نویسنده : حدیث
مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) : اجتماع در مساجد را همچنان باید نگاه داشت. جوانها مسجد را کلاس درس و صحنه رزم بدانند. به مساجد رو کنند مساجد خانه خداست و خانه بندگان خداست. مساجد کلاس دین و درس سیاست و درس رزمندگی با دشمنان دین است .
تجربیات گوناگونی از دورانهای سرنوشت ساز انقلاب اسلامی در دست داریم ... تجربیاتی گرانقدر که همیشه با پشتوانه هایی عظیم و آسمانی همراه بودند ... بدون مقدمه و توضیح اضافی ، یکی از این پشتوانه های دینی " مسجد " است ... محلی مقدس و آسمانی که در سطوح مختلف انقلاب اسلامی نقشهای مختلفی را بر عهده گرفته است و از نگاهی جسورانه تر ، اکنون نیز باید و می تواند بازویی قوی برای نهادینه کردن ارزشهای والای دینی در جامعه نا آرام سیاسی و اجتماعی باشد ...
هر روز در دنیای بشری با حجم گسترده ای از جرایم و ناهنجاریهای رو به رو است . بیماری های روحی و روانی که ناشی از گسترش شهر نشینی و توسعه صنایع و آلاینده ها است عرصه را بر انسانها تنگ کرده است . تنگناهای اقتصادی ، فاصله طبقاتی ، رقابتهای ناسالم ، فقر ، زیاده خواهی ، توزیع ناعادلانه ثروت و امکانات همه از جمله عواملی هستند که سلامت انسانی و اجتماعی و مناسبات را به مخاطره انداخته است . شناخت علل و ریشه های بزه کاری و ناهنجاری های اجتماعی و اتخاذ تدابیر مناسب با آن ، از برخوردهای بعد از واقعه بسیار موثرتر و اثر بخش تر است .
ارتکاب پاره ای از جرایم در یک جامعه چند ده میلیونی گاهی طبیعی به نظر می رسد ، اما شیوع و گسترش بعضی از جرایم در یک جامعه ، گاهی سازمان یافته و با اهداف خاص و به منظور ضربه زدن به کیان یک نظام سیاسی صورت می پذیرد و پشت و ماوراء قضیه دستهای پنهانی وجود دارد و پدیده از حالت طبیعی خود خارج می گردد .قاچاق کالا ، سلاح ، مهمات ، مشروبات الکلی و... اقلام فرهنگی منحط غرب بدون شک در همین راستا بوده و با هدف ضربه زدن به اخلال در اقتصاد ، امنیت عمومی و امنیت اخلاقی جامعه است که هر سه اینها از ارکان یک نظام سیاسی و اجتماعی است . تهاجم فرهنگی و جنگ نرم ، بمباران اخلاقی و نقض مرزهای ارزشی و فرهنگی را نمی توان ، تنها با ابزار مجازات دفع کرد .
برای هجوم به فرهنگ و داشته های هر ملتی ، دو راه را می توان متصور شد : 1- هجوم از طریق مرزهای جغرافیایی 2- هجمه نرم از طریق عبور از مرزهای عقیدتی ... در حالت اول همیشه نمی توان به این امیدوار بود که با انجامش به مرحله دوم نیز دست پیدا کرد و این را دشمن به خوبی متوجه شده است ، حال برنامه جدید دشمن هم راه حلی مناسب برای عبور و دور زدن مرحله اول است ، یعنی با هجوم نرم بر عقیده ها ، می توان جغرافیای خاکی آن ملت را نیز تحت نفوذ و رهبری خود گرفت .... مردم غیور کشور مان به خوبی مرحله اول از نقشه دشمن را در سالها و دوران های مختلف تاریخی این مرز و بوم را با شکست قطعی مواجه کردند و اکنون نیز نوبت میئولان عرصه فرهنگی و اجتماعی است که وارد شوند و کنترل مرحله دوم را به دست بگیرند ...
روی آوردن به به قرآن ، نماز و ادعیه و افکار ، نیاز واقعی امروز برای گریز از ناهنجاری هایی استکه گریبان اجتماع را گرفته است ... امروز امر به معروف و نهی از منکر یکی از اصول عملی و علمی اسلام بوده و ضامن سلامت و پاکی احتماع مسلمین از هر گونه فساد و تباهی است . ... خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند : " و باید از شما مسلمانان گروهی یک دل و یک جهت مردم را به سوی نیکی ها بخوانند ، به کارهای شایسته امر کنند و از اعمال زشت باز دارند ، پس همانا اینان رستگارانند " .
یکی از قدیمی ترین و پایدارترین تبلیغات روح آدمی ، یکی از اصیل ترین ابعاد وجود آدمی ، حس نیایش و پرستش است . مطالعات آثار زندگی بشر نشان می دهد ، هر زمان و هر کجا که بشر وجو داشته ، نیایش و پرستش هم وجود داشته است . در حقیقت پرستش پاسخی است به بسیاری از نیازهای آدمی ... عبادت و پرستش خداوند یکتا و ترک پرستش هر موجود دیگر ، یکی از اصول تعلیمات پیامبران عظیم الشأن الهی است ... عبادت راز آفرینش است ، چرا که خداوند انسان را آفرید که تنها او را بپرستد و فرمان او را بپذیرد .
به یاد خدا بودن و فراموش کردن یادهایی غیر از او ، ذاتاً بعنوان پایه شاکله همه پیامدهای رفتاری اخلاقی و اجتماعی است ...ذکر خدا و یاد او قلبها را حجلا می دهد ... عبادت سرلوحه همه برنامه های پرورشی و تربیتی اسلامی است و در رأس همه عبادتها نماز است ... نماز یک هنرنمایی الهی است که خداوند همه ارزشها را در آن قرار داده است ، زیرا نماز راز و نیاز با بی نیاز است ...نماز ستون دین ، پرچم اسلام ، صورت و حقیقت دین ، زینت اسلام و بیان کننده تمتم دین است ... درقرآن از نماز به ایمان تعبیر شده ، پیامبر اکرم از نماز به طاهر و پاکی تعبیر نموده و آن را نور مومن و مهریه حورالعین می داند .
اهمیت نماز در اسلام تا آنجا است که در کتب شریف و معتبر حدیث " وسائل الشیعه و مستدرک الوسایل " که شامل 60 هزار روایت است ؛ 20 هزار روایت آن مربوط به نماز است . در قرآن کریم نیز بیش از 122 آیه در باره نماز ، اهمیت و احکام آن آمده است ... در فرهنگ قرآن و اهل بیت (ع) مهمترین پایگاه و سنگر در برابر تهاجمات ، مسجد ، نماز و دیگر عبادات است . اولین خانه ای که در زمین ساخته شد مسجد بود و اولین کاری که پیامبر عظیم الشأن بعد از هجرت انجام داد ، ساختن مسجد بود ... صرف حضور یافتن و جلوس در خانه ای با این عظمت و قداست آنچنان جایگاه والایی دارد که پیامبر اکرم (ص) در این مورد می فرمایند : " برای من نشستن در مسجد ازنشستن در بهشت برتر است ، زیرا که نشستن در بهشت رضایت نفس را به دنبال دارد ولی نشستن در مسجد مایه خشنودی و رضایت پروردگار است "
حضرت محمد مصطفی (ص) در جایی دیگر در باب اهمیت این مکان فرمودند : " مساجد محل جلوس پیامبران است ، محبوب ترین جای شهرها نزد خدا ، مسجد های آن شهرهاست " ... در همین باب نیز سیدالشهداء می فرمایند : " اهل مسجد زائران خداوند متعال هستند و برای صاحب خانه است که به زائرین هدیه دهد "
مقام معظم رهبری ( دامت برکاته ) : مساجد را گرم بدارید محافل مذهبی را مانند دوران اختناق رژیم همچنان گرم نگاه دارید سعی کنید مسائل تبلیغاتی مذهبی و اسلامی سمعی و بصری را به مساجد بکشانید. مسجد خانه خداست پس خانه همه خلق خداست. مسجد کانون برکت خیز است، مساجد به ما امکان می دهد که با برادران مسلمان خود و با خواهران مسلمان خود رابطه خویشاوندی را حفظ کنیم مساجد را پاس بداریم و آنها را گرم نگاه داریم.
در جریان انقلاب اسلامی ، مساجد مرکزی برای مبارزه با طاغوت بود .... در جریان هشت سال دفاع مقدس نیز مسجد مهمترین محل جذب و اعزام رزمندگان اسلام به جبههای نبرد حق علیه باطل بود ... مرحو دولابی (رحمه الله) می فرمایند : " خداوند یک تار و یک تیر و یک تور دارد ، تار خداوند قرآن است که زمزمه هدایت و رحمت است ، تور خداوند همان مسجد و مکانهای جلسات و نماز و ادعیه است و تیر خداوند همان بلاها و مشکلات و ناراحتی هاست و اکثر بلاها و گرفتاریها برای محبوب خداست و سبب رشد و نمو وصبر و درجه الهی وی خواهد بود ."
بدون شک خلوص ، بقاء ، عزت و افتخار عصر ما یعنی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس پیوند وثیق با مسجد داشته و دارند .. مساجد در واقع در طول این زمانهایی که یاد شده ، به نوعی محلی بودند و البته هستندبرای آسیب شناسی اجتماعی ... از طرف دیگر این مکان مقدس وظیفه نشر فرهنگ غنی اسلامی را نیز برعهده دارد . در شکلی دیگر از کارکرد مسجد می توان به محل دشمن شناسی و ارائه راهکار برای مقابله با آن ، اشاره نمود ... و سرانجام می توان اینگونه برداشتی نسبت به کارکردهای الهی و دینی مسجد داشت : با این تفاسیر بی تردید ، مساجد اولین محل مورد هجمه دشمن و پایگاه شناخت جرایم و ناهنجاری ها و محل آگاه سازی نسل جوان نسبت به تهدید های پشت و رو است و با نگاه از زاویه ای دیگر مسجد می تواند به تقویت پیوند های اجتماعی و کمک به بازسازی و باز اجتماعی مجرمان و بازگرداندن آنان به محیط فعالیت ، کار و زندگی شان موثر باشد ...
... پس یادمان نرود که مسجد بهترین فضا و نهاد برای برقراری و گسترش ارتباط صمیمانه بین اقشار مختلف جامعه ، تعمیق بصیرت سیاسی ، رفع مشکلات اجتماعی و فرهنگی است ...
نویسنده : حدیث
این روزها عدم رعایت موازین اخلاقی و حدود شرعی و فرهنگی بین افراد جامعه کمی پررنگ شده است ... البته جای تعجب هم ندارد ، با وضع چنین قوانین و مقرراتی و نحوه اجرایی اینچنین بی تدبیرانه هم نمی شود بیشتر از اینها از وضع فرهنگی جامعه انتظار داشت ... مشکل رواج این هنجار شکنی ها و ارزش کشی ها از یک طرف و مشکل عدم برخورد با این مشکلات در طرف دیگر ، مسیری به ظاهر مشکل را برای حل این معظل پیش روی ما قرار می دهد ... یکی از مهمترین مسائلی که مورد نظر بنده در این یادداشت است ، عدم آشنایی کافی مسئولان فرهنگی با ابعاد مختلف نحوه حفظ ارزشهاست ... در این اوضاع آشفته فرهنگی که در رشته های مختلف آن به وضوح مشاهده می شود نکته قابل تامل این است که هنوز برنامه ای برای مبارزه با اباحه گری ( در مفهوم کلی یعنی : زمینی شدن ارزشهای آسمانی و آسمانی شدن ارزشهای زمینی ) و ترویج فرهنگ مبتذل به ظاهر مدرن غربی و ترویج خرافات در جامعه ، بین مسئولان دیده نمی شود ... به نظر شما مسولان مربوطه چقدر می دانند اباحه گری چیست و اصلاً چگونه می شود با آن مبارزه کرد ... همین اهانت هایی که گاه و بیگاه به ارزشهای اسلامی و انقلابی دیده میشود نتیجه همین بی توجهی ست ... اصلاً حواس مان هست که این اندیشه به ظاهر مدرنتیسم در فالب اباحه گری تا کجا در بین برنامه ها و محصولات فرهنگی ما پیش رفته است ؟! بنده مقصر اصلی در این جریان را مسولان اجرایی حوزه فرهنگی کشور می دانم ...
در این یادداشت سعی بر این است که چهره از نقاب این اندیشه و نمود اجرایی مدرنیسم در جامعه برداشته شود و رابطه بین ادعای مدرنیسم و اباحه گری مشخص شود و البته حداقل مسولانی که نمی دانند بدانند اصلاً با چه چیزی روبرو هستند ... مشکل اصلی این است که آنهایی که مسئولند در این زمینه اصلاً نمی دانند که با چه پدیده شوم و تهدید نرمی مواجه هستند ... تا این پدیده و اثرات آنرا نشناسیم ، چگونه می توانیم راه حلی برای مبارزه با آن پیدا کنیم ...؟!
قابل توجه آقای وزیر محترم ارشاد و مسؤلین فرهنگی :
در این میان ابتدا باید بدانیم این اندیشه از کجا نشأت می گیرد و سرچشمه اش کجاست و در مرحله بعد بدانیم کدام قسمت از ساختار اجتماعی فرهنگی ( یعنی ارزشهای اصیل ) جامعه مورد تهاجم است :
ارزشهایی که دقیاً طبق برنامه مورد تهاجم قرا گرفته اند :
1 - اصل ارتباط دین و سیاست
2 - اصل ولایت فقیه
3 - نقش روحانیت
4 - شیوع بنیادگراییاسلامی
5 - کمک به گروههای مبارز ( تروریست خواندن)
6 - حقوق بشر
7 - حقوق زن
8 - ارزشهای اخلاقی اسلامی
از نظر مدعیان این اندیشه ، زندگی اجتماعی نوین که محور آن توسعه همه جانبه است توسط دین اسلام و حلال و حرام فقی قابل اداره نیست و برای اداره جامعه سیاسی و اقتصادی امروزی ، اندیشه ای نو و نوین لازم است . جالب است بدانید که اینان چگونه و از کدام در قصد ورود و ضربه بر پیکره دین را دارند ، به این جمله دقت کنید : ...و به جای آنکه دین را از مردم بگیرند ... بایستی به مردم اندیشه کارساز علمی و امروزی داد ... مقابله با باورهای مردم آنها را به دشمنی و حتی تعمد در حفظ آن باورها میکشاند . فرهنگسازی و فرهنگآفرینی با لجاجت و دشمنی فرق دارد ... (نقل از رهآورد ، ش 35 ، بهار 73 ، ص 11 )
تعریفی از مدرنیسم از زبان دو مدعی این عرصه :
- جیانی واتیمو " مدرنیسم دورانی است که در آن ، مدرن بودن خود به ارزشی بی چون و چرا تبدیل شده است."
- عبدالکریم سروش " مدرنیته همان نو شدن است ، نو شدنی که کسی عزم بر نوآوری نداشته و خود به خود حادث شده است . ... حالتی است که که در فکر و یا در عالم خارج رخ میدهد و عمدتا غفلتآلود است و به عزم کسی پدید نمیآید و به عزم کسی هم عوض نمیشود ." (فربهتر از ایدئولوژی ، دکتر سروش ، ص 352)
- عبدالکریم سروش : "مدرنیته همان نو شدن است ، نو شدنی که کسی عزم بر نوآوری نداشته و خود به خود حادث شده است . ... حالتی است که که در فکر و یا در عالم خارج رخ میدهد و عمدتا غفلتآلود است و به عزم کسی پدید نمیآید و به عزم کسی هم عوض نمیشود ." (فربهتر از ایدئولوژی ، دکتر سروش ، ص 352)
سنت و مدرنیسم :
اینان مدعی هستند که: برای صنعتی شدن باید شرایط آن را فراهم کرد . باید به جامعه مدنی رسید و علم را از ایمان جدا کرد و هریک را در حوزه خود جای داد . ... برای صنعتی شدن باید فرهنگ و جامعه متحول داشت . باید از دموکراسی پایدار برخوردار بود . ... برای گسترش فرهنگ جامعه مدنی نیازمند نقد سنتهای گذشتهایم ... تا به ذهنیت اسطورهای خود غلبه نکردهایم ، تا با نقد سنت از آن فاصله نگرفتهایم ، نه تنها به ابداع و پیشرفت تکنولوژیکی نمیرسیم ، بلکه قادر به قارد کردن تکنولوژی هم نیستیم .
خطوط اصلی اندیشه مدرنیسم :
1 -تغییر جهان : انسان دیگر ناظر و مفسر طبیعت نیست بلکه عزم خویش را جزم کرده برای تغییر جهان .
2 - جدایی دین از سیاست : در این عصر دولت به عنوان نهادی مدرن و قراردادی بشری با قوانین موضوعه متفکرین همین عصر ضامن حفظ حقوق شهروندان و آزادی آنها میشود.
3 - فردگرایی : فرد عنصر اصلی جامعه است و انسان به جای همه محورهای متافیزیکی .
4 - تکنولوژی محصول اندیشه مدرنیته است و انسان احساس میکند همهکاره طبیعت است و نظام طبیعت را توجیه میکند.
5 - نسبیگرایی به جای یقینگرایی که مربوط به دوره سنت است .
6 - افسونزدایی و خردباوری : دین عامل اصلی افسون است .
7 - عقلگرایی به توجه به سنت : به نظر سروش ؛ ایدئولوژی مدرنیسم همیشه توام با تحول عقل بوده است . و به نظر او "سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) ، توسعه ، لیبرالیسم ، عقل نقدی ،شکگرایی ، فردگرایی و حقوق بشر از مهمترین مقولاتی هستند که با مدرنیته همراه و مقارنند".(نقل از دکتر سروش ، مدرنیته و مدرنیزاسیون ، نشر قوس ، دی75 ، ص 693)
اباحه گری نمود و برداشتی کورکورانه والبته شاید هم عاقلانه از مدرنیسم است که بدین صورت قابل تفسیر می باشد :
اباحه گری چیست و به چه معناست :
طبق تعریفی جامع و کامل اباحه گری را می توان اینگونه تفسیر کرد : فقه اسلامی به رابطه سهگانه انسان با خود ، دیگران و خدا در 5 قالب حلال ، حرام ، مستحب ، مکروه و مباح مینگرد ... در شرایط خاص اجتماعی - سیاسی و فرهنگی ممکن است و در باور برخی افراد وزن و گستره این قالبهای تنظیم کننده رفتار فردی و جمعی دستخوش دگرگونی و تحول گردد و در واقع میان قلمرو حوزههای پنجگانه مذکور در ذهن افراد تداخل و برخورد به وجودآید . این تداخل اگر انتقال از چهار قالب نخست (واجب ، مستحب ، حرام و مکروه ) به حوزه امور مباح را شامل شود اباحهگری نام میگیرد .
برای تحقق و دست یابی به اهداف اباحه گری چه بسترهایی را باید فراهم کرد :
1 - وجود بستر و زمینه مشتمل بر تفکرات پلورالیستی .
2 - پیدایش نوعی دین فردی که نیاز به واسط و مفسر دین را نفی میکند .
3 - گسترش روحیه تسامح و تساهل که به نوعی بیقیدی جامعه میانجامد.
4 - وجود ابهام در حوزه آراء فقهی و چندگانگی و تضاد در نظرات برخی علما دین.
5 - پیدایش نظام ارزشی مبتنی بر اقتصاد و عقلانیت غربی در جامعه و محوریت سرمایه در روابط انسانی .
چگونه می توان با این پدیده مبارزه کرد :
1 - پافشاری بر اصول و تن ندادن به معامله بر سر آرمانها و ارزشهای اسلامی .
2 - افزایش حجم گفتمانهای ایجابی و اثباتی با مجموعه جامعه و کاستن از میزان گفتمانهای سلبی .
3 - ایجاد شفافیت در حوزههای واجب ، مستحب ، مکروه ، حرام و مباح و زدودن ابهامات میان عالمان دین .
4 - گسترش تفکر نوسازی معنوی و عدالت اجتماعی در جامعه .
نویسنده : حدیث
در دو قسمت قبل در مورد اقدامات ما برای ترویج حجاب و اینکه به حجاب به عنوان یک مکتب فکری است مطالبی را عرض کردم ، این قسمت از زاویه ای جدید به مسئله حجاب نگاه می کنیم.
قسمت سوم : حجاب مورد تأیید مدرنیته
در مورد حجاب و لزوم آن و این که چه نعمت بزرگی است ، به وفور صحبت شده و همه آگاهید ..... در این یادداشت سعی می کنم مطالبی از زاویه جدید در رابطه با حجاب و مدرنیته خدمت تان عرض کنم .... همیشه وقتی از حجاب و مدرنیته صحبت به میان می آید ، افکار به سوی تلفیق این موارد سوق داده می شود و همیشه این دو بحث را رو در روی یکدیگر قرار می دهند ، یعنی تا جایی که این دو مورد با همدیگر برخورد می کنند و ناچاراً یا یکی برتری می یابد و یا هردو با هم به طور مساوی تلفیق می شوند ، غافل از اینکه حجاب هیچ منافاتی با مدرنیته ( به تعبیری زندگی همراه با تکنولوژی روز و سبک زندگی و کار جدید ) ندارد .... یک نگاه که تا کنون خودم هم جایی ندیدم را مطرح می کنم خدمت تان و آن این است که از نظریات اندیشمندان بزرگ غرب ، چقدر تحلیل حجاب را تبیین کرده ایم ( یعنی برای عزیزانی که ادعای مدرنیته دارند و سنگ این مدرنتیه غربی را به سینه می زنند و یا لا اقل به آن فکر میکنند و یا در گیر آن هستند ) برای نوجوانان و جوانان مان که متاسفانه در این دنیای پر هیاهو و دوران تضاد ارزشها ، ما بین سنت و مدرنیته معلق هستند ....؟ چرا بر شیوه های تکراری ارائه نعمت حجاب تاکید داریم ؟ چرا برای صحبت با جوانانی که در این فضا معلق هستند ، از راه خودشان وارد نمی شویم ؟ باید کمی گذشته را مرور کنیم و ببینیم چگونه در زمانهای گذشته تاریخ این سرمین اسلامی رویارویی به نفع حجاب تمام شده و جریان آن را برای نسل امروز بازگو کنیم .
به نظر من جوانان معلق در این فضا ، عجول هستند ، عجول بودن ، دغدغه زمان خریدن را می آورد و زمان خریدن دغدغه کاربرد و کاربردی کردن می آورد و کاربردی کردن بدون پشتوانه فکر وتامل لازم ، چیزی جز زمان را هدر نمی دهد ، پس ضد خود است ، زیرا تأمل زمان می خواهد ..... اینان در فضایی پر از غبار قرار گرفته اند ... بیاید کمکشان کنیم ....
حتی واقعت های علمی مدرن هم امروزه به نفع حجاب نظر می دهند . روانشناسانی که در مورد روابط زن ومرد کار کرده اند ، می گویند مردان معمولا برای به دست آوردن زنانی که دور از دسترس می نمایند ، راغب ترند و بیش تر تلاش می کنند . آن ها ثابت کرده اند که مرد بر خلاف آنچه ابتدا تصور می رود ، در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم رایگانی او متنفر است . مرد همیشه عزت و استغناء و بی اعتنائی زن را نسبت خود ستوده است . آیا ما این حقایق علمی مدرن را بین دختران تبلیغ کرده ایم ؟ آیا از این دستاوردهای جدید دانش روز برای شناساندن ارزش حجاب به دختران مان بهره برده ایم ؟ پاسخ همه این سئوال ها بی گمان منفی است .
" برتراند آرتور ویلیام راسل " ، فیلسوف ، منطق دان ، ریاضی دان ، مورخ ، جامعه شناس و فعال صلح طلب انگلیسی که دنیای مدرن امروز در باب نظریه های جدیدش در زمینه های مختلف به عنوان یکی از نخبگان قرن بیستمی سر تعظیم فرود می آورد ، کسی است که تند ترین دیدگاه ها را درباره ی آزادی روابط جنسی زن و مرد دارد . در فلسفه او روابط جنسی به هیچ روی نباید محدود و محصور شوند . همین فرد با چنین دیدگاه های رادیکالی که درباره ی روایط زن و مرد دارد ، درباره ی در دسترس بودن زن دیدگاه بسیار جالبی دارد که حتم دارم شما عزیزان با شنیدن آن تعجب خواهید کرد ، یکی از دلایش این است که در جامعه ی ما کسی از دستگاه های مسئول این زحمت را به خود نداده است که درباره ی دیدگاه های اندیشمندان بزرگ جهان که در بین جوانان از مقبولیت برخوردار هستند ، جست و جو کند و به عنوان بهترین تبلیغ برای حجاب آن را منتشر کند . به هر حال اندیشه ی راسل درباره ی در دسترس بودن زن این است که آن را مردود می داند و این به معنای وجود حجاب بین زن و مرد است . راسل می گوید : " از لحاظ هنر ، مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد ، بدون آن که غیر ممکن گردد . "
" ویلیام جیمز دورانت " ، فیلسوف، تاریخ نگار و نویسنده ی قرن بیستمی آمریکایی نیز حیا را که ریشه حجاب است ، می ستاید . او می گوید : " حجب و حیا برای دختران همچون وسیله دفاعی است که به او اجازه می دهد تا از میان خواستگاران خود ، شایسته ترین آ ن ها را برگزیند یا خواستگارش را ناچار سازد که پیش از دست یافتن بر وی ، به تهذیب خود بپردازد . موانعی که حجب و عفت زنان ، در برابر شهوت مردان ایجاد کرده ، خود عاملی است که عاطفه و عشق شاعرانه را پدید آورده و ارزش زن را در چشم مرد بالا برده است . "
به نظر شما کدام راه برای ارائه این نعمت الهی ( حجاب ) موثرتر خواهد بود ...؟