیم در خصوص مسائل فنی فیلمهای آقای فرهادی بحث کنیم ( که انصافاً هم در سطح بالای قرار دارد ) یک روی سکه است و اینکه بخواهیم نگاهی نه چنداق تیز بینانه بلکه واقعگرایانه داشته باشیم ، روی دیگر سکه . در ایران بیشتر سعی بر این است که به ظاهر فیلمها ( بازیگری ، موسیقی ، تصویر برداری ، تدوین و دکوپاژ و ... ) نگاه شود و تا حد ممکن به محتوای کار خیلی حساسیت نشان نمی دهند . مگر جز این بود که فیلم جدایی نادر از سیمین با دارا بودن تمام جنبه های فنی نسبتاً بالا سعی به تصویر سازی ناهنجار از وضعیت زندگی در ایران داشت ؟ زندگی خفت باری ایرانیان در داخل کشور که بالاخره و سرانجام هم باید به مهاجرت و خروج از این کشور بیانجامد وگرنه انتهایی بسیار سیاه و تاریک دارد !

بحث این است که نشان دادن بخشی از واقعیت آنهم با ذره بین بسیار قوی ، نشان از وابستگی به اعتقادات و ملیت یک کشور ندارد . شاید خیلی از برداشتها از واقعیت های موجود در اجتماع سرچشمه گرفته باشد ولی طرز نگاه های زیرکانه به آن در ضمن حفظ هویت و ملیت ، بسیار ضروری است . اینکه نگاهت را از سمت خیر خواهی و حس میهن پرستی و احترام به اعتقادات مردمت به سمت نگاه های غریب و مغرضانه بچرخانی ، درست به نظر نمی رسد !

متاسفانه فیلم دوم آقای فرهادی هم که پدر و مادری ایرانی ندارد ، همین رویه را دنبال کرده است و با نگاهی از زاویه دید غربی ها به مسئله مهاجرت و به طور خاص مهاجران ایرانی به خارج از کشور پرداخته است . نگاهی سرشار از توهین و تحقیر ، البته در لباسی به ظاهر جذاب و دراماتیک .

نکته مهم و اساسی در این خصوص این است که غربی ها امروزه به شدت با بحران مهاجرین مواجه هستند . البته در دوشکل متفاوت . در شکل اول با بحران سرازیر شدن غیرقانونی مهاجرین که از نگاه آنها همه فاسد و بدکاره و بدردنخور هستند ( نگاهی که در فیلم گذشته از این زاویه ارائه می شود ) و در شکل دوم مهاجرین قانونی که با تلاش و جدیت در حال پیشی گرفتن از غربیها در علوم و فنون مختلف ، از جمله هنر هستند . خوب با این دو تقسیم بندی ، به نظر شما می شود به هر دو مسئله با یک دید نگاه کرد ؟! به نظر شما می شود یکی را بدون حضور دیگری دید و تفسیر نمود ؟!

تمام این مسائل یک روی سکه در تحلیل کلی ماجرا بود . بخش تاسف بار تر این ماجرا را هم می شود  در دوبخش عنوان نمود :

 1-متاسفانه شاهد آن هستیم که در کمال تعجب این فیلم از سوی ایران به آکادمی اسکار معرفی می شود !!!  وقتی فیلم با تهیه کنندگی غربیها ( البته شرکتی با نام شرقی و هویت غربی ! ) و از نگاه آنها و با سرمایه آنها در جهت اهداف خودشان ساخته می شود ، چگونه می تواند نماینده فرهنگی ( تاکید می کنم نمایندئه فرهنگی نه قانونی ) جمهوری اسلامی در یک صحنه بین المللی باشد ؟! نماینده ای  که نه نامی از ایران دارد و نه نشانی از فرهنگ و هویت ملی – اسلامی آن . البته از نظر قانونی آکادمی اسکار ، داشتن اکثریت " پنج نیروی خلاقانه " برای پذیرش یک اثر از جانب یک کشور کافیست . بحث ما هم اصولاً بر پذیرش از نظر ضوابط ورودی اسکار نیست .

2-شاید بخش بزرگی از معظل و مشکل فوق ریشه در کوتاهی های خودمان داشته باشد . وقتی فقط بیرون گود می نشینیم و می گویم لنگش کن ، همین می شود که شد ! وقتی هزینه های چندین میلیاردی آنهم با کار غیر کارشناسی در بخشهایی از فرهنگ صرف می کنیم و بعد هم می گوییم جواب نمی دهد ، همین می شود دیگر . چقدر انسجام در سطح مدیریت بخشهای فرهنگی به خصوص سینما وجود دارد برای اینکه در سال فقط و فقط یک فیلم با کیفیت و قدرتمند که با اصول و ارزشهای ما همخوانی دارد ، برای نمایش عظمت فرهنگی ایران در مجامع بین المللی ساخته شود ؟!

خاتمی و گذشته فرهادی

این مسئله را هم نباید نادیده گرفت که این فیلم با هزینه های زیادی هم که برای آن شده از نظر ریزه کاری های فنی در سطح بالای قرار دارد و به احتمال بسیار زیاد هم جوایزی را از اسکار دریافت خواهد نمود . اتفاقاً این مسئله هم از نقاظ قوت این فیلم در القاء زاویه دید منحصر به فردش است ! 

البته ایرادی که در این یادداشت بر انتخاب فیلم گذشته بعنوان نماینده ایران در اسکار مطرح شد بیشتر مربوط به بخش اول ( انتخاب این نوع نگاه ضد فرهنگی ) بود . بخش دوم که به کاستی ها و غفلت های اهالی فرهنگ و سینما در ساخت فیلم های قدرتمند بر می گردد ، به تفسیر و تحلیلی جداگانه نیاز دارد که انشاءالله در یادداشت های بعدی به آن پرداخته خواهد شد .

 




نویسنده : منتظر
تاریخ : چهارشنبه 92/7/10
هدیه منتظران قائم ()

عنوان : خط قرمز

دسته : سیاست

نویسنده : حدیث شهیدی

تاریخ : 92/7/9

 

جمهوری اسلامی ایران با سیاست حل و فصل مسائل منطقه و جهانی وارد این میدان شده است نه با سیاست ایجاد دوستی و تداوم آن که متاسفانه این روزها این دو مفهوم اساسی را به جای هم بکار می برند . عدم مشروعیت پذیری اسرائیل و عدم سازش بر سر آن ، از اصول اساسی و اولیه جمهوری اسلامی ایران است . این مسئله خط قرمز ما هم هست .

 بعد از دیدارهایی که جمهوری اسلامی ایران و طرف آمریکایی در نیویورک انجام دادند و هرکدام طرفین را به نشان دادن حسن نیت در عمل دعوت کردند ، اکنون و پس از فروکش نمودن بخشی از هیجانات ، فرصت آن رسیده که بر سر مسائل و مناقشات بین المللی و منطقه ای هم به گفتگو بنشینند !!! در ابتدای تمام این صحبتها مسئله مذاکره فقط در خصوص مسائل هسته ای عنوان شد ولی آیا مذاکره بر سر مسائل هسته ای بدون در نظر گرفتن جوانب آن در سایر مناقشات خاورمیانه که پای ایران و آمریکا (به شکل دو قطب مثبت و منفی ) در آن وجود دارد ، ممکن است ؟!!

این مسئله که تصور کنیم مذاکره با آمریکا فقط برای مسئله هسته ای خواهد بود و هیچ ارتباطی با مسائل دیگر ندارد ، عنوانی تاسف بر انگیز است که متاسفانه در بسیاری از رسانه های کشور بدون در نظر گفتن جوانب ماجرا ، به آن پرداخته می شود ! این بهانه ی ماجرای هسته ای ایران از همان روز اول هم فقط در حد یک بازی سیاسی بود و الان هم باید در ارائه تحلیل ها به آن توجه نمود .

وقتی پای مذاکره در خصوص مسائل هسته ای به میان می آید آنهم با کشورهای مدعی دوستی که بدجور خود را به خواب زده اند و با هیچ تکانی هم بیدار نمی شوند نمی توان دستهای پشت پرده در جریانسازی های بین المللی را نا دیده گرفت . در این خصوص بد نیست به اظهارات اخیر جان کری نگاهی دقیق تر بیاندازیم که گفته : ایران برای زندگی در جامعه بین‌المللی نیاز به برنامه هسته‌ای صلح آمیز دارد که باید در این مسیر سریعا گام‌هایی متقاعد کننده بردارد. حرف نمی‌تواند جایگزین عمل شود. آنچه که ما نیاز داریم اقداماتی است که اثبات کند ما و متحدانمان، دوستانمان و کشورهای منطقه با برنامه هسته‌ای ایران هرگز تهدید نمی‌شوند .

خوب ، شما یک نگاه گذرا بر این جملات بیاندازید ، اینکه وی قصد دارد در لباسی به ظاهر دوستانه بازهم همان تهدیدهای همیشگی را تکرار کند قابل انکار نیست . خیلی جالب است ، تمام دنیا به واسطه دخالتهای بی جا و سلطه جویانه آمریکا و همان متحدانی که از آن نام می برد در حال تهدید شدن هستند ، البته از نوع عملی نه فقط در حرف ( چه عجب یکجا آمریکا عملش بر حرفش چربیده !!! ) . چقدر باید وقیح باشی که بزرگترین عامل نا امنی در دنیا باشی و از دیگران بخواهی که برای عدم تهدید منافعت ، اقدام عملی نشان دهند ؟!!!

این آمریکا که ما دیدیم ( با تمام خوشبینی هایی که این روزها به آن پیدا شده در نزد برخی از آقایان و سیاسیون و رسانه ها ) کم کم دارد نشان می دهد که بازهم قابل اعتماد نیست . وقتی در کوچکترین اتفاقات رخ داده در جریان مذاکره دو کشور ، قائل به اعلام حقیقت نیست ، چگونه می شود بر روی حرفهایش حساب جدیدی باز نمود ؟! باید هوشیاری بیشتری در برخورد با آمریکا به خرج داد که البته شکر خدا در مسئولین عالی رتبه این دقت و هوشیاری دیده می شود . بعنوان مثال می توان به مصاحبه اخیر آقای ظریف با شبکه خبری ای بی سی اشاره نمود که به راستی مواضع ایران به طور شفاف بیان و بر سر اصول تغییر ناپذیر سیاست خارجی ایران تاکید مجدد شد . آقای ظریف در این مصاحبه پر بیننده تلوزیونی در قسمتی از سخنان شان گفتند : نکته اصلی این است که نمی تواند و نباید این جنایت بهانه برای ظلم و فجایع به مردم فلسطین برای بیش از شصت سال گردد.  باید این مسالت روشن شود که بدون احترام و توجه واقعی به حقوق مردم فلسطین، امکان إیجاد صلح و امنیت در خاورمیانه وجود ندارد ... نتانیاهو از اوایل دهه 90 میلادی هر روز اعلام می کند که ایران شش ماه تا ساخت سلاح هسته ای فاصله دارد. با مراجعه به سوابق، می توان دید که این شش ماه برای وی همواره ثابت است. ایران شش ماه یا شش سال یا هر زمان دیگری سلاح هسته ای نخواهد ساخت، چون قصد چنین کاری را ندارد .

خوب ، می بینید که در همین ابتدای کار پای مسائل حاشیه ای به بحث اصلی که مسئله هسته ای است باز شده و البته ناگریز هم می نمود . اوباما در نطق خود در سازمان ملل خط قرمزش را اسرائیل و امنیت این رژیم نامشروع اعلام کرد ، حال وقتی مسئله ی هسته ای با جوسازی ها و شیطنت ها و دشمنی های اسرائیل گره خورده ، چگونه می توان انتظار داشت این مسئله را بدون به میان کشیدن پای اسرائیل حل و فصل نمود ، آنهم در چند ماه ؟!

البته در این میان جمهوری اسلامی ایران همانطور که ذکر شد با دیپلماسی خوبی وارد میدان شد . شاید آمریکائیها قصد و نیت دیگری در سر داشتند ولی اکنون با این اوضاع و شرایط بوجود آمده ، جامعه جهانی دید مثبتی نسبت به این دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران پیدا کرده است . نمود آشکار این ادعا را می توان در موضع گیری های این روزهای رسانه های بین المللی در خصوص تلاش نتانیاهو برای تکرار ادعاهای مضحکش ، جستجو نمود که اکثر غریب به اتفاقشان ( حتی گروه های داخلی رژیم اشغالگر قدس ) این بازی تکراری نتانیاهو را عاملی در بیشتر رسوا شدن در جامعه جهانی می دانند .

نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که جمهوری اسلامی ایران با سیاست حل و فصل مسائل منطقه و جهانی وارد این میدان شده است نه با سیاست ایجاد دوستی و تداوم آن که متاسفانه این روزها این دو مفهوم اساسی را به جای هم بکار می برند . عدم مشروعیت پذیری اسرائیل و عدم سازش بر سر آن ، از اصول اساسی و اولیه جمهوری اسلامی ایران است .




بسم الله

عنوان : کمی منطقی تر

دسته : سیاست

نویسنده : شهیدی

تاریخ : 92/7/8

 

امیر محمد

چند روزی از بازگشت آقای روحانی و هیئت همراه ایشان از نشست سازمان ملل در نیویورک می گذرد . به نظر وقت آن رسیده که کمی خارج از دایره احساسات رفته و تحلیل هایی نزدیکتر به واقعیت ارائه کنیم . احساس می کنم خیلی ها هنوز در جو دیدار آقای ظریف و کری و شاید هم در اتمسفر صحبت های تلفنی آقای دکتر روحانی با اوباما قرار دارند و البته قصد خروج از این جو را هم به این زودی ها ندارند .

فارغ از تمام اتفاقات مثبتی که در این سفر روی داد و اعلام شفاف مواضع جمهوری اسلامی که در خیلی از موارد هم به درستی انجام گرفت ( در این یادداشت خیلی به نحوه تعاملات هیئت ایرانی ایرادی وارد نمی شود و بیشتر به پاسخ و بازخورد این اقدامات از سوی مقامات ایالات متحده آمریکا اشاره خواهد شد )  با لحاظ حسن نیت بیش از حد در ارائه تحلیل ، قطعاً چند سوال پیش خواهد آمد . بازهم با اغماض و با توجه به حضور در میانه معرکه نیویورک ، تحلیل هایی به دور از واقعیت را کمی تحمل می کنم ولی این روزها که نماهای باز و دور از این واقعه پیش روی ماست ، دیگر چشم پوشی و انحراف از معیار را صحیح و منطقی نمی دانم .

مهمترین سوالاتی که در این میان پیش می آیند اینها هستند که آیا انتظار نرمش در عمل  از آمریکا واقع بینانه بود یا خیر ؟  آیا دستاوردهای نهایی این سفر ( عکس العمل پایانی مقامات ایالات متحده و رسانه های غربی ) مثبت به نظر می رسد یا خیر ؟ خوب ، برای پاسخ به این سوالها باید مراحل شکل گیری این رفتارها را در بازه زمانی محدودی ( مثلاً از ابتدای سفر آقای روحانی به نیویورک تا زمان بازگشت ایشان ) را مورد بازتاکید قرار داد .

طبق گفته های جناب آقای دکتر روحانی و هیئت همراه ایشان همه چیز خوب پیش رفته و گفتگو ها هم بسیار سازنده بوده . خوب ، در اینکه آقای روحانی در اکثر موارد مواضع خوبی داشتند و صحبت های منطقی هم ایراد نمودند بحثی نیست ولی اینکه پاسخ های غیر منطقی و بعضاً خود خواهانه مسئولین ایالات متحده آمریکا را به گفتگوهای سازنده استعاره کنیم ، کمی خوشبینانه تر از خوشبینی است .

در چند مورد این پر رویی مقامات آمریکایی به اوج خود رسید . اولین مورد آن وقتی بود که آقای ظریف بعد از نشست وزرای خارجه 1+5 به جمع خبرنگارها آمدند و همه چیز را خوب و طبق معمول سازنده معرفی کردند ولی این حرکت مثبت جمهوری اسلامی در ارائه حسن نیت ، پاسخی غیر منطقی از جان کری داشت . جان کردی در دو مرحله پشت پرده خود را رو کرد ، دفعه اول بعد از همین نشست بود که با خودخواهی و بدون اشاره به سابقه بدآمریکا در قبال ایران و شروع و افزایش دشمنی ها از سوی خود ِ ایالات متحده ، ایران را به نشان دادن حسن نیت بیشتر برای جلب رضایت غربی ها و آمریکا تهدید کرد . دفعه دوم هم در نشست کاخ سفید بود که علناً با زیر پا گذاشتن توافقات نشست ورای 1+5 ، بخشیده شدن تحریم ها را منوط به همکاری بیشتر ایران و نمایش علنی دستاوردهای سایت فردو دانست !!! اینکه خود آمریکائیها و حتی تمام دنیا می دانند که تحریم ها بهانه ای بیش نیستند ولی بازهم آن را به انرژی هسته ای ربط می دهند دیگر خیلی حرف زوری است ... اینکه خود آمریکائیها و تمام جهان می دانند که ایران به دنبال بمب هسته ای نیست ولی بازهم تاکید می کنند که باید حسن نیت داشته باشد ایران ، خیلی متناقض است . بالاخره این حق ، حق مردم ایران هست یا خیر ؟! اگر هست ، با اطلاعاتی هم که شما دارید دیگر یهانه چیست ؟!!!

دومین مورد از این بازخوردهای منفی تکرار همین مواضع دقیقاً از سوی دو مقام ارشد ایرانی و آمریکایی ، با همین روال و با همین تعاریف بود . سومین مورد و مهمترین مورد بحث گفتگوی تلفنی روسای دو جمهور بود . نکته تعجب بر انگیز اینجاست که طرف آمریکایی حتی حاضر نیست که بپذیرد درخواست کننده این تماس بوده است !!! به نظرم اینقدر تناقض و تضاد در شعار تا عمل نمی تواند آینده روشنی از بهبود روابط نشان دهد . اصلاً جدای از این حرفها ، اینکه دو طرف اعلام می کنند همه جیز در چارچوب تعامل سازنده بوده ، خوب این چه سبک تعاملی است که از همان ابتدا با زیر رو کشی همراه شده است ؟!

این سوالها و چندین سوال دیگر ، تنها بخشی از نکات روشنی است که در سفر ریاست محترم جمهوری به نیویورک و بازخورد آن از طرف ِ آمریکایی وجود دارد ولی مثل اینکه برخی ها نمی خواهند دیده شود ! اینکه آمریکا برای مردم ایران حق داشتن انرژی هسته ای قائل شود ، تعامل سازنده است ؟! این مثل همان شیئی تاریخی و باستانی ایرانی است  سالها در غصب آمریکائیها بود و به قول یکی از خبرگزاریها به ایران هدیه داده شد !!!

اینکه بگویند ایران دنبال بمب هسته ای نیست ، تعامل سازنده ایجاد شده ؟! اینها و صدها مورد دیگر که از بدیهیات دوران هستند ، دیگر به تکرار آن از سوی سران آمریکا احتیاجی نبود . ایالات متحده آمریکا به خوبی می داند که در هر مناقشه ای که مخصوصاً در خاورمیانه اتفاق می افتد وقتی تمام مسیرها و راه ها را پیش می رود در نهایت برای حل آن به سدی به نام جمهوری اسلامی ایران بر می خورد . این همه دست و پا زدن هم برای گفتگو و تعامل ظاهری به این جهت است که خوب می داند بدون جلب نظر ایران نمی تواند بر معادلات خاورمیانه تاثیر گذار باشد . نکته مهم اینجاست که بازهم در حال تکرار اشتباه تاریخی خود در محاسبه رفتارهای ایران است . آمریکا باید بداند که خط قرمزش ( اسرائیل ) خط قرمز ما هم هست ولی در جهتی معکوس . وقتی نمی توان بر این مسئله مهم و اساسی تعامل داشت ، دیگر انتظار بهبود روابط در مسائل مختلف کمی مضحک به نظر می رسد .

بازهم تاکید می کنم ، خیلی بر رفتارهای هیئت ایرانی ، ایرادی در این یادداشت وارد نشده است و قصد هم بر این نبوده چرا که ما مطیع ولایت فقیه هستیم و منتظر راهنمایی ها و ابلاغ  راهبردهای ایشان می مانیم ، قصد بیشتر بررسی بازخوردهای ایالات متحده آمریکا بود و اینکه با دیدن این بازخوردها دیگر نمی توان انتظار تحلیل ها و رفتارهای غیر منطقی را داشت . نکته ای که ذکرش در کنار تمام این رویدادها بسیار ضروری به نظر می رسد این است که باید آرامش را حفظ کرد و از رفتارها وگفتارهای شتاب زده چشم پوشی نمود و گوش به فرمان ولی فقیه بود  .






 
جهت اطلاع از تنظیمات و ویــــرایش این قالب اینجا را کلیک کنید.

.:: کلیک کنید ::.
 
->