
عنوان : رایحه خوش عدالت
دسته : سیاسی اجتماعی
این یادداشت را در پایگاه تحلیل و خبر سیاسی باصر و سایت حرف تو بخوانید.

طبق اصل 76 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران " مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد "
پیش می آید زمانهایی که واژه های بسیار خوب و نابی به گوش مان می خورد و اتفاقاً در اکثر موارد هم احساس خوشایندی را نصیب مان می کنند . همانند احساس خوبی که از اجرای قانون و برقرای عدالت به مشام مان می رسد .
البته در این روزها ، جریان شده ، جریان کباب و بوی کباب . عدالت و اجرای آن فقط همانند بوی کباب این روزها مشام مان را می آزارد و حس خوب ِ اجرای عدالت را در همان ابتدای کار در نطفه خفه می کند .
ابنکه هرز گاهی ( البته فقط هرز گاهی نا اغلب ! ) می شنویم که یکی از دستگاه های کشور به وظایف قانونی خود عمل که نکرده هیچ ، طلبکار هم هست ، ذهن ها را به مرجع رسیدگی اولیه به آن می کشاند . بله ، درست حدس زدید ، مجلس شورای اسلامی . طبق اصل 76 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این وظیفه بر عهده مجلس شورای اسلامی گذاشته شده است : " مجلس شورای اسلامی حق تحقیق و تفحص در تمام امور کشور را دارد " تا اینجا همه چیز خوب است و قرارهم هست که طبق قانون به اینگونه تخلفات رسیدگی شود .
مجلس محترم شورای اسلامی هم که انگار سخن آیت الله شهید بهشتی را که فرمودند " دیگر دوران این سپری شده که بگویند به مجلس چه ربطی دارد که در امور دخالت کند " به خوبی درک کرده است ، وارد میدان می شود . طبق ماده 198 آیین نامه داخلی مجلس هم هر نماینده ای که در جایی قصور و کوتاهی دید باید درخواست کتبی خود را برای هیئت رئیسه ارسال کند و هیئت رئیسه هم ظرف 48 ساعت مهلت دارد تا آن را به کمیسیون مربوطه ارجاع دهد ، علاوه بر این طبق ماده 199 آیین نامه داخلی مجلس فرصت لازم برای تحقیق و تفحص از روز ابلاغ 6 ماه است ( البته این مدت تا 6 ماه دیگر قابل تمدید است) .
این تحقیق و تفحص از مجلس هشتم در دستور کار قرار داشت . در این بین اعضای تیم تحقیق و تفحص از تامین اجتماعی در همان زمان از جمع آوری مدارکی برای اثبات تخلفات این سازمان و شرکتهای زیر مجموعه آن خبر داد و گزارش اولیه ای درباره آن ارائه کردند و در نهایت قرار شد گزارش پایانی و جمع بندی اقدامات انجام شده در ماههای پایانی مجلس هشتم ارائه شود که به دلیل برخی مخالفتها امکان آن فراهم نشد و گزارش نهایی نیز هیچ وقت ارائه نشد.

برخی از آقایان پیشنهاد تحقیق و تفحص در قالبی جدید را مطرح نمودند و برخی هم استفاده از مستندات قبلی ( البته ظاهراً چیزی باقی نمانده بود ! ) را لازم می دانستند . هرچه که بود فقط انگار قرار بود که قرارهایی باشد !
بالاخره به آذر ماه 1392 رسیدیم و ارائه گزارش که با مشکلات فراوانی از جمله ناپدیدشدن چند صد صفحه ای آن روبرو بود در صحن علنی مجلس قرائت شد . این یعنی شروع فاز دوم جریان سازی های مسئولین عزیز و گرانقدر علیه یکدیگر . از جمله انتشار جوابیه سعید مرتضوی (مدیرعامل وقت این سازمان) که بنده خدا همانند پرونده قبلی خود در آرامش کامل همه چیز را منکر شد ( البته این شیوه هم کارساز بوده ، این بار نهایتاً 200 هزار تومانی آنهم از طریق کارت به کارت به حساب دادگستری در قالب جریمه قضایی پرداخت می کند و آن وقت دیگر به دادگاه هم نخواهد رفت ) و تهدید به شکایت عبدالرضا شیخالاسلامی (وزیر وقت تعاون، کار و رفاه اجتماعی) .
البته در این میان نمی توان از شوخی های آقای مرتضوی هم گذشت . در جوابیه آقای مرتضوی استفاده مکرر از این جمله بود که نشان می دهد تمایل دارد خود را ملزم به آن نشان دهد : حفظ حرمت و آبروی افراد و اجتناب از ایراد تهمت و افترا از سوی همه مردم واجبالرعایه است !!!!
از سوی دیگر احتمالاً صرف وقت و هزینه بسیار زیاد برای رسیدگی و تفحص از نهادها و سازمانهای متخلف همچون تامین اجتماعی ( البته ظاهراً خیلی هم تنها نیست ) خارج از بودجه عمومی مجلس شورای اسلامی بوده است که برخی از نمایندگان اینگونه از خجالت این سازمان در آمده بودند !
جالب اینجاست که سایتهای وابسته به دولتهای قبلی هم بی کار ننشستند و با ترتیب گزارشهایی با متخصصین و صاحبنظران اقتصادی و سیاسی (!) به جای حرکت در مسیر عقلانی ، جاده خاکی را برگزیدند و البته به جای پرداختن به موضوعات مفهومی درگیر با این گزارش ، با ذکر آمارهایی سرعت ارائه این گزارش را بسیار زیاد و اعجاب انگیز خواندند .
این مسئله که شروع این پروژه چقدر از تحرکات و جریانات سیاسی آب خورده و اینکه اصولاً این تحقیق ها و تفحص ها ره به جایی خواهد برد ، خود نمونه ای از سوالاتی است که پیچیدگی این جریان را نشان می دهد .
با در نظر گرفتن تمامی این جهات ( در گیر بودن دست های زیادی در پرونده تامین اجتماعی ) تنها راه باقی مانده برای کسب اعتماد مردم و اینکه به آنها بگوییم هنوز هم عدالت زنده است ، رسیدگی بدون تاخیر آن از سوی قوه محترم قضائیه است .
جنبه حقوقی این مسئله در یک سو ، جنبه جریان سازی آن در افکار عمومی توسط رسانه آنهم با خوراک های غلو شده در سوی دیگر ، ضرورت رسیدگی هرچه سریعتر به این موضوع را از سوی قوه قضائیه صدچندان می کند . آنهم در این روزهایی که کشور و مردم به آرامش برای رسیدن به نقطه اوج ، احتیاج بیش از پیش دارند .
شاید یادمان رفته باشد ولی بیش از 12 سال از فرمان هشت ماده ای رهبر معظم انقلاب به سران قوا گذشته است ولی ... .


عنوان : سرانجام تناقض گویی
دسته : سیاست
این مطلب در سایت حرف تو منتشر شده است .

بدون هیچگونه تردیدی فشارهایی که از گوشه گوشه نقاط تحت سلطه فیزیکی و رسانه ای آمریکا به کاخ سفید می رسد باعث شده است که مقامات کاخ سفید دچار نوعی هذیان و تناقض گویی های آشکار شوند و بار دیگر نشان دهند که به هیچ وجه من الوجوه قابل اعتماد نیستند .
هر وقت که کوچکترین حرکت به ظاهر مثبتی ( البته آنهم فقط در گفتار ) از سوی مقامات آمریکایی شنیدیم ، در اقدامی تعجب انگیز ( برای افکار عمومی دنیا نه ملت ایران ) سایر مقامات کاخ سفید حرفشان را به طرز ناشیانه ای پس گرفتند !
از یاوه گویی و تشطط فکری و کلامی اوباما هم که کم نیدیه و نشنیده ایم . اوباما حدود 2 سال در سخنرانی خود در اجلاس آیپک اظهارات متناقضی در خصوص ایران مطرح کرده و تصریح کرد که ترجیح میدهد از دیپلماسی در قبال برنامه هستهای ایران استفاده کند . جالب اینجاست که وی به همین بخش از سخنانش اکتفا نکرد و در ادامه در حالیکه از دیپلماسی در قبال ایران حمایت کرد ، ادامه داد در شرایطی که دفاع از آمریکا و منافع کشور لازم باشد، در خصوص استفاده از زور علیه ایران تردید ندارد !!!
نکته ای که در اینجا باید مورد تاکید قرار بگیرد این است که اوباما نمی تواند این سیاست دو پهلو و متناقض را بیشتر از این ادامه دهد . در صورت ادامه این روند یا باید وجهه بین المللی خود در بین متحدانش را مخدوش شده بپذیرد و یا باید با تندروهای صهیونیستی در اسرائیل و کنگره کنار بیاید .

برای ارائه تحلیل صحیح از این جریان باید حال و روز این روزهای آمریکا درخاورمیانه و سایر مناطق جهان را مورد بررسی قرار داد . حضورهایی که عمدتاً با شکست های دیپلماتیک در این سالها همراه بوده است . نمونه این شکستها را می توان در مناقشه سوریه و مسئله هسته ای ایران دانست . با فرض هر دو وجه از این ناگزیرها و با توجه به نیم نگاهی به اوضاع و احوال جاری آمریکا ، سرانجامی جز سقوط برایش نمی توان متصور شد .
البته در روزهای آغازین فعالیت جدید دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا و متحدانش ، این مسئله به سادگی قابل پیش بینی بود . یاد نرفته که مقام معظم رهبری در همان روزها فرمودند " هر ملت و دولتی به امریکا اعتماد کند ضربه خواهد خورد حتی اگر از دوستان امریکا باشد ، توصیه قبلی خود را یک بار دیگر تکرار میکنم؛ نباید به دشمنی که لبخند میزند، اعتماد کرد "
حال در این روزها این سوال مطرح است که چه برخوردی باید با این نوع به اصطلاح دیپلماسی ناشیانه آمریکا داشت . قطعاً از ابتدا هم جمهوری اسلامی بر روی تغییر رفتار آمریکا حساب باز نکرده بود و الان هم همینطور است . حتماً موضع گیری های آقای ظریف را در این خصوص شنیده اید که عواقب هر گونه اقدامی در جهت نقض توافق نامه ژنو را متوجه خود ِ آمریکهائی ها دانسته بود .
تردیدی نیست که یگانه راه مبارزه صحیح و اصولی با این تناقض گویی ها حفظ روحیه مقاومت و تلاش و کوشش بی دریغ در داخل برای رسیدن به توانمدی های بی نظیر و مورد نیاز کشور است . همانگونه که رهبر معظم انقاب در این خصوص فرمودند " تکیه بر تواناییهای درونی به معنای نفی دیپلماسی نیست اما باید توجه داشت تحرک دیپلماسی تنها بخشی از کار است و محور اصلی، اتکا به توانایی داخلی است که می تواند پای میز مذاکره نیز اعتبار و اقتدار بیاورد ... سوابق عملکرد امریکا نشان می دهد موضوع هسته ای تنها بهانه ای برای ادامه دشمنی با ایران است. لبخند فریب گرانه دشمن کسی را دچار خطا نکند. اگر از مذاکرات نتیجه گرفته شود چه بهتر اگر نه، اثبات این توصیه مکرر است که برای حل مشکلات باید نگاه به درون داشته باشیم "
انشاءالله با تدوام موضع گیری ها و اقدامات خوب و قابل دفاع دستگاه دیپلماسی و رهنمودهای مقام معظم رهبری با هوشیاری بیشتر و دقت عمل بالاتر در مواجهه با این سیاستها ، به پیروزی نهایی دست پیدا می کنیم .


عنوان : ای کاش ، فقط ای کاش
دسته : سیاسی اجتماعی
این مطلب در سایت حرف تو منتشر شده است .

شاید انتظار فرج از نشست های مشترک سران سه قوه دیربازی است که برایمان دست نیافتنی شده است .
مدت زمان زیادی از خاطره های شیرین نشست های سران قوا در سالهای اخیر نگذشته است که بخواهیم به همین سادگی آن را از یاد ببریم .
شاید در خیال و توهم آقایان ، اینکه در مقابل دوربینها لبخند بزنی و در جایی دیگر در محضر شریف مردم به حرکات بچه گانه و تلافی جویانه دست بزنی ، عین سیاست باشد ولی این آقایان سخت در اشتباه هستند ، چرا که این نوع حرکات اتفاقاً ناشی از بی دانشی در حوزه رفتارهای اجتماعیست .
خیلی هم قصد نداشتم به یاد گذشته ها و از دریچه دید آن روزها به این مسئله نگاه کنم ولی خوب نا خودآگاه دیدن خبرهایی در خصوص نشست سران سه قوه و البته دستور کار حیرت آور شان( بررسی مسائل و موضوعات کلان کشوری، تعامل و ارتقای سطح مناسبات سه قوه، افزایش هماهنگی میان قوا و همافزایی تلاشهای قوای سهگانه برای رفع مشکلات و مسائل مبتلا به مردم ) خیال ها را به آن روزها پرواز می دهد .

امیدوارم این دیدار که قرار است عصر امروز ( سه شنبه ) در دفتر ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران برگزار شود ، رنگ و بویی از دیدارهای سالهای گذشته را نداشته باشد . قطعاً افکار عمومی دیگر تحمل لبخند ها و ژست های به ظاهر کار بلد ِ نابلدان را داشته باشد .
بدون شک ، فرصت هایی از این دست که می توان بدون پرده و با خیالی آرام ، حرفهای پشت پرده که شاید به هزار و یک دلیل نمی توان در مقابل افکار عمومی مطرح کرد را عنوان نمود . فرصتهایی ناب که از دست دادن آن به راحتی آب خوردن می تواند به همان راحتی ، مشکلات کوچک را به معضلی ملی تبدیل نماید . ای کاش قدر دانسته شود این فرصتها ... ای کاش ...
از سران محترم سه قوه انتظار می رود با حسن نیت وارد این میدان شوند و در این دیدارها به دور از تعارفات جاری ، به بررسی بازخوردهای معضلات کشور در قوایشان بپردازند تا با روشن بینی ، راه حلی سه جانبه برای تحت کنترل گرفتن آنها بیابند .
