
نویسنده : امیر محمد شهیدی
عبدالرضا داوری ، مشاور وزیر و رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور :
- مشکل احمدی نژاد میدانید چیست؟ مشکل احمدی نژاد این است که امام(ره) رابیش از حد قبول کرده است !
- برای آقای مکارم بولتن می برند و می گویند اینها کار انتخاباتی می کنند . آقای مکارم با فرض اینکه در آن بولتن نوشته شده موضع می گیرد . علما اینطوری ان !
- روحیه مشایی یک روحیه ای است که کینه ندارد . اما احمدی نژاد نه ، خود احمدی نژاد خیلی تنده !
این روزها بحث عبور از افراد به یک اصلاحی رایج در ادبیات سیاسی کشور تبدیل شده است . در این روزهای پایانی و باقی مانده به زمان انتخابات واژه برنامه های نامزدهای احتمالی جای خود به واژه برنامه نامزدهای خیالی داده است . جریان سازی در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری کمی بیشتر از دوره های قبل بوده و گمانه زنی ها در خصوص حضور افراد مختلف ، حتی در این روزهای پایانی همچنان ادامه دارد . مهمترین این جریان سازی های عبور ، مربوط است به رابطه آقای رئیس جمهور و آقای مشایی که طبق اظهار نظر اطرافیان آقای مشایی و اقدامات علنی ایشان ، به روزهای گذار نزدیک تر می شود . این روزها به وضوح می توان طرح آقای مشایی در عبور از شخصیت سیاسی آقای احمدی نژاد را مشاهده نمود . جایی که روزنامه های وابسته به آقای مشایی ، یکصدا در یادداشت هایی ، آقای مشایی را فاقد نقص های آقای احمدی نژاد می شمارند ( اشاره غیر مستقیم به بیانات مقام معظم رهبری در خصو خصوصیات رئیس جمهور آینده ) ، جایی که اعلام می شود آقای مشایی در جریان خانه نشینی 11 روزه و جریان افشاگری ناصحیح آقای احمدی نژاد در مجلس ، هیچ نقشی نداشته و اتفاقاً مخالف صد در صد هم بوده ... به نظر شما اینها تطهیر آقای مشایی از آقای احمدی نژاد نیست ؟! نمی دانم آقای احمدی نژاد منتظر چه هستند ؟!
این جریان سازی ها در سه جبهه ی قابل پیش بینی کماکان در حال انجام است . در یک سوی ماجرا حواشی پیرامونی نامزد احتمالی دولت است که متاسفانه با انجام اعمال شبهه انگیز از سوی دولت ، بسیار بیشتر از حد مجاز ناراحت کننده است . در این میان و علاوه بر اقدامات رئیس جمهور محترم در این زمینه ( که قبلاً مفصل در این خصوص صحبت شده است ) دیگر نمی توان به سادگی زیر بار اظهار نظرهای سایر مسئولین دولتی در این خصوص رفت . در یک طرف این ماجرا ، مثل همیشه چهره جنجال ساز دولت ، آقای مشایی ( البته آقای احمدی نژاد و خود آقای مشایی ، اینچنین نظری ندارند !) قرار دارد . ایشان که در این سفرهای فشرده استانی آقای احمدی نژاد ، همیشه در کنار شان پرچم به دست هستند ( به قول مشاور وزیر کشور ، هنگام رفتن بوده و فقط پرچم ها را داده اند دست ایشان و هیچ برنامه ای هم وجود نداشته !!! ) این روزها اظهار نظرهای جالبی را بر زبان می آورند که خود جای تامل دارد .
آقای مشایی به شدت بر این نکته تاکید می کند که دولت هیچ برنامه ای برای انتخابات ندارد و هیچ اقدام عملی هم در این مورد انجام نداده است و از طرح این چنین مسائلی هم به شدت ناراحت می شود ! عجب ! مثل اینکه آقای مشایی یا خودشان را در آیینه ندیده اند و یا نمی دانند در حضور چه ملتی در حال اصدار این افاضات هستند . ملت ایران ، هرچه باشند ، خیلی بیشتر از امثال این سیاسیون مدعی ، پایبند به اخلاق و اعتقادات و آرمانهای امام خمینی (ره) هستند . آرمانهایی که انحراف از آنها سبب شده این روزها اصطلاح " چریان انحرافی " را به آقای مشایی نسبت بدهند . ( البته فقط یک نسبت غیر متشابه است ، فقط همین ! ) .
آقای مشایی این اقدامات عینی این روزهای دولت ، کم شبهه ندارد ها ... این سفرهای استانی با این فاصله کم ( اگر راه داشت هر روز به یک استان می رفتند ! ) آنهم تماماً با حضور جنابعالی در سمت راست رئیس جمهور ( ببخشید می دانم جایگاه تان بالاتر از این حرفهاست ولی فعلاً که مجبورید همان دست راست بمانید ، شاید به هدف تان رسیدید و یک قدم جلوتر از آقای احمدی نژاد ایستادید ، خدا رو چه دیدی ، آرزو که بر جوانان عیب نیست ) آنهم در روزهایی که به شدت حرف شما به میان است ، چه معنایی دارد ؟! این ترفند افزایش یارانه به سبک شیخ اصلاحات چه مفهومی دارد ؟! در این که فعالیت های نابه جای دولت در خصوص انتخابات وجود دارد انکاری نیست ، ولی انگار آقای مشایی که این روزها اصلاً هم به فکر انتخابات نیست ، از الان خود را رئیس جمهور می داند و نسبت عدم فعالیت انتخاباتی را به شخص خود می دهد !

اینکه آقای مشایی می گوید بهتر است کسی به مردم خط ندهد چون خود مردم خوب می فهمند هم واقعاً رو می خواهد . بله آقای مشایی ، مردم خوب می فهمند که خواستار عدم حضور شما در برنامه های مختلف همراه رئیس جمهور هستند ولی انگار شما به اندازه همین مردم هم نمی فهمید که دردل دل مردم چیست . بماند که منظور ایشان از این اظهار نظرهای آبکی ، توهین به شخصیت های دیگر بود که در یادداشتی جداگانه به این مورد پرداخته خواهد شد .
نکته جالب دیگری که آقای مشایی مطرح می کند این است که رشته تخصصی تحصیلی اش مکانیک است و اهل حساب و کتاب . خوب ما هم قبول می کنیم ، پس مکانیک را چه به میراث فرهنگی ؟ مکانیک را چه به ارائه نظریان فلسفی مربوط به عهد ساسانیان ؟ مثل اینکه آقای مشایی بازهم دچار آلزایمر شده اند ... مثل اینکه فراموش کرده اند ، آقای احمدی نژاد چقدر به خاطر اظهار نظر های آقای مشایی و حواشی آن ، از رهبر عزیز و ملت آزاده ، حرف شنیده اند !
تمام این فعالیت ها و اظهار نظر ها بگذارید در کنار اظهارات سایر مسئولین دولتی در این خصوص . به وضوح می توان از همین الان پیش بینی کرد که چگونه دست آقای احمدی نژاد در پوست گردو می ماند . می توان از همین الان پیش بینی کرد که آقای احمدی نژاد هم بعد از انتخاب احتمالی آقای مشایی به عنوان رئیس جمهور ( بیشتر به داستانهای افسانه ای شبیه است ) چه حال و روزی پیدا خواهند نمود .
با اینکه دولت هم همزبان با آقای مشایی اعلام کرده که در انتخابات فعالیت غیر قانونی ندارد ولی این چیزی نیست که در لسان مسئولین دولتی مشاهد هشود . اینکه از همین الان اظهار می کنند که حتی یک صفحه هم از آقای مشایی مدرک ندارد ، شورای نگهبان ،یعنی چه ؟ خوب یعنی شروع جوسازی از همین الان . اینکه می گویند آقای مشایی ( با این سابقه عدم التزام عملی به ولابت فقیه) از پاک ترین افراد دولت است ، یعنی چه ؟ یعنی از همین الان فشار برای نامزدی احتمالی به شوراهای نظارتی اعمال شود . اینکه وقیحانه اظهار می کنند که علماء عزیز بدون اطلاع و آگاهی از امورات جاری و فقط به واسطه یک خبر ، اعلام موضع اشتباه می کنند ، یعنی چه ؟ یعنی اعلام رسمی رویارویی با علماء دین .
در هر حال متاسفانه این اقدامات و اظهارات از طرف اشخاصی با شخصیت حقوقی در بدنه دولت ، اصلاً قابل قبول نیست و بهتر است آقای احمدی نژاد هرچه سریعتر خود را از این جریان جدا کنند . آقای احمدی نژاد ، با این عدم برائت جستن از آقایانی با این تفکرات ، کارها و خدمات ارزنده خود به مردم در زمینه های عمرانی و زیر ساختی کشور را به دست با دصبا ندهید . ما هنوز منتظر بازگشت شما هستیم ... هنوز هم دیر نشده ...


نویسنده : حدیث شهیدی
این روزها حال و هوای فضای انتخاباتی کشور بیشتر حول محور بازیگردانان اصلی جریان سازی ها می گذرد . از یک سو کماکان چشم ها منتظر و دل نگران هستند از بازیهای جدید آقای رئیس جمهور که البته شما به هیچ وجه فکر نکنید که این بازیها و سفرهای mp3 جزئی از تبلیغات است ، نه . فقط یک سری کارهای عادی ست که دارد انجام می شود ! از سوی دیگر گمانه زنی ها در خصوص آیت الله هاشمی ، همچنان ادامه دارد . آیت الله هاشمی رفسنجای که همچنان بر خلاف اعمالش ، مدعی این است که همان هاشمی سالهای اول انقلاب است ، این روزها مورد توجه و اظهار نظر افرادی قرار دارد که به هیچ وجه حتی جنبه انسانی شان تایید شده نیست ، چه برسد به وفادار بودن به نظام و انقلاب و آرمانهای شهدای عزیز .
خیلی دوست داشتم و دارم که این یش بینی ضدانقلاب در خصوص آیت الله هاشمی یک توهم باشد و وی همچنان بر مدار ولایت باشد . هاشمی 80 ساله این روزها بدجور مورد توجه است . البته این حضور یا عدم حضور ایشان در انتخابات به عواملی بستگی دارد . شاید حضور مشایی در انتخابات ، یکی از دلایل حضور آیت الله هاشمی باشد . چون در صورت عدم حضور مشایی به هر ترتیب یا رد صلاحیت ( که امیدواریم آقای احمدی نژاد را در آن روزها ، آرام تر ببینیم که بعید می دانم ) و یا عدم حضور از طرف خودش ، می توان انتظار داشت که دیگر به حضور هاشمی برای پیروزی اصلاح طلبان نیازی نیست .
بماند که آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنان بر خلاف انتظارها در برابر این دست اندازی ضد انقلاب به مهره های انقلابی ، سکوت را پیشه کرده اند که این خود از نظر من تایید است متاسفانه ... این هم بماند که ایشان این روزها به تنها امید اصلاح طلبان بدل شده اند ... بماند ... در هر حال تنها چیزی که این روزها باعث دلخوری مردم شده است همین بازی های نابلدانه سیاسیون است که در نافرم ترین شکل ممکن در حال اجراست . مردم کمی و فقط کمی ! از این بازی ها خسته هستند .

آقایانی وقتی این روزهای واقعه می رسد مدعی هستند که ولایت مدار هستند ، مگر ولی فقیه تان نفرمودند که آنچنان سرگرم بازی های انتخاباتی نشوید که مردم از یادتان برود ؟! مگر نفرمودند بی اخلاقی نداشته باشید در این روزها ؟ پس این همه ادعا برای چیست ؟! مردم از دورنگی مدعیان دروغین ولایت مداری خسته هستند ، خسته . به اسم ولی فقیه ، مجلس تلبیغاتی با هزینه بیت المال برگزار می کنید ، به اسم ولی فقیه فضای توهین ، تهمت بی اساس و شایع پراکنی را در جامعه رواج می دهید ، به اسم ولی فقیه به مردم دروغ می گویید ، به اسم ولی فقیه به سمت سیاستهای ضد انقلاب پیش می روید و به برنامه های اصلی آنها بدل شده اید ... ولی در این وسط اصلاً به خودتان زحمت نمی دهید که کمی هم خجالت بکشید !
خجالت بکشید و بفهمید که در محضر چه ملت مومن و متعهدی هستید و دست از این کارهایتان بردارید . اگر می بینید مردم صبور کشور مان این روزها با درایت خود ، مطیع محض ولی فقیه هستند و دست به اعتراض بر نمی دارند ، دلیل نمی شود که هر کاری که دلتان می خواهد انجام دهید . واقعاً خجالت آور است که این روزها و در این حال و هوای دلخوری های مردم بیاییم و با وعده ها و حرف های صد من یه غاز ، تقصیرها را مانند بچه کودکستانی ها به گردن دیگران بیاندازیم . مگر رهبری عزیز نفرمودند ؛ اینکه بیایید و بگویید نگذاشتند کارکنیم ، حرفی منطقی و قابل قبول نیست ؟ این روزها کشور محتاج همدلی و همفکری ست . آقایان مدعی انقلابی بودن ، بیایید به اصول اولیه خود رجوع کنید و با انعقاد پیمانی مجدد با رهبری عزیز و ملت آزاده و غیور ایران اسلامی ، دوباره شادی و رضایت را به قلوب ملت و مقام معظم رهبری برگردانید . آقای هاشمی ، آقای احمدی نژاد ، آقای قالیباف ، آقای روحانی ... این روزهای حساس ، جایی نیست که بخواهیم اشتباهات فاحش را انجام بدهیم . لطفاً کمی آهسته برانید ، جاده در دست تعمیر است ...


نویسنده : امیر محمد شهیدی
شمال غربی کشور عزیز مان ... دست هایی باز هم قصد برهم زدن نظم و استقلال سرزمین مقتدر و با عظمت اسلامی مان را دارند ... توهمی از نوع عثمانی ها که به خیال خود می خواهد با مداخله گری بازهم روزهای جنگ نابرابر چالدران را تداعی و زنده کند ... بازهم سناریوی جدید ... بازهم برنامه ای برای تغییر در چیدمان خطی خاورمیانه ... بازهم سیاستهای مداخله جویانه ... آیا این بار ایالات متحده آمریکا قادر خواهد بود از طریق مهره منطقه ای ِ دست به سینه خود ، ترکیه ، بازی جدید را آغاز کند ؟ یا اینکه از ترس قدرت گرفتن مجدد ترکیه در لباس قدیمی ، عثمانی ، منافع خود در خاورمیانه را مورد تهدید می بیند ؟!
بعد از اجرای طرح های زیادی در خصوص چیدمان استراتژیک و ژئوپلوتیک خاورمیانه به جهت دستیابی به خواسته های نا مشروع دولت بی بن و بی اساس اسرائیل ، در سالهای گذشته که با روشنگری و مقاومت کشورهای مسلمان به جایی نرسید ، با تغییراتی از سوی طراحان آن ، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفته و در حال اجراست . برای شروع دور جدید این برنامه ها ، کشوری بهتر از ترکیه قابل انتخاب نبود و این حسن انتخاب از سوی آمریکایی ها ، اتفاقاً اصلاً اتفاقی نیست و بعد از بررسی های فراوان صورت گرفته است .
به دلیل شرایط فیزیکی محدوده سرزمینه های عثمانی ( البته شما بخوانید همان ترکیه امروزی ، نه چیزی بیشتر ) و همجواری آن با کشورهای با تمدن و مسلمان (از جمله ، عراق ، ایران ، سوریه ) این بهترین انتخاب برای بر هم زدن نظم عمومی کشورهای بیدار شده اسلامی و قطع ارتباط بین شان است .نکته مهم دیگری که باعث شد این انتخاب از سوی ایالات متحده آمریکا صورت بگیرد ، وجود قومیتهای مختلف در این مناطق و مخصوصاً نقاط مرزی از جمله قوم کرد است که این روزها به دستآورزی برای مداخله در حریم سایر کشورهای برای ترکیه تبدیل شده است . البته این فقط یک روی سکه است ... روی دیگر سکه را در انتهای یادداشت خواهید دید ... .
در این بین ترکیه مجبور شده است برای اینکه بتواند بازی خود را در سرزمین عراق با قدرت ادامه دهد ، با مخالفان کرد داخلی که سالهاست در پی سرکوب آنها می باشد ، توافقات انجام بدهد . در واقع به خاطر اجرای سیاستهای آمریکا در منطقه ، مجبور شده بهای سنگینی را پرداخت کند . در این جریان سازی ، ترکیه وارد عمل شده و کردستان عراق را به رسمیت شناخته است . این یعنی اعلام جنگ به حکومت مرکزی عراق . این یعنی اعلام رسمی قصد مداخله جویی در احوالات کشوری مستقل . متاسفانه در چند روز گذشته توافقاتی پنهانی بین سران ترکیه و سران کردهای ترکیه ، انجام گرفته است که رنگ و بوی مداخله گری دارد . جالب اینجاست که عکس العملی هم از سوی طرفهایی که قرار است طبق این برنامه درگیر ماجرا شوند ، دیده نشده است . وزارت خارجه کشورمان هم که در سکوت کامل در این مورد به سر می برد .

در واقع بعد از توافقی که اردوغان در سال گذشته با اوجالان بر سر مسئله سوریه داشت ، به نظر می رسد این روزها و مخصوصاً با این توافقی که انجام گرفته ، برنامه هایی شوم در سر دارد . مسلماً وقتی حزب کارگر ترکیه با اردوغان بر سر خروج نیروهای نظامی " پ . ک .ک " به توافق رسیده اند ، باید مکانی هم برای آنها مشخص شود دیگر ، نمی شود که در فضای مجازی مستقر شوند ! این روزهای زمزمه هایی به گوش می رسد که توافقات پنهانی این دو طرف ترک ، از استقرار نیروهای پ.ک.ک در کردستان عراق خبر می دهد . البته این مورد خیلی هم بعید به نظر نمی رسد ، همانطور که این روزها شاهد انجام شدن آن هستیم .
ولی موضوعی که مهم است ، این است که گروه هایی از حزب کارگر ضمنی اعلام کرده اند که کردستان ایران هم می تواند جای مناسبی برای استقرار باشد ، البته فکر می کنم ، بیشتر به دنبال شوخی و مزاح بودند ، چرا که ایران هیچ وقت مانند عراق نیست و نخواهد بود . شاید ترکیه بتواند با وارد کردن نیروهای پ.ک.ک به شمال عراق ، در بلند مدت ، نیروی مخالف حکومت مرکزی عراق ساماندهی کند و تهدیدی شود برای حکومت شیعی عراق ولی جمهوری اسلامی ایران با توجه به ثبات سیاسی مثال زدنی هرگز حتی اجازه خطور این فکرها را به سر دشمنان خود نخواهد داد . در همین رابطه انتظار می رود که دستگاه سیاسی کشور در خصوص این اظهار نظرها ، موضع گیری های مقتدرانه تری داشته باشد .
البته این مواردی که ذکر شده تحلیلی است از رویدادهایی که در حال وقوع است و احتمال های فراوان دیگری هم وجود دارد . این عم تحلیل دقیق هم از نبود اطلاعات کافی و مستند از تواف اردوغان با حزب کارگر است . باید منتظر بود و دید اردوغان برای این قرارداد صلحی که امضاء کرده ، چه بهایی پرداخت کرده است .
و اما روی دیگر سکه و تحلیلی متفاوت از اوضاع . نکته جالبی که در این میان جود دارد این است که آمریکا در این میان کمی از حرکت های ترکیه دلخور است و اردوغان را به عدم توافق بر سر موضواعت یادشده فراخوانده ! شاید در نگاه اول خیرخواهانه بیاید ولی این یک نمود آشکار از ترس آمریکا در خصوص قدرت گرفتن مجدد ترکیه است . چرا که ترکیه عملاً با حضور خود در سوریه و عراق ، می تواند مستقیماً بر سر منابع عظیم انرژی این مناطق تسلط یابد و این یعنی تامین شدن منابع عظیم مالی برای تسریع در اهداف سیاستهای ترکیه در جهت تحقق عثمانی تاریخی . نظر شما چیست ؟
