نویسنده : حدیث
برای آنکه یک گستره اجتماعی سیاسی به عنوان نهادی قدرتمند و پایدار ، به حیات خود ادامه دهد ، لازم است که شیوه نگرش و مولفه های تقسیم بندی به اصطلاح بازیهای سیاسی خود را به گروههای مختلف ، اعم بازیکنان اصلی و بازیکنان ذخیره ؛ آموزش دهد ... تا در سایه این آموزش بتواند ضمانتی برای بقاء خود دست و پا کند .... در این شرایط با دو گروه رو برو هستیم :
کسانی که در کشور به دنیا آمده و رشد می کنند ...
کسانی که مهاجر بوده و از خارج وارد می شوند ...
با درک اینکه این دو گروه دارای سلایق و عقاید و نیازهای خاصی بوده و در هر گروه صاحبان فن و دانشمندان و سیاست مداران موجود است ، قطعاً در جامعه بدون حزب ، یا باید ساکت باشند که در این صورت حکومت شبه استبدادی می شود ... ویا فعال باشند که در این صورت هم امنیت جامعه را مختل خواهند نمود ... اما با پذیرش این موضوع که احزاب نقش موثری در یکپارچگی ملی ، تعیین الگوهای مشارکت گسترده ، مشروع سازی چهارچوب سیاسی و مدیریت منازعات دارند ؛ می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که نقش احزاب در تاثیر گذاری بر رفتار و روش اعضاء خود بسیار مهم است ....
نقش احزاب در کانالیزه کردن تحرکات اجتماعی :
از آنجایی که در عمل امکان انعکاس دیدگاههای یک به یک افراد جامعه وجود ندارد از این رو احزاب ابزاری برای جمع بندی و کانالیزه کردن ، انعکاس و عملی ساختن نظرات مختلف در جامعه بوده و از تشتت افکار و هرج و مرج فکری جلوگیری کرده و وسیله ای برای تحقق بخشیدن به مشارکت سیاسی( میزان بهره مندی افراد دز جامعه از حق خو برای دخالت در مسایل و تصمیم گیریهای سیاسی ) افراد جامعه و از لوازم اصلی حومت دموکراسی و نظام الهی مردمی به شمار می روند ...
بی ثبات هر جامعه سیاسی به رابطه سطح مشارکت سیاسی با سطح نهادمندی سیاسی آن جامعه بستگی دارد ... در صورتی که ثبات سیاسی جامعه حفظ می شود که به موازات افزایش مشارکت سیاسی ، پیچیدگی ، تطبیق پذیری و انسجام نهادهای سیاسی جامعه نیز فزونی گیرد ... نکته مهمی که در اینجا وجود دارد نقش احزاب در انتخابات است ، به طور مسلم در انتخاباتی که همراه با احزاب برگزار می شود ، سازو کاری برای بسیج سیاسی در یک چهارچوب نهادی فراهم می شود و مانع به انحراف کشیده شدن مشارکت سیاسی می شود ...
احزاب و آموزش سیاسی :
احزاب صرف نظر از نوع ، نه فقط ابزاری برای جمع شدن نخبگان ، بلکه از آن مهم تر ابزاری هستند برای جامعه پذیری و آموزش سیاسی که به عادات و رفتارها نسبت به حکومت شکل می دهند ... احزاب در دنیای معاصر جایگاهی والا دارند ... شرط اولیه دموکراسی های نمایندگی وجود احزاب است .... احزاب سیاسی با کارکردهایی شناخته می شوند که به این صورت دسته بندی می شوند :
- گسترش مشارکت سیاسی
- ایجاد مشروعیت برای حکومت
- ایجاد یکپارچگی ملی و انسجام اجتماعی
- مدیریت منازعات
- جامعه پذیری سیاسی
پس احزاب نقش موثری در زندگی سیاسی و عمومی مردم ایفا کرده و با کمک به گسترش آگاهی های سیاسی مردم شهروندان را به زندگی انتقادی ئ همبستگی و فعالیت جمعی سوق داده و به این ترتیب در شکل دهی وتبیین مصالح دینی و ملی تاثیری سودمند دارند ... و در اصل می توانند ضامن امنیت ملی کسور باشند ...
حزب و کارکردهای متمایز آن :
حزب در حقیقت ، گردهمایی پایدار گروهی از مردم است که عقاید مشترک و تشکیلات منظم دارند و با پشتیبانی مردم برای بدست آوردن قدرت سیاسی از راههای قانونی مبارزه می کنند .
پس در واقع برای یک حزب می توان چهار کارکرد متمایز متصور بود :
1- سازمان
2- ایدئولوژی
3- قانونی بودن
4- مبارزه برای کسب قدرت
گامهای اولیه احزاب در جوامع در حال توسعه :
در کشورهای درحال توسعه بعید نیست که احزاب نتوانند نقش خود را در مراحل اولیه تشکیل به خوبی ایفا کنند و ماهیت خود را در نقش یک گروه بروز دهند اما همین که به صورت احزابی نیرومند توسعه یافتند می توان بر روی آنها بعنوان عامل تحکیم بین گروههای اجتماعی ، حساب باز کرد ....
احزاب قادرند با ایجا کانال هایی ارتباطی میان گروههای غیر مرتبط و شاید هم دارای اتباط دشمنی خاص ، آنها را وارد مجرایی که به اتحاد ختم می شود سوق دهند و در واقع از هم گسیختگی اجتماعی را کاهش داده و سبب ایجاد وحدت ملی و حفظ امنیت اجتماعی و به تبع آن امنیت ملی شوند ... احزاب می توانند در درون یک واحد سیاسی ایفاگر نقش میانجی سیاسی بین گروهها باشند ... امری که به وفاق میان گروهها منجر شده و بدین طریق یکپارچگی ملی و امنیت ملی را تضمین می نمایند ...
نقش احزاب در حفظ امنیت ملی :
به طور کلی احزاب در دو بعد می توانند به ایجاد انسجام و وحدت ملی و امنیت کمک کنند :
-با عرضه نهادها و آرمانهایی که برای کل مردم یک جامعه ارزش و جذابیت داشته باشد و آنها را به دور یک محور گرد آورده و وحدت ببخشند ...
-کمک به یافتن و ایجاد آن ترتیبات نهادی که مذاکره و کانالهای ارتباطی نا محدود را تشویق و از این طریق رهبران سیاسی و نمایندگان منافع متفاوت را بر سر جای خود نگه دارند و روند تجمع و بیان منافع متضاد را تسهیل کنند ...
احزاب و حفظ ثبات سیاسی :
احزاب به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم در ایجاد ثبات سیاسی و امنیت مداخله دارند : از یک طرف با کار ویژه های عام باعث افزایش توسعه سیاسی می گردند و بدین طریق طرفیت بقاع نظام را بالا برده و از طرف دیگر با اجازه فعالیت به احزاب منتقد و مخالف درون نظام و اپوزوسیون همانند روزنه اطمینانی به تداوم و ایمنی حکومت کمک می رسانند ... احزاب علاوه بر تسهیل کار حکومت پارلمانی ، همفکران را به گونه ای هدفمند و منضبط در می آوردند ...
خواستگاه احزاب در ایران :
البته خواستگاه های احزاب مختلف هستند ... از جلمه می توان به شکافهای طبقاتی ، مذهبی ، منطقه ای ، سیاسی ، احساسات و تعلقات نژادی و تعلقات و منافع سازمانی ، سنی و جنسی و ... اشاره کرد ... حزب به معنای امروزی و جدید از پدیده های 150 سال غرب و از محصولات تجدد است . اما در ایران حزب در معنای عام همانند دسته و تشکل سیاسی پیشینه تاریخی و طولانی دارد ... سابقه تحزب در ایران به شکل مشخص کنونی و در چهارچوب تعاریف موسوم از احزاب سیاسی ، کمتر از یک قرن است و به عصر مشروطه یا کمی بیشتر از آن یعنی به اواخر دوره ناصری و اوایل سلطنت مظفرالدین شاه قاجار ، بر می گردد ...
تحزب تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه در دوره مشروطیت و دهه 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 بستر مناسبی برای رشد داشت ... خواستگاه اجزاب در این دوران یا مولود و یا وابسته به نظامهای دولتی بودند و یا سر سپرده یکی از کشورهای خارجی و استعمارگر ...با پیروزی انقلاب اسلامی ، احزاب و گروههای فراوانی پا به عرصه ظهور رساندند و در این شرایط گروههای سازمان یافته مارکسیستی ، التقاطی و مخالف انقلاب و نظام با سوء استفاده از آزادیهای بی سابقه از یک طرف اقدام به بهره بردن از امکانات و فعالیت به اصطلاح آزاد و قانونی می کردند و از دیگر سو با جمع آوری اسلحه و ایجاد خانه های تیمی به حرکت های تجزیه طلبانه در نواحی مرزی و قومی در پی براندازی نظام بر آمدند ...
پس احزاب بعد از انقلاب بر اساس عقاید و اقدامات در انقلاب به دو دسته کلی تقسیم پذیر هستند :
الف : احزابی که در جهت بر اندازی و عدم تثبیت نظام فعالیت می کردند ...
مهمترین و سازمان یافته ترین احزاب این گروه عبارت بودند از :
حزب توده ایران
سازمان مجاهدین خلق ( منافقین )
سازمان فدائیان خلق ایران
حزب جمهوری خلق مسلمان
ب : احزابی که در جهت تثبیت و تقویت نظام فعالیت داشتند ...
مهمترین و سازمان یافته ترین احزاب این گروه عبارت بودند از :
حزب جمهوری اسلامی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی
جامعه روحانیت مبارز تهران
مجمع روحانیون مبارز
حزب مشارکت ایران اسلامی
حزب کارگزاران سازندگی
حزب همبستگی ایران اسلامی
حزب اسلامی کار
جمعیت معتلفه اسلامی و ...
نویسنده : حدیث این مطلب در سایت زاهدانه لینک شده است .
امام خمینی در پیامی به بانوان مسلمان ایران زمین در روز زن و تولد حضرت زهرا (س) : فردا روز زن است، روز زنى است که عالم به او افتخار دارد. روز زنى استکه دخترش در مقابل حکومتهاى جبار ایستاد و آن حرف را زد، آن حرفهارا زد که همه مىدانید ...
در طول تاریخ همیشه نکاتی بوده که توسط استعمارگران و مستعمره سازان مورد توجه بوده و دستمایه ای شده برای به بند کشیدن اعتقادات و ارزشهای والای جوامع و کشیدن آن به این سو و آنسو ، به جهت تحقق اهداف استعماری ... تفکری خفته در اعماق نظریات اومانیستی ... یکی از این مباحث حساس ، مباحث وجودی زن و نقش زن در اجتماع است ... زنی که همیشه تاریخ گواهی بوده برای اینکه متقاعد شویم ، تفکرات جاه طلبانه استعمارگران ، جز سوء استفاده از روح بلند و نیروی عظیم در بند حیا و حرمت کشیده شده زن ، نداشته و ندارد ... بحث دفاع از حقوق زن در اسلام با بحث اینان در جوامع غربی متفاوت است ... این دفاع غربی نه برای احقاق حق است ، بلکه سوء استفاده ابزاری از زن است در لباس تجددخواهانه ظاهر فریب دفاع از حقوق زن ... این همان چیزی است که دقیقاً بر خلاف تئوریهای نظریه پردازان فمینیستی ، چیزی به همراه ندارد جز از بین بردن ارزش وجودی و آسمانی جایگاه زن در جهان هستی ...
استفاده ابزاری از زن برای دستیابی که به اهداف شیطانی که از ملزومات جامعه مدرن به سبک آشفته غربی است ، از دیر باز مورد توجه بوده ... البته این فقط یک طرف ماجراست ... قسمت اصلی این داستان در گیر کردن اعتقادات به این هوا پرستی هاست که متاسفانه با بی دانشی زنان در طول تاریخ همراه بوده است ... این بار در هیبتی به ظاهر جذاب و عدالت خواهانه ، خواستار دفاع از حقوق زنان شده اند !!! دفاع از حقوق همانانی که مدتهای زیادی مورد ستم خوی مدرنتیه قرار گرفته بودند ... حال چه شده که همان هایی که دست شان به منحرف کردن عقاید به شدت آلوده است ، امروز داعیه حق طلبی برای زنان دارند ...؟!
مسئله مهمی که در اینجا مطرح است و باید مشخص گردد این است که در چند مورد تفاوتهایی در سونگری های فمینیستی وجود دارد :
1-فرق است بین دفاع از حقوق زن و جنبش اجتماعی " فمینیسم " ...
2-فرق است بین جنبش دفاع از حقوق زن و تزریق افکار به ظاهر طرفدار حقو زن در قالب ایدئولوژی رادیکالی پست مدرن ...
3-فرق است بین برابری حقوق زن و احقاق حقوق از دست رفته زن ...
4-فرق است بین عدالت خواهی و جریان فکری مارکسیستی در دفاع از حقوق زن ...
5-فرق است بین زن گرایی غربی که قصد دور ساختن دین و مذهب از خانواده را دارد ، با دفاع از حقوق زن در اجتماع ...
6-فرق است بین نفی حجاب و عفت و پاکدامنی زنان ، و دفاع از حقوق شان ...
فمینیسم :
در این خصوص تعاریف بسیار زیادی ارائه شده است که کم وبیش پراکنده هستند ... اما آنچه مسلم می نماید ، این است که این مفهوم در طول تاریخ دستخوش تغییراتی اساسی شده است و از قالب اولیه آن که برای اعلام خواسته هایی مبنی بر برابری زن در مقابل مرد ، فاصله گرفته است ... عامل اصلی این فاصله تفکرات مدرنیته و پست مدنیته بوده که اتفاقاً هم باعث کج فهمی هایی در این زمینه شده است ... این کج فهمی تا آنجا پیش رفته که از قالب دفاع از حقوق زنان خارج شده و در ساختاری ملحدانه فرو رفته است که هیچ سازگاری با آیین حیات بخش بسری و الهی ندارد ...
فمینیسم ، جنبش یا جریان ؟ :
جنبش یا بهتر بگوییم جریان فمینیستی ، تعریفی بود در ابتدا برای اینکه بگویند زن هم در اجتماع حقی دارد ... خوب دقت کنید ، یعنی این حق را هم برای نوع زن قائل نبودند ... در ادامه این تعریف از قالب اصلی خود بیرون شد و گفت که زن باید دقیقاً برابر با مرد باشد ، اهنم در همه زمینه ها ... و اینجا بود که زمینه انحراف بزرگ فراهم شد ... نکته بسیار مهم این است که نظریه پردازان این عرصه ، دیدگاههای آسمانی در خصوص زن را قبول ندارند و به نظریات دست و پا شکسته زمین و مدرن برای رسیدن به حقوق زن تاکید می کنند ... بماند که در دهه 70 میلادی فمینیسم چیزی بود با این مضمون : شبیه شدن زن به مرد در نحوه پوشش و آرایش و البته نقشهای اجتماعی ... !!!
امواج فیمینیسم در جهان :
موج اول) با انقلاب فرانسه شروع شد . کاملا مبتنی بر روشنگری است و برابری راپی میگیرد . (1960-1920 .م)
موج دوم) زمینه در جنگ جهانی دوم که مردها در جنگ بودند و زنها به صحنه مدیریت آمدند و بحث برابری حقوق سیاسی مطرح شد . (اوج فیمینیسم)
موج سوم) پست مدرن و فرامدرن است . به مادر و جایگاه او بهاء میدهد و تعدیل تندرویهای موج دوم را در پی دارد . این موج بین زن و مرد تفاوت قائل است .
پسافیمینیستها تحصیل حاصل را رد میکنند و میگویند برابری حاصل شده است ، دیگر نمیشود تحصیل کرد . البته در ایران ، فیمینیستها در مرحله احقاق حقوق هستند .
گرایش به فمینیسم در مرزهای اسلامی :
یکی از گرایشهایی که در برابر این به اصطلاح جنبش اجتماعی ، در مرزهای اسلامی دنیا مطرح شده است ، نسبت آن با احکام وتعاریف دینی از زن است ... فمینیسم قبول ندارد که خداوند برای زن و مرد نسبت به یکدیگر و اجتماع حقی قائل شده است ... فقط می گوید که زن باید دقیقاً مانند مرد در تمامی صحنه ها ظهور داشته باشد ... این تعریف خود نشان می دهد که اصلاً نوع زن و ظرفیتهای وجودی و جسمانی وی را نشناخته اند ... مشکل اساسی اینجاست که برابری با عدات فرق دارد ... قطعاً عدالت در برابری تام نیست و این برابری خواسته فمینیست ها ، در واقع ظلم آشکار است به حقوق حقه زن ... متاسفانه در این عرصه هم برخی از احکام اسلام را بدون تفسیر و توضیح ، نشانه ای می دانند بر ظلم شدن به حق زن ... تحریفی آشکارتر از این ...؟! در کدام شریعت و طریقت ، اینچنین به زن و نفس پاکش احترام گذاشته شده است ؟!
نگاه اسلام به زن :
افتخاری از این بالاتر برای ما که خود را مسلمان می دانیم که بگوییم دین آسمانی و عدالت خواه اسلام از قرنها پیش برای زن نقش بسیار عظیم و سازنده قائل بوده و وی را شایسته احترام می دانسته است ؟!
تفاوت احترام اسلام به زن با احترام جریان فمینیستی به زن این است که ، اسلام جواز حضور زن در تمامی عرصه های اجتماعی دوش به دوش مردان را صادر کرده است ، فقط به شرطی که اول از همه نیز صد درصد به نفع خود زن است ... آن شرط چیزی نیست جز حفظ حریم ها و دستوراتی که به جهت جلوگیری از تحریکی که شاید به جهت رفتار نا مناسب سبب شود ...
اسلام با تعالیمی که آورد بدون شک زن را از بند تفکرات و خوهای جاهلیت ، آزاد کرد و احترامی در خور و شایسته وی به او عطا کرد ...
گرایشات فیمینیسم در ایران :
1 - فیمینیسم اسلامی : این گروه متشکل از طیف وسیعی از زنان فعال میباشد که علیرغم گرایشات متفاوت سیاسی ، در یک نقطه اشتراک نظر دارند و آن این است که قوانین و احکام اسلامی و در مجموع دین اسلام دارای ظرفیت کامل برای پاسخگویی به مطالبات زنان میباشد . لذا احکام موجود را عامل مشکلات و اعمال تبعیض علیه زنان میدانند .
2 - فیمینیسم سکولار : دین را در حوزه فردی تعریف میکنند و معتقدند تا زمانی که قانون اساسی و قوانین مدنی منطبق با احکام شرع میباشد امکان اصلاح و تغییر قوانین به اصطلاح تبعیضآمیز علیه زنان وجود ندارد .
3 - فیمینیسم سوسیالیست (چپ): به صورت کامل دین و احکام آن را نفی میکنند و اسلام و جمهوری اسلامی را مانع تحقق حقوق زنان میدانند . بیشترین توجه خود را به برابری جنسیتی معطوف کرده و ارتباط با سایر جنبشها و حرکتهای اجتماعی و حتی سیاسی را مانند جنبش دانشجویی ، جنبش کارگری ، معلمان و دموکراسیخواهان مورد توجه قرار داده است .
4 - خردهجریانات فعال فیمینیستی در کشور نیز فعال هستند از جمله کمپینها و شبکههای اینترنتی زنان .
زمینههای فعالیت جریانات فیمینیستی در ایران :
1 - تغییر الگوی مصرف فرهنگی
2 - تغییر الگوی مصرف رسانهای
3 - تغییر هنجارهای روابط جنسی
4 - دانشگاه و تحصیلات
5 - جریانات سیاسی
6 - سازمان صدا وسیما
7 - پیوند قومیت و فیمینیسم
8 - هنر در شاخههای گوناگون - به ویژه سینما
9 - ورزش بانوان
10 - مطبوعات زرد (عامهپسند)
متاسفانه مدعیان این جریان حتی کوچکترین آگاهی از اصل های اساسی این جنبش ندارند و کورکورانه قصد گره زدن عقاید زن مسلمان ایران زمین با اندیشه های الحادی فمینیستی غربی را برای احقاق حقوق زنان دارند !!! غافل از اینکه زنان مسلمان ایران زمین بیدارند و آگاه و عقیده هایشان را با عقاید حقه مادر بهشتی شان ، حضرت فاطمه (س) گره زده اند ...
نویسنده : حدیث
نقش مداخله جویانه سیا و موساد در اکثر نقاط دنیا و به طور ملموس تر ، منطقه خاورمیانه ، را نمی توان انکار کرد ... یکی از راههای که برای ایجاد نا امنی در کشورها از طرف سازمانهای جاسوسی ایالات متحده دنبال می شود ، ایجاد کمیته هایی برای برنامه ریزی و راه اندازی خیزش و در نتیجه شورش است ... استفاده از ابزارهای رسانه ای فوق العاده قدرتمند ، تحریک و تجهیز گروههای مخالف حکام کشورهای مختلف ، بزرگنمایی مشکلات موجود در کشورها ، ایجاد بسترهای مناسب برای نشان دادن اعتراض عمومی ، ناتوان نشان دادن دولتهای بر سر کار در حل مشکلاتی که اتفاقاً خودشان ایجاد کرده اند !!! ... تنها چند مورد از وظایف کمیته شورش است ... هدف کمیته در یک کلمه ایجاد " بحران " است ...
اولین مرحله از برنامه های کمیته شورش ، ایجاد بسترهای مناسب برای جلب آراء عمومی جامعه است که به تبع آن بتوانند بسترهای بروز و ظهور اعتراضات را فراهم کنند ... یعنی مردم را نسبت به حکام خود بی اعتماد می کنند ... بعد از این مرحله است که دست به کار می شوند و تمام توان خود را می گذارند ، چرا که در صورت عدم کنترل این خیزش و عدم تعمیق دادن به آن ، پروژه شکست خواهد خورد ... البته نکته مهم در این زمینه نحوه برخورد قوای حاکم در هر جامعه با این پدیده مداخله گرانه است که می تواند در خنثی سازی و یا به آشوب تبدیل شدن این خیزش بیانجامد ...
خیزش اجتماعی چیست ؟ (Insurrection)
خیزش عبارت است از جهش ناگهانی بخشی از جامعه که میتواند به سمت برانداختن قدرت حاکمه میل کند . وجود خیزشها در یک جامعه نشاندهنده وجود یک بستر مناسب برای اعتراضگری عمومی است ، اما این اعتراضگری به تناسب قدرت سازماندهی مردم و قدرت مقابله دولت ، بروز یکی از اشکال سهگانه خیزش ، جنبش اجتماعی (Social Movement) و یا انقلاب (( Revolution را ممکن میسازد . هرچه توان سازماندهی نیروهای اجتماعی بالاتر باشد امکان گسترش و تعمیق خیزش در جامعه و دستیابی به یک انقلاب بیشتر است ، هرچه قدرت دولت در مقابله با نیروهای معترض بالاتر باشد گستره حرکت اعتراضی محدودتر شده و شانس بروز یک انقلاب کمتر میباشد . به عبارت دیگر خیزش امکان رشد نمییابد .
عوامل موثر در موقیت خیزش اجتماعی :
الف) استعداد جو عمومی جامعه (کشش روانی حرکت اعتراضی تداومدار ناشی از نارضایتی عمومی و اگاهی اجتماعی) .
ب) ناتوانی دولت در مهار خیزش(با ویژگیهای زیر) :
1 - کمبود نیرو برای مهار گستردهشدن جنبش ،
2 - ضعف سازماندهی نیروها ،
3 - ضعف اطلاعات در باره ابتکارات خیزش ،
4 - عدم وجود روحیه و انگیزه در نیروهای سرکوبگر ،
5 - محدودیتهای داخلی و یاخارجی در انتخاب دلبخواه شدت سرکوبگری .
ج) وجود دانش مبارزاتی عمومیتیافته نزد خیزشگران (برای سازماندهی معترضین و ... ).
د) موفقیت عملی در سازماندهی مبارزه (سریع و همهگیر شود و ...) .
شورش :
شورش(Riot) را میتوان مترادف اغتشاشات شهری دانست . اغتشاشات شهری عبارت است از رفتارهای دستهجمعی - تودهای اعتراضآمیز که توسط کثیری از مردم عادی و به طور غیربرنامهریزیشده ، فاقد سازماندهی قبلی و انسجام جدی شکل میگیرد . شورش برخلاف انقلاب ، فاقد ویژگی همهگیری است و معمولا علیه دولت و یا سایر نهادهای سیاسی رخ میدهد . شورشها برخلاف رفتارهای روزمره و روزانه که الگودار و قابل پیشبینی هستند ، فاقد هنجارهای معین میباشند . بار عاطفی شورشگران بسیار شدید است و اساسا شورش محتاج تراکم و آمادگی انسجام عاطفی و قوی بین اعضای شرکتکننده است . یعنی اعضاء خشمگین ، عصبانی ، وحشتزده و یا نگران ...
1 - در لغت به معنی شوریدن ، آشفتگی ، غوغا و در زبان عربی به معنی فتنه میباشد . در اصطلاح ، شورش حرکتی مردمی است ، به انواع و اشکال گوناگون علیه وضع موجود در جامه که الزاما با طرح و برنامه قبلی نیست.
2 - شورش عبارت است از کلیه اقدامات اجتماعی ، سیاسی ، نظامی ، فرهنگی و عقیدتی توسط جمعیتی خاص ، جهت رسیدن به خواسته خود یا انتقام یا جبران خسارت ، به صورت غیرقانونی و برخلاف نظم عمومی جامعه ، که میتواند با دخالت یا بدون دخالت گروه تشکیلاتی صورت گیرد . بعضی اقدامات شورشی دارای نمودهای ظاهری در سطح جامعه هستند ، مانند اعتصاب ، اغتشاش ، خرابکاری ، راهبندان ، ترور و ... .(نقل از اعتمادزاده :1375 ، 23)
به تعبیر دیگر هرگاه یک جماعت خشن و پرخاشگر به جان و مال دیگران حملهور شوند ، شورش رخ میدهد .(نقل از منصوری و قدوسی:1374 ، 32)
از مهمترین مکانیسمهای فعال در شورش :
ناشناسی(جهت فراموش کردن موقت مسئولیت خود) ، تلقینپذیری سریع از رهبران موقتی ، تاثیرپذیری عاطفی از همدیگر ، هیجان عاطفی لجامگسیخته و وجود حالات غیرشخصی .
شورشها به طور کلی پدیده خود به خودی هستند که زودگذر بوده و بیهدف و بیبرنامه هستند و حتی مسیرهای از قبل تعیینشده را طی نمیکند .
بروز حرکات اوباشگرانه ، بزهکارانه و حتی تصرف عدوانی در شورشها محتمل است .
هرچند شورشها عمدتا به سبب مسایل ساختاری از جمله مشکلات اقتصادی و یا تصمیمگیریهای نامناسب مسئولین شهری روی میدهند اما بایستی به مکانیسمهای ذهنی و روانی مثل احساس محرومیت ، محرومیت نسبی و تمنیات فزاینده نیز توجه داشت .
اغتشاش :
1 - نوعی از اقدامات شورشی است که جنبه ظاهری به خود گرفته و به صورت تظاهرات غیرقانونی و خشونتآمیز جلوهگر میشود . (نقل از اعتمادزاده)
2 - منتخب نویسنده : یک نوع حرکت جمعی است که با هدف دستیابی به خواسته جمعی ، حالت خشونتآمیز به خود گرفته و از مرز قانون فراتر میرود .
اغتشاش (Commotin): اغتشاش در لغت به معنی آشفتن ، آشفتهشدن و آشفتگی است و منظور اختلال و بینظمیای است که در آن کارکرد و حاکمیت زیر سوال میرود .
تقسیمبندی اغتشاش :
1 - اغتشاش سازمانیافته(تشکیلاتی) : از قبل پیشربینیشده ، دارای سلسلهمراتب است ، وابسته به سازمان یا گروه است ، معمولا یک رهبر دارد ، شرکتکنندگان معمولا خواسته سیاسی دارند ، در میان آنان افراد حرفهای و آموزشدیده برای تخریب و ... وجود دارند ، غالبا از پشتیبانی بیگانگان یا جریانات قدرتمند داخلی برخوردارند .
عمده اقدامات اغتشاش : بیان شعار محرک سیاسی و تند ، حمله به خودروهاو اماکن دولتی ، حمله به گروههای مخالف خود ، ایجاد راهبندان ، غارت و چپاول اموال دولتی و شخصی ، اقدامات تبلغی و ... .
2 - اغتشاش غیرتشکیلاتی : از قبل پیشبینینشده ، رهبر مشخص ندارد ، خواسته سیاسی ندارند( عمدتا خواسته صنفی دارند) .
اقدامات اغتشاشگران : شعار مخصوصا در چارچوب صنفی و اقتصادی و ... دارند ، حمله پراکنده و غیرمنسجم میکنند ، همراه با راهبندان و حریق است ، غارت و چپاول اموال دولتی و شخصی را به دنبال دارد .
از منظر دیگر اغتشاش :
1 - اغتشاش کور و هیجانی (انبوه خلق) .
2 - اغتشاش اعتراضی با ریشه محلی و منطقهای .
3 - اغتشاش اعتراضی با ریشه عام (مسائل و نارساییهای سراسری) .
مراحل شکلگیری اغتشاش :
1 - پیدایش منشأ خواسته جمعی(الف- وضعیت مطلوبی که بوده و از دست رفته ، وضعیت مطلوبی که وجود دارد و مورد تهدید است ، و وضعیت مطلوبی که فقدان آن احساس میشود) .
2 - پیدایش خواسته (باور ذهنی مبنی بر بازگشت ، تداوم یا ایجاد یک وضعیت مطلوب) .
3 - تعیین سازمان رسمی پاسخگو (افراد مرجع پاسخگویی آن را مشخص میکنند . مانند شهرداری ، برق ، ...) .
4 - ضرورتسنجی طرح خواسته (توانمندی سازمان پاسخگو با توجه به شرایط موجود توسط مطالبهکنندگان بررسی میشود . اگر شرایط نبود ، به بعد موکول میکنند ) .
5 - پیگیری قانونی خواسته در سازمان (طبق بندهای 3 و 4) .
6 - عدم پیگیری قانونی خواسته در سازمان (برخی افراد علیرغم اعتقاد کامل به مشروعیت خواسته خود ، به علت نگرش منفی خود به پیگیری قانونی ، به این کار مبادرت نمیورزند) .
7 - دریافت پاسخ پیگیری قانونی .
الف)دریافت پاسخ مناسب .
ب) عدم دریافت پاسخ مناسب .
8 - پیگیری غیرقانونی در سازمان (عدم دریافت پاسخ مناسب) .
9 - نارضایتی (از نتیجه مناسب نگر فتن یا عدم مراجعه به سازمان ذیربط .
10 - اعتراض (به اشکال مختلف) .
11 - جرقه ازدحام و ازدحام .
12 - تهییج جمعی ( ایجاد التهاب ، افزایش شدید احساسات ، طرح ادعاهای مربط با جرقه ازدحام ، پخش و تشدید ادعاهای مطرح ، پیوستن تماشاگران و ... .
13 - جرقه اغتشاش (پرتاب سنگ و ... ) .
برخی رفتارهای اغتشاش با فرض حضور حریف :
1 - اقدامات تبلیغاتی (در قالب پخش اعلامیه ، توزیع تراکت ، بیان شعارهای تند و ...) .
2 - شایعهپراکنی با توجه به جو احساسی به وجودآمده .
3 - هتاکی (ناسزا ، سرزنش ، طعنه و ...) .
4 - پرتاب اشیاء (آجر ، بطری ، بمب دستی و ...) .
5 - حمله به افراد و خودروها (خصوصا نیروهای مقابلهگر) .
6 - به تعطیلیکشاندن اماکن دولتی و خصوصی (که عموما کارکردشان در جهت رفع نیازهای عمومی جامعه است ، به منظور اختلال در کارکردهای مذکور) .
7 - غارت و تخریب اموال عمومی و خصوصی .
8 - مسدودکردن راههای ارتباطی به منظور اخلال در روند پشتیبانی و رساندن تجهیزات و آذوقه به نیروهای کمکی به جمعیت مقابلهکننده .
9 - استفاده از زنان ، بچهها و افراد مسن (نوعی عملیات روانی است) .
10 - پرتاب قلاب به طرف سنگرهای نیروهای مقابلهکننده .
11 - ساختن سنگر در مقابل نیروهای ضداغتشاش .
12 - هدایت خودروها و اشیاء به طرف ماموران .
13 - استفاده از آتشزدن اماکن و ...) .
14 - استفاده از مواد منفجره .
15 - تیراندازی به سوی ماموران .
16 - حرکت به سوی مراکز حساس .
17 - گروگانگیری .
متاسفانه از این دست تحرکات و نا آرامی ها را در سالهای نه چندان دور در تهران شاهد بودیم که مستقیماً توسط کمیته شورش ، سازمان جاسوسی سیا و موساد ، کنترل می شد ... اما نقطه امیدوار کننده در هنگام بروز این پدیده ، حضور آگاهانه مردم و کنترل قابل قبول نظام بر جریان سازی ، بود ...