نویسنده : حدیث
درست است که در این روزهای حساس انقلاب اسلامی ، حفظ وحدت از اوجب واجبات است ، ولی به این معنی نیست که جلوی هر بی حرمتی و بی احترامی به نظام باید سکوت کرد ... همیشه برخی از دوستان از این سخنان آقا مبنی بر حفظ وحدت ، تفسیر به رأی می کنند و آنرا مصداق به سکوت مطلق می گیرند که اشتباه محض است ... حفظ وحدت یعنی در نظر گرفتن مصالح کلی نظام در تمامی امورات جاری در مسائل مختلف ...
خیلی از مواقع وقتی به کسی رو می دهی ، آستر هم می خواهد ...!!! بعضی وقتها هم به آستر قانع نمی شود و ارثیه پدری اش را از شما می خواهد !!! حالا چه شده احوالات این روزهای مرد آریایی سرزمین ما ... مردی از جنس نور ( البته از نوع لامپ پر مصرف و صد البته بی مصرف ! ) ... خیلی دوست دارم دوستانی که تا همین الان جانانه ( شما بخوانید کورکورانه ) از ایشان حمایت می کردند ، بیایند و پاسخ این بی تدبیری ها و نادانی های ایشان را بدهند ... متاسفانه در طول جریانهای مختلف در تاریخ اسلام ، همیشه بودند افرادی که می خواستند از رأفت اسلامی و با حیله به بازی گرفتن مصلحت حکومت اسلامی ، سوء استفاده کنند ولی همین که این فکر به ذهن شان خطور می کرد ، یعنی عین نادانی است ...
مرد آریایی نشان سرزمین مقدس مان کسی نیست جز روح جدانشندنی دکتر خودمان ، که خود را در گیر و دار مشیت به شدت گم کرده است ... این آقا در آخرین نطق خود مواردی را عنوان کرده که کمی ( شما بخوانید خیلی ) بزرگتر از دهانش است و احتمالاً دیری نخواهد پایید که همین لقمه در گلویش گیر کند و شرش را از سر مردم کم کند ...
در مسائل قبلی که پیش می آمد دوستانی که خود را حامی ایشان و دکتر می دانستند ، همیشه نظرات وی را انکار می کردند ولی اینبار جریان متفاوت است ... چنان بی پروا شده این آقا که علناً همان حرفهای اپوزوسیون داخلی را که قبل از انتخابات قبلی می زد ، تکرار می کند ... از همین الان خود را برنده انتخابات معرفی می کند !!! البته جدا از اینکه مضک است ، قابل تامل هم هست ... خیلی صبر کردم که دکتر این بار این نظرات را که مستقیماً هم به وی منتصب شده بود ، رد کند ، ولی دریغ ....هرچه صبر کردیم بر دکتر ، ولی دریغ از یک عکس العمل ...
اینکه مشایی می گوید کسی نمی تواند جلوی هدفش که رسیدن به تخت ریاست جمهوری است را بگیرید یعنی چه ؟! یعنی اگر در فیلتر اول رد صلاحیت بشوید چه می کنید ؟! این حرف کم بوی تهدید نمی دهد ... فکر نکنم آنقدر بزرگ شده باشد که فکر اعلام تهدید به نظام را در سر بپروراند ... دیگر حقه علم عثمان کردن مظلومیت دکتر ، خیلی قدیمی شده ....

کسی نیست به آقای مشایی بگوید ، اگر آدرس در باغ شهادت را دارید به ما هم بدهید !!! اصلاً منظورتان از اینکه گفتید در راه رسیدن به مسند و تخت ریاست جمهوری با یاور دیرینتان آقای احمدی نژاد ، آماده شهادت هستید چه بود ؟! یعنی تلاش را رسیدن به مسندهای دنیایی ، شده هم قد جهاد در راه خدا ؟!!! یعنی تخریب علنی و تهمت و افترای آشکار به دیگران شده جهاد در راه خدا ؟!!! این حرف شما یعنی نظام جمهوری اسلامی ظالم است و شما در مقابل جور و جفای نظام آماده شهادت هستید !!! خیانت که شاخ و دم ندارد ... کارتان به جایی رسیده که وانمود می کنید دارید نظام را تهدید می کنید ؟! از کی تا حالا شده اید شورای نگبان که پیش پیش خود را تایید شده این نهاد می دانید ؟! منظورتان چیست که کسی نمی تواند شما را رد کند ؟! دست پیش می گیرید ، پس نیافتید ؟!
البته این جریان سازی منفی در جامعه که توسط تیم رهبری ریاست جمهوری اعمال شده است ، به همین اتفاقات و نطقهای اینچنینی بر نمی گردد ... چند سالی است که این آقایان در پناه حمایتهای بی دریغ آقای احمدی نژاد در کمال آرامش در حال اجرای برنامه های نابخردانه خود هستند ... آقای احمدی نژاد ؛ شما که به راحتی و با یک حرکت ، هر کسی را که دوست دارید ضد انقلاب و ضد نظام می دانید ، در مورد این سخنان سخیف نظری ندارید مثل همیشه ؟!!! به نظر شما کسی که اینچنین با بی خردی از هم اکنون خود را پیروز انتخابات ریاست جمهوری می داند ، در مسیر دفاع از ارزشهای نظام قرار دارد ... آیا اینچنین فردی می تواند به قول آقای احمدی نژاد پاک ترین مرد دستگاه اجرایی باشد ( البته بعید هم نیست !!! ) ... آقای احمدی نژاد تا فرصت های بیشتری از دست نرفته ، راه خود را از این نادان جدا کنید ... مردم به همان راحتی که به شما رأی دادند ، به همان راحتی هم آنها را می توانند پس بگیرند ... آقای احمدی نژاد بهتر است از کمی بیشتر تامل کنید ... توهمات را کنار بگذارید ... کدام توهم ؟! ... خوب رأی 30 میلیونی را می گویم ... این دقیقاً همان حرفی است که شما چندی قبل گفته بودید و امروز از دهان بلندگوی مخفی شما با وضوح بیشتری ، تکرار می شود ...
مشایی هم که در توهم زدگی کم از دوستان نزدیکش ندارد ، باید بداند که مردم اگر هم تا کنون سکوت کرده اند در مقابل خزئبلاتش ، فقط و فقط حمایت از توصیه های رهبر عالیقدرشان است ... منتظر نباشید این سکوت کماکان ادامه پیدا کند .... این آقایان بدانند که قطعاً نظام مقدس جمهوری اسلامی و شخص رهبر معظم انقلاب و مردم انقلابی کشورمان ، هرگز اجازه نخواهند داد حوادث سبز رنگ ها تکرار شود ...
نویسنده : حدیث
بازهم یک انتخابات دیگر و بازهم یک دیوانگی دیگر و بازهم یک مظلوم کشی دیگر ... نمی دانم این چه سری است که هر زمان در ایالات متحده آمریکا یا اسرائیل به انتخابات نزدیک می شویم ، سران حاکم به فکر نشان دادن خودشان می افتند ؟! البته این فکر هم ، بد فکری نیست ، ولی اگر آن را با معیار ضرب المثل خودمان که می گوید " عاقل از یک سوراخ دوبار گزیده نمی شود " بسنجیم ، آنوقت پی می بریم که خیلی هم عاقل نیستند !!! البته این خصوصیت دشمن است که بر سر دنیا این چنین بی پروا به خون آشامی می پردازد ؛ همانگونه که خداوند در آیه 96 سوره بقره می فرمایند : " وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُواْ یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن یُعَمَّرَ وَاللّهُ بَصِیرٌ بِمَا یَعْمَلُونَ - و آنان را مسلما آزمندترین مردم به زندگى و [حتى حریصتر] از کسانى که شرک مىورزند خواهى یافت هر یک از ایشان آرزو دارد که کاش هزار سال عمر کند با آنکه اگر چنین عمرى هم به او داده شود وى را از عذاب دور نتواند داشت و خدا بر آنچه مىکنند بیناست . "
دیوانگی :
هدف دوم اسرائیل از آغاز این دیوانگی ، آشفتگی و حیرتی بود که در طول این سال اخیر وی را دچار شده است ... حرکت و جریان دمیدن صبح امید و بیداری در دنیای اسلام ، چنان خواب آشفتگی را بر اشغالگران غاصب قدس مقدس تحمیل کرد که یهودی نمایان مشرک ، راهی بجز هار شدن را در پیش روی خود ندیدند و این شد که علی رغم شکستهای گذشته نزدیک ، بازهم برای اعادع حیثیت از دست رفته و نشان دادن خود در دنیا ، دست به این بی عقلی زدند ....
دلیل دیگری که می شود برای این دیوانگی متصور شد ، تحرکات گسترده در مرزهای سرزمین اشغالی است ... پیروز شدن مرسی در مصر و ایجاد رابطه نزدیک با مقاومت فلسطین ، آنچنان نتانیاهو را عصبانی کرده بود که وی سعی کرد با به راه انداختن این جنگ نابرابر ، قدرت خود را دوباره به رخ همسایگانش بکشاند ... ولی بیچاره و بدشانس ، به در بسته خورد ..!!! در هر حال اسرائیل با این کار قصد دارد قدرت از دست رفته خود را در صورت پیروزی ، به دست بیاورد و نشان دهد که هنوز در معادلات قدرت منطقه ، حرفی برای گفتن دارد ... البته با این شرایطی که پیش آمده ، بعید است به هدف خود برسد ...
خوب حالا دیوانه ای سنگی را در چاه انداخت ، در انعکاس سنگی که به چاه انداخته بود ، سنگسار شد ... دیگر حساب اینجایش را نکرده بود که موشکهای فوق پیشرفته " فجر " در اختیار جبهه آزادیخواه حماس باشد ... دیگر فکر اینجایش را نکرده بود که مقاومت اسلامی فلسطین به پرنده های بدون سرنشین ساخت نیروی قدرت اسلام مجهز باشد ... ما شمالی ها یک مثلی داریم که می گوید " آب را ندید ، تومانش را در آورد " !!! حالا شده کار این نتانیاهوی نادان ... اینبار هم بدون درک درستی از قدرت اسلام ، دست به دیوانگی زد ... شاید این دیوانگی ، دقیقاً هدفی را که برایش جنگ افروزی را آغز کرده بود ، کاملاً بر عکس کند ... برای همین هم هست که گروهی را متشکل از افسران بلند پایه موساد و وزارت دفاع اسرائیل به مصر فرستاده تا شاید بتواند به نوعی این افتضاح را جمع کند ...

حال این را هم باید اضافه کرد که اسرائیل در این روزها شدیداً با کمبود نیروی انسانی آموزش دیده دست به گریبان است و آنهم به این دلیل است که بعد از انتخابات آمریکا و دیوانگی نتانیاهو در حمایت از رامنی ، وقتی اوباما پیروز شد ، چاره ندید که برای جلب حمایت دوباره آمریکا ، دست به خود نمایی دیگری بزند و این اتفاق آنقدر سریع بود که فرصتی برای خودش هم مهیا نشد کاملاً .. اگر چه این حمله برنامه ریزی شده و از قبل قابل پیش بینی بود ولی زمان وقوعش کمی مبهم بود ...
تأمل :
خوب تا اینجا یک طرف ماجرا بود ... آنهم اسرائیل و دیوانگی اش ... حالا ، وظیفه دنیای اسلام چیست ؟ از وظیفه که بگذریم چه اقدامی تا کنون انجام شده است ؟ اینکه فقط بنشینیم و در جمع خودمان بگوییم : بیچاره مردم غزه ، کفایت می کند ؟! پس این دنیای اسلام با چند میلیارد جمعیت ، سطلهای آبشان را کجا آویخته اند که هنوز این اسرائیل غاصب دارد اینچنین با به شهادت رساند کودکان و زنان مسلمان ، خود نمایی می کند ؟! ملت اسلام را چه شده است ؟ آیا زمان آن فرا نرسیده که از این بیداری صبح گاهی عبور کرده با تمام توان ریشه این غاصب را بر چینند و در طلوع آفتاب ظهر بیداری ، به شادمانی محو شیطان از صحنه روزگار بنشینند ؟
در این دوران پیش آمده ، ملتها یک وظیفه دارند و دولتها یک وظیفه دیگر ... قطعاً در این میان نقش دولتهای اسلامی بسیار پر رنگ تر است ... سوال اصلی اینجاست ... این همه هزینه که برای جنبش عدم تعهد کردیم برای چه بود ؟! برای این بود که بیاییم و یک شام و ناهاری دور هم بخوریم ؟! این بود که بهانه باشد برای گردش و تفریح در سرزمین پارس ؟! اینهمه دولت اسلامی عضو جنبش چه می کنند ؟! ایران بعنوان رئیس این جنبش در حال چیست ؟! تعلل در این مورد جایز نیست ... چرا قدرت ملتهای پشتیبان دول اسلامی را دست کم می گیریم ؟! پس وظیفه رئیس چیست ؟! ایران کجای این بازی است ؟! آیا فقط با موشکهای فجر 5 ، ماجرا حل می شود ؟! در این روزگار دیپلماسی قدرتی دارد که هیچ موشکی ندارد ... اتحاد .. اتحاد .. اتحاد ...
به نظرم این اقداماتی که دولت مردان جمهوری اسلامی در دستگاه اجرایی در حال انجامش هستند به اندازه کافی نیست ... فقط ارسال غذا و دارو که مشکل مردم فلسطین را حل نمی کند ... چرا از قدرت باالقوه اعضاء قدرتمند جنبش عدم تعهد استفاده نمی شود ؟! هر چه هست ، تعلل بیش از این جایز نیست ... درست است که در میدان نظامی ، برای فلسطین کم نگذاشتیم ولی فعلاً در این روزها میدان دیپلماسی را رها کرده ایم ... این جایز نیست که از نیرویی که در دستان مان است استفاده نکنیم ... ایران به عنوان کشور پیشرو و قدرتمند دنیای اسلام ، باید نقش پر رنگ تری در این جریان ایفا کند ... بماند که همین واسطه شدن مصری ها هم برنامه ای است که بحثی جداگانه می طلبد ...
نویسنده : حدیث
این روزها ، متاسفانه روزهایی شده که دشمن آماج حملات خود را بر علیه اعتقادات مان به اوج رسانده و در برابریهای نابرابر سعی بر ایجاد تفرقه بین مسئولین کشور باهم و همچنین در مقابل مردم ، دارد ... طرحهایی را ارائه می دهد در جوامع جهانی که از سویی می تواند بهترین فرصت برای ما جهت اثبات حق ، برحق مان باشد واز طرفی هم در صورت تحلیل نادرست و کوتاهی مسئولین می تواند فرصتی دیگر را از دست مان بیرون کند ... در شرایطی که تمام دشمنان اسلام ، متحد ، سعی در از پا در آوردن نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دارند ، باید شناخت ، بصیرت و در نتیجه اتحاد و همدلی مان را بیشتر کنیم ... تنها هداف دشمن از به راه انداختن این بازیها ، بر هم زدن نعمت امنیتی است که بر جمهوری اسلامی ایران حاکم است ... باید راهها و چاه ها را بشناسیم ... زمان ، زمان شناخت و شکست نهایی دشمن است ... نا شکری است اگر قدر این امنیت را ندانیم ...
می(May )میگوید که واژه «امنیت ملی» تنها در قرن بیستم و به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم متداول شده است .
در مفهوم کلی می توان احساس رضایت از حس آرامش را در این قالبها طرح ریزی نمود :
1 - فقدان تهدید نسبت به ارزشهای مکتسبه و به طور ذهنی به مفهوم «فقدان ترس از حمله به اینگونه ارزشها» .- ولفرز
2 - حفاظت جامعه از لطمه خوردن به نهادها و ارزشهای بنیادی آن(پیترسون و سبنیوس با استفاده از تعریف کاربردی امنیت ملی آمریکا).
انواع امنیت(عرصههای امنیت):
1 - امنیت نظامی : میزان نیروهای مسلح یک کشور برای حفاظت از حکومت و مردم در مقابل تهدیدات قهرآمیز .
2 - امنیت اقتصادی : میزان حفظ و ارتقاء شیوه زندگی مردم یک جامعه از طریق تامین کالاها و خدمات ، هم از مجرای عملکرد داخلی و هم حضور در بازارهای بینالمللی .
3 - امنیت منابع/ محیطی :
- امنیت منابع تجدیدشونده از جمله توزیع آب ، غذا و رشد تصاعدی جمعیت .
- امنیت منابع غیرقابل تجدید از جمله سوختهای فسیلی و معادن راهبردی .
4 - امنیت سیاسی/ فرهنگی :
- میزان اقتدار دولتها ، حکومتهای آنها و ایدئولوژیهای سیاسی آن .
- میزان تحمل ، انسجام و همزیستی مسالمتآمیز هویتهای فرهنگی سنتی در بین آنها .
در این شرایط و با این تعاریف ، راههایی هم پیشنهاد می شود برای حفظ این نعمت امنیتی که بر جامعه حاکم است ؛ اولین راه این است که با تلاش و کوشش و همدلی بتوانیم توانایی و قدرت مان را در عرصه های مختلف به اوج برسانیم و دست وابستگی خود از استکبار را قطع نماییم . در واقع قدرت یعنی این که بتوانیم مانع از بروز حوادث محتملالوقوع شویم و در صورت وقوع به آنها جهت بدهیم . کنار هم قرار دادن مفاهیم قدرت و امنیت به این معناست که یک کشور برای حفظ خود ، قدرت آن را دارد که در متغیرهای محیطی، تاثیرگذار و مانع از شکلگیری بعضی تحولات و حوادث شود و در صورت شکلگیری آنها سمت و سوی مطلوب خود را به آنها بدهد . کشور ما با وجود قومیتهای متفاوت و البته همدل ، بهترین شاه کلید را برای حفظ این آرامش در اختیار دارد ....
چرخه نقشآفرین قومیت در امنیت ملی یک کشور که عمدتا توسط سرویسهای اطلاعاتی صورت میگیرد :
→ کمک به پیروزی نهضت قومی → تغییر موازنه قدرت → امتیازگیری
تهدید تمامیت ارضی → تضعیف یا تهدی ثبات سیاسی

رویکردهای عمده نسبت به امنیت ملی در کشور :
تئوری های مختلفی برای حفظ این آرامش حاکمه وجود دارد که در شرایطی می توان از همه به طور نسبی بهره برد ... البته کار دشواری است ولی شدنی است ...
1- دیدگاه مبتنی بر رشد اقتصادی: این دیدگاه امنیت را در چهارچوب نوسازی اقتصادی تحلیل میکند . بر اساس این دیدگاه ، امنیت فقط با توسعه اقتصادی حاصل میشود . این دیدگاه ، که جریان کارگزاران و افرادی در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی با وی بودند ، است ، به نظریه معروف مک نامارا - وزیر دفاع آمریکا در سه یا چهار دهه پیش بر میگردد .
اهدافی که در این دیدگاه مورد توجه قرار میگیرد :
1 - تاکید بر پرستیژ و منزلت بینالمللی ؛
2 - تاکید بر زندگی و روحیات اقتصادی جامعه ؛
3 - افزایش ظرفیت نظامی جامعه و تاکید بر آن .
2 - دیدگاه مبتنی بر تفکر سنتی به مسائل امنیت : در این دیدگاه تفکر غالب یک تفکر ایدئولوژیک تام هست . قیمومیت موضوعی ، محوری است که در تفکر سنتی مطرح میشود .در این دیدگاه هرگونه مراوده با گروههای اپوزیسیون خارجی و داخلی منتفی است . بخشی از روحانیت و بازار حامل این دیدگاهند .
اهداف عمده این روکرد :
1 - تاکید بر تداوم اقتدار مرکزی یا دولتمحوری ؛
2 - تاکید بر بسیج اجتماعی ؛
3 - حمایت جدی از نهضت و نیروهای اسلامی خارج از کشور .
3 - دیدگاه مبتنی بر توسعه فرهنگی : در این رویکرد امنیت در چهارچوب توسعه سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی جستجو میشود . خاستگاه اصلی این بحث هم جامعه روشنفکری است . در این رویکرد آسیبپذیریها و تهدیدات امنیتی از جهت و زاویه مسائل داخلی جستجو میشود و مصادیق آن آسیبپذیریهای قومی ، مذهبی ، زبانی و طبقاتی است . ... این رویکرد برای اصلاح فرهنگی سیاسی جامعه ، به رشد وسائل ارتباط جمعی ، نشر کتاب ، روزنامه ، مطبوعات ، سینما و هنر ، رادیو و تلویزیون اهمیت بهسزایی میدهد .
4 - دیدگاه مبتنی بر رفاه اجتماعی : این دیدگاه امنیت در چهارچوب «رفاه اجتماعی» و عدالت - به ویژه «عدالت توزیعی» - ترسیم میکند . بر اساس این دیدگاه جامعه امن جامعهای است که ساختارهای اقتصادی و اجتماعی شکنندهاش تعدیل شود و مردم از سطح بالایی از رفاه برخوردار شوند و ... این رویکرد برخلاف رویکرد اول که یک دیدگاه غالب حکومتی در آن شکل میگیرد ، افزایش سطح و ارتقای کیفیت زندگی جزءای از امنیت تلقی میشود .
هدف شروع این بازیهای استکبار تحمیل صلح مجازی است :
تقسیم بندی دیگری که در این خصوص قابل ذکر مینماید تقابل دو دیدگاه ایدهآلیستی و رئالیستی میباشد که در حقیقت جامع راهبردهایی است که تاکنون ذکر آن رفته است . ... به زعم واقعگرایانی همچون مورگنتا ، ... ، دولتها تنها بازیگران عرصه جهانی هستند که در پی منافع ملی میباشند . لذا امنیت ملی نیز در ارتباط مستقیم با قدرت این بازیگران میباشد . در مقابل آرمانگرایان از میترانی تا رابرت کیونها ، ... ، همگی بر این باورند که قوام حیات بینالمللی بر پایه صلح است. از اینرو موضوع اصلی امنیت ملی نه « توازن قوا» بلکه تحصیل«رضایت عامه» از رهگذر برآورده شدن نیازهای ملل مختلف و دموکراتیزه شدن حیات بینالمللی میباشد .
با بکارگیری این موارد می توان ضریب حفظ امنیت در جامعه را بالا برد :
1 - نظامی که خاصیت خودترمیمی بیشتری دارد ،
2 - استعداد دگرسازی پایینتری دارد ،
3 - استعداد تولید و بازتولید ارزشی و هنجاری افزونتر داشته باشد ،
4 - قدرت پاسخگویی بیشتر نسبت به نیازهای مشروع داشته باشد ،
5 - برخورداری کمتر از شکافهای اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، قومی ، ایدئولوژیکی و طبقاتی ،
6 - برخورداری از عقلانیت سیاسی و قاعدهمندی بازیها ، چالشها و رقابتهای سیاسی نهادینهتر شده ،
7 - برخورداری از آستانه تحمل بالاتر ،
8 - استعداد و تطابق محیطی بیشتر ،
9 - برخورداری از استعداد افزونتر نسبت به تخصیص مقتدرانه ارزشها در سطح جامعه ،
10 - توسعهیافتتر به لحاظ سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی باشد ،
11 - برخورداری افزونتر از استعداد مهار دالهای شناور و گفتمانسازی افزونتر،
12 - برخورداری از قدرت انتظامی مردمی (نظمپذیری مردم) افزونتر ،
13 - ایفای نقش بیشتر قانون در مناسبات افراد و سازمانها ،
14 - فراهمآمدن نظارت و کنترل بیشتر دولت ،
15 - برخورداری بیشتر از پشتوانه و حمایت مردمی ،
16 - اعمال کمترین محدودیت برای ابراز اندیشه ،
17 - سازگاری بیشتر نهاد حکومت با عوامل وحدتبخش جامعه ،
18 - انعطافپذیری منش و بینش دینی
موضوعات امنیتی د ر جهان سوم :
1 - موضوعات سختافزاری (تواناییهای نظامی و اقتصادی و زیربنایی سیاسیای که موضوعاتی مانند آموزه راهبردی ، ساختار نیرو ، سیاست اطلاعاتی و غیره را در بردارد).
2 - موضوعات نرمافزاری(مثل آگاهی از زمینه سیاسی و ظرفیت سیاسیای که در چهارچوب آن ارزشهای حیاتی ملی تعریف شده و دنبال میگردند ).
تهدیدهای امینت ملی (نظریههای) جمهوری اسلامی ایران :
نظریه اول : مساله اقتصادی - چون مشکلات اقتصادی میتواند موجب نارضایتی مردم گردد و در نهایت تحمل آنها نسبت به تورم و اختلاف طبقاتی از بین میرود.
نظریه دوم : توسعه سیاسی و آزادیهای مدنی - چون این آزادیها باعث گشوده شدن عقدههای نهفته در دل مردم شده و زمینه مخالفت قهرآمیز بر ضد نظام را از بین میبرد. شاهد مثال این نظریه پاکستان و هندوستان است که علیرغم وضع اقتصادی ناگوار ، زمینه کوچکترین بحرانی برضد حکومتشان وجود ندارد .{این نظریه قدری تعجببرانگیز است}
نظریه سوم : حفظ اصول انقلاب - حتی نظام را باید فدای آن کرد . این گروه حفظ اصول انقلاب را به هر قیمتی ضروری میداند .{البته این نظریه به این شکل و در این حد مطرح نیست . حضرت امام (ره) حفظ نظام را از نماز واجبتر دانسته است }
این سه نظریه دروننگر و درونگرا هستند .
نظریه چهارم : حفظ امنیت نظام از لحاظ نظامی - که معتقد است باید تمام منابع و برنامهها را به این سو سوق داد . با توجیه آمادگی بالای نظمامی برای دفع تجاوز.
نظریه پنجم : آمریکا بزرگترین دشمن خارجی است - بنا بر این باید سعی نمود نه تنها در ایران ، بلکه در تمام دنیا با آمریکا درگیر شد .
{البته به نظر من نظریه چهارم نیز در کنار نظریات سوم و پنجم ، اغراقآمیز است . شاید در نزد صاحب نظران تلفیقی از پنج مساله به عنوان تهدیدات امنیت ملی تلقی شود . }
در ادامه مطلب به تحلیل نقش جمهوری اسلامی در ایجاد این امنیت و راهکارهای عملی و آسیبهای احتمالی آن می پردازیم .
برای مطالعه ادامه یادداشت به اینجا مراجعه فرمائید .