نویسنده : حدیث
با پیشرفت فن آروی های نوین ، دیگر نمی توان نقش رسانه ها را در جریان سازی ها و به راه انداختن جنبشهای اجتماعی در مسیر نیل به اهداف مستکبرانه ، نادیده گرفت ... نمونه های بسیار زیادی از این دخالتهای غیر منطقی و بی ادبانه ایالات متحده آمریکا و اسرائیل را در همین ایران خودمان ، مشاهده کرده ایم ... تحریک جریانها و گروه های اجتماعی برای ایجاد جنبشهای اجتماعی و به دنبال آن بحران سازی در مناطق مورد نظر ، یکی از این برنامه هاست ... این نظریه مارشال مک لوهان هم این روزها برای همه دردسر ساز شده !!! ... البته نه خود نظریه ، بلکه سوء استفاده از این نظریه ... شاید مک لوهان هیچ وقت فکر نمی کرد که روزی برسد که این بشر دوپا بخواهد دهکده جهانی وی را بهانه کند برای دخالت در امر هم دهکده ای هایش ... !!!
همانطور که می دانید ، انسان موجودی اجتماعی ست و رسیدگی به این وجه از وجودش ، انکار ناپذیر است ... اجتماع و جامعه و گروه های سازمان یافته اجتماعی ، همگی مقصدها و اهداف برنامه ریزی شده برای نفوذ هستند ... نقطه تهاجم به این ساختار سازمان یافته ، آنجایی است که به واسطه ایجاد فاصله فاحش در مناسبات و ارزش گذاری ارزشها ایجاد می شود ...
الگوپذیری در رفتار جمعی و رفتار گروهی :
وضع سازمانی و میزان ساختمندی در رفتار جمعی و رفتار گروهی باعث میشود بتوان مدلهای تمرکزگرا ، دمکراتیک و تمرکزگرای دمکراتیک را برای آن بازشناسی کنیم . از جمله برای احزاب سیاسی . ولی شکلناپذیری و الگوناپذیری تجمعها و جماعتها مانع میشود تا بتوان الگویی ارائه داد . به همین سبب رفتار جمعی دارای خصلت بیهمتایی است و هیچکاه نمیتوان در جهانواقع برای یک رفتار جمعی نظیری را جستجو نمود .
مثلا ممکن است یک صف طولانی برای تهیه مواد غذایی و معطلی افراد ، به بروز یک غوغا یا شورش محدود منجر گردد ، لیکن در همان سازمان بسیاری از صفهای متناظر آن که مناطق و شهرهای دیگر تشکیل میگردد و در مسأله نیاز ، تصورات قالبی و عقیده عمومی کنشگران ، اشتراک و همشکلی مشاهده میشود ، چنین حادثهای ملاحظه نگردد.
از آنجایی که رفتار جمعی دارای ویژگی بیهمتایی است و این ویژگی از مسأله الگوناپذیری توده و جماعت ریشه میگیرد ، پدیده "تلقینپذیری" و پیشنهادپذیری رفتارهای جمعی به نحو فوقالعادهای ملاحظه میگردد . یک شعر یا شعار ، یک حرکت غیرهنجاری ، یا اقدام تخریبی ، یک شایعه اساسا نامعقول ، یک توهم و خیال و یک واکنش عملی ناپخته ، به سرعت میان کنشگران رفتار جمعی راه مییابد و در سطح بسیار وسیعی اپیدمیوار گسترش مییابد . البته ناپایداری روائی تودهها نیز در تلقینپذیری و عنصر پیشنهادپذیری اثر قابل توجهی میگذارد .
زمینههای بروز جنبشهای اجتماعی :
1 ـ زمینههای و شرایط ساختاری جامعه
2 ـ زمینههای تربیتی و فرهنگپذیری نسل جوان و نوجوان
3 ـ جامعهپذیری سیاسی نسل جدید .
4 ـ زمینههای روانی و انگیزش جامعه
5 ـ زمینههای گفتمانی
6 ـ زمینهها و وضعیت جهانی و ارتباطی و نقش و تاثیر آن بر جنبشهای اجتماعی.
شرایط شکلگیری جنبشهای اجتماعی :
1 ـ تغییراتی در شرایط اساسی زندگی که احتمالا باعث نارضایتی میگردند و راههای معمول برای حل مشکلات را بیتاثیر میگذارند ( مربوط به تئوری تغییرات اجتماعی ) .
2 ـ تغییر در باورها و ارزشها ، آرزوها و توقعات جهت تطابق با موقعیت موجود ( تئوری فرهنگ و ایدئولوژی ) .
3 ـ تغییر در استعداد و صلاحیت گروهی عمل کردن مانند توسعه گروه ، افزایش آزادی در تصمیمگیری و برنامهریزی ، داشتن ارتباطات بهتر و ... ( تئوری سازمان ).
4 ـ تغییر در موقعیتهای مناسب جهت حرکتهای موفق مانند ضعف مخالفین ، حمایت از جانب کانالهای قدرتمند و موفقیت سایر جنبشهای اجتماعی ( مربوط به کنش اجتماعی و جامعه شناسی سیاسی ) .
تغییر و تحولات جدید تقاضا و مطالبات جدید عدم پاسخگویی + حمایت اجتماعی جنبش اجتماعی
خصوصیات جنبشهای جدید اجتماعی :
1 ـ گرایش فرهنگی و اجتماعی دارند و نه سیاسی ؛ یعنی عمدتا سیاست را اسیر فرهنگ و امور اجتماعی کردند و نه امور اجتماعی را اسیر سیاست ( جنبشهای اجتماعی/Social Movement)
2 ـ ساختار ولنگار سازمانی دارند ؛ یعنی اساسا یک تشکیلات مستحکم ندارند و کاملا ولنگار هستند و حالت جبهه فراگیر دارند . پارهای تشابهات تجربی اگر وجود داشته باشد میتواند یک جمع را با هم جمع بکند ، ... مثلا آنچه توانست گروههای مختلف را در مقابل شاه باهم گره بدهد .
3 ـ تاکید بر شیوههای زندگی دارند یعنی فرد اکنونیت خودش را میبیند و میگوید در شرایط فعلی باید بتوانم زندگی را بهبود بدهم نه در آینده و نسل بعدی ، و میگوید اگر سیاستورزی میتوانی بکنی شرایط حال من را تدبیر کن و شرایط آینده را بگذار برای آینده .
4 ـ استراتژی مبارزاتی آنها تغییر در جامعه از رهگذر تغییر در هنجارها ، نُرمها و ارزشها ، هویتهای مشخص و سمبلها و باورهای مسلط جامعه است .
5 ـ از دولت هم عبور میکنند و هیچ وقت وارد چالش مستقیم با دولت نمیشوند ـ واسطه کنش آنها بداعت فرهنگی است و تقاضا و تقاضاهای فرهنگی جدید را پمپاژ و تزریق به جامعه میکنند و ... گفتمان را جایگزین ایدئولوژی میکنند .
6 ـ بسیج تودهای و یا تهدید به وسیله بسیج تودهای را به مثابه اولیهترین منبع فرمان اجتماعی و اولیهترین منبع قدرت ترسیم میکنند و میتوانند در ریزبدنههای جامعه کار بکنند ... این ریزبدنههای جامعه هرم را به حرکت در میآورد ... چون از زیر میجوشد ، قاعده هرم را عاصی میکند نسبت به رأس هرم جامعه و مشروعیت و مقبولیت هرم جامعه را به صورت روزافزون و توفندهای زیر سؤال میبرد . عمدتا جنبشهای جدید ، تدافعی هستند تا تهاجمی و ... کارناوالیستی هستند ... انسانها با انگیزههای مختلف وارد یک رود روان میشوند و ... .
مشخصههای جنبشهای جدید ( از دید کیت نش ) :
1 ـ غیرابزاری هستند ( برای دفاع از بعضی ارزشها ایجاد شده اند و خصلت ابزاری ندارند).
2 ـ به مدنیت و جامعه توجه دارند . در گذشته به دولتها بیشتر توجه داشتند . ( نسبت به ساختارهای جامعه مشکوک هستند و بیشتر به سبک زندگی و مشارکتهای نمادین توجه دارند تا مشارکتهای اعتراضی بنیادین مثل جنگ علیه افغانستان که کسی اقدام عملی نکرد ) .
3 ـ ساختی غیرسازمانی هستند نه رسمی .
4 ـ شدیدا متکی بر رسانههای جمعی هستند . به جای پیش بردن اهداف از طریق ساختار تشکیلاتی ، از طریق رسانهها عمل میکنند و جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند .
کارکرد جنبشها از دید اسکات :
1 ـ به دنبال بسط حقوق شهروندی هستند .
2 ـ به دولت فشار میآورند تا به شکل نظاممند به تحقق عدالت اجتماعی کمک کند .
3 ـ از طریق نقد منطقی و مشاوره در عرصه عمومی به دولت فشار میآورند تا تصمیمات منطقی بگیرد .
پاپورسکی معتقد است جنبشهای جدید اجتماعی را باید در اقشار و سنین پایین یافت .
علت وقوع مسأله اجتماعی :
1 ـ "بیسامانی اجتماعی" : مسایل اجتماعی از موقعیتهایی ناشی میشوند که در آنها افراد به قدری از فرهنگشان به دور میافتند که به اندازه کافی قادر به فهم یکدیگر نیستند تا در رابطه با یکدیگر به طرزی معنیدار عمل کنند .
2 ـ "واپسماندگی فرهنگی" : مسایل اجتماعی هنگامی بروز میکنند و مسایل موجود هنگامی وخیمتر میشوند که جامعه ابزارهای تغییر را به وجود آورد یا بپذیرد و در عین حال از درک ، پیشبینی یا رسیدگی به پیامدهای چنین عملی نا توان باشد .
3 ـ "کشمکشهای نفع یا ارزش" : یعنی ناشی از تضاد بنیادی و عقلی به دلیل وجود منافع و ارزشهای گوناگون می باشند .
پس مسأله اجتماعی را : یا عده قابلتوجهی از مردم گمان میکنند یا عده دیگری از مردم آن جامعه گمان میکنند .
مراحل گذار و رشد جنبشهای اجتماعی (هربرت بلومر ) :
الف ـ انگیزش اجتماعی
ب ـ تشکل واحدهای پیونددهنده
ج ـ تهد پیوستگی
د ـ ایده تعمیمیافته
ه ـ تاکتیکهای عملیاتی
ویژگیهای مهم جنبشهای اجتماعی (social movement) :
اول ـ گستردگی : اصولا اقشار وسیعی را در بر میگیرند . براساس نظریه آلموند موس بعد از مرحله تشخص که به نوعی هویتیابی و تععین اهداف کلی جنبش اجتماعی صورت میگیرد ، در مراحل بعد تجمع و تعمیم قرار دارد که باعث میگردد به صورت امواج متحدالمرکز گروهها و اقشار مختلف حول یک جنبش اجتماعی قرار گیرند .
دوم ـ ایدئولوژی : اصولا جنبشهای اجتماعی فاقد تئوری و ایدئولوژی دقیق و مشخص هستند . اهداف و شعارهای کلی که معمولا ناظر بر تغییر وجوهی ازحیات اجتماعی گروهها و اقشار اجتماعی است ، برنامه جنبش اجتماعی را میسازد .
سوم ـ درجه سازمانی : واجد سلسلهمراتب تشکیلاتی خاص نیستند ، ... ساختمان
سست برخی جنبشها همانگونه که زیانبار است ، منافعی نیز در پی دارد .
چهارم ـ پویایی : ورود و خروج از جنبشها ی اجتماعی به سهولت صورت میگیرد اغلب جنبشها کار خود را ابتدا شروع نمیکنند ، بلکه خود بخود به دامنه آنها افزوده میشود و رشد میکنند ، گروههایی به آن میپیوندند که اغلب دارای رهبر ، اعضای وفادار و ... بودهاند .
بعد از اینکه این مراحل یاد شده مورد توجه قرار نگیرد متاسفانه وارد مراحلی می شویم که اصلاً به اندازه مرحله قبلی ، قایل کنترل نیست ... یکی از مقصدهای این بی توجهی می تواند به نا فرمانی مدنی ، بیانجامد و نهایتاً به بحران ختم شود ...
اینترنت و بحران :
بدیهی است ، یکی از نکات عمومی در خبرهای خوب یا بد این است که پیامها با سرعتی سرسامآور منتشر میشوند . این بدان معنی است که شرکتی با فعالیتهای گسترده میتواند به سرعت در کانون توجه و دید همگان قرار گیرد و شاید فرصت کافی نداشته باشد که داستان خودش را بسراید ـ اگر بتوان با سرعتی بیش از سرعت پخش داستان حرکت کرد ، در آن صورت باید اعتراف کرد که این کار در زمان کنونی بسیار مشکل است .
اطلاعرسانی به مردم در بحران :
.... باید گفت که اگر سازمان نتواند هنگام رویارویی با یک بحران با بیشترین تعداد مردم ارتباط برقرار کند ، باید گفت که تلاشهای مدیریتبحران به جایی نخواهد رسید و در بیشتر موارد ، تنها راهحل واقعی برای ایجاد تماس سریع با مردم این است که از رسانههای خبری استفاده کرده و از طریق گزارشگران و روزنامهنگاران این تماس را برقرار نمود.
بدیهی است یکی از مقررات بحران این است که باید مردم را آگاه ساخت و این آگاهی باید پیش از[ هر ] اقدامی صورت گیرد ، که مثلا از طریق سازمانهای دولتی به عمل میآید و تردیدی نیست که چون سازمان در سایه تماس با مردم قضیه را در میان بگذارد باعث خواهد شد که وضع وخیمتر نشود .
نخبگان ، جنبشها و گروهها :
روابط متقابل
نخبگان ، جنبشهای اجتماعی و گروههای فشار را به وجود میآورند و آنها را به فعالیت وا داشته و موجب تجلی آنها میشوند . از طرف دیگر جنبش ها و گروهها رهبران خود را در مواردی که حرکت آنها کند و یا تند میشود مورد حمایت و کمک قرار داده یا آنها را نفی میکنند .
نفاق بین رهبران واعضاء
معمولا رهبران آگاهی روشن تر و وسیع تری از هدفهای جنبش دارند تا اعضای آنها . در بین اعضای یک جنبش هم تفاوتهایی دیده میشود. این تفاوتها بین اعضای فعال تا طرفداران ساده در سطوح مختلف در یک مجموع دوایر متحدالشکل قابل تصور است که اعضاء هرچه از مرکز دور می شوند نسبت به مرکزیها آگاهی کمتری دارند :
نویسنده : حدیث
این روزها دوباره شاهد تحرکات قومی و تحریکهای ایالات متحده در کشورهای همسایه برای ایجاد اختلال در نظامها و سازماندهی های مقتدرانه جمهوری اسلامی هستیم ... یکی از مناطقی که از دیرباز مورد توجه مداخله گران بوده ، منطقه حساس و استراتژیک کردستان ایران و سرزمینهای اقلیم کردستان عراق است ... البته این جریان سازی تحریک در منطقه به صورت های مختلفی انجام می گیرد ... از جمله این صور ، استفاده از فن آوریهای نوین رسانه ای مانند شبکه های اجتماعی است ... این تفرقه افکنی و بی ثبات نشان دادن جمهوری اسلامی ایران ، فقط یکی از اهداف اسرائیل و آمریکا در منطقه مذکور است ... چقدر ساده لوحانه است اگر اهداف بنیاد کیفا ( بنیاد دوستی اسرائیل و کردستان – که از جمله برنامه های اسرائیل برای همدردی با مردم کرد در ظاهر است ) را مضحک ندانیم ... در این یادداشت به بررسی اوضاع داخلی عراق که بستری مناسب برای دخالتهای آمریکا ، فراهم کرده است و همچنین تحریک کردهای عراق برای نا امن کردن منطقه ، خواهیم پرداخت ... نکته مهم در اینجا دقت در برنامه ریزی دشمنان در نفوذ به عراق از سالهای دور و التبه در پوشش دوست در سالهای اخیر در اقلیم کردستان است ...
قبل از شروع بحث باید عنوان کنم که نمی توان از نقش بی بدیل ترکیه در بر هم زدن نظم داخلی عراق و تحریک کردهای عراق ، چشم پوشید ... نکته مهم در اینجا ، این است که ایالات متحده برنامه های تفرقه افکنانه را به صورت یک جانبه انجام نمی دهد و به موازات جریان سازی در بین اقوام عراقی ، همین برنامه را با همان سر تیتر های اصلی ، در ترکیه اجرا می کند ( برنامه هایی برای تحریک و بر هم زدن آشتی میان ترکها و کردها در ترکیه ) ... و این همان نقطه و نکته مهم و اساسی است که می تواند عامل اصلی دست یافتن ایالات متحده و اسرائیل به برنامه یشان در منطقه باشد ...
آشنایی با عراق
با این آمار به دقت توجه کنید ... ببینید اسرائیل و آمریکا تا چه حد بر ریز آمار کشور عراق تسلط داشته و آنرا تحلیل کرده اند برای سوء استفاده ... این آماری است که CIA منتشر کرده :
کشور عراق با 437 هزار و 72 کیلومتر مربع وسعت که حداقل 432 هزار و 162 کیلومتر مربع آن خشکی است در خاورمیانه قرار دارد . از شرق 1458 کیلومتر با ایران ، از شمال 331 کیلومتر با ترکیه ، از شمال غربی 605 کیلومتر با سوریه ، از جنوب غرب 181 کیلومتر با اردن ، از جنوب غربی 814 کیلومتر با عربستان و از جنوب 242 کیلومتر با کویت هممرز است. 58 کیلومتر ساحل خلیج فارس دارد . اراضی قابل کشاورزی آن 12 درصد و مراتع 9 درصد است و بقیه مساعد کشاورزی نیست . رودهای مهم دجله و فرات که از کوههای سوریه سرچشمه میگیرد ، بعد از عبور از ترکیه و طی شمال تا جنوب عراق به خلیج فارس میریزند . نزدیک به 23 میلیون نفرجمعیت دارد که 42 درصد زیر 14 سال ، 55 درصد 15 تا 64 ساله و 3 درصد بالای 65 سال هستند .
75 درصد عراقی ها عرب ، 15 درصد کرد و بقیه سوری ، ترکمن یا ترک هستند .
65 درصد شیعه ، 32 درصد سنی و بقیه مسیحی هستند .
در بخش مرکزی و جنوبی به زبان رسمی عربی و بخش شمال کردی صحبت میکنند.
شهرهای مهم آن بغداد ، بصره ، موصل ، کرکوک ، نجف ، سلیمانیه ، کربلا ، کاظمین ، قادسیه ، اربیل ، المثنی ، تمیم ، بابل ، دهوک و دیاله هستند .
95 درصد اقتصاد آن وابسته به نفت است .
انتخابات قانون اساسی عراق :
در 30 ژانویه 2005 در عراق انتخابات تعیین ترکیب مجلس ملی برگزار شد . مجلس ملی ، قانون اساسی را تدوین کرد و در 15 اکتبر به همه پرسی گذاشت. این قانون 139 ماده دارد ... 63 درصد واجدان شرایط ( 15میلیون و 500 هزار نفر) در انتخابات همهپرسی شرکت کردند و 78 از درصد آنان به قانون اساسی رأی مثبت و 21 درصد رأی منفی دادند . 97 درصد در استان سنینشین الانبار و 82 درصد در استان سنی نشین صلاحالدین رأی منفی دادهاند ... طبق قانون اگر در 3 استان کشور بیش از دوسوم رأیدهندگان به قانون اساسی رأی منفی میدادند ، قانون رد میشد . در سومین استان سنی نشین یعنی دیاله اندکی بیش از 50 درصد رأی مثبت دادند .
دست آویز کردن برنامه هایی که خود اسرائیل به راه انداخت ، برای ایجاد تفرقه قومیتی در عراق :
کشتار کردهای عراق – انفال :
انفال : مجموعه عملیات نظامی نظام بعثی عراق با مشارکت نظامیان ارتش ، نیروهای استخبارات ، حفاظت ارتش و سازماندهی ، اجرا و نظارت حزب بعث بود که به کشتار بیش از یکصد هزار نفر منجر شد . ( برآورد نزدیک به واقعیت 182000 نفر است) ... انفال برگرفته از نام آیه نخست از سوره انفال است و انتخاب آن توسط رژیم بعث به خاطر مشروعیتبخشی به عملیات خود است .
عملیات انفال در مناطق کردنشین عراق از 23 فوریه 1998.م آغاز و در ششم سپتامبر همان سال بعد از 8 مرحله پایان یافت :
انفال اول : در 23 فوریه 1998 تا 19 مارس در مناطق سرگر ، بوگلو ، روستاهای سورداش ، عمر ، شدله و جافایه تی در شمال سلیمانیه با برآورد 200 تا 250 کشته و کوچ اجباری چندین هزار نفر انجام شد .
انفال دوم : از 22 مارس 1998 شروع و اول آوریل همان سال پایان یافت . این مرحله در جافایه تی ، قره داغ ، کوشک ، نکسیه ، چی سنور ، عمرفلاح و زرده در غرب دوکان اجرا و بیش از 12000 هزار کشته داشت . عملیات با بمباران شیمیایی همراه بود .
انفال سوم : در 7 آوریل 1998 شروع و در 20 آوریل همان سال تمام شد . در منطقه توز ، خرماتو ، قادر کرم ، سنگاو ، چمجمال و روستاهای منطقه انجام شد و بیش از 2000 کشته ، کوچ اجباری 40 هزار خانوار و تخریب 728 روستا در پی داشت . بمباران شیمیایی نیز داشت .
انفال چهارم : در 3 می 1998 شروع و در 8 می 1998 پایان یافت . در مناطق گوتیپه پیر مکرون ، باینجان ، دوکان ، تق تق و شوان در شرق رودخانه زاب کوچک انجام شد و بیش از 10 هزار کشته و کوچ اجباری و بمباران شیمیایی به دنبال داشت.
انفال پنجم ، ششم و هفتم : در تاریخ 15 می 1998 شروع و 26 آگوست همان سال تمام شد . و بیش از 50 هزار نفر کشته در 3 مرحله و کوچ هزاران خانوار همراه با بمباران شیمیایی در پی داشت .
انفال هشتم : در 25 آگوست 1998 شروع شد و 6 سپتامبر همان سال تمام شد . در منطقه بادینان انجام شد و بیش از 18000 کشته داشت . بعد از اعلام آتشبس جنگ عراق و ایران اتفاق افتاد و با بمباران شیمیایی همراه بود .
در این میان نکته مهم ، وجود گروهها و احزاب قدرتمند مختلف داخلی در عراق است که همواره نقطه حساس تشدید درگیریهای قومیت بوده ... گروه هاو احزاب مختلف از قومیت ها و مذاهب مختلف و البته سوابق نه چندان درخشان آنها در تقریب ، باعث شده است که مجال بیشتری برای موش دوانی ایالات متحده در منطقه فراهم گردد ...
حزب دمکرات کردستان عراق ( پارتی ) :
از ادغام دو حزب کمونیست کردستان ( شورش ) ورزگاری کرد شکل گرفت (16 اوت 1946 ) . در این هنگام ملا مصطفی بارزانی در شوروی به سر میبرد . در سال 1952 دچار انشعاب شد ( حزب دمکراتیک کردستان به رهبری ابراهیم احمد و حزب دمکراتیک پیشرو دمکراتیک به رهبری حمزه عبدالله ) ... در سال 1953 دوباره با یکدیگر ادغام و نام حزب متحد دمکراتیک کردستان را برگزیدند ... به دنبال کودتای 1958 و آغاز جمهوری عراق ، ملا مصطفی از شوروی به عراق آمد و رهبری حزب را به دست گرفت و رابطه خوبی با دولت جدید داشت . دفاتر آن در 1961 در بغداد بسته و جنگ مسلحانه آغاز شد . با صدام نیز ابتدا ارتباط و بعد درگیری داشت و سران آن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کرج ساکن شدند . اکنون مسعود بارزانی رهبر حزب است ... این حزب در زمان جنگ صدام حسین با ایران اسلامی ، همکاری وسیعی با ایران داشت و حیات مجدد خود را مدیون ظهور انقلاب اسلامی میدانند . بعد از انتفاضه 1991 به عراق بازگشتند و حکومت محلی تشکیل دادند .
اتحادیه میهنی کردستان عراق ( انشعابی از حزب دمکرات عراق ) :
از اتحاد دو گروه کوموله و شورشگران شکل گرفت . بعد از اختلاف سال 1958 در حزب دمکرات ، ملا مصطفی ؛ جلال طالبانی و ابراهیم احمد را دستگیر و بازداشت کرد ولی در سال 1964 جلال و ابراهیم احمد از حزب جدا شدند و در منطقه مرزی ایران و عراق (ماووت) مستقر و بعد از شکستی به داخل ایران عقب نشینی کردند ... در زمان درگیری حکومت عراق با بازرانی ، به عراق رفته و با بارزانیها درگیر شدند و طالبانی اصطلاح جاش را گرفت و تا 1971 درگیری داشتند که جلال خلع سلاح شد و طلب عفو از بارزانی کرد و تا سال 1975 به عنوان نماینده بارزانی در خارج بود ... پس از شکست شورش اکراد ، جلال به همراه عدهای با استفاده از عقبنشینی بارزانی ، اتحادیه میهنی کردستان ( یکتی نشیمانی کردستان ) را تشکیل دادند .
ملا مصطفی با اتحادیه درگیری داشت و در سال 1979 تعدادی از ردههای بالا اتحادیه (محمود عثمان ، رسول مامند ، صالح یوسفی و ... ) از آن جدا شده و بعدها حزب سوسیالسیت عراق را تشکیل دادند . جلال در جریان هیأت حل اختلاف دولت موقت (بازرگان) نقش واسطه داشت . در سال 1360 بر اثر اختلاف جلال با ج . ا. ا ، با ایران قطع ارتباط کرد . در سال 1983 با رژیم عراق مصالحه کرد ... جلال پس از آگاهی از شکست ملا مصطفی از رژیم صدام ، به کردستان برگشت و موجودیت اتحادیه میهنی کردستان ( اتحاد الوطنی الکردستانی) را اعلام کرد و بر ضد رژیم عراق جنگ مسلحانه را شروع کرد .
تا اینجا به وضوح دیدیم که شناخت ایالات متحده و اسرائیل از توانمندی های بالاقوه عراق برای بروز و ظهور تفرقه قومیتی ، به درستی آگاه هستند .. این آگاهی حتی در پیش بینی هایشان هم مشهود است ... با هم به چند پیش بینی ایالات متحده در این زمینه دقت می کنیم ....
پیشبینی آینده عراق توسط CIA , MOSAD :
در عراق احتمالا 5 فدرال ایجاد میشود :
جنوب 3 فدرال ـ شیعیان ؛ کردستان 1 فدرال ـ کردها ؛ سنی ها 1 فدرال ؛ بغداد ـ بی طرف و مرکزی . نظام انتخابات یک حوزه برای کل کشور است با 275 نماینده
موضعگیریها :
1 ـ در شرم الشیخ ، عربها مخالف انتخابات بودند چون قدرت سنیها کم است .
2 ـ آیتالله سیستانی به دو دلیل موافق و پیگیر جدی است : توجه به حقوق 60 درصد جمعیت عراق که شیعه هستند و نوشتن قانون اساسی که اقلا مغایر اسلام نباشد .
3 ـ کردها انتخابات را به نفع خود نمیدانند به خاطر کرکوک
4 ـ سنیها فعلا نظر قطی ندادهاند .
فهرستها در انتخابات مجلس ملی :
1 ـ شیعه یک فهرست با بیش از 250 نامزد که حتی سنی هم در خود دارد و بین گروههای مجاهدین تقسیم شده و انتظار دارند 240 کرسی کسب نمایند .
2 ـ کردها با 499 نامزد ، انتظار 111 کرسی دارند .
تقسیم قدرت در دولت جدید عراق :
1 ـ 13 وزارتخانه از جمله ؛ کشور ، آموزش و پرورش و دادگستری در اختیار شیعیان
2 ـ 5 وزارتخانه از جمله ؛ آموزش عالی در اختیار اهل سنت
3 ـ 5 وزارتخانه از جمله ؛ از جمله خارجه در اختیار کردها
4 ـ مسیحیان و ترکمن ها هر یک ، یک وزارتخانه به ترتیب ترابری و مسکن
تمامی این اطلاعات و برداشتها از عراق و زمینه های بروز اختلاف قومیی از سالهای بیسار دور برنامه ریزی شده بود و برای آن هیچ عجله ای در اجرا ، پیش بینی نشده بود ...
از ابتدای تاریخ استعماری :
اولین ماموریت رئون شیلوه (عنصر اطلاعاتی نیروی شبه نظامی خاقانه در اسرائیل ، قبل از دولت صهیونیست ... شیلوه بعدها گروه اطلاعاتی شائی که مقدمه موساد محسوب میشود را ایجاد کرد و بعدها مسئول موساد شد ) ... در سال 1931.م به بغداد رفت و در کنار معلمی پوشش واقعی روزنامهنگاری نیز پیدا کرد .... سه سال در عراق بود و در شمال عراق با کردها ملاقات کرد .
اسرائیل در کنار آمریکا و ایران به شورشیان کرد بارزانی که بر ضد دولت مرکزی شورش کرده بودند کمک کرد ولی با نگاه استراتژیک(1961 تا 1975)... شیمون پرژ (معاون وزیر دفاع) در سال 1964 . م با دکتر کامران بدیرخان(نماینده اکراد در اروپا) به صورت مخفی ملاقات کرد . بدیرخان در دهههای 1940 و 1950 به نام اسرائیل جاسوسی نموده بود . در این دیدار تشکیل پیشمرگ و آموزش در اسرائیل مقرر شد (1965). بعدها موساد کمک مالی به شبهنظامیان بارزانی کرد و همکاری فی مابین ادامه یافت.
کردها در سال 1967(قبل از جنگ 6 روزه) همکاری کردند و یک خلبان عراقی ، میگ 21 را به اسرائیل برد ... اسرائیل در 1967 برای کردها اسلحه فرستاد ... مصطفی بارزانی در سال 1967 یک شمشیر کردی برای موشه دایان هدیه برد و ... محمدرضا در سال 1969 همکاری جدیدی را با پیگیری اسرائیل ، با کردهای شمال عراق شروع کرد . ص120 و در جریان تفاهمنامه الجزایر قول عدم کمک به کردهای عراق را داد و شورش کردی که از 1961 شروع شده بود در سال 1975 به پایان رسید .
تیر خلاص :
تجزیه عراق
پیتر گالبریس ، سفیر سابق آمریکا در کرواسی ، اخیرا طی مصاحبهای با روزنامه موندا گفته است : برای حل مشکلات داخلی عراق لازم است این کشور به سه حریم جدا(سنی ، کرد و شیعه) تقسیم گردد . ... آمریکا پذیرفته آنچه که در عراق باید انجام شود یک جنگ داخلی است و برای حل این وضعیت باید عراق به سه حریم تقسیم شود ... این احتمال وجود دارد که از تمام عراق تنها حریم شیعه در جنوب عراق تحت نظارت و قدرت ایران قرار گیرد .
تفسیر :
خیلی از مواقع ما به دنبال موارد خارق العادع هستیم ... ولی اختلاف افکنی به همین سادگی ( منظورم به علت ساده لوحی ملتهای مختلف ) صورت می گیرد ... به نظر شما اینهمه اختلاف افکنی و ایجاد شبهه های قومیتی برای چیست ؟! چقدر از این برنامه ها برای تحت تاثیر قرار دادن همسایه مقتدر عراق است ؟! از بروز اختلافات قومیت و ایجاد تحرکات نامنظم در مناطق مرزی ایران و عراق ، چه کسی سود می برد ؟! هدف از آموزش نظامی اسرائیل به کردهای عراق چیست ؟! هدف اصلی آمریکا از تجزیه قسمتهایی از کشورهای عراق ، ایران ، ترکیه و تشکیل به اصطلاح حکومت کرد ، چیست ؟!
پاسخ تمام این سئوالات را می توان در خوی استکباری اسرائیل و آمریکا به وضوح مشاهده کرد ...
نویسنده : حدیث
با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری ( البته تمام سعی گروههای مختلف این است که بر خلاف نظر موکد مقام معظم رهبری ، آنرا زودتر از موعد شروع کنند !) ، دوباره حرفهایی از افرادی می شنویم که در همان نگاه اول بزرگتر از دهان مبارک شان است ... استفاده از مفاهیم به ظاهر زیبا ولی در باطن کمی سنگین ( البته برای نسل نوجان و جوان که امسال واجد شرایط شرکت در انتخابات هستند ) نقطه اتکای اینان است برای به انحراف کشیدن فضای فکری جوانان این سرزمین ... متاسفانه این روزها ، با این هجمه سنگین رسانه ای ، فضای مناسبی را نمی بینم که در آن برای جوانان این مسائل را تبیین کنند ... چگونه انتظار دارید از کوزه ای که در آن آب ریخته ایم ، عسل بیرون بیاید ؟!!!
یکی از این مفاهیم " اصطلاح جامعه مدنی " است که در دوران اصلاحات به کرات از آن استفاده می شد ... و البته در هر زمانی که بوی تشکیک در اهداف نظام از سوی به اصطلاح ، اصلاح طلبان ، به مشام می رسید نیز این مفهوم به کار برده می شد ... در این یادداشت به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت ...
جامعه مدنی مفهومی گرفتار در بازی رنگ خورده غرب :
استفاده از مفهوم " جامعه مدنی " چیز تازه ای نیست ... تقریباً اواخر قرن هفدهم بود که این مفهوم وارد دیالوگ ساسی - اجتماعی بشر شد ... البته این مفهوم کم از سوی تفکر سکولاریسم دستخوش تغییر اتی نیز شده است ... جان لاک در دو رساله خود ، جامع مدنی را نقطه مقابل وضع طبیعی قرار داده است ... معلوم می شود که استفاده کنندگانی که نابخرادانه از این مفهوم استفاده ( سوء استفاده ) می کنند ، نه انسان را می شناسند و نه نیازهای او و نه ساختارهایی را که توسط انسان بوجود آمده ... نکته مهم در این تعریف جمله " نقطه مقابل وضع طبیعی " است که در ضمن یادداشت به آن توجه می شود ...
جامعه مدنی بعنوان قاعده بازی :
در فلسفه سیاسی و سیاست اجتماعی ، جامعه مدنی یعنی اجتماعی که حقوق تک تک افراد تحت تکفل حومت به طور یکسان و البته در قالب عدالت ، مورد بررسی و رسیدگی قرار گیرد ... "جامعه مدنی ، تجلی انتظارات و خواستهها و نیز منطقی کردن و قانونی نمودن و رفتارهای فردی در جامعه است "... نکته قابل توجه در اینجا ، این است که مطرح کردن بحث جامعه مدنی بیشتر در مورد قواعد بازی سیاست است نه خود بازی ... در واقع ایده جامعه مدنی همانند ایده دمکراسی ، ابزاری برای تحقق مالکیت و مشارکت مردم و حضور آنان در تصمیمگیریها و استیفای حقوق آنهاست و نه یک ایدئولوژی سیاسی ...
جامعه مدنی ، تلاقی مدنیت و آینده نگری :
در واقع طبق تعریفی کلاسیک " جامعه از روابط مؤثر ، فعال ، سازمانیافته و دو طرفه افراد و گروههای اجتماعی پدید میآید و مدنیت از استقرار نهادهای اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی که از ویژگی پایداری ، پاسخ به نیازها و علائق و آیندهنگری برخوردارند . مفهوم جامعه مدنی محل تلاقی این مفهوم است ... جامعه مدنی جامعهای است متشکل از گروههای ارادی ، داوطلبانه ،مستقل و خودگردان که با هدف پیبشبرد منافع ، علائق و سلیقههای افراد عضو تشکیل میشود ".... و البته نمود از آن را می توان در سازمانهای موجود در ساختار اجتماعی مشاهده کرد ... همین جاست که همین نهادهای مردمی و بدنه سازمانی جامعه می توانند مورد سوء استفاده قرار گیرند و در واقع به عنوان عاملی در تحریف این مفهوم باشند ...
تحلیل جالب پروفسور مولانا از جامعه مدنی :
بد نیست در اینجا به تفسیری از پروفسور مولانا در خصوص نسبت جامعه مدنی غربی با اسلامی ، دقت کنیم ... " جامعه مدنی جامعه مورد نظر غرب است و جامعه اسلامی یک جامعه منطبق با ارزشهای اسلامی است ولی جامعه مدنی از نظر عملکرد یک پدیده غربی است و از افکار غربیها تراوش کرده است... به نظر ما این طرز تفکر جامعه مدنی از غرب گرفته شده و سعی شده که با معیارهای جامعه فعلی ما مقایسه شود ... جامعه مدنی یک مفهوم غربی است و معیارهای این جامعه به هیچ وجه با جامعه اسلامی ما جور در نمیآید البته نمیتوان منکر این مسأله شد که شاید شباهتهایی بتوان بین این دو جامعه مشاهده کرد و برخی از ضوابط آن جامعه به جامعه ما بخورد ولی نه همه آن . (نقل از صحبتهای پروفسور مولانا ، استاد روابط بینالملل ورئیس بخش مطالعات عالی ارتباطات بینالملل دانشگاه امریکن(واشنگتن) در 15/2/78در مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی. )
جامعه مدنی ، وضع طبیعی یا نقطه مقابل آن ؟!
جامعه مدنی در تفسیر دینی ، در واقع همان طبیت انسان است ... همان زندگی جاری ... همان روابط و قوانین موجود فی مابین گروهها و نهادهای مختلف که بر اساس دستورات تعیین شده به سبکی به ظاهر دوستانه و البته همسو با منفعت طلبی ، در کنار همدیگر طی مسیرمی کنند در گذار از جریان تاریخی زندگی ... این که این مفهوم را در اندیشه غربی ، در نقطه مقابل طبیعت انسان و چیزی در حد یک ، درخواست حیاتی مطرح می کنند هم از برنامه های متفکران غربی است که ایجاد حق کاذب برای گوه ها و از سوی دیگر برای حکام ، فراهم می کنند و از این بادی تفرقه آلود ، به نیات خود می رسند ...
جامعه مدنی و نمودهای متعارف اسلامی آن :
در دسته بندی ارزشهای مستقر در دین که ذکر شده ،خواهیم دید که مفهوم جامعه مدنی در بطن تعالیم دینی ما نهفته است و ما مدتهاست که از این طریق در تعامل هستیم با حومت اسلامی ... پس چیزی که باعث تعجب می شود ، این است که با شیدن این مفهوم ، دچار هیجان شده و انگار چیز تازه ای به گوش مان رسیده :
1. آزادی : یکی از اصیلترین ارزشهای نوع بشر به شمار میآید . خلیفهالهی ، برتر از ملائکه و موجودی مختار (لا اکراه فی الدین ...) و انسان برای قانونگذاری هم با اجتهاد و یا در اموری که شریعت حکم خاصی ندارد آزاد است .
2. مشروعیت : مردم بر اساس معیارهای تعین شده در شریعت رهبر را انتخاب میکنند و با انتخاب رهبر و کارگزاران نظام ، مشروعیت فعلیت مییابد .
3. مشورت : ( ال عمران-59 و شوری-38 )
4. حقوق مردم در نظام : رهبری سیاسی موظف است حقوق مردم را عادلانه رعایت کند.
5. حق انتقاد : علی (ع) : در دیده مردم صالح زشتترین خوی والیان این است که بخواهند مردم آنان را دوستدار بزرگ منشی شمارند و کار هایشان را به حساب کبر و خود خواهی بگذارند و ... .
6 . امر به معروف و نهی از منکر : (آیات الهی و احادیث و روایات فراوان در این باره ) که در جامعه مدنی هم شرط تحقق احزاب است .
جامعه مدنی و متفکران غربی
تعریف جامعه مدنی از دیدگاه هابرماس :
قلمرویی از زندگی اجتماعی ما ، که در آن چیزی نزدیک به افکار عمومی بتواند شکل بگیرد ودر آن دسترسی برای همه شهروندان تضمین شده است... نیرویی وحدت بخش که غیر اجباری و وفاق ساز است و شرکتکنندگان در آن بدون تعصب ، شنونده نظرات دیگران هستند .
تعریف جامعه مدنی از دیدگاه ادوارد شیلزر :
جامعه مدنی شامل آن بخش از جامعه است که از مرز خانواده ، قبیله و محله فراتر میرود ، نزدیک به دولت اما از آن جداست و موجودیت و هویتی کما بیش مستقل دارد .
تعریف جامعه مدنی از دیدگاه مایکل واترز :
جامعه مدنی ،هم به فضای حاکم بر اجتماعات آزاد و مستقل انسانها اطلاق می شود و هم ناظر بر رشته روابط و شبکه های ارتباطی است که افراد به خاطر منافع ، مذهب ، فامیل و آرمانهای خود در درون این فضا میآفرینند
ویژگیهای جامعه مدنی
1- گفتمان مسالمت آمیز :
یکی از مهمترین نمودهای جامعه مدنی دیالوگی است که در بین گروههای مختلف دینی و فلسفی برقرار می شود ... یادمان باشد در جامعه مدنی مفاهیم مستتر است که از اصول آن هستند ، مانند ، گفتمان مسالمت آمیز ... صبر و حوصله در ابراز خواسته ها ... اهتمام حکومتها برای پاسخ شفاف به خواسته مردم و ... و البته نیز در اینجا هم اثر بخشی خواسته های عمومی مد نظر باید باشد ...
2- نقد و نقادی :
از ویژگیهای دیگر جامعه مدنی ، رویه نقد و انتقاد است . ... البته روال نقد و نقادی در جامعه مدنی ، امری یله و رها نیست و در حاشیه رفتارها و ذهنیت قرار نمیگیرد . ... زیرا در جامعه مدنی همه چیز در لوای روشمندی و قانونمندی معنی مییابد و ...
3- واسطه گری بین مردم و حکومت :
قوام هیأت جامعه مدنی برای آن است که میان خواستههای مردم و خواست دولت میانجیگری و واسطهگری نماید . هم دولت به خواستههای مستقلگونه مردم ناظر باشد و هم حساب قوانین و حقوق همدیگر را در خلال اوامر و نواهی دولت محترم بشمارند .
مقایسه جامعه مدنی در مفهوم غربی و در مفهوم و مدل اسلامی
اصول غربی جامعه مدنی :
در اندیشه غربی و تعریف تحریف شده جامعه مدنی در غرب ، این مفهوم در واقع مدلی است که انسان در مرکز قرار میگیرد و خدا در آن وجود ندارد ...
اصول جامعه مدنی در دین اسلام :
1.ترجیح دادن قوانین الهی بر قوانین تصنعی بشری...
2.حکومت اسلامی باید دارای مشروعیت باشد ...طبق خواست و تایید مردم ...
3. مشورت حکام جوامع اسلامی ...
4. ادای فریضه امر به معروف و نهی از منکر در تمامی مراتب ساختاری حکومت اسلامی ...
نگاه احمد هوبر در خصوص جمهوری اسلامی و پایه های جامعه مدنی :
غرب این را در قرن 18کشف کرد ... در جامعه ایران مردم کم کم دارند به سمت تثبیت نهادهای مدنی پیش میروند . جمهوری اسلامی ایران نسبت به دیگر جوامع دارای سه مزیت است :
اول : سنت رسول خدا را دارد .
دوم : رفتار و کردار از حضرت علی(ع) را به صورت مکتوب دارد .
سوم:12 امام دارد که نظم سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی در کارهاشان ایجاد کردند . این سه ،یک منبع عظیم برای توسعه به شمار می رود .
آقای احمد هوبر : به زبانهای آلمانی ، فرانسوی ، انگلیسی و ایتالیایی مسلط است ، سنی مذهب است ، سوئیسی است از خانواده پروتستان است که تحت تأثیر انقلاب مصر و الجزایر به اسلام گروید در سال 1944به دلیل گرایش به امام خمینی(ره) از حزب سوسیال دمکرات سوئیس اخراج شد . کیهان شماره 16346 ،ص7