نویسنده : حدیث
در روزهای حساسی که جهان اسلام در آن به سر می برد ، راهی جز حفظ اتحاد و همدلی بین تمامی مسلمانان دنیا ( اعم از سنی و شیعه) برای رسیدن به پیروزی نهایی وجود ندارد ... حفظ اتحادی که از آرمانهای تشکیل حکومت اسلامی در سرزمین پاک و مقدی پارس بوده و هست ... دعوت به وحدتی که حدود نیم قرن پیش هوشمندانه توسط آیت الله العظمی بروجردی ( رحمه الله علیه ) در مراوداتی که از سوی معظم له و نماینده ایشان ( آقای محمد تقی قمی ) با الازهر مصر برقرار شد و در طی چندین مرحله به صدور فتوایی از سوی شیخ شلتوت منجر شد که امروز بعنوان سندی از سوی بزرگترین عالم اهل سنت مطرح است ... در ادامه این یادداشت به بررسی پراکندگی شیعیان جهان و برنامه های دشمنان برای ایجاد تفرقه و در پایان هم با نگاهی تحلیلی به جریان شناسی اهل سنت ، پرداخته خواهد شد ...
آمار جالب جمعیت شیعیان در 67 کشور جهان :
در ارائه این آمار به دقت خواهید یافت که دشمن تا چه اندازه خود را ملزم به شناخت جوامع مسلمان و پهناوری های آنان ، می داند ... و با دقت در احوالات ملتها و دولتهای مسلمان ، سعی در پیدا کردن راه نفوذ برای ضربه زدن به اصل الهی اسلام عزیز را دارد ...
منبع اصلی این آمار که بنا بر آخرین اطلاعات از 92 درصد جمعیت مسلمان جهان در سال 2005 درج شده، اطلاعات کلی سازمان جاسوسی آمریکا (CIA) است. ایران، آذربایجان، بحرین و عراق به ترتیب، با 90، 80، 70 و 65 درصد دارای اکثریت قاطع شیعه هستند.
بنا بر این آمار، بیش از یک میلیارد و 453 میلیون نفر مسلمان در کشورهای یادشده سکونت دارند که از این میان، بیش از 206 میلیون تن آنان، شیعه و از پیروان مکتب اهل بیت(ع) هستند. پنج کشوری که بیشترین تعداد جمعیت شیعه را در خود جای دادهاند، به ترتیب ایران، پاکستان، هند، عراق و ترکیه هستند. همچنین ایران، آذربایجان، بحرین و عراق به ترتیب، با 90، 80، 70 و 65 درصد دارای اکثریت قاطع شیعه هستند. هماکنون در دو کشور ایران و عراق، قدرت در دست شیعیان است و در بحرین و لبنان نیز که تاکنون شیعیان از قدرت به دور نگه داشته شده بودند، با تحولات دمکراتیک که در جریان است، در آستانه تقویت در حکومت هستند.

علل و عوامل فرقهگرایی در اسلام :
در طول سالیان سال از صدر اسلام تا کنون ، امت اسلام دچار کج روی هایی از این دست کم نبوده ... که بدون تامل هم می توان دریافت که عامل اصلی این ضربات دریافتی از دشمن ، خود مسلمانان بوده اند ...
1 ـ اختلاف افکار و سلایق مسلمانان و نقش آن در اختلاف نظریهها .
2 ـ زمینهها ، اهداف و تحولات سیاسی اجتماعی و تاثیر سیاست و سیاستمداران بر دین و مذهب .
3 ـ اختلافپذیری قرآن و قرائتهای متفاوت از کتاب و سنت .
4 ـ روابط و تعامل فرهنگی ـ اجتماعی با غیرمسلمانان . ( انجمن علمی ادیان و مذاهب مدیریت حوزه های علمیه )
فتنه میان شیعه و سنی(تکفیر شیعیان) :
در جریان سازی های مختلفی در طول تاریخ شاهد این بودیم که دشمن از راه ایجاد تفرقه میان فرقه های مختلف مسلمانا ، سعی کرده این قدرت بالاقوه عظیم را در حصاری از شک و تردید و دشمنی محصور گرداند و در این بین از آبی که گل آلود شده ، به اهداف پلیدش برسد ... چیزی که متاسفانه بارها و بارها به آن دست یافته است ... آیا دیگر وقت آن نرسیده که طعم اتحاد مسلمانان را بچشیم ؟
بعضی از آنها(فتنهانگیزان میان شیعه و سنی) ، حملات شبههانگیز و غافلگیرکنندهای را بر ضد انقلاب اسلامی شروع کردند . گویی آنان سرانجام کشف کردند ! که این انقلاب ، شیعی است و شیعه یک فرقه گمراه است ، یا کافر ؟ و آیتالله خمینی هم که با نشستن در روی سجادهاش ، تاج و تختها را به لرزه درآورده ، گمراه و کافر ، گشته است .
کسانی که میخواهند الگوی متعالی ایرانی را درون شخصیت اسلامی و به خصوص در میهن اشغالی ما ، متلاشی کنند ، تنها خود را متلاشی میسازند ، زیرا آنها در برابر حرکت پیشرفته تاریخ میایستند و با یک انقلاب اسلامی رویارویی میکنند . به گفته یکی از بیانههای سازمان بینالمللی اخوانالمسلمین ، رهبر آن امامی است که "مایه افتخار اسلام و مسلمانان است" .
تنها راه چاره :
بیراه نیست که امروز آرمانهای جمهوری اسلامی ایران را در این آشفته بازار سیاستهای خدعه گونه و پر از نیرنگ ، تنها الگو و عامل وحدت بین مسلمانان بدانیم ... جمهوری اسلامی ایران همواره در رفتار و گفتار خود این موضوع را به اثبات رسانده است ...
یکی از اندیشمندان اخوانالمسلمین استاد سالم بهنساوی در کتاب خود میگوید : "از زمانی که جماعت تقریب بین مذاهب اسلامی تاسیس شد و امام (حسن) البنا و آیتالله قمی در تاسیس آن سهیم بودند ، همکاری میان اخوانالمسلمین و شیعیان برقرار است ، این امر به دیدار شهید نواب صفوی از قاهره در سال 1954 (میلادی) انجامید ."
همچنین چنان که میدانیم ، امام البنا هنگام مراسم حج در سال 1948 .م با آیتالله کاشانی رهبر شیعیان ایران دیدار کرد و میان آندو تفاهم برقرار شد .
فتوای شیخ شلتوت ، در خصوص مذهب شیعه :
"مذهب جعفری مشهور به مذهب شیعهاثنیعشری ، مذهبی است که همچون سایر مذاهب اهل سنت ، تعبد به آن شرعا جایز است و مسلمانان باید این را بدانند و از تعصب ناحق نسبت به مذاهب خاص رهایی یابند ، زیرا دین خدا شریعت او وابسته به مذهبی خاص یا محدود به یک مذهب نیست . چون همه آنها اجتهاد دارند و نزد خدای متعال پذیرفته شدهاند. "
جریانشناسی اهل سنت و مشخصههای هریک :
بد نیست تاملی هم در لایه های مختلف برادارن سنی مذهب داشته باشیم ، تا بدانیم چگونه می توان راههای ایجاد و حفظ وحدت را پیاده کرد ....
عالم حنفی قلدوزی در کتاب "نیالی سوده" اهل سنت ایران را به 6 گروه تقسیم کرده است :
گروه اول) اهل سنت انقلابی و علاقهمند به اهل بیت(ع) با مشخصههای :
1 - التزام دینی به عبادت و تبعیت از مذهب .
2 - علاقه شدید به ائمه اهل بیت و تلاش در جهت نشر فضایل و زیارت بارگاهها(در کردستان و آذربایجان غربی) .
3 - اعتقاد به لزوم بهرهگیری از تعالیم اهل بیت .
4 - تنفر از بنی امیه و حکام جور .
5 - نگاه مطلق نداشتن به صحابه(بر خلاف اکثریت اهل سنت) .
6 - نگاه محققانه نسبت به جوامع روایی اهل سنت(بر خلاف اکثریت اهل سنت) .
7 - اعتقاد به لزوم فقه مقارن و بهرهگیری از فقه مذاهب خمسه .
8 - اعتقاد به وحدت ، تقریب و مشارکت و تلاش در این عرصهها .
9 - رابطه دوستانه و صمیمانه با علمای شیعه و مسئولین نظام .
10 - اعتقاد به اسلامیت نظام جمهوری اسلامی .
11 - اعتقاد به وجوب اطاعت از رهبر معظم به عنوان ولی امر شرعی
12 - مشارکت در دفاع مقدس و مبارزه با گروههای ضدانقلاب(در کردستان) .
گروه 1 در خراسان هست ولی گروه 2 و 3 بیشتر است .
گروه دوم) اهل سنت معتدل و متدین با مشخصههای :
1 - علاقه اجمالی به ائمه اهل بیت(ع) .
2 - مساوی دانستن ائمه با دیگر اهل بیت(ع) .
3 - اعتقاد به افضلیت خلفا و صحابه .
4 - عدم تمایل به نقد خلفا و صحابه .
5 - تبعیت مطلق از امام مذهب .
6 - عدم تخلف فقهی حتی در اقتدا به شیعه .
7 - تمایل به گسترش تسنن(از متدین بودن سنی است و مخافل نبودن با شیعه) .
8 - دفاع از حقوق اجتماعی اهل سنت .
9 - تمایل به جایگزینی حکومت اهل سنت به جای تشیع . خواستار تغییر حکومت جمهوری اسلامی تشیع به جمهوری اسلامی تسنن هستند .
10 - عدم همکاری با جمهوری اسلامی . بسیاری از علمای اهل تسنن ایران جزوگروه دوم هستند .
گروه سوم) اهل سنت متعصب و متشدد با مشخصههای :
1 - تلاش فرهنگی برای گسترش مذهب تسنن .
2 - عدم اعتقاد به مشروعیت مذهب شیعه .
3 - سعی در افزایش اقتدار اهل سنت .
4 - فقدان رابطه دوستانه با شیعیان .
5 - عدم اعتقاد به مشروعیت مذهب شیعه . اینان هنوز ضد انقلاب نیستند.
6 - جزمیت اعتقادی و فقهی .
7 - پرهیز از عرضه فضائل ائمه و اصرار بر ترویج فضائل خلفا .
8 - عدم اعتقاد به وحدت و عدم مشارکت در همایشهای تقریب .
گروه چهارم) اهل سنت معارض با نظام جمهوری اسلامی و شیعه با مشخصههای :
1 - عدم همکاری با نظام و تلاش برای تضعیف نظام .
2 - مخالفت با وحدت و تقریب .
3 - کافرشمردن شیعه بر اثر لعن برخی از صحابه .
4 - جایزدانستن قتل شیعه با خاطر کفر آنها(برخی وهابی نیستند ولی قتل شیعه را جایز میدانند) .
5 - ارتباط و همکاری با دولتهای بیگانه و گروهکهای ضد انقلاب .
6 - ایجاد شبهه و شایعهپراکنی علیه مذهب شیعه و نظام اسلامی که مبارزه فرهنگی با نظام ماست .
گروه پنجم) اهل سنت سلفی :
واژه سلفی یعنی طرفدار سلف صالح شامل : صحابه(پیامبر را دیدهاند)، تابعین(صحابه را دیدهاند)و تابعین تابعین(نسل سوم) . سلفیت یک طیف است از نرمترین که اسلام ناب محمدی(ص) است ، تا تندترین که همه چیز را بدعت میدانند .
گروه ششم) اهل سنت وهابی با مشخههای :
1 - شرک شمردن توسل (فقط سنیهای وهابی این عقیده را دارند) .
2 - شرک شمردن درخواست شفاعت از شفیعان(پیامبر و خلفاء را قبول دارند ولی باید شفاعت آنان را از خدا بخواهند) .
3 - واجب دانستن قتل شیعیان و اهل تسننی که به شرک توسل مبتلا شدهاند .
4 - شرک شمردن صدازدن اموات .
5 - شرک شمردن اعتقاد به علم غیب برای ائمه و انبیاء .
6 - حرام دانستن سفر برای زیارت قبر پیغمبر و دیگر انبیاء و ائمه .
7 - بدعت شمردن مراسم سالیانه . مثل هفته وحدت ، عاشورا ، رحلت پیامبرو ... .
8 - بدعت شمردن عزاداری برای امام حسین(ع) .
9 - کفر شمردن قسم به غیر خدا (اهل تسنن میگویند لغو است ولی وهابیها میگویند کفر است) .
10 - شرک شمردن نامگذاری با پیشوند عبد و غلام برای غیر خدا .
11 - بدعت شمردن بنای بارگاه انبیاء و اولیاء و وجوب تخریب آن .
12 - بدعت شمردن تمامی نمادهای جدید دینی که در زمان صحابه سابقه نداشت مانند مولودیخوانی ، صلوات بلند فرستادن ، دعاهای رایج بین شیعیان و سنی و ... .
13 - شرک شمردن تبرک به آثار انبیاء و بوسیدن ضریح .
14 - شرک شمردن قربانی برای انبیاء .
15 - تقلید از ائمه شیعه و ائمه مذاهب .
16 - مبارزه شدید با تصوف (صوفیها مشرکند و قتلشان واجب) .
گروه هفتم و هشتم) اخوان و تصوف
امروز هم به برکت وجود امام خامنه ای ( دامت برکاته ) که نائب بر حق امام زمان (عج) هستند ، حرکتهای اعتقادی در جهت ایجاد و حفظ وحدت بین مسلمانان را شاهد هستیم ... انشاءالله در سایه رهبری ایشان بر دنیای اسلام ، شاهد پیروزی های پیاپی در مواجهه امت اسلام با دشمنان باشیم ... تا ظهور حضرت صاحب الامر والزمان ... حضرت مهدی (عج) .
اللهم عجل لولیک الفرج
نویسنده : حدیث
دیری نیست که طعم خوش بیدار شدن وژدانهای خفته در خواب غفلت ملتهای آزاده دنیا ، بخصوص جهان اسلام را چشیده ایم ... ولی متاسفانه در بسیاری از این انقلابهایی که به دنبال آزادیخواهی شکل گرفت ، نوعی انحراف از معیارهای اصلی و اساسی مورد ادعا ، دیده شده که به تبع آن شکل دلخواه ملت بیدار ، به دست نیامد ... از نمونه واقعی آن می توان به انقلاب مصر اشاره کرد که در همان روزهای ابتدایی از کنترل حقیقی مردم بیداری طلب خارج شد و امروز کار به جایی رسیده که محمد مرسی هم برای ما تداعی کننده اردوغان شده ... به آقای مرسی پیشنهاد می کنم به مرور روند عملیاتی رخدادهای امقلابهای منطقه ، بخصوص انقلاب مردمی مصر ، بپردازد تا به سرنوشتی شبیه حسنی مبارک دچار نگردد ... در این یادداشت به تفسیر و تحلیل وقایع پیش آمده و علل و چرایی رخدادهای ناگوار جاری در انقلابهای اسلامی اخیر ، می پردازیم ...
تعریف عمیق و بنیادی از بیداری اسلامی :
بازگشت و رویکرد نوین به اسلام و تلاش برای تحقق آرمانهای قرآن .
شاخصهای بیداری اسلامی :
1 - عدالتطلبی و ظلمستیزی .
2 - استقلالطلبی و سلطهستیزی .
3 - مطالبه حاکمیت ملی و استبدادستیزی .
4 - اسلامخواهی و طاغوتستیزی .
5 - ضدیت با آمریکا و اسرائیل و استکبارستیزی .
ماهیت بیداری اسلامی و پیشبینی روند آن :
1 - ماهیت بیداری اسلامی ؛ در این باره سه دیدگاه وجود دارد :
اول) توده مردم از دردها و رنجها دست به انقلاب زدند،
دوم) آمریکا احساس کرد دولتهای منطقه فاکتورهای بقاء را ندارند و لذا از ترس قیام مردمی ، دست به انقلاب رفرمی زد ،
سوم) انگیزه مردم این کشورها ، اسلامی است .
رهبر معظم انقلاب اسلامی نگاه سوم را برگزید ولی بعضی از مسئولین کشور نگاه دوم را دارند وغرب نگاه اول را مطرح میکند .
علل و عوامل شکلگیری تحولات : ( دیدگاهها )
1 ـ ناتوانی دولتها در انجام تکالیف اصلی خود و در برخی موارد منشا دخالت خارجی .
2 ـ تئوری توطئه ـ دیدگاه دفاع از حاکمیتهای کنونی .
3 ـ ارتباطات و فناوریهای نوین به همراه شدن جوانان ، روشنفکران و ... .
4 ـ تحقیر ملتهای عرب از جمله در قضیه فلسطین و هدف از قیام کسب شرافت و کرامت و بازیابی اقتدار پیشین این ملتها .
5 ـ فقر و عقبماندگی در جوامع عربی .
6 ـ بحران هویت و کرامت عمومی در جهان عرب و طلب جایگاه تاریخی ، تمدنی ، فرهنگی و جهاد خود .
7 ـ در ادامه جنبشهای کلاسیک است با این تفاوت که به سرعت زیاد ، تکیه بر نسل جوان ، خردجمعی و شعارهای مدنی به جای شعارهای ایدئولوژیک . ص43
شیوه های آمریکا برای آسیبرسانی به رکن مردمی انقلاب اسلامی :
1 ـ اختلافافکنی با بهرهگیری از تعصبات مذهبی و فرقهای ، تحریک قومیتها ، ترویج تکثرگرایی احزاب و ... .
2 ـ هجوم فرهنگی به باورها و ارزشهای دینی از طریق استحاله فرهنگی و ترویج فساد اخلاقی.
3 ـ انحراف در خواص و مدیران اسلامی ( شبه علمی و شهرت و منفعتطلبی ) .
4 ـ جنگ روانی دشمن ( ایجاد رعب و وحشت ) .
5 ـ ایجاد یاس و بدبینی نسبت به آینده نظام اسلامی .
6 ـ ایجاد توقعات کاذب و در نتیجه طلبکارشدن مردم از نظام .
7ـ تضعیف نهادهای مردمی ( جهاد ، کمیته ، سپاه ، بسیج و ... )
8 ـ اغتشاش و اختلال در امنیت ملی ( ناامنی ، آشوب ، هرج ومرج و ... )
9 ـ ضعف اطلاعرسانی و عدم پاسخگویی ( اطلاعرسانی از عملکرد نظام ) .
10 ـ تعطیل شدن نظارت عمومی بر دستگاههای مسئول و رفتار مدیران نظام .
11ـ ترویج روحیه تقلیدی ، انفعالی و خودباختگی در مردم .
12 ـ گسست فرهنگی نسلها ( نسل اول از نسل سوم ) .
پیامدهای منطقهای و بینالمللی بیداری اسلامی :
1 ـ نگاه به خارج به عنوان اولویت . چالش کشورهای عربی و جهان اسلام با غرب و نفوذ حضور چین ، روسیه و هند .
2 ـ تقویت مواضع فلسطینیان بر ضد صهیونیسم و تهدید بقای این رژیم .
3 ـ بازتعریف نقش و جایگاه جهان عرب در حاکمیتهای جدید .
4 ـ قومگرایی عرب ـ عجم و فرقهگرایی سنی ـ شیعه به عنوان چالش جدید سیاست خارجی ایران . انتقال بازی اسلام و غرب به درون اسلام .
5 ـ گرانشدن قیمت نفت در کوتاه مدت ، کمرنگ شدن پرونده هستهای ایران . افزایش نفوذ ایران در تحولات منطقهای در صورت مدیریت و فرصتسازی توسط ایران .
6 ـ تغییر ساختار لیبی از شرقی به غربی و احیاء نفوذ ایتالیا و فرانسه در لیبی .
7 ـ سه سناریو محتمل برای سوریه : سرکوب شدید معترضان و باقیماندن اسد ؛
کنارهگیری اسد در پی اعتراضات و حفظ حکومت بشار اسد در پی توافق رژیم صهیونیستی و عربستان درباره فاصلهگرفتن سوریه از جبهه مقاومت با غرب .
8 ـ پیروی تحولات از سه مدل : اصلاح پیشدستانه ( مراکش ، اردن ، الجزایر و عمان ) سرکوب قدرتمندانه (لیبی ، سوریه و بحرین ) و مدل میانه ( مصر و تونس ) . ص24
پیشبینی روند بیداری اسلامی :
1 - در مصر که پیروزی نصیب مردم شده ولی بر سر کسب قدرت بین عوامل مبارک و ارتش ، احزاب معارض ، عناصر منفرد(البرادعی و عمروموسی) ، اخوانالمسلمین ، الازهر و ثورهالشباب(جنبش جوانان) درگیری هست .
ثورهالشباب تفکرش اسلامی و ضداستعماری است . انقلاب مصر به بعضی از اهدافش میرسد ، ولی به حکومت اسلامی نمیرسد .
2 - بحرین اگر انقلاب را ادامه بدهد، بهترین وضعیت را دارد .
3 - در یمن حکومت ائتلافی انقلابی پیشبینی میشود .
4 - در تونس آشتی ملی بین طاغوت و انقلابیها ایجاد میشود .

تحولات خاورمیانه در یک نگاه :
تونس : 89/9/27، راهپیمایی سراسری و اشغال فضاهای عمومی منجر به خلع رئیس جمهور (بن علی ) ، انحلال پلیس سیاسی و حزب حاکم و ... و 223 نفر تلفات .تحولات در قالب انقلاب رخ داد .
لیبی : 89/10/23 ، راهپیمایی سراسری ، انقلاب مسلحانه ، اشغال شهرها و جنگ داخلی منجر به کسب کنترل تعدادی از شهرها توسط مخالفان ، تشکیل شورای ملی انتقالی و مداخله نظامی ناتو و در نتیجه هزاران کشته از طرفین و تداوم جنگ داخلی .
یمن : 89/10/28، راهپیمایی سراسری و شورش و در نتیجه خروج نمایندگان مجلس از حزب حاکم ، [فرار رئیس جمهور بعد از زخمی شدن به عربستان و ادامه در گیریها ] . حرکت در حد تغییرات دولتی رخ داد .
مصر : 89//11/5، راهپیماییهای سراسری ، تصرف فضاهای عمومی و حمله به ساختمانهای دولتی با پیامد خلع رئیس جمهور ( حسنی مبارک ) ، انقال قدرت به نیروهای نظامی ، تعلیق قانون اساسی ، انحلال مجلس و سازمان امنیت ... ، 846 نفر تلفات در نتیجه انقلاب مردم که ادامه دارد .
بحرین :89/11/29، راهپیمایی ، درگیری پلیس ضد شورش و شهروندان [ و دخالت نظامی عربستان در آن ] که منجر به استعفای دولت شد و حرکت ادامه دارد .
ملاحظه :
در الجزایر (89/10/7) اعتراضات گسترده ؛ لبنان (89/10/22) اعتراضات محدود ؛ اردن (89/10/22) راهپیماییهای اعتراضی؛ موریتانی ، سودان ، عمان و عربستان نیز اعتراضاتی شده است .
در سوریه از 89/11/6راهپیماییهای گسترده و درگیری مسلحانه رخ داده و 650 نفر تلفات داشته [ و دولت در مقابله دخالت خارجیها و حرکتهای مسلحانه مقاومت میکند.]
در جیبوتی ، عراق ، مراکش و کویت نیز اعتراضاتی به صورت محدود یا گسترده رخ داده است .
شباهتها و تفاوتهای انقلابهای مصر،تونس و لیبی :
1ـ اعتراضات در تونس از مناطق دورافتاده محروم آغاز شد و به پایتخت گسترش یافت در حالی که در مصر جوانان ساکن پایتخت و شهرهای بزرگ اعتراضات را آغاز کردند . در لیبی هم گروههای مسلح مخالفان در استانهای شرقی جرقه اعتراضات را زدند .
تونس باید با شکافهای طبقاتی مبارزه کند ؛ مصریها باید نهادهای حاکویتی را بازطراحی کنند و مردم لیبی پس از پیروزی باید آسیبهای ناشی از یک جنگ داخلی خونین را جبران کند .
2 ـ در تونس بن علی : بهترین نظام آموزشی جهان عرب ، طبقه متوسط گسترده و جنبشهای کارگریقوی و سازمانیافته ؛ محدودیتهای بسیار شدید آزادی بیان و احزاب سیاسی تلاش حاکمیت برای ترسیم تصویر مدرن ، فنسالار و میزبان گردشگران از کشور و فساد اقتصادی گسترده خاندان حاکم و بستگان آنها ( نه در نهادهای عمومی و دولتی ) .
لذا تونس بر خلاف مصر و لیبی ، نیازی به دگرگونی کامل تمام ساختار سیاسی و اجتماعی ندارد و ارتش هم نقش مستقیمی در تعیین مسیر آینده بازی نخواهد کرد.
اعتراضات در تونس ماهیتا کمتر برنامهریزی شده اند و جوانان عمدتا متولد ( دهه 1998) کمتر گرایش قوی اسلامگرایانه دارند . در مصر ارتش وجهه عمومی خوبی دارد و نقش پررنگی در اقتصاد بازی میکند . رشوهگیری در ساختار عمومی آن بسیار متداول است. بنابر این برای پایهریزی یک حاکمیت قانونی دمکراتیک ، رابطه مردم و پلیس باید بازتعریف شود که الآن محبوبیت چندانی در جامعه ندارد .
در لیبی بر خلاف انقلابهای نسبتا مسالمتآمیز مصر و تونس جنگ داخلی خونینی آغاز شده و گذار دمکراسی در آن تیره است لذا تامین امنیت و حاکمیت قانون و احیای اعتماد میان قبایل قبیلهها از مهمترین چالشهای آن است .
در ادامه محرکها و چالشهای پیش روی انقلابهای منطقه را بررسی خواهیم نمود ...
برای مطالعه ادامه یادداشت به اینجا مراجعه بفرمائید .
نویسنده : حدیث
هر انقلابی در مسیر خود برای رسیدن به تعالی ، مراحل مختلفی را باید طی کند و خیلی از این مراحل هم شاید خیلی خوشایند مردم و شاید هم برخی ها نیاید ، این نشانه ضعف انقلاب نیست بلکه سیر طبیعی آن است ... بودند و هستند افرادی که در آرمانهای اولیه انقلاب به ظاهر موافق بودند ( در ظاهر ) ولی کم کم خود را کمی جدی گرفتند و مثل بادکنکی که زیاد باد شود ، خود را آنقدر بزرگ کردند که حالا ، ترکیدنشان هم شدیدتر خواهد بود ... انقلاب ما هر چه نداشت برای بعضی ها کار تراشید که بخواهند با الفاظ گنده تر از دهان شان ، به مخالفت با جریان سازی نظام بپردازند ... در خیلی از موارد حتی از خودشان هم در مورد راه شان می پرسی ، حتی نمی دانند برای چه آنان را به این اسم می خوانند !!!
... یکی از این نادانان ، خارج نشینانی هستند که خود را اپوزوسیون می نامند و برای ما شده اند دایه مهربان تر از مادر ... اینقدر که منتظر آمدنشان شدند، زیر پاهایشان علف سبز شد ... ما که بخیل نیستیم ، بیایند ... این گوی و این میدان ....به آقایون مدعی اپوزوسیون توصیه می کنم این مطالب را بخوانند و بدانند که حتی لیاقت استفاده از مفهوم اپوزوسیون را نیز ندارند ....
قبل از وارد شدن به جزئیات بحث ، نظر امام خامنه ای ( دامت برکاته ) را مورد این جریان و راهکارهای مقابله با آن با هم مرور می کنیم : رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به شکل گیری جبهه ای متشکل از استکبار، ارتجاع، سرمایه داران بزرگ، مفسدین، روسیاهان عالَم و سست عنصرهای دنباله رو، در مقابل نظام اسلامی خاطرنشان کردند: در طول بیش از سه دهه گذشته، تا بحال چندبار چنین جبهه ای برای به زانو درآوردن نظام اسلامی شکل گرفته است اما در هر یک از برهه ها، جبهه شیاطین شکست خورده و به نتیجه مورد نظر خود نرسید... حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: یکی از دلایل عمده شکست جبهه مخالفان و معاندان نظام اسلامی، وحدت و همدلی درونی کشور بوده است.
اپوزوسیون : مقابله همان opposition است که از opposite به معنی مخالف می آید.به معنای مخالفین. مخالفان یک نظام یا یک دولت - لغتنامه دهخدا-

اپوزیسیون
اپوزیسیون در اصطلاح به نیروی سیاسی شکلیافته یا غیرمتشکل مخالف دولت یا قدرت مستقر اطلاق میشود که البته برداشت از این مفهوم در نظامهای سیاسی دموکراتیک و اقتدارگر متفاوت است . .... در دموکراسیهای کنونی ، اپوزیسیون دلالت بر احزاب و گروههای سیاسی سازمان یافتهای دارد که در صدد ابراز مخالف خود با حکومت جاری میباشند و زیر چتر حمایتی قانون از آن انتقاد میکنند و در صورت کسب رای اکثریت مردم در انتخابات آزاد ، قدرت سیاسی و اداره امور کشور را به دست میگیرند .... نکته مهم اینجاست که این مخالفت باید تحت حمایت قانون باشد ، قانون داخلی و ملی هر کشور نه قانون متوهمان غربی .... نکته افتراقی از همین جا آغاز می شود ...
تقسیم بندی نیروهای سیاسی از دیدگاه موریس دوورژه
1 ـ نیروهای سیاسی در دولت که نیروهای خودی نامیده میشوند که کنترل دولت را در دست دارند و در صورت وجود اختلاف ، در سیاستها ، اصول و مبانی کلی نظام هیچگونه اختلاف نظری ندارند .
2 ـ نیروهای با دولت که در درون دولت جای نمیگیرند و اصطلاحا اپوزیسیون قانونی هم نامیده میشوند که شاید علاوه بر سیاستمداران و مجریان با برخی از سیاست ها هم مخالفت بورزند ، اما مخالفتشان به اصول کلی و مبانی مشروعیت نظام بر نمیگردد.
3 ـ اپوزیسیون بر دولت که معارض نظام بوده و در پی براندازی هستند گروههایی که استقلال سیاسی ، تمامیت سرزمین کشور ، مشروعیت یا مقبولیت نظام و نحوه فعالیت گروهها را بپذیرند خودی هستند .
مراحل اجرایی اپوزوسیون
البته این مراحل برای کشورهای دارای ساختار دموکراتیک و منظم ، می تواند تفاسیر دیگری نیز داشته باشد ... ولی در حالت کلی به این صورت خواهد بود ....
قدرتخواه ؛ با سران هر حومت و یا نظام ، مشکل اعتقادی دارند .
اصلاح طلب ؛ همانگونه که ار نامش پیداست ، مخالف برنامه های اجرایی حومت هستند و خواستارند که اصل نظام جاری بماند و فقط سیاستهای اجرایی اصلاح شود ، البته نه تغییر کامل ، بلکه فقط تراشکاری و صافکاری شود ...
مدعیان اپوزوسیون خود را لیبرال نیز می دانند که به این معنی نیز تفسیر می شود : طبق تعریف ؛ لیبرال فردی است که عقاید مختلف را تحمل میکند و بنا بر این بیشتر مستعد راه حلهای مصالحهآمیز است . یک لیبرال به خاطر پذیرش این تساهل به دین با سایههای مختلف خاکستری مینگرد . نه سیاه و سفید . در حالی که ، در یک وضعیت انقلابی وقتی مردم عادی از نظر سیاسی فعال میشوند و میخواهند رژیم موجود را سرنگون کنند ، انتخابهای سیاسی کاهش مییابد . در این حالت ، سایههای خاکستر انتخابها خیلی زود ناپدید میشود . افراد یا جزء انقلاب محسوب میشوند یا دشمن آن ... البته این تعریف خودشان است از لیبرال ... در این تعریف چند نکته مهم وجود دارد ، اول اینکه عقاید مخالف باید تحمل شود ، به نظر شما در این آقایون تحملی مشاهده می شود ( از شدت عصبانیت در حال مرگ هستند !) ... دوم اینکه باید نگاه به کلیت و برنامه های اجرایی خاکستری باشد ، نه سیاه سیاه ... سوم اینکه خودشان ، خود را مقابل نظام قرار می دهند ، نه نظام آنها را مخالف نشان می دهد ...
در تمام سالهای پس از انقلاب اسلامی ، نظام همیشه با این جریانات مواجه بوده و راه حل های مختلفی را در مواجهه با آنان بکار برده است ... در این سالهای اخیر اوج برخورد قاطع نظام با این مدعیان اپوزوسیون بوده ...خوب می بینید که خارج نشینان مدعی ، حتی هنوز نمی دانند این کلماتی که بکار می برند ، چه مفهمومی دارد !!! ... البته اینان اینقدر ارزش ندارند که بخواهیم بیشتر از این در موردشان صحبت کنیم ، فقط قصد این بود که بفهمانیم به آنان که حرفی را که می زنند ، در حد و اندازه دهانشان نیست ... مواظب باشند خفه نشوند ...